اعتراف پسر جوان به قتل پدر دو زنه
پسر جوان که دو سال قبل پدرش را در اراک به قتل رسانده بود در تهران شناسایی و دستگیر شد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، روز گذشته ماموران پلیس آگاهی اراک با مراجعه به دادسرای امور جنایی با همراه داشتن نیابت قضایی خواستار همکاری پلیس آگاهی برای دستگیری پسر پدرکش شدند.
بر اساس اوراق پرونده، در این جنایت که سال 92 در اراک رخ داد پسر جوان با چاقو پدرش را به قتل رسانده و به تهران متواری شده بود.
درا دامه با دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران همراه ماموران پلیس آگاهی استان اراک به مخفیگاه پسر قاتل رفته و او را دستگیر کردند.
صبح امروز با انتقال متهم، او در بازجویی ها به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: پدرم دو همسر داشت و من از همسر اول او بودم. چند روز قبل از جنایت پدرم با عصبانیت مادرم را از خانه بیرون کرد. روز جنایت به طبقه دوم که محل زندگی پدرم بود رفتم تا با وساطت موضوع را حل کنم اما بین من و پدرم درگیری به وجود آمد. او با چاقو به سمت من حمله کرد که باعث شد دستم آسیب ببیند.
دقایقی بعد به سمت در خروجی رفتم که پدرم فکر کرد من از ترس فرار کرده ام و چاقو را لبه دستشویی گذاشت. من نیز به آنجا رفته و با برداشتن چاقو یک ضربه به سینه اش زده و فرارکردم. چند روز بعد متوجه شدم پدرم در بیمارستان فوت کرده به همین دلیل از ترس به تهران فرار کرده و زندگی مخفیانه ام را شروع کردم.
با اعترافات پسر جوان به قتل پدرش، بازپرس محسن مدیر روستا پرونده را برای رسیدگی تخصصی به دادسرای اراک ارسال کرد.
بر اساس اوراق پرونده، در این جنایت که سال 92 در اراک رخ داد پسر جوان با چاقو پدرش را به قتل رسانده و به تهران متواری شده بود.
درا دامه با دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران همراه ماموران پلیس آگاهی استان اراک به مخفیگاه پسر قاتل رفته و او را دستگیر کردند.
صبح امروز با انتقال متهم، او در بازجویی ها به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: پدرم دو همسر داشت و من از همسر اول او بودم. چند روز قبل از جنایت پدرم با عصبانیت مادرم را از خانه بیرون کرد. روز جنایت به طبقه دوم که محل زندگی پدرم بود رفتم تا با وساطت موضوع را حل کنم اما بین من و پدرم درگیری به وجود آمد. او با چاقو به سمت من حمله کرد که باعث شد دستم آسیب ببیند.
دقایقی بعد به سمت در خروجی رفتم که پدرم فکر کرد من از ترس فرار کرده ام و چاقو را لبه دستشویی گذاشت. من نیز به آنجا رفته و با برداشتن چاقو یک ضربه به سینه اش زده و فرارکردم. چند روز بعد متوجه شدم پدرم در بیمارستان فوت کرده به همین دلیل از ترس به تهران فرار کرده و زندگی مخفیانه ام را شروع کردم.
با اعترافات پسر جوان به قتل پدرش، بازپرس محسن مدیر روستا پرونده را برای رسیدگی تخصصی به دادسرای اراک ارسال کرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *