آتش بس سوریه آزمونی برای ترکیه
آتش بس در سوریه از روز جمعه برقرار شده اما ادامه آن به چه عواملی بستگی دارد؟
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ،پس از مدت ها جنگ که با پیروزی های جبهه مقاومت همراه بوده است، از روز گذشته آتش بس در سوریه برقرار شد.
آتش بس تنها میان نیروهای دولتی و مخالفین دولت سوریه را شامل می شود و داعش و جبهه النصره را در بر نمی گیرد.
ابتکار برقراری آتس بس با محوریت ایران و روسیه انجام شده است، این دو کشور نقش اساسی و مثبتی در بحران سوریه دارند به همین خاطر تأثیر گذاری آنها سرنوشت ساز و تصمیم ساز است.
پیش از این آمریکایی ها نشست های زیادی را برای گفت وگو بر سر بحران سوریه برگزار کردند اما یکی از دلایلی که باعث می شد مذاکرات آمریکایی بر سر بحران سوریه با شکست روبرو شود، سیاستی است که آنها و دیگر کشورهای همپیمان او در پیش دارند.
اصرار آمریکا و ائتلاف ضد سوریه ای بر برکناری بشار اسد از یک سو و ادامه حمایت های گسترده از تروریست های تکفیری و مخالفین و معارضینی که از سوی آمریکا، ترکیه و رژیم سعودی حمایت می شوند، از سوی دیگر، پایان بحران در غرب آسیا را با بن بست روبرو کرده بود.
تصور این که اگر سیاست های آمریکا و کشورهای همپیمان او در منطقه به ثمر می رسید و دولت سوریه سقوط می کرد و آن گروه های تروریستی در این کشور حاکم می شدند و قدرت را در دست می گرفتند، بسیار وحشتناک جلوه می کند.
در صورت چنین اتفاقی غرب آسیا هیچگاه روی خوش به خود نمی دید و جنگ و جنایت تکفیری ها به دیگر کشورهای مسلمان منطقه هم سرایت می کرد.
اما اکنون با نقش آفرینی ایران، روسیه و جبهه مقاومت شرایط به گونه ای پیش می رود که همه چیز به زیان حامیان تروریست ها تکفیری و گروه های معارض است.
آل سعود که خود را محق دخالت در امور داخلی سوریه می پنداشت، با همه دلارهایی که خرج کرد تا بتواند به اهداف خود برسد، شکست خورده بحران سوریه است.
سران این رژیم که از آغاز بحران در سوریه خواهان سرنگونی دولت قانونی بشار اسد بوده اند، اکنون پس از گذشت نزدیک به 6 سال از جنگ در سوریه، دیگر این جمله را بر زبان نمی آورند.
آمریکایی ها با برگزاری چندین نشست و اجرای آتش بس در پی حل بحران سوریه نبودند، که اگر در پی چنین اقدامی بودند آتش بس چند روز پایدار می ماند، در حالی که پس از اعلام آتش بس از سوی آمریکا، همیشه گروه های تروریستی تکفیری و معارضین ناقض آتش بس بوده اند و آمریکا در قبال آن واکنشی نشان نمی داد.
آمریکا و دیگر کشورهای همسو با او در بحران سوریه اکنون خود را بازنده تحولات این کشور می دانند. آنها در جایگاهی قرار ندارند که بخواهند و بتوانند برای آینده سوریه تصمیم بگیرند یا نظر دهند.
ایران و روسیه اکنون نقش آفرینان اصلی منطقه هستند. اگر ترکیه خود را به ایران و روسیه نزدیک کرده است، نخست می خواهد خود را از گروه بازنده ها بیرون بیاورد، سپس به خاطر اتفاقاتی که از سوی آمریکا و اروپا برای ترکیه افتاده است، گرایش بیشتری به روسیه و ایران نشان دهد.
البته ترکیه یک کشور غربی است و شاید نتوان تصور کرد که این کشور به راحتی بتواند از غرب جدا شود، اما هر چه هست، اکنون ترکیه به عنوان کشوری که دشمن سوریه بوده است، با تغییر در برخی سیاست های خود با ایران و روسیه همسو شده و نقش اندک مثبتی را باز می کند، هر چند همچنان حامی گروه های معارض و مخالف دولت سوریه است.
اما در این میان این که گفته می شود، توافق آتش بس در سوریه میان روسیه و ترکیه بسته شده و ایران در آن نقشی نداشته است، برای سرپوش گذاشتن بر روی شکستی است که آمریکایی ها به همراه رژیم سعودی و دیگر کشورهای مرتجع عربی منطقه و حتی ترکیه خورده اند.
ایران به عنوان کشور حامی ملت و دولت سوریه که دست برتر را در آن دارد، به خاطر حضور قانونی خود در این کشور، منعم به دخالت در سوریه نیستند، اما ترکیه با اعزام نیروهای خود به خاک سوریه و حمایت از تروریست های تکفیری و معارضین، اکنون تن به آتش بس می دهد. ایران از این آتش بس حمایت می کند، اما اگر ترکیه با تهدید و تطمیع و هر چیز دیگری از ایران و روسیه رو برگردان شود، آنگاه دیگر جایگاهی برای او در میان تهران و مسکو نخواهد بود.
اکنون زمان آزمون رفتاری مقامات آنکارا است تا ثابت کنند پایبند به تعهدات خود هستند.
شرایط اکنون در سوریه به گونه ای نیست که ترکیه بخواهد تعیین تکلیف کند یا نظر خود را تحمیل نماید، او اکنون به عنوان کشوری محسوب می شود که باید سیاست های خود را در قبال بحران سوریه و حتی عراق با ایران و روسیه همسو نماید و نقش مثبت خود را بازی کند.
اگر چنین رفتاری از سوی آنکارا سر نزد، باید نگران وخیم شدن اوضاع سیاسی و امنیتی داخل کشور خود باشد.
جمهوری اسلامی ایران از سقوط سوریه جلوگیری کرد و بغداد را هم از گزند سقوط نجات داد، اگر ترکیه خود را به سوی ایران و روسیه کشانده است، نشان می دهد مقامات این کشور به خطری که آنها را تهدید می کند واقف گشته اند. مگر این که ترفندی در کار باشد.
تجزیه، درگیری های داخلی و نابودی این کشور به دست گروه های تروریستی تکفیری، ارمغانی است که در انتظار ترکیه بود.
البته غرور و تکبر مقامات ترکیه ای به ویژه رجب طیب اردوغان این اجازه را نمی دهد که پشیمانی خود را به خاطر دشمنی ها علیه سوریه بر سر زبان بیاورد.
شورای امنیت سازمان ملل هم باید به طرح آتش بس در سوریه رأی مثبت بدهد، اگر یکی از اعضای این شورا با آن مخالفت کند، چهره خود را تحریب کرده و باعث می شود تا جنگ طلب جلوه کند.
آتش بس تنها میان نیروهای دولتی و مخالفین دولت سوریه را شامل می شود و داعش و جبهه النصره را در بر نمی گیرد.
ابتکار برقراری آتس بس با محوریت ایران و روسیه انجام شده است، این دو کشور نقش اساسی و مثبتی در بحران سوریه دارند به همین خاطر تأثیر گذاری آنها سرنوشت ساز و تصمیم ساز است.
پیش از این آمریکایی ها نشست های زیادی را برای گفت وگو بر سر بحران سوریه برگزار کردند اما یکی از دلایلی که باعث می شد مذاکرات آمریکایی بر سر بحران سوریه با شکست روبرو شود، سیاستی است که آنها و دیگر کشورهای همپیمان او در پیش دارند.
اصرار آمریکا و ائتلاف ضد سوریه ای بر برکناری بشار اسد از یک سو و ادامه حمایت های گسترده از تروریست های تکفیری و مخالفین و معارضینی که از سوی آمریکا، ترکیه و رژیم سعودی حمایت می شوند، از سوی دیگر، پایان بحران در غرب آسیا را با بن بست روبرو کرده بود.
تصور این که اگر سیاست های آمریکا و کشورهای همپیمان او در منطقه به ثمر می رسید و دولت سوریه سقوط می کرد و آن گروه های تروریستی در این کشور حاکم می شدند و قدرت را در دست می گرفتند، بسیار وحشتناک جلوه می کند.
در صورت چنین اتفاقی غرب آسیا هیچگاه روی خوش به خود نمی دید و جنگ و جنایت تکفیری ها به دیگر کشورهای مسلمان منطقه هم سرایت می کرد.
اما اکنون با نقش آفرینی ایران، روسیه و جبهه مقاومت شرایط به گونه ای پیش می رود که همه چیز به زیان حامیان تروریست ها تکفیری و گروه های معارض است.
آل سعود که خود را محق دخالت در امور داخلی سوریه می پنداشت، با همه دلارهایی که خرج کرد تا بتواند به اهداف خود برسد، شکست خورده بحران سوریه است.
سران این رژیم که از آغاز بحران در سوریه خواهان سرنگونی دولت قانونی بشار اسد بوده اند، اکنون پس از گذشت نزدیک به 6 سال از جنگ در سوریه، دیگر این جمله را بر زبان نمی آورند.
آمریکایی ها با برگزاری چندین نشست و اجرای آتش بس در پی حل بحران سوریه نبودند، که اگر در پی چنین اقدامی بودند آتش بس چند روز پایدار می ماند، در حالی که پس از اعلام آتش بس از سوی آمریکا، همیشه گروه های تروریستی تکفیری و معارضین ناقض آتش بس بوده اند و آمریکا در قبال آن واکنشی نشان نمی داد.
آمریکا و دیگر کشورهای همسو با او در بحران سوریه اکنون خود را بازنده تحولات این کشور می دانند. آنها در جایگاهی قرار ندارند که بخواهند و بتوانند برای آینده سوریه تصمیم بگیرند یا نظر دهند.
ایران و روسیه اکنون نقش آفرینان اصلی منطقه هستند. اگر ترکیه خود را به ایران و روسیه نزدیک کرده است، نخست می خواهد خود را از گروه بازنده ها بیرون بیاورد، سپس به خاطر اتفاقاتی که از سوی آمریکا و اروپا برای ترکیه افتاده است، گرایش بیشتری به روسیه و ایران نشان دهد.
البته ترکیه یک کشور غربی است و شاید نتوان تصور کرد که این کشور به راحتی بتواند از غرب جدا شود، اما هر چه هست، اکنون ترکیه به عنوان کشوری که دشمن سوریه بوده است، با تغییر در برخی سیاست های خود با ایران و روسیه همسو شده و نقش اندک مثبتی را باز می کند، هر چند همچنان حامی گروه های معارض و مخالف دولت سوریه است.
اما در این میان این که گفته می شود، توافق آتش بس در سوریه میان روسیه و ترکیه بسته شده و ایران در آن نقشی نداشته است، برای سرپوش گذاشتن بر روی شکستی است که آمریکایی ها به همراه رژیم سعودی و دیگر کشورهای مرتجع عربی منطقه و حتی ترکیه خورده اند.
ایران به عنوان کشور حامی ملت و دولت سوریه که دست برتر را در آن دارد، به خاطر حضور قانونی خود در این کشور، منعم به دخالت در سوریه نیستند، اما ترکیه با اعزام نیروهای خود به خاک سوریه و حمایت از تروریست های تکفیری و معارضین، اکنون تن به آتش بس می دهد. ایران از این آتش بس حمایت می کند، اما اگر ترکیه با تهدید و تطمیع و هر چیز دیگری از ایران و روسیه رو برگردان شود، آنگاه دیگر جایگاهی برای او در میان تهران و مسکو نخواهد بود.
اکنون زمان آزمون رفتاری مقامات آنکارا است تا ثابت کنند پایبند به تعهدات خود هستند.
شرایط اکنون در سوریه به گونه ای نیست که ترکیه بخواهد تعیین تکلیف کند یا نظر خود را تحمیل نماید، او اکنون به عنوان کشوری محسوب می شود که باید سیاست های خود را در قبال بحران سوریه و حتی عراق با ایران و روسیه همسو نماید و نقش مثبت خود را بازی کند.
اگر چنین رفتاری از سوی آنکارا سر نزد، باید نگران وخیم شدن اوضاع سیاسی و امنیتی داخل کشور خود باشد.
جمهوری اسلامی ایران از سقوط سوریه جلوگیری کرد و بغداد را هم از گزند سقوط نجات داد، اگر ترکیه خود را به سوی ایران و روسیه کشانده است، نشان می دهد مقامات این کشور به خطری که آنها را تهدید می کند واقف گشته اند. مگر این که ترفندی در کار باشد.
تجزیه، درگیری های داخلی و نابودی این کشور به دست گروه های تروریستی تکفیری، ارمغانی است که در انتظار ترکیه بود.
البته غرور و تکبر مقامات ترکیه ای به ویژه رجب طیب اردوغان این اجازه را نمی دهد که پشیمانی خود را به خاطر دشمنی ها علیه سوریه بر سر زبان بیاورد.
شورای امنیت سازمان ملل هم باید به طرح آتش بس در سوریه رأی مثبت بدهد، اگر یکی از اعضای این شورا با آن مخالفت کند، چهره خود را تحریب کرده و باعث می شود تا جنگ طلب جلوه کند.
نظرات بینندگان
رجب طیب اردوغان با غرور و تکبر، مطمئنأ کاسه ای زیر نیم کاسه اش هست.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *