نیاز تهران و مسکو به هم
اتحاد میان ایران و روسیه و در کنارانها سوریه، لبنان و عراق، بر سر بحران غرب آسیا که بیشتر با سوریه شناخته می شود، خاری در چشم برخی شده است که سعی دارند آن را هر گونه شده تخریب کنند و به هم بزنند.
به گزارش گروه سیاسی ، از زمانی که روسیه به خاطر برخی اشتراک اهداف در بحران غرب آسیا به ویژه سوریه با جمهوری اسلامی ایران همراه شد، هم برخی در داخل سعی کردند این همکاری و اتحاد را تخریب کنند و هم شبکه های گوناگون خارجی کوشیدند تا آن را متزلزل جلوه دهند و هر آن انتظار می کشیدند که این اتحاد پایان یابد و به هم بخورد.
یکسال از زمان حضور روسیه در بحران سوریه می گذرد، سوریه و جبهه مقاومت چهار سال را بدون حمایت روسیه سر کرد، در حالی که جبهه مقابل آن را کشور ابر قدرتی مانند آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه تشکیل می دهند.
در این یکسال گذشته حضور روسیه و همراهی مسکو با تهران در بحران سوریه و البته مخالفت با سیاست های آمریکا علیه دولت و ملت این کشور، تغییرات اساسی در روند بحران ایجاد کرده است. ضمن این که ایران هم با افزایش حضور در سوریه نقش خود را حفظ کرده و جایگاه خود را تقویت کرده است.
روسیه و آمریکا با توجه به اختلافات مبنایی، با هم در تقابل و تضاد خواهند بود، همانند زمان اتحاد جماهیر شوروی با این تفاوت که اکنون روسیه در پی استعمار و سلطه بر کشورها نیست، اما آمریکا همچنان خود را قیم دنیا می پندارد به همین خاطر آن خوی سلطه و نفوذ را در خود حفظ کرده است.
هنگامی که پایگاه هوایی نوژه همدان برای هواپیماهای بمب افکن روسیه آماده شد تا مواضع گروه های تکفیری در سوریه را بمباران کند، صدای اجانب در آمد و در داخل هم برخی بدون آگاهی، انتقادات خود را به این اقدام آغاز کردند.
متاسفانه آنهایی که نسبت به این توافق واکنش نشان دادند، بدون تحلیل و منطق و تنها بر اساس احساس به انتقاد پرداختند در حالی که دو کشور زمانی که یک اتحاد راهبردی را برای یک هدف مشترک آغاز می کنند همکاری ها هم گسترده تر می شود و هنگامی که عمق همکاری افزایش یابد نشان دهنده استحکام آن است.
اگر نبود این روابط و همکاری عمیق، آیا ایران اجازه ورود جنگنده بمب افکن های روسیه را به پایگاه هوایی خود می داد یا روسیه هواپیماهای استراتژیک خود را وارد پایگاه هوایی ایران می کرد؟!
قطعاً و یقیناً اگر روابط حساس و سرنوشت سازی میان دو کشور وجود نداشت، چنین ارتباطاتی شکل نمی گرفت.
ساده انگارانه، کوته نظرانه و شاید هم مغرضانه است که برخی اعتقاد دارند و این دیدگاه خود را قاطع مطرح می کنند که روسیه میخواهد نفوذ ایران در سوریه را ریشهکن کند!
باید باور کرد و پذیرفت که روسیه به ایران نیاز دارد همانطور که ایران به روسیه.
این احساس نیاز برای تکمیل هم، از گسست آنها جلوگیری می کند، شاید اختلافاتی میان نقطه نظرات و دیدگاه های دو کشور دیده شود، اما این اختلافات اساسی و مبنایی نیست.
این خواسته دشمنان دو کشور است که پس از یکسال همکاری سرنوشت ساز در بحران غرب آسیا، این اتحاد در هم بشکند.
آیا روسیه پس از آن که بحران روسیه پایان یافت، به ایران نیاز نخواهد داشت؟ قطعاً نیاز دو کشور به هم، در صورت پایان بحران که با شکست اهداف آمریکا همراه خواهد بود، از قبل بیشتر احساس می وشد. آیا پایان بحران سوریه را می توان پایان اتحاد تهران – مسکو هم دانست؟!
باید به این نکته توجه داشت که در صورت پیروزی در بحران سوریه باز هم ایران و روسیه به یکدیگر نیاز خواهند داشت و این نیاز باعث می شود روابط از گذشته هم عمیق تر گردد.
آیا روسیه پس از این که سوریه باقی ماند و شکست برای دشمنان این کشور رقم خورد، می تواند به تنهایی حمایت خود را از این کشور ادامه دهد؟ آیا نیاز به آینده ندارد؟
چگونه می توان تصور کرد که دو متحد پس از شکست دشمن مشترک، دشمن یکدیگر شوند در صورتی که همچنان خطر هر دو را تهدید می کند و همین موضوع قوت استحکام این دو متحد را واجب تر می سازد.
البته که هر دو کشور باید مراقب اختلاف افکنی های دشمنان مشترک باشند، همین مباحثی که درباره اتحاد دو کشور از سوی برخی تحلیلگران خارجی و داخلی مطرح می شود، در راستای تخریب فضای همکاری راهبردی دو طرف است.
آیا نمی توان اینگونه تجزیه و تحلیل کرد که در صورت پیروزی ایران و روسیه در بحران سوریه، رژیم ها و کشورهایی همچون اسرائیل و عربستان سعودی هم به جمع دشمنان روسیه بپیوندند؟ آیا این نظریه محال است یا شدنی؟
هم عربستان و هم اسرائیل و حتی ترکیه، همپیمانان نزدیک و راهبردی آمریکا هستند و در صورت وخامت بحران و آشکارتر شدن نشانه های شکست آمریکا در منطقه، آنها طرف آمریکا را خواهند گرفت یا روسیه را؟!
روسیه تاکنون باید تفاوت فاحش و عمیق میان اسلام واقعی با اسلام وهابی را متوجه شده باشد و اگر گمان می کند می تواند با اسلام وهابی و تکفیری همکاری داشته باشد و کنار بیاید، باید در انتظار وخامت اوضاع خود در جمهوری های خود مختار مسلمان نشین روسیه باشد.
سنی و شیعه واقعی در کشورهایی که اکنون در منطقه به بحران آفرینی اقدام می کنند، در اقلیت است. عربستان اکنون کانون وهابیت است و تروریست های تکفیری هم ایدئولوژی خود را وامدار وهابیت است.
یکی از دلایلی که روسیه خود را وارد بحران سوریه کرد مجاب کردن آن از سوی ایران به خاطر خطر جدی وهابیت و حضور تروریست های تکفیری در آسیای میانه و قفقاز بود.
نمی توان پذیرفت که در صورت پیروزی در سوریه روسیه و ایران یکدیگر را تنها بگذارند
توانمندی اتحاد ایران و روسیه در منطقه بر اتحاد آمریکایی نمایان گشته است. این اتحاد می تواند ماندگار شود. جون اتحاد آمریکایی همچنان پا برجا است.
انتهای پیام/
یکسال از زمان حضور روسیه در بحران سوریه می گذرد، سوریه و جبهه مقاومت چهار سال را بدون حمایت روسیه سر کرد، در حالی که جبهه مقابل آن را کشور ابر قدرتی مانند آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه تشکیل می دهند.
در این یکسال گذشته حضور روسیه و همراهی مسکو با تهران در بحران سوریه و البته مخالفت با سیاست های آمریکا علیه دولت و ملت این کشور، تغییرات اساسی در روند بحران ایجاد کرده است. ضمن این که ایران هم با افزایش حضور در سوریه نقش خود را حفظ کرده و جایگاه خود را تقویت کرده است.
روسیه و آمریکا با توجه به اختلافات مبنایی، با هم در تقابل و تضاد خواهند بود، همانند زمان اتحاد جماهیر شوروی با این تفاوت که اکنون روسیه در پی استعمار و سلطه بر کشورها نیست، اما آمریکا همچنان خود را قیم دنیا می پندارد به همین خاطر آن خوی سلطه و نفوذ را در خود حفظ کرده است.
هنگامی که پایگاه هوایی نوژه همدان برای هواپیماهای بمب افکن روسیه آماده شد تا مواضع گروه های تکفیری در سوریه را بمباران کند، صدای اجانب در آمد و در داخل هم برخی بدون آگاهی، انتقادات خود را به این اقدام آغاز کردند.
متاسفانه آنهایی که نسبت به این توافق واکنش نشان دادند، بدون تحلیل و منطق و تنها بر اساس احساس به انتقاد پرداختند در حالی که دو کشور زمانی که یک اتحاد راهبردی را برای یک هدف مشترک آغاز می کنند همکاری ها هم گسترده تر می شود و هنگامی که عمق همکاری افزایش یابد نشان دهنده استحکام آن است.
اگر نبود این روابط و همکاری عمیق، آیا ایران اجازه ورود جنگنده بمب افکن های روسیه را به پایگاه هوایی خود می داد یا روسیه هواپیماهای استراتژیک خود را وارد پایگاه هوایی ایران می کرد؟!
قطعاً و یقیناً اگر روابط حساس و سرنوشت سازی میان دو کشور وجود نداشت، چنین ارتباطاتی شکل نمی گرفت.
ساده انگارانه، کوته نظرانه و شاید هم مغرضانه است که برخی اعتقاد دارند و این دیدگاه خود را قاطع مطرح می کنند که روسیه میخواهد نفوذ ایران در سوریه را ریشهکن کند!
باید باور کرد و پذیرفت که روسیه به ایران نیاز دارد همانطور که ایران به روسیه.
این احساس نیاز برای تکمیل هم، از گسست آنها جلوگیری می کند، شاید اختلافاتی میان نقطه نظرات و دیدگاه های دو کشور دیده شود، اما این اختلافات اساسی و مبنایی نیست.
این خواسته دشمنان دو کشور است که پس از یکسال همکاری سرنوشت ساز در بحران غرب آسیا، این اتحاد در هم بشکند.
آیا روسیه پس از آن که بحران روسیه پایان یافت، به ایران نیاز نخواهد داشت؟ قطعاً نیاز دو کشور به هم، در صورت پایان بحران که با شکست اهداف آمریکا همراه خواهد بود، از قبل بیشتر احساس می وشد. آیا پایان بحران سوریه را می توان پایان اتحاد تهران – مسکو هم دانست؟!
باید به این نکته توجه داشت که در صورت پیروزی در بحران سوریه باز هم ایران و روسیه به یکدیگر نیاز خواهند داشت و این نیاز باعث می شود روابط از گذشته هم عمیق تر گردد.
آیا روسیه پس از این که سوریه باقی ماند و شکست برای دشمنان این کشور رقم خورد، می تواند به تنهایی حمایت خود را از این کشور ادامه دهد؟ آیا نیاز به آینده ندارد؟
چگونه می توان تصور کرد که دو متحد پس از شکست دشمن مشترک، دشمن یکدیگر شوند در صورتی که همچنان خطر هر دو را تهدید می کند و همین موضوع قوت استحکام این دو متحد را واجب تر می سازد.
البته که هر دو کشور باید مراقب اختلاف افکنی های دشمنان مشترک باشند، همین مباحثی که درباره اتحاد دو کشور از سوی برخی تحلیلگران خارجی و داخلی مطرح می شود، در راستای تخریب فضای همکاری راهبردی دو طرف است.
آیا نمی توان اینگونه تجزیه و تحلیل کرد که در صورت پیروزی ایران و روسیه در بحران سوریه، رژیم ها و کشورهایی همچون اسرائیل و عربستان سعودی هم به جمع دشمنان روسیه بپیوندند؟ آیا این نظریه محال است یا شدنی؟
هم عربستان و هم اسرائیل و حتی ترکیه، همپیمانان نزدیک و راهبردی آمریکا هستند و در صورت وخامت بحران و آشکارتر شدن نشانه های شکست آمریکا در منطقه، آنها طرف آمریکا را خواهند گرفت یا روسیه را؟!
روسیه تاکنون باید تفاوت فاحش و عمیق میان اسلام واقعی با اسلام وهابی را متوجه شده باشد و اگر گمان می کند می تواند با اسلام وهابی و تکفیری همکاری داشته باشد و کنار بیاید، باید در انتظار وخامت اوضاع خود در جمهوری های خود مختار مسلمان نشین روسیه باشد.
سنی و شیعه واقعی در کشورهایی که اکنون در منطقه به بحران آفرینی اقدام می کنند، در اقلیت است. عربستان اکنون کانون وهابیت است و تروریست های تکفیری هم ایدئولوژی خود را وامدار وهابیت است.
یکی از دلایلی که روسیه خود را وارد بحران سوریه کرد مجاب کردن آن از سوی ایران به خاطر خطر جدی وهابیت و حضور تروریست های تکفیری در آسیای میانه و قفقاز بود.
نمی توان پذیرفت که در صورت پیروزی در سوریه روسیه و ایران یکدیگر را تنها بگذارند
توانمندی اتحاد ایران و روسیه در منطقه بر اتحاد آمریکایی نمایان گشته است. این اتحاد می تواند ماندگار شود. جون اتحاد آمریکایی همچنان پا برجا است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *