"سیاست روسیه" در خاورمیانه تا چه اندازه موفق بوده است؟
به گزارش گروه بینالملل ، در نتیجه عملیات نظامی روسیه در خاک سوریه، خاورمیانه به یکی از جهت گیریهای اصلی در سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است. اینکه این سیاست تا چه اندازه موفقیت آمیز بوده، مورد بررسی کارشناسان مسائل منطقه شرکت کننده در کنفرانسی تحت عنوان «روسیه در خاورمیانه: بازی در همه جبههها» که طی هفته گذشته از سوی باشگاه مباحثات بین المللی «والدای» در مسکو برگزار شده بود، قرار گرفت. در این رابطه "ویتالی نائومکین" رئیس موسسه شرق شناسی آکادمی علوم روسیه در مصاحبه با روزنامه «کامرسانت» دیدگاه خود را تشریح کرده است.
نائومکین در مورد نقش روسیه در مسائل منطقه، بعد از پایان عملیات نظامی در سوریه توضیح داد: «واقعیت این است که مسکو در تمامی مناقشات خاورمیانه تاثیرگذار بوده است. از جنگ در عراق در سال 2003 و انقلاب «بهارعربی» که تحولات جدی در مصر ایجاد کرد، گرفته تا اوضاع سوریه، لیبی و یمن و افغانستان که در مجاورت این منطقه قرار دارد. روسیه با همه نقش آفرینان در این مناقشات، از جمله طرفهایی که ارتباط بسیار نزدیکی با غرب دارند، کار می کند، که نمونه بارز آن پادشاهیهای عربی منطقه خلیج فارس هستند. مسکو مواضع خود در منطقه را تقویت می کند، بدون آنکه تلاش کند رقابتی با آمریکا در این رابطه داشته باشد. البته برخی مواقع روسیه برای این منظور منابع لازم را ندارد و برخی مواقع خود کشورهای منطقه فقط آمریکا را بعنوان مدافع خویش انتخاب می کنند. روسیه خواستار تعطیلی پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه نشده و در کشورهایی که با اراده خود با این حضور موافقت کرده اند، با این مسئله مخالفتی نکرده است.»
وی در مورد نقش روسیه در حل و فصل مناقشات در یمن و لیبی نیز گفت، این نقش تا حدودی متفاوت از مناقشه سوریه است. روسیه سعی می کند تا با نیروهای مختلف دخیل در این مناقشات ارتباط داشته باشد تا بتواند نقش فعالتری در حل و فصل آنها ایفاء کند، در عین حال دخالتی در آنها نداشته و تنها از طریق دیپلماسی در این زمینه کار می کند.
مسکو مجبور نشده بین ایران و اسرائیل، یکی را انتخاب کند
این کارشناس برجسته در مورد «مانور دادن روسیه بین منافع برخی کشورهای منطقه، مانند ایران و اسرائیل» گفت: «من سیاست روسیه را مانور دادن نمی نامم، بلکه بیشتر اجرای خط مشی همه جانبه و منحصر به فرد است. مسکو با گروههای مختلفی از کشورها در منطقه همکاری دارد و در جریان آن، صرفا بر اساس منافع خود، بسیار با احتیاط و بدون درگیر شدن با نقش آفرینان در منطقه عمل می کند. تاکنون پیش نیامده که مجبور شود بطور کامل طرف یکی از طرفین را بگیرد. روسیه دارای تجربه زیادی در حل مناقشات، نه تنها در خاورمیانه است. من دلیلی نمی بینم که مسکو مجبور شود بین ایران و اسرائیل، یا عربستان سعودی و قطر و غیره، یکی را انتخاب کند. روسیه فقط سعی می کند رویارویی بین طرفین مناقشه را تا جای ممکن نرم کند.»
وی افزود: «البته برخی مواقع برای اجرای سیاستی متوازن و همه جانبه لازم می شود تا مسائلی قربانی شوند. نمونه آن مناقشه بین ترکیه و کردهاست. ترکیه یکی از شرکای مهم روسیه در عرصه اقتصادی، سیاسی و نظامی است. ترکیه تنها کشور عضو ناتو است که سامانههای موشکی اس-400 از روسیه خریداری کرده و این مسئله بسیار جدی است. از سوی دیگر روسیه با کردها دارای روابط تاریخی طولانی مدتی است، در حالیکه در آنکارا، آنها را تروریسم می نامند و به همین دلیل هم با شرکت آنها در کنگره سوچی مخالفت کردند و مسکو ترجیح داد با این موافقت کند. البته روسیه به همکاری خود با کردها ادامه می دهد، هرچند برخی رهبران کرد همه تخم مرغهایشان را در سبد آمریکاییها قرار داده اند، در حالیکه واشنگتن بارها به آنها دروغ گفته و به وعدههای خود عمل نکرده است. ولی کردها از همکاری روسیه و ترکیه رضایت ندارند، در حالیکه این همکاری از لحاظ راهبردی برای مسکو اهمیت زیادی دارد.»
برخورد آمریکا با توافق هستهای، راهی به بنبست رسیده است
ویتالی نائومکین در باره سیاست ایران در منطقه نیز چنین دیدگاهی دارد: «جمهوری اسلامی چه در سوریه و چه در کل منطقه منافع ژئوپلیتیکی خاص خود را دنبال می کند که برخی مواقع با منافع روسیه مطابقت ندارند و این طبیعی است. ولی با این وجود روسیه و ایران در جنگ علیه تروریسم در منطقه در یک جبهه قرار دارند. هرچند مشکلات در روابط ایران با برخی کشورهای عربی و اسرائیل، اوضاع را کمی پیچیده کرده است. مقامات مسکو، ریسک همکاری با ایران را پذیرفته و خط مشی بسیار محتاطانه و منطقی را دنبال می کنند.»
این کارشناس روس افزود: «موضوع ایران و سیاست منطقهای این کشور، یکی از موضوعات اصلی مباحثات باشگاه والدای در آینده خواهد بود. البته ما می دانیم که در حال حاضر آمریکا سعی دارد سیاست منطقه ایران را به سرنوشت توافق هستهای با تهران مرتبط سازد، در حالیکه این کار آنها بیهوده است. برای اینکه کشورهای عضو گروه 1+5 با ایران در مورد همه مسائل به توافق رسیده و طرف آمریکایی نیز در ترکیب این گروه، زیر این توافقنامه را امضاء کرده است. حال اگر دولت جدید آمریکا معتقد است که دولت باراک اوباما اشتباه کرده، این راهی به بن بست رسیده است. چطور می توان با چنین شریکی در مسائل بین المللی همکاری داشت؟ کشور بزرگی مانند آمریکا باید در روابط بین المللی خود، سیاستی پایدار و متعهدانه داشته باشد. توافقات بینالمللی باید اجرا شوند، در غیراین صورت از این به بعد چگونه می توان در خصوص مسئله جهانی به توافق رسید؟ »
وی افزود: «دولت آمریکا در مورد توافقات با روسیه در مورد تسلیحات شیمیایی در سوریه نیز چنین برخوردی دارد. موضع گیری واشنگتن در مورد اعلام شهر قدس بعنوان پایتخت اسرائیل، نیز نمونه دیگری از عدم پایبندی به توافقات بین المللی است. دولت دونالد ترامپ در واقع همه مسائل بین المللی را به بن بست کشانده و بر این موضع گیری خود اصرار می ورزد. چنین برخوردی قابل قبول و کارآمد نیست.»