نگاهی به صنعت توریسم و جاذبههای توریستی در "افغانستان"
کتاب "اکوتوریسم در افغانستان" نوشته «محمد عظیم عظیمی» توسط انتشارات سراج و انتشارات صبح امید در کابل منتشر شده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل اکوتوریسم در افغانستان نوشته محمد عظیم عظیمی نویسنده افغانستانی کتابی است که به بررسی صنعت توریسم و وضعیت گردشگری و جاذبههای توریستی در افغانستان پرداخته است.
مؤلف در ابتدای این کتاب، به بیان کلیات، تعاریف و مفاهیم، توریسم و توریست، جایگاه توریسم در مطالعات جغرافیایی، انواع توریسم، اهمیت توریسم، پیشینه توریسم و جایگاه و اهمیت اکوتوریسم (گردشگری طبیعی) در صنعت جهانگردی پرداخته است.
فصل دوم کتاب به معرفی جاذبههای طبیعی افغانستان، اقلیم و شرایط آب و هوایی و ارتفاعات و جاذبههای توریستی افغانستان اختصاص دارد.
در این فصل نویسنده به تفصیل به معرفی جاذبههای گردشگری افغانستان مثل، دریاچهها، سواحل و گردشگاههای آبی، دشتها، جلگهها و مراتع سر سبز، جنگلها و بیشهها، تالابها، آبشارها، چشمهها، درهها و تنگهها، غارهای طبیعی و رودخانهها و ماهیگیری در افغانستان پرداخته است.
در ادامه فصل دوم کتاب، بیابانها و بیابانگردی، شکارگاهها و زیستگاههای حیات وحش، باغها و تفرجگاهها، و محیطهای توریستی روستایی در افغانستان اشاره شده است.
فصل سوم کتاب، به صنعت توریسم در افغانستان، چالشها و راهکارها، پیشینه توریسم در افغانستان، سهم جهانگردی و توریسم در اقتصاد افغانستان، تبعات اقتصادی و اجتماعی توریسم پایدار برای افغانستان و چالشها و پیشنهادهای عملی توسعه گردشگری طبیعی پایدار در سطح افغانستان اختصاص دارد.
عظیمی در پیشگفتار این اثر، صنعت توریسم در جهان را یکی از مهمترین پدیدههای قرن حاضر دانسته که علاوه بر فقر زدایی، عدالت گستری و اشتغال زایی، درآمد بالایی را نیز ایجاد کرده و برای فقرا نیز ایجاد شغل میکند.
مؤلف در ادامه به وضعیت گردشگری و صنعت توریسم در افغانستان پرداخته است و از این صنعت به عنوان راهحلی برای رهایی از وابستگی به کمکهای جامعه جهانی و خروج از اقتصاد متکی بر پایه کشاورزی یاد کرده است.
در این کتاب، افغانستان یکی از مراکز عمده و کهن تمدنهای باستان به شمار رفته است که با دارا بودن طبیعتی جذاب و اقلیم متنوع دارای پتانسیلهای بالایی در زمینه گردشگری است.
این در حالی است که استعدادهای بالقوه افغانستان به باور نویسنده، در زمینه امکان گذران اوقات فراغت، ایام تعطیلات و سایر مناسبتها شکوفا نگشته، به نحوی که تا کنون افغانستان از مزایای سرشار این صنعت بیبهره مانده است.
در ادامه، نویسنده به منابع سرشار افغانستان در زمینه صنعت گردشگری اشاره کرده است که علیرغم آن همه منابع، تاکنون افغانستان در رده کشورهای توسعه نیافته است.
هر چند افغانستان از قابلیتهای فراوانی برای توسعه گردشگری برخوردار است ولی در عمل گردشگری آن توسعه نیافته بوده و به تبع آن سهم ناچیز یا بهتر بگویم تقریباً هیچ از گردشگران و درآمد گردشگری را دارا است.
این امر بیش از هر چیز ناشی از جدی نگرفتن و باور نداشتن سیاستمداران کشور به این امر مهم بوده است.
در مقدمه این کتاب نویسنده، ضمن اشاره به آثار تاریخی و فرهنگی فروانی که در افغانستان وجود دارد، نوشته است: افغانستان از نظر وجود آثار تاریخی و فرهنگی، کشوری غنی است و از نظر جاذبههای اکوتوریستی و تنوع اقلیمی نیز جایگاه خوبی در دنیا دارد.
اما تعداد توریستهای اندکی که از افغانستان بازدید میکنند تنها به شهرهای خاصی مانند «بامیان»، «هرات،» «بدخشان»، «بلخ»، و کابل سفر میکنند.
در واقع نبود امنیت و عدم وجود زیر ساختهای مورد نیاز برای توسعه گردشگری امکان ورود جهانگردان را در کشور سخت کرده است.
سپس نویسنده در ادامه مقدمه، به مهمترین دلایل عقبماندگی افغانستان در صنعت توریسم پرداخته است و شناخت ناکافی برخی مسئولان از گردشگر طبیعی، نداشتن متخصص توریسم، عدم انتشار نشریات فعال و تخصصی در این حوزه و نیز عدم ساخت برنامههای جذاب تلویزیونی را از عمده دلایل این عفب ماندگی برشمرده است.
طبق پیشبینی سازمان جهانی جهانگردی در سال 2020 میلادی، ضعیفترین و پایینترین کشورهای توریست پذیر جهان از طریق این صنعت افزون بر 20 میلیارد دلار درآمد کسب خواهند کرد و متوسط درآمد کشورهای توریستپذیر نیز در سال به 50 میلیارد دلار خواهد رسید.
طبق نوشته عظیمی، افغانستان در صورت سرمایهگذاری و تأکید بر جذب گردشگر طبیعی، میتواند به راحتی به درآمدهای پیشبینی شده سازمان جهانی جهانگردی دست یابد.
آن گونه که مؤلف در این کتاب اشاره کرده است، وجود اقلیمهای مختلف، صدها نوع گیاه، 120 گونه پستاندار، انواع خزندگان، ماهیها، انواع دوزیستان و 450 گونه پرنده در افغانستان که به تنهایی به اندازه کل پرندگان سراسر قاره اروپا هستند، امتیازاتی است که میتواند افغانستان را به سوی سهم واقعی خود سوق دهد.
به باور نویسنده اولین گام برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی گردشگر طبیعی در افغانستان، شناسایی و معرفی قابلیتها و توانمندیهای بالقوه موجود در این کشور است که با شناخت و برنامهریزیهای همه جانبه میتوان زمینههای بهرهبرداری اقتصادی را مهیا نمود.
کشور افغانستان به دلیل تنوع اقلیمی و زیستی، توان زیادی برای جلب گردشگر طبیعی دارد.
کتاب اکوتوریسم در افغانستان در 248 صفحه در قطع وزیری، با شمارگان 2000 نسخه در سال 1391 خورشیدی، توسط انتشارات «سراج» و انتشارات «صبح امید» در کابل منتشر شده است.
/
مؤلف در ابتدای این کتاب، به بیان کلیات، تعاریف و مفاهیم، توریسم و توریست، جایگاه توریسم در مطالعات جغرافیایی، انواع توریسم، اهمیت توریسم، پیشینه توریسم و جایگاه و اهمیت اکوتوریسم (گردشگری طبیعی) در صنعت جهانگردی پرداخته است.
فصل دوم کتاب به معرفی جاذبههای طبیعی افغانستان، اقلیم و شرایط آب و هوایی و ارتفاعات و جاذبههای توریستی افغانستان اختصاص دارد.
در این فصل نویسنده به تفصیل به معرفی جاذبههای گردشگری افغانستان مثل، دریاچهها، سواحل و گردشگاههای آبی، دشتها، جلگهها و مراتع سر سبز، جنگلها و بیشهها، تالابها، آبشارها، چشمهها، درهها و تنگهها، غارهای طبیعی و رودخانهها و ماهیگیری در افغانستان پرداخته است.
در ادامه فصل دوم کتاب، بیابانها و بیابانگردی، شکارگاهها و زیستگاههای حیات وحش، باغها و تفرجگاهها، و محیطهای توریستی روستایی در افغانستان اشاره شده است.
فصل سوم کتاب، به صنعت توریسم در افغانستان، چالشها و راهکارها، پیشینه توریسم در افغانستان، سهم جهانگردی و توریسم در اقتصاد افغانستان، تبعات اقتصادی و اجتماعی توریسم پایدار برای افغانستان و چالشها و پیشنهادهای عملی توسعه گردشگری طبیعی پایدار در سطح افغانستان اختصاص دارد.
عظیمی در پیشگفتار این اثر، صنعت توریسم در جهان را یکی از مهمترین پدیدههای قرن حاضر دانسته که علاوه بر فقر زدایی، عدالت گستری و اشتغال زایی، درآمد بالایی را نیز ایجاد کرده و برای فقرا نیز ایجاد شغل میکند.
مؤلف در ادامه به وضعیت گردشگری و صنعت توریسم در افغانستان پرداخته است و از این صنعت به عنوان راهحلی برای رهایی از وابستگی به کمکهای جامعه جهانی و خروج از اقتصاد متکی بر پایه کشاورزی یاد کرده است.
در این کتاب، افغانستان یکی از مراکز عمده و کهن تمدنهای باستان به شمار رفته است که با دارا بودن طبیعتی جذاب و اقلیم متنوع دارای پتانسیلهای بالایی در زمینه گردشگری است.
این در حالی است که استعدادهای بالقوه افغانستان به باور نویسنده، در زمینه امکان گذران اوقات فراغت، ایام تعطیلات و سایر مناسبتها شکوفا نگشته، به نحوی که تا کنون افغانستان از مزایای سرشار این صنعت بیبهره مانده است.
در ادامه، نویسنده به منابع سرشار افغانستان در زمینه صنعت گردشگری اشاره کرده است که علیرغم آن همه منابع، تاکنون افغانستان در رده کشورهای توسعه نیافته است.
هر چند افغانستان از قابلیتهای فراوانی برای توسعه گردشگری برخوردار است ولی در عمل گردشگری آن توسعه نیافته بوده و به تبع آن سهم ناچیز یا بهتر بگویم تقریباً هیچ از گردشگران و درآمد گردشگری را دارا است.
این امر بیش از هر چیز ناشی از جدی نگرفتن و باور نداشتن سیاستمداران کشور به این امر مهم بوده است.
در مقدمه این کتاب نویسنده، ضمن اشاره به آثار تاریخی و فرهنگی فروانی که در افغانستان وجود دارد، نوشته است: افغانستان از نظر وجود آثار تاریخی و فرهنگی، کشوری غنی است و از نظر جاذبههای اکوتوریستی و تنوع اقلیمی نیز جایگاه خوبی در دنیا دارد.
اما تعداد توریستهای اندکی که از افغانستان بازدید میکنند تنها به شهرهای خاصی مانند «بامیان»، «هرات،» «بدخشان»، «بلخ»، و کابل سفر میکنند.
در واقع نبود امنیت و عدم وجود زیر ساختهای مورد نیاز برای توسعه گردشگری امکان ورود جهانگردان را در کشور سخت کرده است.
سپس نویسنده در ادامه مقدمه، به مهمترین دلایل عقبماندگی افغانستان در صنعت توریسم پرداخته است و شناخت ناکافی برخی مسئولان از گردشگر طبیعی، نداشتن متخصص توریسم، عدم انتشار نشریات فعال و تخصصی در این حوزه و نیز عدم ساخت برنامههای جذاب تلویزیونی را از عمده دلایل این عفب ماندگی برشمرده است.
طبق پیشبینی سازمان جهانی جهانگردی در سال 2020 میلادی، ضعیفترین و پایینترین کشورهای توریست پذیر جهان از طریق این صنعت افزون بر 20 میلیارد دلار درآمد کسب خواهند کرد و متوسط درآمد کشورهای توریستپذیر نیز در سال به 50 میلیارد دلار خواهد رسید.
طبق نوشته عظیمی، افغانستان در صورت سرمایهگذاری و تأکید بر جذب گردشگر طبیعی، میتواند به راحتی به درآمدهای پیشبینی شده سازمان جهانی جهانگردی دست یابد.
آن گونه که مؤلف در این کتاب اشاره کرده است، وجود اقلیمهای مختلف، صدها نوع گیاه، 120 گونه پستاندار، انواع خزندگان، ماهیها، انواع دوزیستان و 450 گونه پرنده در افغانستان که به تنهایی به اندازه کل پرندگان سراسر قاره اروپا هستند، امتیازاتی است که میتواند افغانستان را به سوی سهم واقعی خود سوق دهد.
به باور نویسنده اولین گام برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی گردشگر طبیعی در افغانستان، شناسایی و معرفی قابلیتها و توانمندیهای بالقوه موجود در این کشور است که با شناخت و برنامهریزیهای همه جانبه میتوان زمینههای بهرهبرداری اقتصادی را مهیا نمود.
کشور افغانستان به دلیل تنوع اقلیمی و زیستی، توان زیادی برای جلب گردشگر طبیعی دارد.
کتاب اکوتوریسم در افغانستان در 248 صفحه در قطع وزیری، با شمارگان 2000 نسخه در سال 1391 خورشیدی، توسط انتشارات «سراج» و انتشارات «صبح امید» در کابل منتشر شده است.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *