پرواز بمب افکن های روسیه از ایران، پیشرفت ناخوشایند اوضاع برای آمریکا
چرا برخی در داخل همصدا با آمریکا و کشورهای غربی به عملیات نظامی روسیه از پایگاه هوایی نوژه در همدان علیه مواضع تروریست های تکفیری در سوریه موضع گیری می کنند؟
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، از زمان اعلام رسمی خبر عملیات بمب افکن های روسیه از همدان علیه مواضع گروه های تروریستی در سوریه، برخی در داخل انتقاداتی را مطرح کرده اند.این انتقادات در خارج با شدت بیشتری ادامه دارد.
انتقادات به همکاری های نزدیک نظامی ایران و روسیه در مبارزه با تروریست های تکفیری بیش از دو سال است که ادامه دارد و با توجه به شرایط بحران منطقه این همگاری های نظامی هم گسترش می یابد.
خطر حضور و گسترش گروه های تروریستی تکفیری برای هر دو کشور ایران و روسیه وجود دارد.
بحرانی که در غرب آسیا با برنامه ریزی آمریکایی ها ایجاد شده نخست در پی تضعیف جایگاه ایران و جبهه مقاومت در منطقه است و سپس روسیه که به عنوان یک کشور قدرتمند مخالف سیاست های آمریکا و ناتو است.
برخی تصور می کنند که روسیه همانند دوران تزار یا دوران حکومت شوروی کمونیستی در پی سلطه و زورگویی های آن دوران خود است، اما دوران تزار و استالین پایان یافته و اکنون در دنیا سیاست های استالینی جواب نمی دهد.
روسیه کنونی هم، سال هاست که به این نتیجه رسیده دوران سلطه و استثمار گذشته و زمان همکاری ها و همگرایی های نزدیک و دوستانه با دیگر کشورها به ویژه همسایگان بر اساس منافع مشترک است.
آیا اکنون کشوری را سراغ دارید که روسیه به عنوان مستعمره خود مانند دوران تزارها یا کمونیست ها داشته باشد؟
آنهایی که از پیمان نظامی ایران و روسیه در بهره گیری از بمب افکن های این کشور در پایگاه هوایی نوژه در همدان انتقاد دارند، تصور می کنند که جمهوری اسلامی ایران اکنون منافع ملی خود را به خطر انداخته است؟
جمهوری اسلامی ایران با در اختیار قراردادن موقت پایگاه هوایی نوژه حاکمیت ملی و استقلال خود را به خطر نینداخته است بلکه تنها یک همکاری نظامی ساده اما مهم برای مقابله و مبارزه با گروه های تروریستی است که خطر جدی برای هر دو کشور هستند. اقدام ایران عین دفاع از منافع ملی است.
آنهایی که در داخل به این تصمیم جمهوری اسلامی ایران انتقاد دارند و آن را به صلاح نمی دانند به این پرسش پاسخ دهند که تروریست های تکفیری در سوریه و عراق و گسترش آنها در منطقه برای جمهوری اسلامی ایران یک خطر محسوب می شود یا نه؟
سپس پاسخ دهند که چرا حضور چند فروند بمب افکن روسیه در ایران برای مبارزه با تروریسم آنها را برآشفته است؟
واکنشی که آمریکایی ها از خود نشان داده اند همانند انتقاداتی است برخی در داخل می کنند.
آمریکا چرا از گسترش همکاری های نظامی ایران و روسیه نگران است؟ این دو کشور که هزینه های این نبرد را تقبل کرده و به مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری در سوریه رفته اند، چرا باید این اتفاق آمریکایی ها را نگران کند و باعث شود تا نسبت به آن موضع گیری کنند؟
البته واکنش آمریکا به ائتلاف ایران، روسیه و سوریه علیه تروریست ها و انتقاد از آن، نشانه حقانیت این ائتلاف است.
این استدلال و منطق که هر گاه دشمن از شما به خاطر سخنی یا اقدامی تعریف کرد به آن شک کنید و هر گاه زبان به انتقاد گشود و واکنش تند به آن نشان داد، می توان امیدوار بود که کار درستی انجام شده است.
البته همیشه هم این معادله مطلق نیست اما درصد زیادی از آن می تواند درست باشد و درست هم هست.
به این موضع آمریکا نسبت به اقدام مشترک ایران و روسیه علیه تروریست های تفکیری در سوریه توجه کنید.
فرمانده نیروی هوایی آمریکا از حملات هوایی روسیه از پایگاه ایران در همدان انتقاد کرد و گفت: ایالات متحده، استفاده روسیه از پایگاه هوایی در ایران را پیشرفت ناخوشایند اوضاع می داند.
«دبورا لی جیمز» در حالی استفاده روسیه از پایگاه هوایی ایران را پیشرفت ناخوشایند می خواند که ائتلاف آمریکا و برخی کشورهای عربی منطقه راه به جایی نبرده و تنها به گسترش بحران سوریه و عراق دامن زده است.
آمریکایی ها هم اکنون در چندین کشور غرب آسیا و خلیج فارس پایگاه نظامی دارند.
افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، گرجستان، ارمنستان فراتر از خلیج فارس و در منطقه حساس خلیج فارس، در کشورهای عربستان سعودی، عمان، کویت، قطر و بحرین پایگاه های نظامی آمریکا مستقر است.
وجود پایگاه های نظامی آمریکا با این تعداد تاکنون چه ثمر و سودی برای ایجاد صلح،ثبات و امنیت داشته است؟
آمریکایی ها از زمانی که به لیبی حمله نظامی کردند و دولت قانونی معمر قذافی را ساقط نمودند، آیا این کشور رنگ آرامش و امنیت را به خود دیده است؟
اکنون زمان آن نیست که در شرایط بحرانی منطقه زبان به انتقاد از یک اقدام مشترک علیه تروریست های تکفیری گشوده شود.
اگر ایران و روسیه در قبال بحران منطقه غرب آسیا به ویژه سوریه و عراق با هم همکاری نمی کردند و نسبت به آن بی تفاوت بودند، شرایط اکنون چگونه بود؟
اگر تهران و مسکو یک ائتلاف ضد تروریستی در منطقه راه نمی انداختند و ایران در این شرایط تنها بود، وضعیت مانند وضعیت کنونی بود؟
قطعاً شرایط با اکنون تفاوت های بسیاری داشت. چرا که طرف مقابل علیرغم ادعای مبارزه با تروریست ها، به تقویت و حمایت از آنها می پردازد.
اجازه ایران به روسیه برای پرواز بمب افکن هایش از پایگاه هوایی نوژه همدان، هم به اهمیت اتحاد تهران و مسکو صحه می گذارد و هم ثابت می کند که بحران سوریه بسیار پیچیده و بغرنج است به همین خاطر باید اقدامات نظامی کارساز و تأثیر گذار انجام داد.
ناگفته نماند که تصمیم گیری درباره پرواز بمب افکن های روسیه از پایگاه هوایی نوژه با مصوبه شورای عالی امنیت ملی ایران و تأیید رهبری بوده است. تصور این که به خاطر چنین اجازه ای استقلال خود را زیر سوال برده است، یک برداشت اشتباه و تحلیل ساده انگارانه ای است.
زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد دنیا دو قطب غرب و شرق داشت. در گوشه ای از دنیا تفکر کمونیستی حاکم بود و در گوشه ای دیگر تفکر امپریالیستی.
این دو در مقابل هم همواره در تضاد و تقابل شدید بودند اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یک قطب از میان رفت.
اکنون درست است که روسیه به عنوان یک ابر قدرت در دنیا حضور دارد اما آیا مانند زمان شوروی در پی بسط و گسترش تفکر کمونیستی و استعمار و استثمار کشورهای دیگر است؟
آیا اکنون که ایران و آمریکا پس از سال های طولانی تقابل و تضاد با یکدیگر که نشأت گرفته از خوی استکباری آمریکا است، به مذاکره نشسته و به برجام دست یافته است، سیاست استکبار ستیزی و استقلال طلبانه خود را از دست داده است یا نه؟
آیا می توان مذاکره با آمریکا بر سر موضوع هسته ای ایران و به دست آمدن توافق هسته ای که با خدعه، نیرنگ، بدعهدی و غیر قابل اعتماد بودن آنها همراه است، با اجازه پروزا به چند بمب افکن روسیه برای هدف قرار دادن مواضع تروریست هایی که دشمن مشترک تهران و مسکو هستند، مقایسه کرد؟
اگر به تابو شکنی و زیر سوال رفتن استقلال و استکبار ستیزی جمهوری اسلامی ایران باشد، مذاکره با آمریکا و برجامی که همچنان روی هوا است، بسیار به آن تابو شکنی و زیر سوال رفتن استقلال طلبی انقلاب اسلامی نزدیک تر است. آیا اینگونه نیست؟
آنهایی که هم اکنون زبان به انتقاد از همکاری های نظامی ایران و روسیه گشوده اند، شاید مطلوب آن باشد که ایران و آمریکا بر سر بحران غرب آسیا به ویژه سوریه برجامی دیگر را رقم بزنند و پای میز مذاکره برجام 2 را شکل دهند.
اگر درباره برجام یک نتیجه درخور توجه برای جمهوری اسلامی ایران حاصل شده باشد، آنگاه می توان درباره برجام دو هم فکر کرد.
فراموش نکنیم که چنین تصمیماتی بدون اجازه فرمانده کل قوا انجام نمی شود. مسئولین ارشد کشور چنین تصمیمی گرفته اند و قطعاً به صلاح ایران است.
انتهای پیام/
انتقادات به همکاری های نزدیک نظامی ایران و روسیه در مبارزه با تروریست های تکفیری بیش از دو سال است که ادامه دارد و با توجه به شرایط بحران منطقه این همگاری های نظامی هم گسترش می یابد.
خطر حضور و گسترش گروه های تروریستی تکفیری برای هر دو کشور ایران و روسیه وجود دارد.
بحرانی که در غرب آسیا با برنامه ریزی آمریکایی ها ایجاد شده نخست در پی تضعیف جایگاه ایران و جبهه مقاومت در منطقه است و سپس روسیه که به عنوان یک کشور قدرتمند مخالف سیاست های آمریکا و ناتو است.
برخی تصور می کنند که روسیه همانند دوران تزار یا دوران حکومت شوروی کمونیستی در پی سلطه و زورگویی های آن دوران خود است، اما دوران تزار و استالین پایان یافته و اکنون در دنیا سیاست های استالینی جواب نمی دهد.
روسیه کنونی هم، سال هاست که به این نتیجه رسیده دوران سلطه و استثمار گذشته و زمان همکاری ها و همگرایی های نزدیک و دوستانه با دیگر کشورها به ویژه همسایگان بر اساس منافع مشترک است.
آیا اکنون کشوری را سراغ دارید که روسیه به عنوان مستعمره خود مانند دوران تزارها یا کمونیست ها داشته باشد؟
آنهایی که از پیمان نظامی ایران و روسیه در بهره گیری از بمب افکن های این کشور در پایگاه هوایی نوژه در همدان انتقاد دارند، تصور می کنند که جمهوری اسلامی ایران اکنون منافع ملی خود را به خطر انداخته است؟
جمهوری اسلامی ایران با در اختیار قراردادن موقت پایگاه هوایی نوژه حاکمیت ملی و استقلال خود را به خطر نینداخته است بلکه تنها یک همکاری نظامی ساده اما مهم برای مقابله و مبارزه با گروه های تروریستی است که خطر جدی برای هر دو کشور هستند. اقدام ایران عین دفاع از منافع ملی است.
آنهایی که در داخل به این تصمیم جمهوری اسلامی ایران انتقاد دارند و آن را به صلاح نمی دانند به این پرسش پاسخ دهند که تروریست های تکفیری در سوریه و عراق و گسترش آنها در منطقه برای جمهوری اسلامی ایران یک خطر محسوب می شود یا نه؟
سپس پاسخ دهند که چرا حضور چند فروند بمب افکن روسیه در ایران برای مبارزه با تروریسم آنها را برآشفته است؟
واکنشی که آمریکایی ها از خود نشان داده اند همانند انتقاداتی است برخی در داخل می کنند.
آمریکا چرا از گسترش همکاری های نظامی ایران و روسیه نگران است؟ این دو کشور که هزینه های این نبرد را تقبل کرده و به مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری در سوریه رفته اند، چرا باید این اتفاق آمریکایی ها را نگران کند و باعث شود تا نسبت به آن موضع گیری کنند؟
البته واکنش آمریکا به ائتلاف ایران، روسیه و سوریه علیه تروریست ها و انتقاد از آن، نشانه حقانیت این ائتلاف است.
این استدلال و منطق که هر گاه دشمن از شما به خاطر سخنی یا اقدامی تعریف کرد به آن شک کنید و هر گاه زبان به انتقاد گشود و واکنش تند به آن نشان داد، می توان امیدوار بود که کار درستی انجام شده است.
البته همیشه هم این معادله مطلق نیست اما درصد زیادی از آن می تواند درست باشد و درست هم هست.
به این موضع آمریکا نسبت به اقدام مشترک ایران و روسیه علیه تروریست های تفکیری در سوریه توجه کنید.
فرمانده نیروی هوایی آمریکا از حملات هوایی روسیه از پایگاه ایران در همدان انتقاد کرد و گفت: ایالات متحده، استفاده روسیه از پایگاه هوایی در ایران را پیشرفت ناخوشایند اوضاع می داند.
«دبورا لی جیمز» در حالی استفاده روسیه از پایگاه هوایی ایران را پیشرفت ناخوشایند می خواند که ائتلاف آمریکا و برخی کشورهای عربی منطقه راه به جایی نبرده و تنها به گسترش بحران سوریه و عراق دامن زده است.
آمریکایی ها هم اکنون در چندین کشور غرب آسیا و خلیج فارس پایگاه نظامی دارند.
افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، گرجستان، ارمنستان فراتر از خلیج فارس و در منطقه حساس خلیج فارس، در کشورهای عربستان سعودی، عمان، کویت، قطر و بحرین پایگاه های نظامی آمریکا مستقر است.
وجود پایگاه های نظامی آمریکا با این تعداد تاکنون چه ثمر و سودی برای ایجاد صلح،ثبات و امنیت داشته است؟
آمریکایی ها از زمانی که به لیبی حمله نظامی کردند و دولت قانونی معمر قذافی را ساقط نمودند، آیا این کشور رنگ آرامش و امنیت را به خود دیده است؟
اکنون زمان آن نیست که در شرایط بحرانی منطقه زبان به انتقاد از یک اقدام مشترک علیه تروریست های تکفیری گشوده شود.
اگر ایران و روسیه در قبال بحران منطقه غرب آسیا به ویژه سوریه و عراق با هم همکاری نمی کردند و نسبت به آن بی تفاوت بودند، شرایط اکنون چگونه بود؟
اگر تهران و مسکو یک ائتلاف ضد تروریستی در منطقه راه نمی انداختند و ایران در این شرایط تنها بود، وضعیت مانند وضعیت کنونی بود؟
قطعاً شرایط با اکنون تفاوت های بسیاری داشت. چرا که طرف مقابل علیرغم ادعای مبارزه با تروریست ها، به تقویت و حمایت از آنها می پردازد.
اجازه ایران به روسیه برای پرواز بمب افکن هایش از پایگاه هوایی نوژه همدان، هم به اهمیت اتحاد تهران و مسکو صحه می گذارد و هم ثابت می کند که بحران سوریه بسیار پیچیده و بغرنج است به همین خاطر باید اقدامات نظامی کارساز و تأثیر گذار انجام داد.
ناگفته نماند که تصمیم گیری درباره پرواز بمب افکن های روسیه از پایگاه هوایی نوژه با مصوبه شورای عالی امنیت ملی ایران و تأیید رهبری بوده است. تصور این که به خاطر چنین اجازه ای استقلال خود را زیر سوال برده است، یک برداشت اشتباه و تحلیل ساده انگارانه ای است.
زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد دنیا دو قطب غرب و شرق داشت. در گوشه ای از دنیا تفکر کمونیستی حاکم بود و در گوشه ای دیگر تفکر امپریالیستی.
این دو در مقابل هم همواره در تضاد و تقابل شدید بودند اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یک قطب از میان رفت.
اکنون درست است که روسیه به عنوان یک ابر قدرت در دنیا حضور دارد اما آیا مانند زمان شوروی در پی بسط و گسترش تفکر کمونیستی و استعمار و استثمار کشورهای دیگر است؟
آیا اکنون که ایران و آمریکا پس از سال های طولانی تقابل و تضاد با یکدیگر که نشأت گرفته از خوی استکباری آمریکا است، به مذاکره نشسته و به برجام دست یافته است، سیاست استکبار ستیزی و استقلال طلبانه خود را از دست داده است یا نه؟
آیا می توان مذاکره با آمریکا بر سر موضوع هسته ای ایران و به دست آمدن توافق هسته ای که با خدعه، نیرنگ، بدعهدی و غیر قابل اعتماد بودن آنها همراه است، با اجازه پروزا به چند بمب افکن روسیه برای هدف قرار دادن مواضع تروریست هایی که دشمن مشترک تهران و مسکو هستند، مقایسه کرد؟
اگر به تابو شکنی و زیر سوال رفتن استقلال و استکبار ستیزی جمهوری اسلامی ایران باشد، مذاکره با آمریکا و برجامی که همچنان روی هوا است، بسیار به آن تابو شکنی و زیر سوال رفتن استقلال طلبی انقلاب اسلامی نزدیک تر است. آیا اینگونه نیست؟
آنهایی که هم اکنون زبان به انتقاد از همکاری های نظامی ایران و روسیه گشوده اند، شاید مطلوب آن باشد که ایران و آمریکا بر سر بحران غرب آسیا به ویژه سوریه برجامی دیگر را رقم بزنند و پای میز مذاکره برجام 2 را شکل دهند.
اگر درباره برجام یک نتیجه درخور توجه برای جمهوری اسلامی ایران حاصل شده باشد، آنگاه می توان درباره برجام دو هم فکر کرد.
فراموش نکنیم که چنین تصمیماتی بدون اجازه فرمانده کل قوا انجام نمی شود. مسئولین ارشد کشور چنین تصمیمی گرفته اند و قطعاً به صلاح ایران است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *