کتابخوانی همواره یکی از دغدغههای جدی رهبر انقلاب است/نویسندگان امروز مشکل معیشت دارند
نویسنده کتاب دختر شینا گفت: نویسنده نمیتواند به هنر و قلمش به عنوان یک شغل نگاه کند، چون به هیچ وجه نمیتوان از راه نویسندگی به زندگی ادامه داد.
خبرگزاری میزان -
نویسنده دختر شینا با گلایه از وضعیت تبلیغ و رسانهای شدن آثار مکتوب تاکید کرد: من احساس میکنم رسانهها و مسئولین چندان توجهی به فضای کتاب و انتشار آثار ندارند و اگر اثری هم چاپ شود برای آشنایی مخاطب با آن اثر هیچ تلاشی نمیشود. به عنوان مثال خود من که در حوزه کتاب فعال هستم در ماههای اخیر اخبار بسیار کمی در حوزه کتاب به دستم رسیده و انگار فضای کتاب و نشر در ایران به سکوت فرو رفته است. این سکوت و انزوا در این ماههای سال به هیچ عنوان اتفاق خوبی نیست.
وی کار مثبت فرهنگی را ملزم به نتیجه مثبت خواند و اضافه کرد: ما باید بدانیم که علاوه بر کار فرهنگی باید به نتیجه آن کار دقت کنیم که آیا این کار که البته هزینه بر هم هست به نتیجه مناسبی که مد نظر ماست ختم خواهد شد یا نه. من در طی این سالهای فعالیتم در عرصه کتاب متوجه شدم که نیمه اول سال همه چیز در بخش کتاب دچار خمودگی و خلاء میشود و تمامی برنامههای مربوط به کتابخوانی بینتیجه میماند. در فصل تابستان میتوان هزار کار و برنامه خوب برای آشنایی فرزندانمان با کتاب و کتابخوانی داشته باشیم و من واقعاً متوجه نمیشوم که حتی مدارس هم به این زمان طلایی بی اعتنایی میکنند. به عنوان یک نویسنده احساس میکنم در حال حاضر بسترهای خوبی در پارکها و مناطق گردشگری شهرها وجود دارد، اما متاسفانه هیچ اقدامی صورت نمیگیرد. به فرض مثال در ایام گردشگری آشنایی مردم با کتب بومی هر منطقه میتواند هم به گردشگری و هم به آشنایی مردم با فرهنگ آن منطقه کمک شایانی کند.
نویسنده کتاب گلستان یازدهم دلیل کم اعتنایی به عرصه کتاب در نیمه اول سال را اینگونه تشریح کرد: همیشه همین طور بوده است که بعد از شروع سال جدید همه چیز دچار کما میشود و خیلیها انگار در بخش کتاب کشور در خواب هستند. یعنی همه چیز در ادارات به ماههای آخر سال ختم میشود و در آن ماهها همه به یاد کتاب و کتابخوانی میافتند. خدا نکند ما کارمان را برای گزارش دهی در شش ماهه دوم سال انجام دهیم تا در آن ماهها برای تهیه این گزارش بودجه را خرج کرده و خود را فعال عرصه فرهنگ قلمداد کنیم .
وی با گلایه از وضعیت پوشش اوقات فراغت مردم توسط نهادهای فرهنگی ادامه داد: این روزها اینقدر که به پر کردن وقت مردم با تفریحات بیهوده پرداخته میشود به تفکر و دانش آنها هیچ توجهی نمیشود. متاسفانه برنامهها و اتفاقات همه و همه سطحی شده و هر چیز به سمت دوری از تفکر پیش میرود. رسانهها میتوانند ذائقه مردم را بالا برده و آنها را برای گذران مثبت و مثمر ثمر اوقات فراغت تهیج کنند ولی باز هم باید بگویم که در این بخش هم هیچ کاری صورت نگرفته است.
نویسنده دفاع مقدس ایران سرانه مطالعه کشور را ناامید کننده خواند و تشریح کرد: رهبر معظم انقلاب به عنوان فردی دانشمند و کتابخوان همواره دغدغه کتاب خواندن دارند و همیشه به کتاب خوانی تاکید ویژه کرده اند. از نظر من تک تک ما خیلی برای رسیدن به این هدف تلاش نمیکنیم و اگر تلاشی میکنیم بسیار مقطعی است و بعد از یک تب معرفی و تقدیر از کتاب همه چیز فروکش میکند.
