گزارش میزان از فعالیتهای خانواده راکفلر ؛ از تجارت سلاح تا بیوتروریسم
نگاهی به فهرست وزرای خارجه آمریکا که سابقه ریاست بر بنیاد راکفلر را دارند، تاثیرگذاری این بنیاد در حوزه سیاست خارجی واشنگتن را عیان میسازد؛ "جان فاستر دالس"، "دین راسک" و "رالف بانچ" وزرای خارجه دهه های 50، 60 و 70 آمریکا همگی پیش از تصدی ریاست دستگاه دیپلماسی آمریکا، مدیر اجرایی بنیاد راکفلر بودند.
خبرگزاری میزان -
گروه سیاسی : "راکفلر" نام یکی از متنفذترین و سرشناسترین خانوادههای آمریکایی است؛ اعضای این خانواده در سال 1913 بنیادی را تاسیس کردند که به تدریج به یکی از مراکز تصمیم ساز سیاسی و تجاری آمریکا تبدیل شد.
گردانندگان بنیاد راکفلر مدعی هستند که در حوزه نهادهای مشارکتی نظیر بهداشت و آموزش عمومی در سطح جهانی مشغول به فعالیتاند، اما با نگاهی به فعالیتهای شبکه در هم تنیده و شرکتهای اقماری زیرمجموعه آن، در مییابیم که آموزش و بهداشت عمومی صرفا پوششی برای اقدامات کلان راکفلر در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی است.
نقش راکفلریها در سیاست خارجی آمریکا
اکثر قریب به اتفاق سناتورها و شخصیتهای سیاسی و اقتصادی آمریکا، یا عضوی از بنیاد راکفلر هستند و یا در رزومه کاریشان عضویت در این بنیاد به چشم میخورد. یکی از حوزههای فعالیت راکفلر، تدوین استراتژیهای کلان در حوزههای سیاسی و اقتصادی برای غلبه بر چالشهای پیشرو هژمونی آمریکا است.
سیاست خارجی ، یکی از حوزههای مورد علاقه گردانندگان راکفلر است؛ شرکتها و موسسات زیرمجموعه بنیاد راکفلر، همگی دارای کمیتههای خارجی هستند تا به بهانههای مختلف زمینه مناسب برای تاثیرگذاری راکفلریها در هدایت سیاست خارجی آمریکا را فراهم آورند.
نگاهی به فهرست وزرای خارجه آمریکا که سابقه ریاست بر بنیاد راکفلر را دارند، تاثیرگذاری این بنیاد در حوزه سیاست خارجی واشنگتن را عیان میسازد؛ "جان فاستر دالس"، "دین راسک" و "رالف بانچ" وزرای خارجه دهه های 50، 60 و 70 آمریکا همگی پیش از تصدی ریاست دستگاه دیپلماسی آمریکا، مدیر اجرایی بنیاد راکفلر بودند.
تسهیل نفوذ از طریق سرمایهگذاری در آموزش عالی
آموزش عالی یکی از حوزههایی است که راکفلریها برای پیشبرد مقاصدشان به سرمایه گذاری در آن مبادرت ورزیدهاند؛ بخشی از بودجه دانشگاههایی نظیر "هاروارد" ، "برکلی" و "استنفورد" از سوی بنیاد راکفلر تامین میشود. همچنین پژوهشگاهها و اندیشکدههای زیادی نیز در آمریکا مستقیما از سوی بنیاد مزبور تامین مالی میشوند.
بنیاد راکفلر در راستای ترویج ارزشهای نظام نئولیبرال سرمایه داری مدنظر آمریکا، در کشورهای هدف اقدام به راهاندازی سازمانهایی به ظاهر مردم نهاد میکند؛ وظیفه و کارکرد سازمانهای مزبور، موجه جلوه دادن چهره آمریکا در سطح جهان است؛ راکفلریها موظفند با انجام اقدامات نمایشی و تبلیغاتی در حوزههایی نظیر بهداشت و تغذیه در کشورهای عقب مانده، اذهان جهانیان را از جنایتهای سردمداران آمریکا منحرف کنند.
راکفلر و تجارت سلاح
اما ارتباط گردانندگان بنیاد راکفلر با کارخانجات و کارتلهای اسلحه سازی آمریکا نیز بسیار مستحکم است؛ کمیتههای مطالعاتی و پژوهشی این بنیاد در زمینههایی چون بررسی میزان کارآیی سیستمهای موشکی و جنگافزارهای مخرب و همچنین انعقاد قرادادهای تسلیحاتی، دارای کارگروههای ویژه هستند.
اما تنوع حوزههای کاری راکفلر آنجایی نمایان میشود که گردانندگان آن علاوه بر سرمایه گذاری در بخش تحقیقات تسلیحاتی به امور زیست محیطی نیز میپردازند؛ "انرژی" حوزه دیگری است که گردانندگان راکفلر به سرمایه گذاری و تحقیق در باب آن علاقهمندند؛ مناطق نفت خیز و انرژی زا در سراسر جهان عرصه ورود کارگزاران راکفلر است تا شیوه استعمار نو را با تکنیکهای خاص خود در مقوله عقد قرارداد و تفاهم، نسبت به کشورهای صاحب ذخایر اعمال کنند.
سرمایهگذاری راکفلریها در بخش بیوتروریسم
راکفلریها همچنین سرمایهگذاری کلانی را در بخش کشاورزی و تولید و عرضه محصولات "تراریخته" انجام دادهاند؛ محصولات "تراریخته" به محصولاتی اطلاق میشود که به صورت ژنتیکی دستکاری شدهاند؛ این محصولات که از آنها به عنوان سلاح پنهان نام برده میشود خطرات زیادی را برای جوامع مصرف هدف دارد؛ بگونهای که حتی میتواند امنیت ملی کشورها را در معرض تهدید قرار دهد؛ عقیم سازی جوامع، ایجاد وابستگی غذایی، تخریب محیط زیست و اکولوژی، بیوتروریسم، تنها بخشی از عوارض و مشکلات ناشی از مصرف محصولات تراریخته است که پشت پرده تولید و عرضه آنها رد آشکاری از صهیونیستها و بنیاد راکفلر به چشم میخورد.
آفریقا و آسیا دو منطقه انرژیزای جهان است که دست تطاول راکفلریها در آنها عیان است؛ بنیاد راکفلر برای نفوذ در این دو قاره انرژی خیز ادارات عریض و طویلی را در زیرمجموعه خود تاسیس کرده است؛اداره منطقهای آفریقا بنیاد راکفلر پیرامون توسعه نفوذ آمریکا در قاره سیاه و همچنین بررسی ظرفیت های اقتصادی و صنعتی آفریقا فعالیت میکند. این اداره همچنین در حوزه تدوین راهبردهای آمریکا در این قاره فعالیت مطالعاتی دارد.
راکفلر و پروپاگاندا
یکی از حوزههای کلان فعالیت راکفلریها، جهت دهی به افکار عمومی از طریق سیطره رسانهای و پروپاگاندا تخریبی است. بنیاد راکفلر دارای کمیتهای اجتماعی است که در شرح وظایف آن ارتباط مالی و محتوایی با ابر رسانههای دنیای غرب قید شده است؛ راکفلریها از طریق ارتباط گسترده و شبکهای با گردانندگان غولهای رسانهای، در راستای منافع سرمایهسالارانه هیئت حاکمه آمریکا، موضوعاتی را به صدر توجه و اولویت افکار عمومی جهانیان میکشانند؛ برای مثال زمانیکه شرکتهای بومی و ملی در کشورهای در حال توسعه با قطع ید شرکتهای چندملیتی وابسته به قدرتهای استعماری، اقدام به اکتشاف و بهرهبرداری منابع زیرزمینی خود میکنند، موتور کمیته رسانهای عریض و طویل زیرمجموعه بنیاد راکفلر روشن میشود و تبلیغات رسانهای وسیعی در سطح جهان مبنی بر بحران زیست محیطی در کره زمین بواسطه فعالیتهای اکتشافی و استخراجی شرکتهای بومی کشورهای خواهان استقلال، پخش و انتشار مییابد.
به طور کلی، هدف عمده بنیاد راکفلر، تسهیل و تسریع در فرآیند جهانی سازی است؛ "جهانی سازی هوشمند" طرح جدید راکفلریهاست که در طی آن نفوذ به تشکیلات به اصطلاح مردمی کشورهای در حال توسعه به عنوان هدف اصلی ترسیم شده است.
در ایده "جهانی سازی هوشمند" طراحی شده از سوی استراتژیستهای بنیاد راکفلر ضمن تلاش برای برقراری ارتباط با نهادهای جامعه مدنی کشورهای هدف، نفوذ در دانشگاهها و مراکز سیاسی، فرهنگی، علمی و اقتصادی کشورهای مختلف جهان، پیش بینی شده است؛ راکفلریها معتقدند برای حفظ هژمونی آمریکا باید ارزشهای لیبرال و سکولار را در اذهان دانشجویان و جوانان کشورهای هدف که از لحاظ داخلی و بومی دارای مولفههای گفتمانی مقوم و تهدیدکننده منافع آمریکا هستند، تفهیم و تثبیت کرد.
"دیوید راکفلر" یکی از اعضای ارشد خانواده راکفلر که ریاست چندین شرکت و بانک مهم را در آمریکا برعهده دارد و از بنیانگذاران گروه مخوف و مرموز بیلدربرگ است در کتاب خاطرات خود گفته است:"اگر من متهم به تلاش برای ایجاد دولت واحد جهانی هستم به این اتهام افتخار میکنم".
روابط خاندان راکفلر و رژیم پهلوی
پیش از انقلاب، روابط گرمی میان خاندان پهلوی و راکفلر برقرار بود؛ شاه خائن ایران در سفرهای خود به آمریکا از سوی راکفلری ها مورد استقبال و پذیرایی قرار می گرفت؛ در مقابل اعضای ارشد خانواده راکفلر نیز هرازچندگاهی به ایران سفر میکردند.
یکی از کارمندان ارشد خاندان راکفلر، هنری کسینجر سیاستمدار متنفذ آمریکایی بود؛ فردی که در ایجاد روابط میان واشنگتن و تهران در دوران پهلوی، نقش ویژهای را ایفا میکرد. ترتيب و تنظيم بیسابقه روابط سياسی و اقتصادی بين رژیم پهلوی و دولت آمريكا حاصل نفوذ كيسينجر و راکفلریها در هیئت حاکمه آمریکا بود.
راکفلریها که از دوستی پنهان و آشکار خود با شاه فاسد ایران، منافع اقتصادی زیادی را عاید خود و بخشی از هیئت حاکمه آمریکا میکردند، هرگز علاقهمند به سرنگونی رژیم پهلوی در ایران نبودند و تمام نفوذ سیاسی خود را بکار میبستند تا خدشهای به این رژیم فاسد وارد نشود؛ در آبان 57، که تظاهرات مردم ایران علیه خاندان فاسد پهلوی جدی تر شده بود، یکی از اعضای ارشد خانواده راکفلر در تماس با برژینسکی مقام ارشد کاخ سفید از وی خواست تا تمام تدابیر لازم را برای جلوگیری از سقوط شاه در ایران فراهم کند.
گردانندگان بنیاد راکفلر مدعی هستند که در حوزه نهادهای مشارکتی نظیر بهداشت و آموزش عمومی در سطح جهانی مشغول به فعالیتاند، اما با نگاهی به فعالیتهای شبکه در هم تنیده و شرکتهای اقماری زیرمجموعه آن، در مییابیم که آموزش و بهداشت عمومی صرفا پوششی برای اقدامات کلان راکفلر در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی است.
نقش راکفلریها در سیاست خارجی آمریکا
اکثر قریب به اتفاق سناتورها و شخصیتهای سیاسی و اقتصادی آمریکا، یا عضوی از بنیاد راکفلر هستند و یا در رزومه کاریشان عضویت در این بنیاد به چشم میخورد. یکی از حوزههای فعالیت راکفلر، تدوین استراتژیهای کلان در حوزههای سیاسی و اقتصادی برای غلبه بر چالشهای پیشرو هژمونی آمریکا است.
سیاست خارجی ، یکی از حوزههای مورد علاقه گردانندگان راکفلر است؛ شرکتها و موسسات زیرمجموعه بنیاد راکفلر، همگی دارای کمیتههای خارجی هستند تا به بهانههای مختلف زمینه مناسب برای تاثیرگذاری راکفلریها در هدایت سیاست خارجی آمریکا را فراهم آورند.
نگاهی به فهرست وزرای خارجه آمریکا که سابقه ریاست بر بنیاد راکفلر را دارند، تاثیرگذاری این بنیاد در حوزه سیاست خارجی واشنگتن را عیان میسازد؛ "جان فاستر دالس"، "دین راسک" و "رالف بانچ" وزرای خارجه دهه های 50، 60 و 70 آمریکا همگی پیش از تصدی ریاست دستگاه دیپلماسی آمریکا، مدیر اجرایی بنیاد راکفلر بودند.
تسهیل نفوذ از طریق سرمایهگذاری در آموزش عالی
آموزش عالی یکی از حوزههایی است که راکفلریها برای پیشبرد مقاصدشان به سرمایه گذاری در آن مبادرت ورزیدهاند؛ بخشی از بودجه دانشگاههایی نظیر "هاروارد" ، "برکلی" و "استنفورد" از سوی بنیاد راکفلر تامین میشود. همچنین پژوهشگاهها و اندیشکدههای زیادی نیز در آمریکا مستقیما از سوی بنیاد مزبور تامین مالی میشوند.
بنیاد راکفلر در راستای ترویج ارزشهای نظام نئولیبرال سرمایه داری مدنظر آمریکا، در کشورهای هدف اقدام به راهاندازی سازمانهایی به ظاهر مردم نهاد میکند؛ وظیفه و کارکرد سازمانهای مزبور، موجه جلوه دادن چهره آمریکا در سطح جهان است؛ راکفلریها موظفند با انجام اقدامات نمایشی و تبلیغاتی در حوزههایی نظیر بهداشت و تغذیه در کشورهای عقب مانده، اذهان جهانیان را از جنایتهای سردمداران آمریکا منحرف کنند.
راکفلر و تجارت سلاح
اما ارتباط گردانندگان بنیاد راکفلر با کارخانجات و کارتلهای اسلحه سازی آمریکا نیز بسیار مستحکم است؛ کمیتههای مطالعاتی و پژوهشی این بنیاد در زمینههایی چون بررسی میزان کارآیی سیستمهای موشکی و جنگافزارهای مخرب و همچنین انعقاد قرادادهای تسلیحاتی، دارای کارگروههای ویژه هستند.
اما تنوع حوزههای کاری راکفلر آنجایی نمایان میشود که گردانندگان آن علاوه بر سرمایه گذاری در بخش تحقیقات تسلیحاتی به امور زیست محیطی نیز میپردازند؛ "انرژی" حوزه دیگری است که گردانندگان راکفلر به سرمایه گذاری و تحقیق در باب آن علاقهمندند؛ مناطق نفت خیز و انرژی زا در سراسر جهان عرصه ورود کارگزاران راکفلر است تا شیوه استعمار نو را با تکنیکهای خاص خود در مقوله عقد قرارداد و تفاهم، نسبت به کشورهای صاحب ذخایر اعمال کنند.
سرمایهگذاری راکفلریها در بخش بیوتروریسم
راکفلریها همچنین سرمایهگذاری کلانی را در بخش کشاورزی و تولید و عرضه محصولات "تراریخته" انجام دادهاند؛ محصولات "تراریخته" به محصولاتی اطلاق میشود که به صورت ژنتیکی دستکاری شدهاند؛ این محصولات که از آنها به عنوان سلاح پنهان نام برده میشود خطرات زیادی را برای جوامع مصرف هدف دارد؛ بگونهای که حتی میتواند امنیت ملی کشورها را در معرض تهدید قرار دهد؛ عقیم سازی جوامع، ایجاد وابستگی غذایی، تخریب محیط زیست و اکولوژی، بیوتروریسم، تنها بخشی از عوارض و مشکلات ناشی از مصرف محصولات تراریخته است که پشت پرده تولید و عرضه آنها رد آشکاری از صهیونیستها و بنیاد راکفلر به چشم میخورد.
آفریقا و آسیا دو منطقه انرژیزای جهان است که دست تطاول راکفلریها در آنها عیان است؛ بنیاد راکفلر برای نفوذ در این دو قاره انرژی خیز ادارات عریض و طویلی را در زیرمجموعه خود تاسیس کرده است؛اداره منطقهای آفریقا بنیاد راکفلر پیرامون توسعه نفوذ آمریکا در قاره سیاه و همچنین بررسی ظرفیت های اقتصادی و صنعتی آفریقا فعالیت میکند. این اداره همچنین در حوزه تدوین راهبردهای آمریکا در این قاره فعالیت مطالعاتی دارد.
راکفلر و پروپاگاندا
یکی از حوزههای کلان فعالیت راکفلریها، جهت دهی به افکار عمومی از طریق سیطره رسانهای و پروپاگاندا تخریبی است. بنیاد راکفلر دارای کمیتهای اجتماعی است که در شرح وظایف آن ارتباط مالی و محتوایی با ابر رسانههای دنیای غرب قید شده است؛ راکفلریها از طریق ارتباط گسترده و شبکهای با گردانندگان غولهای رسانهای، در راستای منافع سرمایهسالارانه هیئت حاکمه آمریکا، موضوعاتی را به صدر توجه و اولویت افکار عمومی جهانیان میکشانند؛ برای مثال زمانیکه شرکتهای بومی و ملی در کشورهای در حال توسعه با قطع ید شرکتهای چندملیتی وابسته به قدرتهای استعماری، اقدام به اکتشاف و بهرهبرداری منابع زیرزمینی خود میکنند، موتور کمیته رسانهای عریض و طویل زیرمجموعه بنیاد راکفلر روشن میشود و تبلیغات رسانهای وسیعی در سطح جهان مبنی بر بحران زیست محیطی در کره زمین بواسطه فعالیتهای اکتشافی و استخراجی شرکتهای بومی کشورهای خواهان استقلال، پخش و انتشار مییابد.
به طور کلی، هدف عمده بنیاد راکفلر، تسهیل و تسریع در فرآیند جهانی سازی است؛ "جهانی سازی هوشمند" طرح جدید راکفلریهاست که در طی آن نفوذ به تشکیلات به اصطلاح مردمی کشورهای در حال توسعه به عنوان هدف اصلی ترسیم شده است.
در ایده "جهانی سازی هوشمند" طراحی شده از سوی استراتژیستهای بنیاد راکفلر ضمن تلاش برای برقراری ارتباط با نهادهای جامعه مدنی کشورهای هدف، نفوذ در دانشگاهها و مراکز سیاسی، فرهنگی، علمی و اقتصادی کشورهای مختلف جهان، پیش بینی شده است؛ راکفلریها معتقدند برای حفظ هژمونی آمریکا باید ارزشهای لیبرال و سکولار را در اذهان دانشجویان و جوانان کشورهای هدف که از لحاظ داخلی و بومی دارای مولفههای گفتمانی مقوم و تهدیدکننده منافع آمریکا هستند، تفهیم و تثبیت کرد.
"دیوید راکفلر" یکی از اعضای ارشد خانواده راکفلر که ریاست چندین شرکت و بانک مهم را در آمریکا برعهده دارد و از بنیانگذاران گروه مخوف و مرموز بیلدربرگ است در کتاب خاطرات خود گفته است:"اگر من متهم به تلاش برای ایجاد دولت واحد جهانی هستم به این اتهام افتخار میکنم".
روابط خاندان راکفلر و رژیم پهلوی
پیش از انقلاب، روابط گرمی میان خاندان پهلوی و راکفلر برقرار بود؛ شاه خائن ایران در سفرهای خود به آمریکا از سوی راکفلری ها مورد استقبال و پذیرایی قرار می گرفت؛ در مقابل اعضای ارشد خانواده راکفلر نیز هرازچندگاهی به ایران سفر میکردند.
یکی از کارمندان ارشد خاندان راکفلر، هنری کسینجر سیاستمدار متنفذ آمریکایی بود؛ فردی که در ایجاد روابط میان واشنگتن و تهران در دوران پهلوی، نقش ویژهای را ایفا میکرد. ترتيب و تنظيم بیسابقه روابط سياسی و اقتصادی بين رژیم پهلوی و دولت آمريكا حاصل نفوذ كيسينجر و راکفلریها در هیئت حاکمه آمریکا بود.
راکفلریها که از دوستی پنهان و آشکار خود با شاه فاسد ایران، منافع اقتصادی زیادی را عاید خود و بخشی از هیئت حاکمه آمریکا میکردند، هرگز علاقهمند به سرنگونی رژیم پهلوی در ایران نبودند و تمام نفوذ سیاسی خود را بکار میبستند تا خدشهای به این رژیم فاسد وارد نشود؛ در آبان 57، که تظاهرات مردم ایران علیه خاندان فاسد پهلوی جدی تر شده بود، یکی از اعضای ارشد خانواده راکفلر در تماس با برژینسکی مقام ارشد کاخ سفید از وی خواست تا تمام تدابیر لازم را برای جلوگیری از سقوط شاه در ایران فراهم کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *