سینماییها برای پول در آوردن به تئاتر آمدهاند/تئاتر ایران به کالایی گرانبها و تجملاتی تبدیل شده است
قطب الدین صادقی نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی در خصوص روند عملکرد تماشاخانههای خصوصی تئاتر در کشور گفت: بخش عمده ای از جمعیت حال حاضر ایران را جوانان و از جمله دانشجویان جوان تشکیل می دهند. از میان این قشر دانشجو رشته های هنرهای نمایشی مخاطبان زیادی داشته و افراد فراوانی برای تحصیل به این رشته ها گرایش پیدا می کنند. به همین دلیل باید برای این جمعیت که کم نیستند بستر اجرایی فراهم شود و با توجه به کمبود سالن های دولتی احداث سالن های خصوصی می تواند راهگشا باشد.
وی در همین راستا افزود: متأسفانه بخش فرهنگی طی سالیان اخیر تنها دو سالن دولتی حافظ و رودکی را افتتاح کرده است. این دو سالن به هیچ وجه پاسخگوی تعداد بالای فارغالتحصیلان تئاتر نیست و باید برای پاسخگویی به نیاز آنها هرچه سریعتر اقدامات عاجلی صورت گیرد.
کارگردان نمایش "طلسم صبح گل" با اشاره به خروجی زیاد فارغ التحصیلان رشته نمایش تاکید کرد: وقتی سالانه تعداد زیادی فارغالتحصیل در رشته نمایش فارغ التحصیل می شوند به موازات باید برایشان کار ایجاد شود. در اینجا احداث تماشاخانههای خصوصی معنا پیدا میکند.
وی با نقد برخی از تماشاخانهها مبنی بر گیشهزدگی تصریح کرد: متأسفانه در بدو امر این تماشاخانهها باید مکانی برای فعالیت همین جوانان میبودند اما این روزها با دریافت هزینه های سنگین از گروهها آنها را مجبور به استفاده از چهرههای غیر تئاتری و سینمایی کرده اند. گروهها باید برای فروش بیشتر از چهرههای سینمایی استفاده کنند و اگر غیر از این عمل کنند بدون شک شکست سنگینی میخورند.
این پژوهشگر تئاتر ادامه داد: اتفاق غمانگیزی در تئاتر کشور در حال روی دادن است و آن این است که تئاتر بهطور کلی تبدیل به یک کالا شده و هرکس بتواند این کالا را گرانتر بفروشد پیروز است. جای تأسف دارد که این روند گیشهپروری نه تنها از سوی تماشاخانههای خصوصی بلکه از سوی تماشاخانههای دولتی نیز اعمال میشود.
وی با اشاره به خانه نشین شدن پیشکسوتان تئاتر اضافه کرد: این روزها هنرمندان اصلی و قدیمی تئاتر خانهنشین شده و کار نمیکنند. کسانی در تئاتر امروز ایران موفقند که شهرت و قدرت خود را از سینما آورده و در تئاتر پول درمیآورند. این افراد از تمام امکانات تئاتر خصوصی و دولتی استفاده کرده و جیب خود را پر میکنند.
نویسنده کتاب "یادگار زریزان" ادامه داد: مسئولین فرهنگی باید بودجه مناسبی را هر ساله برای تولید در آثار فاخر و بها دادن به نخبگان در نظر بگیرند اما بخش دولتی نه تنها کمکی به نخبگان نمیکند بلکه خودش نیز در چرخه معیوب تئاتر گیشهزده قرار گرفته است.
وی روند این روزهای تئاتر را رو به سقوط خواند و اذعان کرد: نگاه گیشه محور سالن های دولتی و خصوصی ذوق و استعداد را در تئاتر از بین برده است. تماشاخانههای تهران در سالهای گذشته کمتر اثر شایستهای را روی صحنه بردهاند و بیشتر شاهد آثاری هستیم که در آنها چهرههای سینمایی و غیره استفاده میشود. امیدوارم این وضعیت موقت باشد و گرنه تا سالهای آینده هیچ چیز از تئاتر باقی نمیماند.
صادقی درباره دلیل تأسیس تماشاخانه شانو خاطرنشان کرد: من گروه بزرگی از جوانان تئاتر را دور هم جمع کردهام و با این سابقه کاری 40 متر جا برای تمرین نداشتیم. مجبور شدم تماشاخانه شانو را به عنوان خانهای برای تئاتر افتتاح کنم چون دیگر حوصله منت کشیدن و انتظار از سالنهای دولتی را برای اجرا ندارم. از سویی اوضاع آموزشی دانشگاههای ما فاجعهبار است و تصمیم گرفتم شانو مکانی برای آموزش درست جوانان عرصه تئاتر باشد.