وی در همین راستا ادامه داد: فرهنگ کتابخوانی را نمیتوان مثل مسکن و کوتاه مدت تزریق کرد. ما باید سعی کنیم در دراز مدت به اینجا برسیم که کتابخوانی در راس امور قرار گرفته شود. وقتی این اتفاق میافتد که تمامی ادارات و نهادها و ارگانها بخشی از فعالیت خود را در حیطه کتابخوانی بگذارند و کارکنان خود را به کتاب خواندن علاقهمند کنند.
ضرابیزاده تمام نهادها را مسئول فرهنگسازی دانست و اشاره کرد: مگر در این کشور چند نهاد فرهنگی داریم که همه وظیفه فرهنگسازی را بر دوش آنها بگذاریم؟ مساله کتابخوانی باید در میان تمامی ارگانها تقسیم شود. مثلاً چه اشکالی دارد ادارهای مثل اداره برق در فعالیتهای خود کتابخوانی را تعریف کند.
وی ادامه داد: مثل هر خانواده که پدر و مادر نیازهای خانواده را با تفکر بر تمامی جوانب تامین میکنند ادارات هم باید علاوه بر مسائل رفاهی کارکنان خود به مسائل فرهنگی آنها نیز بیاندیشد. اگر این اتفاق بایفتاد میتوان به آینده سطح کتابخوانی امیدوار شد زیرا امروزه نیاز به کتابخوانی در عموم مردم به شدت حس میشود.
نویسنده "دختر شینا" در ادامه همین مطلب افزود: مدیرکل یک اداره باید به دانش افزایی کارکنان خود آگاه باشد، چون این اتفاق باعث رقابت بسیار مثبت بین ادارات میشود و افراد خود را همه گونه ارتقا میبخشند. نهادی نیاز است تا در مورد سرانه مطالعه به ادارات امتیاز داده و بعد از آن ادارات برتر را با جایزه و تشویق به ادامه این کار تهیج کند. این دغدغه کتابخوانی باید در همه نهادها فراگیر شود.
وی وظیفه نویسنده در برابر تهاجم فرهنگی را اینگونه توصیف کرد: نویسنده کارش همواره مشخص است. نویسنده متعهد در حقیقت مثل پزشک است که بیماریهای یک جامعه را دیده و بعد از مشاهده آنها را به شکلی ادبی مطرح میکند. بعد از آن مشکل شناسایی شده به متخصص خودش واگذار خواهد شد تا درمان آن اعمال شود. متخصصین مورد اشاره مثل جامعه شناسان و روانشناسان باید بر همین اساس مشکلات جامعه را رفع کنند. کار نویسنده همین است که مشکلات را نشان داده و نشانه گذاری کند تا توسط اهلش حل شود.
نویسنده نامزد جایزه چهره سال انقلاب وضعیت معیشت نویسندگان را نامناسب خواند و اضافه کرد: من خوشبختانه با نشرهای خصوصی کار نکردم و خیلی هم نمیدانم چه اتفاقاتی در آنها میافتد، اما میدانم حق تالیف در بخش خصوصی و دولتی اصلاً خوب نیست. شاید در بخش دولتی اوضاع بهتر باشد، اما در هر صورت نویسنده نمیتواند به هنر و قلمش به عنوان یک شغل نگاه کند، چون به هیچ وجه نمیتوان از راه نویسندگی به زندگی ادامه داد.
وی وظیفه نویسنده در تغییر ذائقه مخاطب را بسیار بالا دانست و ادامه داد: ذائقه مخاطبانمان توسط برخی آثار گاهی به سمت و سویی نادرست میرود. قطعاً نویسندگان با نوشتن آثار درخشان و قابل تاثیر بر مخاطب امروز راه درست را به مخاطب ارائه خواهند دهند.
این نویسنده برجسته کشورمان ادامه داد: مطمئنم اگر یک نویسنده ایرانی با آن نگاه بومی خودش در مورد مسائل و مشکلات کشور خودش بنویسد، قطعاً ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کرده و مغز نوشتهاش درک خواهد شد اما همین نویسنده به هیچ عنوان خارج از کشور که جغرافیا و فرهنگی متفاوت دارد نمیتواند آن رابطه مورد نظرش را با مخاطب برقرار کند.
ضرابی زاده حضور نویسندگان ایرانی در خارج از مرزها را یک نوع صادرات فرهنگی توصیف کرد و افزود: فکر میکنم بسیاری از نویسندگان به این توانایی رسیده اند که با ارتباط خوب با مخاطب، اندیشههای خود را به اشتراک بگذارند و اندیشهها را طوری مطرح کنند که خواننده قبول کند. باید نویسندههای این چنینی که در کار خود متعهد و معتقد هستند را برای رسالت فرامرزی تربیت کنیم.
وی با اشاره به وجود کتب بدون مجوز در سطح خیابان انقلاب افزود: ما نمیتوانیم بی خرج مادی کار فرهنگی کنیم. قطعاً برای کار فرهنگی باید هزینه کرد و دوره رایگان کار کردن در عرصه فرهنگ به پایان رسیده است. در حال حاضر مسائل مادی در راس مشکلات مردم است و متاسفانه قیمت بالای کتاب مردم را از کتابفروشیها دوره کرده و آنها را به سمت کتابهای افست و ارزان کنار خیابانی سوق داده است و این عاقبتی به جز تاثیر مستقیم تهاجم فرهنگی ندارد.
این نویسنده برتر سال 95 نظارت درست مسئولین را خواستار شده و تصریح کرد: به نظر من مسئولین و نهادها باید نظارت بهتر و بیشتری را به کتابهای غیر قانونی انجام دهند. در این مورد هیچ کاری از نویسندگان بر نمیآید و تنها اتفاقی است که صد در صد باید از سوی مسئولین بررسی و بازرسی شود.
وی انقلاب اسلامی را نقطه اوج تاریخ ملت ایران دانست و اشاره کرد: من فکر میکنم هر کشوری به تاریخ و فرهنگ خود مفتخر است و ما هم در تاریخ خود اتفاقات بسیار تاثیرگذار و غرورآفرینی را داریم که میشود بهتر از گذشته به آنها پرداخت. اولین و بزرگترین واقعه تاریخی ایران را باید پیروزی مردم بر حکومتی طاغوتی و ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی دانست. این اتفاق بسیار بزرگی است زیرا تمامی آحاد جامعه در آن نقش عمدهای داشته و همه آن را به خوبی لمس کرده اند. بچههای امروز شاید بزرگی این اتفاق را به خوبی درک نکردهاند و ما وظیفه داریم آنها را از عظمت انقلاب و تاریخچه پیدایش و وقوع این افتخار بزرگ آشنا کنیم.
ضرابی زاده دومین واقعه تاریخی شگرف ایران را دوران دفاع مقدس خواند و اذعان کرد: بعد از انقلاب اسلامی و وقتی مردم به فکر سامان دهی کشور بودند اتفاقی ناخوشایند یعنی جنگ تحمیلی شکل گرفت که بعدها و با آغاز دفاع مقدس به نطقهای درخشان در تاریخ مردم ایران مبدل شد. جنگ تحمیلی همه چیز را به هم ریخت و کافی بود مردم توان دفاع نداشته باشند تا همه چیز را از دست بدهند اما مردم علاوه بر اینکه توانستند انقلاب خود را حفظ کنند، دولت را تعیین کرده و با دفاع جانانه خود درس درستی به کشورهای متجاوز دادند.
وی در همین راستا افزود: یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخی ایران بدون شک هشت سال دفاع مقدس و بعد از آن مقابله و دفاع در برابر تحریمهای ناعادلانه بود. من فکر میکنم هنوز به خوبی به مقاومت در برابر تحریمها به پرداخته نشده است. اینها سوژههایی هستند که میتوان بسیار در مورد آنها نوشت. باید درباره مقاومت مردم ایران در برابر تحریمها بیش از اینها نوشت و منتشر کرد تا همه با این حرکت عظیم آشنا شوند. دین و مذهب مردم ایران سردمدار تمامی این اتفاقات بزرگ تاریخی بوده است. مردم همواره به اسلام خود میبالند و برای دینشان جانفشانی میکنند و به همین دلیل به نظرم باید به تمامی این اتفاقات بهتر و بیشتر پرداخته شود.
نویسنده انقلابی کشورمان نوآوری در عرصه ادبیات دفاع مقدس را کارساز دانست و افزود: ما در صنعت کتاب و سینما به نوآوری نیاز داریم و ملزم هستیم تا کلیشهها را کاملاً کنار گذاشته و به خلق اتفاقات نوین فکر کنیم. این راهی است تا مخاطبان تولیدات ادبی را در این دوران پس نزنند. در سالهای اخیر اتفاقات بسیار خوبی در حوزه کتاب اتفاق افتاد. ما در عرصه کتاب از سمت اتفاقات کلی دفاع مقدس به سوی مردم عادی آمدیم و جنگ را از زبان زنان و مردان ساده و عادی بیان کردیم.این اتفاق برای مردم قابل لمس بود و استقبال گسترده در قبال آثار خاطرهنگاری جنگ صورت گرفت.
وی در ادامه همین مطلب تاکید کرد: خاطرهنگاری از سوی مردمان عادی جامعه که در دفاع مقدس به صورت غیر مستقیم سهیم بودند داستانی تازه برای علاقهمندان به تاریخ انقلاب اسلامی است چون این دسته آثار عاری از کلیشه و شعار بوده و عین واقعیت آن دوران را روایت میکند. مردم در قبال این آثار میدانند که کتابها کاملاً صادقانه و بدون مبالغه نوشته شده و به همین خاطر خودشان را جای شخصیتها گذاشته و همذات پنداری میکنند.
ضرابیزاده با اشاره به تحقیقات گسترده در خصوص نگارش جدیدترین اثرش خاطرنشان کرد: انتشار خاطرهنگاری مردم روزهای دفاع مقدس را باید تبریک گفت و امیدوارم مداومت این اتفاق شیرین ادامه پیدا کند و البته به امید خدا به کلیشه کشیده نشود. خود من هم برای جلوگیری از کلیشه فعلاً در حال مطالعه هستم تا برای کتاب بعدی ام با سلاح علم پیش بروم.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، بهناز ضرابیزاده یکی از موفقتری نویسندگان در حوزه دفاع مقدس است که به تازگی برای چهره سال هنر انقلاب اسلامی نیز نامزد شده بود. وی این روزها در سکوت کامل خبری به انجام مطالعاتی برای نوشتن کتاب بعدیاش با موضع زنان خرمشهر می پردازد.
ضرابیزاده برگزیده بیش از ۳۰ جشنواره داستاننویسی سراسری از جمله کسب مقام اول در نخستین جایزه داستان ویژه مخاطبان کودک و نوجوان با موضوع امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی، تقدیر شده در چهارمین و ششمین جایزه ادبی اصفهان، کسب مقامهای برگزیده در هشتمین، نهمین و دهمین جشنواره مجمع خبرنگاران و نویسندگان دفاع مقدس را در کارنامه خود دارد.
کتاب "گلستان یازدهم" که خاطرات زهرا پناهیروا، همسر سردار شهید علی چیتسازیان را روایت میکند اثر ارزشمند این نویسنده است و همین کتاب نام او را در بین چهره سال هنر انقلاب قرار داد.
در بخشی از کتاب مورد تقدیر مقام معظم رهبری یعنی "گلستان یازدهم" آمده است: "یک لحظه چشمم افتاد توی آینه. علی آقا داشت نگاهم میکرد. خجالت کشیدم. زود نگاهم را دزدیدم و سرم را پایین انداختم. این اولین باری بود که علی آقا درست و حسابی مرا میدید». این جملات، روایت نخستین لحظههای زندگی مشترک زهرا پناهیروا و علی چیتسازیان است. دختر هفده سالهای که در آغاز جوانی است و هیچگاه تصور نمیکند که سالها بعد روایت زندگی چند ماههاش با فرماندهی اطلاعات و عملیات لشگر انصارالحسین(ع) تبدیل به کتابی جذاب و خواندنی به نام «گلستان یازدهم» شود."
در همین راستا خبرنگار گروه فرهنگی میزان با نویسنده کتاب ها فاخر دختر ینا و گلستان یازدهم به گفت و گو نشست که دا ادامه می خوانید:
ضرابی زاده در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی ، درخصوص نگارش تازهترین اثر خود گفت: حدوداً دو سال گذشته را مشغول مطالعه و تحقیق روی خاطرات یکی از زنان خرمشهری بودهام که اتفاقاً وی هم در تب و تاب انقلاب بوده و هم جنگ را از نزیک لمس کردهاست.
وی در همین راستا ادامه داد: این بانوی بزرگوار همسر شهید است و یکی از فرزندانشان هم نیز شهید شده است. خاطرات وی خیلی عمیق و پر از احساس بوده و کار روی این کتاب بسیار سنگین، نیازمند تحقیق و زمانبر است و به احتمال فراوان برای سال آینده آماده خواهد شد.
این نویسنده انقلابی دلیل توقف تحقیقات در خصوص این کتاب را اینگونه تشریح کرد: در حال حاضر کمی از فضای نوشتن دور شده و تا نوشتن این کتاب کمی استراحت میکنم. فعلاً تصمیم گرفتهام تا کمی صبر کنم و برای نگارش اثری متفاوت با آثار قبلی پختهتر شوم. بعضی وقتها این سکوت برای نویسنده اتفاق میافتد و کاملاً درونی بوده و البته به نظر من طبیعی است.
نویسنده دختر شینا با گلایه از وضعیت تبلیغ و رسانهای شدن آثار مکتوب تاکید کرد: من احساس میکنم رسانهها و مسئولین چندان توجهی به فضای کتاب و انتشار آثار ندارند و اگر اثری هم چاپ شود برای آشنایی مخاطب با آن اثر هیچ تلاشی نمیشود. به عنوان مثال خود من که در حوزه کتاب فعال هستم در ماههای اخیر اخبار بسیار کمی در حوزه کتاب به دستم رسیده و انگار فضای کتاب و نشر در ایران به سکوت فرو رفته است. این سکوت و انزوا در این ماههای سال به هیچ عنوان اتفاق خوبی نیست.
این نویسنده انقلابی کشور با تاکید بر توجه به فرهنگسازی کتابخوانی در میان کودکان افزود: متوجه نمیشوم که چرا در فصل تابستان که ایام تعطیلات کودکان و نوجوانان است به جای تمرکز ویژه در تبلیغ و اشاعه فرهنگ کتابخوانی در میان فرزندانمان همه چیز کاملاً تعطیل شده و هیچ حرکت منسجمی از سوی ناشران صورت نمیگیرد، ولی به محض باز شدن دانشگاهها و مدارس فعالیتشان آغاز میشود. این اتفاق کاملاً برعکس شده و انگار هیچ فکری برای اوقات فراغت تابستانی کودکان و نوجوانان کشور نشده است.
وی کار مثبت فرهنگی را ملزم به نتیجه مثبت خواند و اضافه کرد: ما باید بدانیم که علاوه بر کار فرهنگی باید به نتیجه آن کار دقت کنیم که آیا این کار که البته هزینه بر هم هست به نتیجه مناسبی که مد نظر ماست ختم خواهد شد یا نه. من در طی این سالهای فعالیتم در عرصه کتاب متوجه شدم که نیمه اول سال همه چیز در بخش کتاب دچار خمودگی و خلاء میشود و تمامی برنامههای مربوط به کتابخوانی بینتیجه میماند. در فصل تابستان میتوان هزار کار و برنامه خوب برای آشنایی فرزندانمان با کتاب و کتابخوانی داشته باشیم و من واقعاً متوجه نمیشوم که حتی مدارس هم به این زمان طلایی بی اعتنایی میکنند. به عنوان یک نویسنده احساس میکنم در حال حاضر بسترهای خوبی در پارکها و مناطق گردشگری شهرها وجود دارد، اما متاسفانه هیچ اقدامی صورت نمیگیرد. به فرض مثال در ایام گردشگری آشنایی مردم با کتب بومی هر منطقه میتواند هم به گردشگری و هم به آشنایی مردم با فرهنگ آن منطقه کمک شایانی کند.
نویسنده کتاب گلستان یازدهم دلیل کم اعتنایی به عرصه کتاب در نیمه اول سال را اینگونه تشریح کرد: همیشه همین طور بوده است که بعد از شروع سال جدید همه چیز دچار کما میشود و خیلیها انگار در بخش کتاب کشور در خواب هستند. یعنی همه چیز در ادارات به ماههای آخر سال ختم میشود و در آن ماهها همه به یاد کتاب و کتابخوانی میافتند. خدا نکند ما کارمان را برای گزارش دهی در شش ماهه دوم سال انجام دهیم تا در آن ماهها برای تهیه این گزارش بودجه را خرج کرده و خود را فعال عرصه فرهنگ قلمداد کنیم .
وی با گلایه از وضعیت پوشش اوقات فراغت مردم توسط نهادهای فرهنگی ادامه داد: این روزها اینقدر که به پر کردن وقت مردم با تفریحات بیهوده پرداخته میشود به تفکر و دانش آنها هیچ توجهی نمیشود. متاسفانه برنامهها و اتفاقات همه و همه سطحی شده و هر چیز به سمت دوری از تفکر پیش میرود. رسانهها میتوانند ذائقه مردم را بالا برده و آنها را برای گذران مثبت و مثمر ثمر اوقات فراغت تهیج کنند ولی باز هم باید بگویم که در این بخش هم هیچ کاری صورت نگرفته است.
نویسنده دفاع مقدس ایران سرانه مطالعه کشور را ناامید کننده خواند و تشریح کرد: رهبر معظم انقلاب به عنوان فردی دانشمند و کتابخوان همواره دغدغه کتاب خواندن دارند و همیشه به کتاب خوانی تاکید ویژه کرده اند. از نظر من تک تک ما خیلی برای رسیدن به این هدف تلاش نمیکنیم و اگر تلاشی میکنیم بسیار مقطعی است و بعد از یک تب معرفی و تقدیر از کتاب همه چیز فروکش میکند.
وی در همین راستا ادامه داد: فرهنگ کتابخوانی را نمیتوان مثل مسکن و کوتاه مدت تزریق کرد. ما باید سعی کنیم در دراز مدت به اینجا برسیم که کتابخوانی در راس امور قرار گرفته شود. وقتی این اتفاق میافتد که تمامی ادارات و نهادها و ارگانها بخشی از فعالیت خود را در حیطه کتابخوانی بگذارند و کارکنان خود را به کتاب خواندن علاقهمند کنند.
ضرابیزاده تمام نهادها را مسئول فرهنگسازی دانست و اشاره کرد: مگر در این کشور چند نهاد فرهنگی داریم که همه وظیفه فرهنگسازی را بر دوش آنها بگذاریم؟ مساله کتابخوانی باید در میان تمامی ارگانها تقسیم شود. مثلاً چه اشکالی دارد ادارهای مثل اداره برق در فعالیتهای خود کتابخوانی را تعریف کند.
وی ادامه داد: مثل هر خانواده که پدر و مادر نیازهای خانواده را با تفکر بر تمامی جوانب تامین میکنند ادارات هم باید علاوه بر مسائل رفاهی کارکنان خود به مسائل فرهنگی آنها نیز بیاندیشد. اگر این اتفاق بایفتاد میتوان به آینده سطح کتابخوانی امیدوار شد زیرا امروزه نیاز به کتابخوانی در عموم مردم به شدت حس میشود.
نویسنده "دختر شینا" در ادامه همین مطلب افزود: مدیرکل یک اداره باید به دانش افزایی کارکنان خود آگاه باشد، چون این اتفاق باعث رقابت بسیار مثبت بین ادارات میشود و افراد خود را همه گونه ارتقا میبخشند. نهادی نیاز است تا در مورد سرانه مطالعه به ادارات امتیاز داده و بعد از آن ادارات برتر را با جایزه و تشویق به ادامه این کار تهیج کند. این دغدغه کتابخوانی باید در همه نهادها فراگیر شود.
وی وظیفه نویسنده در برابر تهاجم فرهنگی را اینگونه توصیف کرد: نویسنده کارش همواره مشخص است. نویسنده متعهد در حقیقت مثل پزشک است که بیماریهای یک جامعه را دیده و بعد از مشاهده آنها را به شکلی ادبی مطرح میکند. بعد از آن مشکل شناسایی شده به متخصص خودش واگذار خواهد شد تا درمان آن اعمال شود. متخصصین مورد اشاره مثل جامعه شناسان و روانشناسان باید بر همین اساس مشکلات جامعه را رفع کنند. کار نویسنده همین است که مشکلات را نشان داده و نشانه گذاری کند تا توسط اهلش حل شود.
نویسنده نامزد جایزه چهره سال انقلاب وضعیت معیشت نویسندگان را نامناسب خواند و اضافه کرد: من خوشبختانه با نشرهای خصوصی کار نکردم و خیلی هم نمیدانم چه اتفاقاتی در آنها میافتد، اما میدانم حق تالیف در بخش خصوصی و دولتی اصلاً خوب نیست. شاید در بخش دولتی اوضاع بهتر باشد، اما در هر صورت نویسنده نمیتواند به هنر و قلمش به عنوان یک شغل نگاه کند، چون به هیچ وجه نمیتوان از راه نویسندگی به زندگی ادامه داد.
وی وظیفه نویسنده در تغییر ذائقه مخاطب را بسیار بالا دانست و ادامه داد: ذائقه مخاطبانمان توسط برخی آثار گاهی به سمت و سویی نادرست میرود. قطعاً نویسندگان با نوشتن آثار درخشان و قابل تاثیر بر مخاطب امروز راه درست را به مخاطب ارائه خواهند دهند.
این نویسنده برجسته کشورمان ادامه داد: مطمئنم اگر یک نویسنده ایرانی با آن نگاه بومی خودش در مورد مسائل و مشکلات کشور خودش بنویسد، قطعاً ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کرده و مغز نوشتهاش درک خواهد شد اما همین نویسنده به هیچ عنوان خارج از کشور که جغرافیا و فرهنگی متفاوت دارد نمیتواند آن رابطه مورد نظرش را با مخاطب برقرار کند.
ضرابی زاده حضور نویسندگان ایرانی در خارج از مرزها را یک نوع صادرات فرهنگی توصیف کرد و افزود: فکر میکنم بسیاری از نویسندگان به این توانایی رسیده اند که با ارتباط خوب با مخاطب، اندیشههای خود را به اشتراک بگذارند و اندیشهها را طوری مطرح کنند که خواننده قبول کند. باید نویسندههای این چنینی که در کار خود متعهد و معتقد هستند را برای رسالت فرامرزی تربیت کنیم.
وی با اشاره به وجود کتب بدون مجوز در سطح خیابان انقلاب افزود: ما نمیتوانیم بی خرج مادی کار فرهنگی کنیم. قطعاً برای کار فرهنگی باید هزینه کرد و دوره رایگان کار کردن در عرصه فرهنگ به پایان رسیده است. در حال حاضر مسائل مادی در راس مشکلات مردم است و متاسفانه قیمت بالای کتاب مردم را از کتابفروشیها دوره کرده و آنها را به سمت کتابهای افست و ارزان کنار خیابانی سوق داده است و این عاقبتی به جز تاثیر مستقیم تهاجم فرهنگی ندارد.
این نویسنده برتر سال 95 نظارت درست مسئولین را خواستار شده و تصریح کرد: به نظر من مسئولین و نهادها باید نظارت بهتر و بیشتری را به کتابهای غیر قانونی انجام دهند. در این مورد هیچ کاری از نویسندگان بر نمیآید و تنها اتفاقی است که صد در صد باید از سوی مسئولین بررسی و بازرسی شود.
وی انقلاب اسلامی را نقطه اوج تاریخ ملت ایران دانست و اشاره کرد: من فکر میکنم هر کشوری به تاریخ و فرهنگ خود مفتخر است و ما هم در تاریخ خود اتفاقات بسیار تاثیرگذار و غرورآفرینی را داریم که میشود بهتر از گذشته به آنها پرداخت. اولین و بزرگترین واقعه تاریخی ایران را باید پیروزی مردم بر حکومتی طاغوتی و ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی دانست. این اتفاق بسیار بزرگی است زیرا تمامی آحاد جامعه در آن نقش عمدهای داشته و همه آن را به خوبی لمس کرده اند. بچههای امروز شاید بزرگی این اتفاق را به خوبی درک نکردهاند و ما وظیفه داریم آنها را از عظمت انقلاب و تاریخچه پیدایش و وقوع این افتخار بزرگ آشنا کنیم.
ضرابی زاده دومین واقعه تاریخی شگرف ایران را دوران دفاع مقدس خواند و اذعان کرد: بعد از انقلاب اسلامی و وقتی مردم به فکر سامان دهی کشور بودند اتفاقی ناخوشایند یعنی جنگ تحمیلی شکل گرفت که بعدها و با آغاز دفاع مقدس به نطقهای درخشان در تاریخ مردم ایران مبدل شد. جنگ تحمیلی همه چیز را به هم ریخت و کافی بود مردم توان دفاع نداشته باشند تا همه چیز را از دست بدهند اما مردم علاوه بر اینکه توانستند انقلاب خود را حفظ کنند، دولت را تعیین کرده و با دفاع جانانه خود درس درستی به کشورهای متجاوز دادند.
وی در همین راستا افزود: یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخی ایران بدون شک هشت سال دفاع مقدس و بعد از آن مقابله و دفاع در برابر تحریمهای ناعادلانه بود. من فکر میکنم هنوز به خوبی به مقاومت در برابر تحریمها به پرداخته نشده است. اینها سوژههایی هستند که میتوان بسیار در مورد آنها نوشت. باید درباره مقاومت مردم ایران در برابر تحریمها بیش از اینها نوشت و منتشر کرد تا همه با این حرکت عظیم آشنا شوند. دین و مذهب مردم ایران سردمدار تمامی این اتفاقات بزرگ تاریخی بوده است. مردم همواره به اسلام خود میبالند و برای دینشان جانفشانی میکنند و به همین دلیل به نظرم باید به تمامی این اتفاقات بهتر و بیشتر پرداخته شود.
نویسنده انقلابی کشورمان نوآوری در عرصه ادبیات دفاع مقدس را کارساز دانست و افزود: ما در صنعت کتاب و سینما به نوآوری نیاز داریم و ملزم هستیم تا کلیشهها را کاملاً کنار گذاشته و به خلق اتفاقات نوین فکر کنیم. این راهی است تا مخاطبان تولیدات ادبی را در این دوران پس نزنند. در سالهای اخیر اتفاقات بسیار خوبی در حوزه کتاب اتفاق افتاد. ما در عرصه کتاب از سمت اتفاقات کلی دفاع مقدس به سوی مردم عادی آمدیم و جنگ را از زبان زنان و مردان ساده و عادی بیان کردیم.این اتفاق برای مردم قابل لمس بود و استقبال گسترده در قبال آثار خاطرهنگاری جنگ صورت گرفت.
وی در ادامه همین مطلب تاکید کرد: خاطرهنگاری از سوی مردمان عادی جامعه که در دفاع مقدس به صورت غیر مستقیم سهیم بودند داستانی تازه برای علاقهمندان به تاریخ انقلاب اسلامی است چون این دسته آثار عاری از کلیشه و شعار بوده و عین واقعیت آن دوران را روایت میکند. مردم در قبال این آثار میدانند که کتابها کاملاً صادقانه و بدون مبالغه نوشته شده و به همین خاطر خودشان را جای شخصیتها گذاشته و همذات پنداری میکنند.
ضرابیزاده با اشاره به تحقیقات گسترده در خصوص نگارش جدیدترین اثرش خاطرنشان کرد: انتشار خاطرهنگاری مردم روزهای دفاع مقدس را باید تبریک گفت و امیدوارم مداومت این اتفاق شیرین ادامه پیدا کند و البته به امید خدا به کلیشه کشیده نشود. خود من هم برای جلوگیری از کلیشه فعلاً در حال مطالعه هستم تا برای کتاب بعدی ام با سلاح علم پیش بروم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *