سه نمایشگر در اتاق خواب ترامپ
هوپ هیکس مانند همیشه از دیدگاه ترامپ حمایت کرد. جرم اصلی افشاگری بود و مجرم هم اوباما. رئیس جمهور مطمئن بود که وزارت دادگستری، اوباما و افرادش را تحت پیگرد قرار خواهد داد.
خبرگزاری میزان -
روز بعد از سخنرانی "بازآرایی مجدد" قبل از جلسه مشترک کنگره، مسئله بغرنجی برای هیکس ایجاد شد. در اینجا اولین نشانههای مثبت برای دولت مشاهده میشد. اما درروزنامههای پست وتایمز و نیویورکر آن روز مجموعهای از اخبار بسیار بد هم مشاهده میشد. خوشبختانه این سه داستان کاملا متفاوت هنوز کاملا به شبکههای کابلی راه پیدا نکرده بودند ودر نتیجه هنوز مهلت کوتاهی باقی مانده بود. حداقل درقسمت اعظم روز اول مارس به نظر میرسید خود هیکس هنوز کاملاً از اینکه اخبار تا چه اندازه بد هستند اطلاعی نداشت.
منبع خبر چاپ شده در واشنگتن پست به افشاگری یکی از منابع وزارت دادگستری بر میگشت (که با عنوان " مقام ارشد سابق" معرفی شد و بنابر این احتمالا فردی از کاخ سفید اوباما بود) که گفته بود دادستان کل جدید، جف سشنز در دو نوبت با سرگئی کیسلیاک، سفیر روسیه، دیدارهایی داشته است. زمانی که این داستان به رئیس جمهور نشان داده شد متوجه اهمیت آن نگردید و گفت:" خب که چه؟ " به رئیس جمهور توضیح داده شد که در طی جلسه تأیید سشنز مدعی شده بود که او هرگز چنین دیداری نداشته است.
به نظر میرسد که آل فرانکن، کمدین سابق و سناتور دمکرات از ایالات مینه سوتا، در جلسه رسیدگی ۱۰ ژانویه برابر سشنز به شدت درتلاش بود تا با مطرح کردن سوالاتی او را به چالش بکشد. فرانکن مکث میکرد و مجدداً شروع میکرد و ساختار جملات خود را به سختی شکل میداد. او که پرسشی بر اساس پرونده تازه افشا شده استیل مطرح کرده بود به این جمع بندی رسید:
"این اسناد این ادعا را مطرح میکنند که طی کارزار انتخاباتی بین نمایندگان ترامپ و واسطههای دولت روسیه به صورت مدام تبادل اطلاعات صورت گرفته است".
«مجدداً باید بگویم به این دلیل این مسائل را مطرح میکنم که همان طور که مطلع هستید منتشر شده اند، اما اگر این مسئله واقعیت داشته باشد بدیهی است که بسیار جدیست، اگر شواهدی وجود داشته باشند مبنی بر اینکه افراد وابسته به کارزار انتخاباتی ترامپ با دولت روسیه در طول کارزار انتخاباتی در ارتباط بوده اند شما چه خواهید کرد؟»
سشنز به جای دادن پاسخی ساده به پرسش غیر مستقیم فرانکن – "شما چه کار خواهید کرد؟ "- به صورت "ما مطمئناً این مسئله را بررسی میکنیم و هر گونه عمل غیر قانونی را تحت پیگرد قرار خواهیم داد" دستپاچه شد و سوالی را پاسخ داد که اصلا از او پرسیده نشده بود: "سناتور فرانکن، من از هیچ یک از این فعالیتها اطلاعی ندارم. من یکی دو بار در آن کارزار انتخاباتی حکم جانشین را داشتم، اما هرگز هیچ گونه – هیچ گونه ارتباطی با روسها نداشتم و نمیتوانم درباره این مسئله اظهار نظری کنم".
تمرکز فوری رئیس جمهور بر روی این سوال بود که چرا همه معتقدند که ارتباط با روسها مسئله بدی است. ترامپ اصرار داشت که این موضوع هیچ مشکلی ندارد، مانند گذشته تغیر دادن موضع او دشوار بود، و درارتباط با مسئله پیش رو، گفتن یک دروغ احتمالی به کنگره نیز دشوار به شمار میرفت.
گزارش واشنگتن پست را طوری برای او بیان کرده بودند که باعث نگرانی او نشود. او با حمایت هیکس آن را تلاشی بیهوده برای نسبت دادن این اتهامات به سشنز میدانست و به هر حال سشنز گفته بود که به عنوان نماینده کارزار انتخاباتی هیچ گونه ملاقاتی با روسها نداشته است. بنابر این همین طور بوده و پرونده بسته است. رئیس جمهور با استفاده از پاسخ همه کارهاش این گونه واکنش نشان داد: اخبار جعلی؛ و در مورد گزارش بد تایمز، آن طور که هیکس برای رئیس جمهور تعریف کرد به نظر میرسید که برای او اخبار خوبی باشد. این گزارش توسط منابع ناشناس در دولت اوباما نقل. شده اند (منابع ناشناس بیشتری از دولت اوباما) پس این ماجرا بعد جدیدی از شواهد را برای اثبات اتهام ارتباط میان روسیه و کمپین ترامپ برای مداخله در انتخابات آمریکا آشکار میساخت:"متحدان آمریکا از جمله بریتانیا و هلند اطلاعاتی را در اختیار قرار دادند که ملاقاتهایی را در شهرهای اروپایی بین مقامات روسی – و دیگر افراد نزدیک به رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین – ونمایندگان رئیس جمهور منتخب، ترامپ، نشان میداد. این اطلاعات بر اساس اطلاعات سه مقام سابق آمریکایی بوده که در بحث قرار دادن اطلاعات طبقه بندی شده خواستار این بودند که ناشناس بمانند".
و:
"به طور جداگانه، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ارتباطات مقامات روسی را شناسایی کردند که برخی از آنها در درون کرملین قرار داشتند و معاملاتی را با رابطین ترامپ مورد بحث قرار داده بودند".
ماجرا این گونه ادامه مییابد:
"آقای ترامپ هر گونه ارتباط کارزار انتخاباتی اش را با مقامات روسی انکار کرده و صراحتاً اعلام کرده که سازمانهای جاسوسی آمریکا اطلاعاتی را جمع کرده اند که نشان میدهد دولت روسیه تلاش داشته تا در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مداخله کند. ترامپ دولت اوباما را به ساخته و پرداخته کردن خط داستانی روسیه متهم کرده تا به این ترتیب بتواند اعتبار دولت جدید او را زیر سوال ببرد".
ونکته اصلی:
" در کاخ سفید اوباما اظهارات آقای ترامپ نگرانیهایی را در بین عدهای ایجاد کرد. نگرانیهایی بدین علت که بعضی از اسناد و اطلاعات دولت پیشین بعد از جا به جایی قدرت پوشیده شوند یا نابود گردند یا اینکه منابع آنها افشا شوند. آنچه که بعد از آن رخ داد تلاشی برای حفظ اطلاعاتی بود که نگرانی عمیقی را نشان میداد که کاخ سفید و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا درباره تهدید مسکو داشتند".
این نظریه مرکزی ترامپ را تأیید میکرد: دولت قبلی که کاندیدایش با شکست مواجه شده نه تنها رسم قدیمی دمکراتها مبنی بر هموار کردن مسیر پیروزی انتخابات را کنار گذاشته بلکه از نظر کاخ سفید ترامپ افراد اوباما با جامعه اطلاعاتی دسیسه کرده اند تا مینهایی را بر سر راه دولت جدید قرار دهند. این داستان نشان میداد که اطلاعات محرمانه به صورت گسترده در تمام سازمانهای اطلاعاتی در حال گسترش است تا افشای آنها سهل گردد و در عین حال از افشا کنندگان نیز محافظت شود. این شایعات نشان میداد که این اطلاعات شامل صفحات گستردهای بود که توسط سوزان رایس نگهداری میشد و ارتباطات روسی تیم ترامپ در آن فهرست شده بود ودر آن از تکنیک ویکی لیکس استفاده شده بود واسناد در چندین سرور مختلف در مکانهای متفاوت منتشر شد، قبل از این توزیع گسترده زمانی که اطلاعات به شدت محافظت میشد، شناسایی افشا کنندگان آسان بود. اما دولت اوباما به صورت قابل توجهی این منابع را گسترش داده بود.
خب این یک خبر خوب بود درست است؟ رئیس جمهور پرسید آیا این مسئله ثابت میکرد که اوباما و اطرافیانش سعی دارند برای او دردسر ایجاد کنند؟ گزارش نیویورک تایمز گزارشی بود از یک افشاگری برنامه ریزی شده و شواهد مشخصی را از دولت عمیق ارائه میداد.
هوپ هیکس مانند همیشه از دیدگاه ترامپ حمایت کرد. جرم اصلی افشاگری بود و مجرم هم اوباما. رئیس جمهور مطمئن بود که وزارت دادگستری، اوباما و افرادش را تحت پیگرد قرار خواهد داد.
به گزارش گروه سیاسی ، کتاب «آتش و خشم» نوشته «مایکل وولف» روزنامهنگار آمریکایی است که ۵ ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شد.
نویسنده در ابتدای کتاب میگوید: «رویدادهایی که من در این صفحات شرح دادهام بر اساس گفتوگوهایی صورت گرفتهاند که در یک دوره زمانی ۱۸ ماهه با رئیس جمهور و بیشتر اعضای ارشد کارکنان او (که تعدادی از آنها چندین بار با من گفتوگو داشتند) و همچنان بسیاری از دیگری افرادی که کارکنان ارشد رئیس جمهور با آنها صحبت کرده بودند، انجام شده است.
در صفحات ۲۱۷ تا ۲۲۱ کتاب «آتش و خشم» - انتشارات تیسا - درباره «شنود» آمده است: با وجود سه نمایشگر در اتاق خوابش در کاخ سفید رئیس جمهور بهترین متصدی کابلی خود محسوب میشد، اما برای رسانههای چاپی او به هوپ هیکس وابسته بود. هیکس که در بخش اعظم کارزار انتخاباتی دستیار جوان و به نوعی سخنگوی ترامپ محسوب میشد (گر چه ترامپ در واقع خودش سخنگوی خودش بود، و به چنین چیزی اشاره کرده بود) به اعتقاد بسیار توسط طرفداران بانون و جناح گلدمن و متخصصین مجمع ملی جمهوری خواهان پریبوس به حاشیه رانده شده بود. از نظر کارکنان ارشد او نه تنها بسیار جوان و بی تجربه بود- او دربین گزارشگران کارزار انتخاباتی برای دامن کوتاهش معروف بود که مانور در آنها به سختی صورت میگرفت- بلکه یک فرد بله قربان گوی به شدت هیجان زده بود که همیشه نگران بود مبادا دست به اشتباهی بزند و به شکل هراس انگیزی همیشه نسبت به تواناییهای خود تردید داشت و همواره به دنبال تأیید ترامپ بود، اما رئیس جمهور همیشه با گفتن "هوپ کجاست؟ " او را از تمام قصوری که دیگران سعی داشتند به او نسبت دهند نجات میداد. در شگفتی همگان، هیکس نزدیکترین و مورد اعتمادترین دستیار او باقی ماند که مهمترین شغل را در کاخ سفید داشت: تفسیر رسانهها به مثبتترین شیوه ممکن وحفاظت از او در برابر رسانههایی که همیشه هم اخبار مثبتی نداشتند.
نویسنده در ابتدای کتاب میگوید: «رویدادهایی که من در این صفحات شرح دادهام بر اساس گفتوگوهایی صورت گرفتهاند که در یک دوره زمانی ۱۸ ماهه با رئیس جمهور و بیشتر اعضای ارشد کارکنان او (که تعدادی از آنها چندین بار با من گفتوگو داشتند) و همچنان بسیاری از دیگری افرادی که کارکنان ارشد رئیس جمهور با آنها صحبت کرده بودند، انجام شده است.
در صفحات ۲۱۷ تا ۲۲۱ کتاب «آتش و خشم» - انتشارات تیسا - درباره «شنود» آمده است: با وجود سه نمایشگر در اتاق خوابش در کاخ سفید رئیس جمهور بهترین متصدی کابلی خود محسوب میشد، اما برای رسانههای چاپی او به هوپ هیکس وابسته بود. هیکس که در بخش اعظم کارزار انتخاباتی دستیار جوان و به نوعی سخنگوی ترامپ محسوب میشد (گر چه ترامپ در واقع خودش سخنگوی خودش بود، و به چنین چیزی اشاره کرده بود) به اعتقاد بسیار توسط طرفداران بانون و جناح گلدمن و متخصصین مجمع ملی جمهوری خواهان پریبوس به حاشیه رانده شده بود. از نظر کارکنان ارشد او نه تنها بسیار جوان و بی تجربه بود- او دربین گزارشگران کارزار انتخاباتی برای دامن کوتاهش معروف بود که مانور در آنها به سختی صورت میگرفت- بلکه یک فرد بله قربان گوی به شدت هیجان زده بود که همیشه نگران بود مبادا دست به اشتباهی بزند و به شکل هراس انگیزی همیشه نسبت به تواناییهای خود تردید داشت و همواره به دنبال تأیید ترامپ بود، اما رئیس جمهور همیشه با گفتن "هوپ کجاست؟ " او را از تمام قصوری که دیگران سعی داشتند به او نسبت دهند نجات میداد. در شگفتی همگان، هیکس نزدیکترین و مورد اعتمادترین دستیار او باقی ماند که مهمترین شغل را در کاخ سفید داشت: تفسیر رسانهها به مثبتترین شیوه ممکن وحفاظت از او در برابر رسانههایی که همیشه هم اخبار مثبتی نداشتند.
روز بعد از سخنرانی "بازآرایی مجدد" قبل از جلسه مشترک کنگره، مسئله بغرنجی برای هیکس ایجاد شد. در اینجا اولین نشانههای مثبت برای دولت مشاهده میشد. اما درروزنامههای پست وتایمز و نیویورکر آن روز مجموعهای از اخبار بسیار بد هم مشاهده میشد. خوشبختانه این سه داستان کاملا متفاوت هنوز کاملا به شبکههای کابلی راه پیدا نکرده بودند ودر نتیجه هنوز مهلت کوتاهی باقی مانده بود. حداقل درقسمت اعظم روز اول مارس به نظر میرسید خود هیکس هنوز کاملاً از اینکه اخبار تا چه اندازه بد هستند اطلاعی نداشت.
منبع خبر چاپ شده در واشنگتن پست به افشاگری یکی از منابع وزارت دادگستری بر میگشت (که با عنوان " مقام ارشد سابق" معرفی شد و بنابر این احتمالا فردی از کاخ سفید اوباما بود) که گفته بود دادستان کل جدید، جف سشنز در دو نوبت با سرگئی کیسلیاک، سفیر روسیه، دیدارهایی داشته است. زمانی که این داستان به رئیس جمهور نشان داده شد متوجه اهمیت آن نگردید و گفت:" خب که چه؟ " به رئیس جمهور توضیح داده شد که در طی جلسه تأیید سشنز مدعی شده بود که او هرگز چنین دیداری نداشته است.
به نظر میرسد که آل فرانکن، کمدین سابق و سناتور دمکرات از ایالات مینه سوتا، در جلسه رسیدگی ۱۰ ژانویه برابر سشنز به شدت درتلاش بود تا با مطرح کردن سوالاتی او را به چالش بکشد. فرانکن مکث میکرد و مجدداً شروع میکرد و ساختار جملات خود را به سختی شکل میداد. او که پرسشی بر اساس پرونده تازه افشا شده استیل مطرح کرده بود به این جمع بندی رسید:
"این اسناد این ادعا را مطرح میکنند که طی کارزار انتخاباتی بین نمایندگان ترامپ و واسطههای دولت روسیه به صورت مدام تبادل اطلاعات صورت گرفته است".
«مجدداً باید بگویم به این دلیل این مسائل را مطرح میکنم که همان طور که مطلع هستید منتشر شده اند، اما اگر این مسئله واقعیت داشته باشد بدیهی است که بسیار جدیست، اگر شواهدی وجود داشته باشند مبنی بر اینکه افراد وابسته به کارزار انتخاباتی ترامپ با دولت روسیه در طول کارزار انتخاباتی در ارتباط بوده اند شما چه خواهید کرد؟»
سشنز به جای دادن پاسخی ساده به پرسش غیر مستقیم فرانکن – "شما چه کار خواهید کرد؟ "- به صورت "ما مطمئناً این مسئله را بررسی میکنیم و هر گونه عمل غیر قانونی را تحت پیگرد قرار خواهیم داد" دستپاچه شد و سوالی را پاسخ داد که اصلا از او پرسیده نشده بود: "سناتور فرانکن، من از هیچ یک از این فعالیتها اطلاعی ندارم. من یکی دو بار در آن کارزار انتخاباتی حکم جانشین را داشتم، اما هرگز هیچ گونه – هیچ گونه ارتباطی با روسها نداشتم و نمیتوانم درباره این مسئله اظهار نظری کنم".
تمرکز فوری رئیس جمهور بر روی این سوال بود که چرا همه معتقدند که ارتباط با روسها مسئله بدی است. ترامپ اصرار داشت که این موضوع هیچ مشکلی ندارد، مانند گذشته تغیر دادن موضع او دشوار بود، و درارتباط با مسئله پیش رو، گفتن یک دروغ احتمالی به کنگره نیز دشوار به شمار میرفت.
گزارش واشنگتن پست را طوری برای او بیان کرده بودند که باعث نگرانی او نشود. او با حمایت هیکس آن را تلاشی بیهوده برای نسبت دادن این اتهامات به سشنز میدانست و به هر حال سشنز گفته بود که به عنوان نماینده کارزار انتخاباتی هیچ گونه ملاقاتی با روسها نداشته است. بنابر این همین طور بوده و پرونده بسته است. رئیس جمهور با استفاده از پاسخ همه کارهاش این گونه واکنش نشان داد: اخبار جعلی؛ و در مورد گزارش بد تایمز، آن طور که هیکس برای رئیس جمهور تعریف کرد به نظر میرسید که برای او اخبار خوبی باشد. این گزارش توسط منابع ناشناس در دولت اوباما نقل. شده اند (منابع ناشناس بیشتری از دولت اوباما) پس این ماجرا بعد جدیدی از شواهد را برای اثبات اتهام ارتباط میان روسیه و کمپین ترامپ برای مداخله در انتخابات آمریکا آشکار میساخت:"متحدان آمریکا از جمله بریتانیا و هلند اطلاعاتی را در اختیار قرار دادند که ملاقاتهایی را در شهرهای اروپایی بین مقامات روسی – و دیگر افراد نزدیک به رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین – ونمایندگان رئیس جمهور منتخب، ترامپ، نشان میداد. این اطلاعات بر اساس اطلاعات سه مقام سابق آمریکایی بوده که در بحث قرار دادن اطلاعات طبقه بندی شده خواستار این بودند که ناشناس بمانند".
و:
"به طور جداگانه، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ارتباطات مقامات روسی را شناسایی کردند که برخی از آنها در درون کرملین قرار داشتند و معاملاتی را با رابطین ترامپ مورد بحث قرار داده بودند".
ماجرا این گونه ادامه مییابد:
"آقای ترامپ هر گونه ارتباط کارزار انتخاباتی اش را با مقامات روسی انکار کرده و صراحتاً اعلام کرده که سازمانهای جاسوسی آمریکا اطلاعاتی را جمع کرده اند که نشان میدهد دولت روسیه تلاش داشته تا در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مداخله کند. ترامپ دولت اوباما را به ساخته و پرداخته کردن خط داستانی روسیه متهم کرده تا به این ترتیب بتواند اعتبار دولت جدید او را زیر سوال ببرد".
ونکته اصلی:
" در کاخ سفید اوباما اظهارات آقای ترامپ نگرانیهایی را در بین عدهای ایجاد کرد. نگرانیهایی بدین علت که بعضی از اسناد و اطلاعات دولت پیشین بعد از جا به جایی قدرت پوشیده شوند یا نابود گردند یا اینکه منابع آنها افشا شوند. آنچه که بعد از آن رخ داد تلاشی برای حفظ اطلاعاتی بود که نگرانی عمیقی را نشان میداد که کاخ سفید و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا درباره تهدید مسکو داشتند".
این نظریه مرکزی ترامپ را تأیید میکرد: دولت قبلی که کاندیدایش با شکست مواجه شده نه تنها رسم قدیمی دمکراتها مبنی بر هموار کردن مسیر پیروزی انتخابات را کنار گذاشته بلکه از نظر کاخ سفید ترامپ افراد اوباما با جامعه اطلاعاتی دسیسه کرده اند تا مینهایی را بر سر راه دولت جدید قرار دهند. این داستان نشان میداد که اطلاعات محرمانه به صورت گسترده در تمام سازمانهای اطلاعاتی در حال گسترش است تا افشای آنها سهل گردد و در عین حال از افشا کنندگان نیز محافظت شود. این شایعات نشان میداد که این اطلاعات شامل صفحات گستردهای بود که توسط سوزان رایس نگهداری میشد و ارتباطات روسی تیم ترامپ در آن فهرست شده بود ودر آن از تکنیک ویکی لیکس استفاده شده بود واسناد در چندین سرور مختلف در مکانهای متفاوت منتشر شد، قبل از این توزیع گسترده زمانی که اطلاعات به شدت محافظت میشد، شناسایی افشا کنندگان آسان بود. اما دولت اوباما به صورت قابل توجهی این منابع را گسترش داده بود.
خب این یک خبر خوب بود درست است؟ رئیس جمهور پرسید آیا این مسئله ثابت میکرد که اوباما و اطرافیانش سعی دارند برای او دردسر ایجاد کنند؟ گزارش نیویورک تایمز گزارشی بود از یک افشاگری برنامه ریزی شده و شواهد مشخصی را از دولت عمیق ارائه میداد.
هوپ هیکس مانند همیشه از دیدگاه ترامپ حمایت کرد. جرم اصلی افشاگری بود و مجرم هم اوباما. رئیس جمهور مطمئن بود که وزارت دادگستری، اوباما و افرادش را تحت پیگرد قرار خواهد داد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *