من یک بازیگرم و مدیر فرهنگی نیستم/ خوشحالم که تئاتر عرصهای شده تا یک فوتبالیست به آن بیاید!/حسرت بازی در خیلی از نقشها به دلم ماند+ عکس
بازیگر سریال "نرگس" گفت: من به هیچ وجه مدیر فرهنگی نیستم منتها الان در شرایط سنی هستم که ترجیح می دهم، تا فاصله ام با نسل های بعدی زیاد نشده، بتوانم این ارتباط را حفظ کنم.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، ستاره اسکندری بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون به تازگی به صورت جدی به عرصه تئاتر بازگشته است. از مجموعه آثار او در سینما می توان به "مسافر ری"، "قصه پریا"، "آقا یوسف"، "فردا" و "نزدیک تر" اشاره کرد. اسکندری همچنین در سریال هایی همچون فاکتور هشت، شوق پرواز، مرگ تدریجی یک رویا و در آخر سریال پرطرفدار "نرگس" بازی کرده است.
اسکندری به تازگی در سمت مدیریت مجموعه تئاتر باران به فعالیت هایی به غیر از بازیگری روی آورده و در همین راستا با خبرنگار گروه فرهنگی به گفت و گو نشسته است.
اسکندری به تازگی در سمت مدیریت مجموعه تئاتر باران به فعالیت هایی به غیر از بازیگری روی آورده و در همین راستا با خبرنگار گروه فرهنگی به گفت و گو نشسته است.
در ابتدا با این سوال شروع می کنم که آینده ستاره اسکندری به عنوان یک مدیر فرهنگی خواهد بود یا یک بازیگر؟
قطعاً به عنوان یک بازیگر خواهد بود. من به هیچ وجه مدیر فرهنگی نیستم منتها الان در یک شرایط سنی هستم که ترجیح می دهم تا فاصله ام با نسل های بعدی زیاد نشده بتوانم این ارتباط را حفظ کنم. من یک بازیگرم و مدیر فرهنگی نیستم و تمام تلاشم این است که در واقع آرمان هایی که من را به این عرصه رساند حفظ کنم.
آیا حواشی که بانوان را در عرصه سینما با مشکل روبرو می کند دغدغه شما برای تغییر شغل بوده است؟ مشکلاتی که شاید خودتان هم با آنها آشنا باشید و گه گاه حواشی متعددی را برای بانوان در سینما ایجاد می کند!
مساله این نیست که قضیه پدرسالاری آن موقع را به فرزند سالاری تبدیل کنیم و اینکه ما معایبی را برطرف کرده و تبدیل به معایب دیگری کنیم. این ماجرا از عهده شخصی من بر نمی آید. اما تمام سعی ام را می کنم تا حمایتگر و مامن خوبی باشم.
در حال حاضر فروش سینما با نظر منتقدین یکسان نیست و به اصطلاح فیلم هایی مثل "من سالوادور نیستم" می فروشند اما فیلم های برتر جشنواره خیلی محدود با استقبال مواجه می شوند، از نظر شما این تضاد از کجا نشات می گیرد؟
ما یک مشکل داریم در بحث نقد و آن این است که نوک پیکان حمله خود را به سمت اشخاص می بریم و از مسئولین و سیاست گذاری ها غفلت می کنیم. اینکه سطح سلیقه مردم به کارهای سطحی سوق پیدا کرده، این در یک اتفاق بزرگ در جامعه می افتد. به هرحال سینما و تئاتر تجاری جای خود را دارد اما اینکه ما بخش اندیشه و تفکر را به سمت تجاری شدن سوق دهیم، این متوجه شخص نیست و سیستم مدیریتی را مخاطب قرار می دهد و این بیش از هر وقت نیاز ما را به جریان سازی درست ترغیب می کند و من همواره در اهداف و آرمان هایم این جریان سازی را دنبال می کنم. در این میان رسانه های عمومی هم در این اتفاق تاثیر دارند. یک زمانی شما باید بازیگر بزرگی می بودی تا عکست را روی صفحه اول مجله ها چاپ کنند اما امروزه هر دخترک و پسرکی توسط مطبوعات تبلیغ می شوند.
شما تئاتر، تلویزیون و سینما را به صورت مستمر تجربه کرده اید اما دغدغه و علاقه اصلی شما به کدام سمت است؟
واقعیتش اگر بخواهم به عنوان بازیگر به قضیه نگاه کنم ترجیح می دهم تفاوتی بین حوزه های مختلف نگذارم. به نظرم تخصص بازیگری در هر سه حوزه بسیار مهم است و برای من همیشه جدی بوده است اما حقیقت این است که من به هر حال پا گرفته از حوزه تئاتر هستم و در این بخش رشد کردم و به ترتیب وارد تلویزیون و سینما شدم، بنابراین خواهی نخواهی هر قدر هم بخواهم بگویم برایم فرقی ندارد اما تئاتر برای من یک جنس تقدسی دارد که سعی کردم در آن گزیده کار باشم و رسالتی را که در تئاتر قائلم در کارهایی که در سینما یا تلویزیون انتخاب می کنم هم دخیل کنم. در تئاتر اندیشه حکم فرماست و این مساله به آرمان های من نزدیک تر است.
تهیه کنندگی در تئاتر بخش دیگری از فعالیت های شما بوده، این حوزه را چطور دیدید و آیا برنامه ای برای بهبود وضعیت فروش و اقتصاد تئاتر دارید؟
به نظر من این به نگاه آدم ها از تئاتر بر می گردد. تئاتر هیچگاه در هیچ کجای دنیا منبع درآمد نبوده است. یعنی شاخصه تئاتر فلسفه و اندیشه بوده و خیلی نمی شود به آن نگاه تجاری داشت یا به عنوان منبع درآمد روی آن حساب کرد. یکی از دلایل گرویدن بسیاری از بازیگران تئاتر در سطح دنیا به سوی سینما و یا تلویزیون همین بحث مالی است.
من به عنوان بازیگر در تئاتر خود را متعهد تر می دانم نسبت به بحثی که راجع به آن فکر می شود و آن اینکه چگونه می شود راهکار هایی را پیدا کرد که در عین شغل آفرینی به دانشجویان جوانی که از دانشگاه ها فارغ التحصیل می شوند کمک کرد. چگونه می شود راهی پیدا کرد که این بچه ها محل و مامنی برای کارهایشان داشته باشند که یکی از راهکارها به نظرم جریان تئاتر خصوصی است.
علت دوری چندین ساله شما از تئاتر چه بود؟
زمانی به خاطر فشار سلیقه ای مدیریت ها تصمیم گرفتم از تئاتر خداحافظی کنم اما بعد از سال ها که به صحنه برگشتم، بزرگ تر شده بودم و اصطلاحاً در بازیگری جای پایم سفت شده بود و احساس تعهد کردم که باید ستون های این خانه را نگه داشت و این اتفاق نمی افتد مگر اهالی تئاتر به کمک هم این خانه را درست کنند. به همین جهت 4 سال پیش اولین بار به عنوان تهیه کننده در کنار یک کار ایستادم و احساس کردم باید جریانی که تولید آن به دست خودمان سپرده شده را باید حمایت کرد.
پس از آشنایی با سالن باران و دیدن همیت مدیران آن، انرژی بسیار مثبتی گرفتم. با داشتن یک سالن می شود تولید یک جریان کرد اما با یک اثر این اتفاق نمی افتد و داشتن فضا به نظرم از مهم ترین ارکانی است که برای راه اندازی یک جریان مورد نیاز است. در نتیجه من طی این رفت و آمد ها که داشتم به فضا نزدیک تر شدم و با این هدف که کاری گروهی صورت بگیرد به بخش مدیریتی باران اضافه شدم. تا جایی که در توانم باشد سعی می کنم حامی جوانان باشم.
نظر شما در مورد حضور ورزشکاران یا هنرمندان سایر عرصه ها در بازیگری چیست؟
این جریان به نظر من بحث گسترده ای است و من شخصاً مخالف حضور آدم ها از هر قشری در تئاتر نیستم. باید تعریف مدیریت ها عوض شود. معتقدم تئاتر ملک پدری هیچ کدام از ما نیست. خود من همواره نسبت به این قضیه متعصب بودم اما بعدها که بزرگ تر شدم نگاهم را بلندتر کردم و سعی دارم دچار این قضاوت نشوم.
به نظرم ابتدای ورود مهم نیست، اینکه یک شخص چگونه ادامه می دهد مهم است. به شخصه خیلی خوشحالم که تئاتر عرصه ای شده تا یک فوتبالیست به آن بیاید و آموزش بیاید و دغدغه هنر را پیدا کند. این تلاش در تمرین های بدن و بیان و سایر فعالیت های تئاتری برای من امیدوارانه و قابل تقدیر است.
سوال دیگر اینکه در حال حاضر در عرضه بازیگری مشغول پروژه خاصی هستید؟
در حال حاضر نه، تمام تمرکزم در بخش تئاتر و تئاتر باران است و پیشنهاد بازی در یک سریال در شبکه خانگی را داشتم که هنوز به قطعیت خاصی برای انتخاب در مورد آن نرسیده ام.
دندون طلا و در کل شبکه خانگی تجربه خوبی برای شما بود؟
برای من بهترین اتفاق بود. بیش از آنچه که بخواهم بر بحث مالی تکیه کنم، بهترین اتفاق، خصوصی بودن این پروژه بود زیرا من به شخصه اعتقاد زیادی بر مساله خصوصی سازی فرهنگی دارم و این امر باعث می شود تا کار به متخصصین سپرده شود.
تا حالا شده حسرت نقشی را بخورید که بازی نکرده اید؟
بسیار زیاد. از دختر لر در نظر بگیرید تا الان، بسیاری نقش ها بوده که آرزو داشتم آنها را بازی کنم و حسرتش به دلم هست و خواهد بود.
بعد از این سال ها وقتی به گذشته نگاه می کنید، انتخاب نقش نرگس انتخاب درستی بود؟
بعد از این سال ها وقتی به گذشته نگاه می کنید، انتخاب نقش نرگس انتخاب درستی بود؟
آن نقش را بنا به دل و اخلاقیاتم انتخاب کردم و خدا را شکر نتیجه درخشانی داشت اما واقعاً نرفته بودم که نتیجه درخشان بگیرم بلکه رفته بودم تا راش های پوپک گلدره به عنوان آخرین کار وی ثبت شود. بی نهایت از آن انتخاب راضی ام و همیشه فکر می کنم دعای مادر پوپک گلدره پشت سر من است.
و سوال آخر را در مورد عباس کیارستمی می پرسم. برای شما عباس کیارستمی چگونه معنا شد؟
نمی دانم چه باید بگویم ، فقط می توانم بگویم حسرت و دریغ از نبودن این کارگردان، حسرت و دریغ از زمانی که بود اما شناخته نشد. به نظر من عباس کیارستمی فیلمسازی به شدت جلوتر از زمانه خودش بود و در ادامه تاریخ این سینما را ثابت خواهد کرد. من خیلی خوشحالم که توانستم در فیلم شیرین در خدمت کیارستمی باشم. حسرتم این است که کاش ده سال پیش اعتماد به نفس الان را داشتم و ارتباط با وی را به همان یک فیلم بسنده نمی کردم و یاد می گرفتم. مثلاً همین شیرین نگاهی نو بود، نگاهی پر از راز که هنوز درک درستی نسبت به آن نشده است.
نظرات بینندگان
سلام عرض می کنم. با اطمینان می توان گفت که عرصه هنر گسترده است . و باز هم میتوان با اطمینان بالاتری ادعا نمود که مفهوم هنر فاخر و صاحب اصالت وجود دارد . لذا چنانچه در پی پایداری هنر هستیم واضح است که می بایست به اصالت و تفاخر مثبت بیندیشیم و الزامات آن را فرا بگیریم و مبدل به هنرمند صاحب ارزش های بنیادین انسانی شویم . خوشبختانه همه ظرفیت های مورد نظر در سرزمین ما وجود دارد . مهم است که متواضعانه و صبورانه آنها را مشاهده و خود را مقید به آموختن شان بدانیم. آنگاه می توانیم امیدوار باشیم که از حمایت های دولتی و عمومی بیشتر بهره مند شویم . نکته مهم دیگر : توجه به اصل عدم اصرار به کار کردن نمایش در هر شرایط است . اصلی که در تمام دنیا رعایت می گردد .این موضوع موجب توفیق بیشتر می گردد . همان موضوعی که دست اندر کاران عرصه هنر را مقید به شغل های دوم و سوم می نماید . اصل عدم اتکا به ارتزاق از عرصه مقدس هنر . ارادتمند .
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *