بیبیسی: مشروعیت "رئیس جمهور افغانستان" کاهش یافته است
بی بی سی نوشت: حیاتیترین مورد بحران سیاسی در کابل این است که بسیاری از افغانها معتقدند که دولت مشروعیتش را در میان مردم از دست داده و صرفاض به آمریکا و جامعه جهانی تکیه کرده است.
به گزارش سرویس بین الملل بیبیسی در گزارشی نوشت: بمبگذاریهای ویرانکننده انتحاری هفته گذشته در کابل باعث ایجاد بحران اعتماد مردم نسبت به دولت، سیاستهای آن و به طور مشخص وجهه اشرف غنی، رئیس جمهوری شده است.
در ادامه این یادداشت آمده است: در حالیکه بمبگذاریها در افغانستان منجر به فلج شدن اقتصاد، تقاضاهای فزاینده اپوزیسیون و تظاهراتی که استعفای آقای غنی را میخواهد، این کشور به سرعت در حال مبدل شدن از یک دولت در حال ناکامی به سمت یک دولت ناکام است.
اینها، بدون تردید باعث کند شدن تصمیم آمریکا و ناتو برای اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان و انواع دیگر کمک، مثل حمایت دیپلماتیک خواهد شد.
در نشست صلح روز سهشنبه در کابل که از سوی آقای غنی میزبانی میشود، انتظار میرود نمایندگانی از 24 کشور در آن شرکت کنند؛ اما به نظر نمیرسد که این نشست با توجه به حمله 31 مه در منطقه دیپلماتیک کابل، که در نتیجه آن به بیشتر سفارتخانهها آسیب وارد شده یا هم بسیاری از دیپلماتها به کشورشان بازگشتهاند، چیزی بیشتر از یک حرافی جمعی و بیحاصل باشد.
حیاتیترین مورد بحران سیاسی در کابل این است که بسیاری از افغانها معتقدند که دولت مشروعیتش را در میان مردم از دست داده و صرفا به آمریکا و جامعه جهانی تکیه کرده است.
غنی به صورت گستردهای متهم به بیکفایتی، خودخواهی و بازی با کارت قومی در کشوری است که عمیقا چند دسته شده است. در حالی که ظاهرا تمایلی به ایجاد یک ائتلاف یا رابطه کاری منجسم با عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی هم ندارد. پس از جنجالهای انتخابات ریاستجمهوری در سال 2014 میلادی که به یک بنبست سیاسی منجر شد، این آمریکا بود که پادرمیانی کرد.
رهبران اپوزیسیون حالا به خیابانها به گروه مردمی پیوستهاند که از بمبگذاریهای کابل به ستوه آمدهاند. مخالفان سیاسی که حالا شامل شمار زیادی از پشتونها، گروه قومی خود آقای غنی نیز هستند، هنوز در ابراز خواستههای شان چند دستهاند. اما همه سیاستمداران تقاضای آقای غنی برای تشکیل یک "دولت همهشمول" را رد کردهاند.
آنان در عوض، خواهان کنارهگیری او و ایجاد یک دولت موقت توسط رهبرانی از قشرهای گسترده و گوناگونی هستند که جنگ علیه تروریسم را تقویت ببخشد و کشور را برای انتخابات آماده کند. با اینحال به نظر میرسد این سناریو در وضع کنونی که افغانها خیلی متفرق هستند، ناکارا باشد.
واشنگتن در چگونگی تعهدات جامعه جهانی به غنی، نقشی کلیدی دارد. تا حالا باراک اوباما و دونالد ترامپ، هردو هر آنچه برای به قدرت ماندن آقای غنی لازم بود، انجام دادهاند. همچنین او را وادار کردهاند که با آقای عبدالله یکجا کار کند. اما حالا این سیاست واضحا ناکام مانده است.
پیش از تظاهرات خیابانی و بمبگذاریهای اخیر، دولت ترامپ در مورد اعزام 3000 تا 5000 نیروی نظامی دیگر به افغانستان بحث میکردند، اما حالا به نظر نمیرسد اینکار بسنده باشد.
اختلافات حادی در میان اعضای شورای امنیت ملی آمریکا در مورد افغانستان وجود دارد
اختلافات حادی در میان اعضای شورای امنیت ملی آمریکا وجود دارد. گروهی از دستراستیها به آقای ترامپ مشورت میدهند که از خیر افغانستان بگذرد و آن را به حال خودش بگذارد. اما چهرههای نظامی این شورا میخواهد به افغانستان متعهد بمانند. یک دیپلمات نزدیک به اداره ترامپ میگوید که آقای ترامپ به هر سیاستی که مسئولیت آمریکا در کابل را بیشتر کند، بیمیل است.
بحران اقتصادی با توجه به فرار دهها هزار افغان به اروپا ، روستاهای ویرانشده توسط جنگ طالبان و کمک نامشخص آمریکا، به طور ناگهانی بدتر شده است.
در یک هفته گذشته مغازههای زیادی در کابل به خاطر ترس از تاراج بسته شدهاند. گروه طالبان حمله دیگری برای تصرف شهر شمالی قندوز راه انداختهاند. آنان پیش از این دو بار این شهر را تصرف کردند و دوباره دفع شدند.
بحرانی که به سرعت در حال بدترشدن است، شاید برای غرب متعجبکننده باشد، اما برای افغانها که مدت درازی شاهد فرارسیدنش بودند، نیست. در 15 مه، بزرگترین انفجار انتحاری در تاریخ معاصر این شهر رخ داد، در امنترین منطقه کابل که سفارتهای خارجی در آن قرار گرفته اند. هیچ دیپلماتی در آن کشته نشد اما بیش از 150 نفر که بیشترشان غیرنظامیان افغان بودند، کشته شدند و صدها نفر هم زخمی شد.
به دنبال این انفجار، تظاهرات چندروزهای برای تقبیح بیکفایتی دولت راه افتاد. در 2 ژوئن/جون دست کم چهار تظاهرکننده در شلیک گلوله و گاز اشکآور توسط پلیس که میخواستند آنان را از رسیدن به ارگ ریاستجمهوری بازدارد، کشته شدند. یک روز بعدش، دست کم هفت غیرنظامی در سه بمبگذاری انتحاری در مراسم خاکسپاری یکی از جوانان معترض، پسر یک سناتور افغان، کشته شدند.
هیچ گروهی مسئولیت این حملات را به عهده نگرفت. روشن نیست که این بمبگذاریها توسط داعش یا گروه طالبان، که مسئولیت آن را نپذیرفتهاند، انجام شده باشد.
نشست روز سهشنبه صلح در کابل هم در جریان یک بحران حاد روابط خارجی برگزار شد. اکثریت افغانها پاکستان را به ادامه میزبانی رهبری طالبان و گروه حقانی، که مرگبارترین شاخه آن است، متهم میکنند. پاکستان این اتهام را رد میکند. افغانها همچنین ایران و روسیه را متهم به حمایت از گروه طالبان میکنند.
این نشست که به مبارزه علیه تروریسم تمرکز دارد، باید به افغانها کمک کند تا به اجماع سیاسی برسند و دولتی بهتر و حتی جدیدتر را که مورد اعتماد مردم باشد در کابل، شکل دهند.
اما بدون رهبری آمریکا، که مالک افغانستان از 11 سپتامبر 2001 به اینطرف شده است، کشورهای دیگر کار بیشتری نمیتوانند یا تمایل ندارند، انجام دهند.
/
در ادامه این یادداشت آمده است: در حالیکه بمبگذاریها در افغانستان منجر به فلج شدن اقتصاد، تقاضاهای فزاینده اپوزیسیون و تظاهراتی که استعفای آقای غنی را میخواهد، این کشور به سرعت در حال مبدل شدن از یک دولت در حال ناکامی به سمت یک دولت ناکام است.
اینها، بدون تردید باعث کند شدن تصمیم آمریکا و ناتو برای اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان و انواع دیگر کمک، مثل حمایت دیپلماتیک خواهد شد.
در نشست صلح روز سهشنبه در کابل که از سوی آقای غنی میزبانی میشود، انتظار میرود نمایندگانی از 24 کشور در آن شرکت کنند؛ اما به نظر نمیرسد که این نشست با توجه به حمله 31 مه در منطقه دیپلماتیک کابل، که در نتیجه آن به بیشتر سفارتخانهها آسیب وارد شده یا هم بسیاری از دیپلماتها به کشورشان بازگشتهاند، چیزی بیشتر از یک حرافی جمعی و بیحاصل باشد.
حیاتیترین مورد بحران سیاسی در کابل این است که بسیاری از افغانها معتقدند که دولت مشروعیتش را در میان مردم از دست داده و صرفا به آمریکا و جامعه جهانی تکیه کرده است.
غنی به صورت گستردهای متهم به بیکفایتی، خودخواهی و بازی با کارت قومی در کشوری است که عمیقا چند دسته شده است. در حالی که ظاهرا تمایلی به ایجاد یک ائتلاف یا رابطه کاری منجسم با عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی هم ندارد. پس از جنجالهای انتخابات ریاستجمهوری در سال 2014 میلادی که به یک بنبست سیاسی منجر شد، این آمریکا بود که پادرمیانی کرد.
رهبران اپوزیسیون حالا به خیابانها به گروه مردمی پیوستهاند که از بمبگذاریهای کابل به ستوه آمدهاند. مخالفان سیاسی که حالا شامل شمار زیادی از پشتونها، گروه قومی خود آقای غنی نیز هستند، هنوز در ابراز خواستههای شان چند دستهاند. اما همه سیاستمداران تقاضای آقای غنی برای تشکیل یک "دولت همهشمول" را رد کردهاند.
آنان در عوض، خواهان کنارهگیری او و ایجاد یک دولت موقت توسط رهبرانی از قشرهای گسترده و گوناگونی هستند که جنگ علیه تروریسم را تقویت ببخشد و کشور را برای انتخابات آماده کند. با اینحال به نظر میرسد این سناریو در وضع کنونی که افغانها خیلی متفرق هستند، ناکارا باشد.
واشنگتن در چگونگی تعهدات جامعه جهانی به غنی، نقشی کلیدی دارد. تا حالا باراک اوباما و دونالد ترامپ، هردو هر آنچه برای به قدرت ماندن آقای غنی لازم بود، انجام دادهاند. همچنین او را وادار کردهاند که با آقای عبدالله یکجا کار کند. اما حالا این سیاست واضحا ناکام مانده است.
پیش از تظاهرات خیابانی و بمبگذاریهای اخیر، دولت ترامپ در مورد اعزام 3000 تا 5000 نیروی نظامی دیگر به افغانستان بحث میکردند، اما حالا به نظر نمیرسد اینکار بسنده باشد.
اختلافات حادی در میان اعضای شورای امنیت ملی آمریکا در مورد افغانستان وجود دارد
اختلافات حادی در میان اعضای شورای امنیت ملی آمریکا وجود دارد. گروهی از دستراستیها به آقای ترامپ مشورت میدهند که از خیر افغانستان بگذرد و آن را به حال خودش بگذارد. اما چهرههای نظامی این شورا میخواهد به افغانستان متعهد بمانند. یک دیپلمات نزدیک به اداره ترامپ میگوید که آقای ترامپ به هر سیاستی که مسئولیت آمریکا در کابل را بیشتر کند، بیمیل است.
بحران اقتصادی با توجه به فرار دهها هزار افغان به اروپا ، روستاهای ویرانشده توسط جنگ طالبان و کمک نامشخص آمریکا، به طور ناگهانی بدتر شده است.
در یک هفته گذشته مغازههای زیادی در کابل به خاطر ترس از تاراج بسته شدهاند. گروه طالبان حمله دیگری برای تصرف شهر شمالی قندوز راه انداختهاند. آنان پیش از این دو بار این شهر را تصرف کردند و دوباره دفع شدند.
بحرانی که به سرعت در حال بدترشدن است، شاید برای غرب متعجبکننده باشد، اما برای افغانها که مدت درازی شاهد فرارسیدنش بودند، نیست. در 15 مه، بزرگترین انفجار انتحاری در تاریخ معاصر این شهر رخ داد، در امنترین منطقه کابل که سفارتهای خارجی در آن قرار گرفته اند. هیچ دیپلماتی در آن کشته نشد اما بیش از 150 نفر که بیشترشان غیرنظامیان افغان بودند، کشته شدند و صدها نفر هم زخمی شد.
به دنبال این انفجار، تظاهرات چندروزهای برای تقبیح بیکفایتی دولت راه افتاد. در 2 ژوئن/جون دست کم چهار تظاهرکننده در شلیک گلوله و گاز اشکآور توسط پلیس که میخواستند آنان را از رسیدن به ارگ ریاستجمهوری بازدارد، کشته شدند. یک روز بعدش، دست کم هفت غیرنظامی در سه بمبگذاری انتحاری در مراسم خاکسپاری یکی از جوانان معترض، پسر یک سناتور افغان، کشته شدند.
هیچ گروهی مسئولیت این حملات را به عهده نگرفت. روشن نیست که این بمبگذاریها توسط داعش یا گروه طالبان، که مسئولیت آن را نپذیرفتهاند، انجام شده باشد.
نشست روز سهشنبه صلح در کابل هم در جریان یک بحران حاد روابط خارجی برگزار شد. اکثریت افغانها پاکستان را به ادامه میزبانی رهبری طالبان و گروه حقانی، که مرگبارترین شاخه آن است، متهم میکنند. پاکستان این اتهام را رد میکند. افغانها همچنین ایران و روسیه را متهم به حمایت از گروه طالبان میکنند.
این نشست که به مبارزه علیه تروریسم تمرکز دارد، باید به افغانها کمک کند تا به اجماع سیاسی برسند و دولتی بهتر و حتی جدیدتر را که مورد اعتماد مردم باشد در کابل، شکل دهند.
اما بدون رهبری آمریکا، که مالک افغانستان از 11 سپتامبر 2001 به اینطرف شده است، کشورهای دیگر کار بیشتری نمیتوانند یا تمایل ندارند، انجام دهند.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *