بحران و بنبست در "نظام آموزشی افغانستان"
با وجود اقدامات صورت گرفته در 15 سال گذشته، وضعیت آموزش و پرورش در افغانستان بحرانی بوده و راه پیشرفت آن نیز که جذب متخصصین و افراد باسواد است، مغفول مانده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل افغانستان با پایینترین درجه سواد با مشکلات بزرگی در بخش آموزش و پرورش مواجه بوده که در کنار ناامنی و فساد اداری، چالشهای آموزش و پرورش و پایین بودن درجه سواد و کیفیت نظام آموزشی تاثیرات منفی زیادی بر پیشرفت و توسعه کشور بر جا گذاشته است.
رژیم طالبان تمام مردم افغانستان بویژه زنان و دختران را از حق انسانیشان در بخش آموزش محروم کرد که تأثیر عمیق بر روند آموزش و تحصیل گذاشته و وضعیت را بیشتر از پیش وخیمتر ساخته است.
اکنون نیز نظام آموزش و پرورش افغانستان با وجود کمکها و تلاشهای انجام شده طی 15 سال گذشته با چالشهای زیاد و جدی مواجه است.
با آنکه دولت توانسته طی 15 سال گذشته، تا حدودی زمینه آموزش و پرورش برای کودکان و نوجوانان را فراهم کند، اما هنوزهم کودکان زیادی از دسترسی به آموزش و کسب و علم و دانش محروم هستند.
کمبود مدارس و نبود فضای مناسب آموزشی برای دانشآموزان بخشی از مشکلات نظام آموزشی بوده که تاکنون دولت نتوانسته به آن رسیدگی کند، در حالیکه در اکثر مناطق دوردست کودکان در زیر چادرها، ساختمانهای ویران شده و فضای باز آموزش میبینند.
کیفیت پایین درسی در مدارس و نبود نیروی متخصص و آموزگاران آموزشدیده، کیفیت آموزشی را به مراتب پایین آورده و روند آموزشی مطلوب را در افغانستان به چالش کشیده است.
هر چند وزارت آموزش و پرورش برخی برنامههایی را در این راستا روی دست گرفته و هزینههای هنگفتی را نیز به مصرف رسانده، اما هنوز این مشکل پا برجا بوده و کمبود ظرفیتهای شایسته و باسواد در نظام آموزشی کشور به گونه جدی مشهود است.
اگر وضعیت آموزش و پرورش افغانستان در بخش کمی به اندازهای بهبود یافته، اما در بخش کیفی همچنان به ساختارهای سنتی وفادار باقی مانده است.
15 سال گذشته فرصت خوبی برای ایجاد زیرساختهای آموزش و پرورش مدرن در کشور بود، زیرساختهایی که از آموزش معطوف به تحول حمایت کند، اما مشکلات موجود نیز به اندازه کافی موانع لازم را برای مدرنیزه کردن آموزش و پرورش کشور ایجاد کرد.
آموزش و پرورش در 15 سال گذشته در محدوده جذب پسران و دختران به مدارس و ایجاد فضای امن برای دانشآموزان باقی ماند و چالشهای اصلی این بخش کمتر مورد توجه قرار گرفت.
این مسئله باعث شده تا افغانستانیها با گذشت هر روز و افزایش تقاضاها برای گسترش آموزش و پرورش شاهد افت درسی در مدارس باشند.
تجارب موجود نشان میدهد که وضعیت درسی در مدارس بویژه در مناطق دوردست کشور در این اواخر نهتنها روبه پیشرفت نبوده، بلکه شاهد نوعی عقبگرد کیفیت آموزشی در مدارس نیز هستیم.
اکثر دانش آموزان دورههای دبستان بنا بر دلایل مختلف از جمله کیفیت پایین درسی در مدارس مجبور هستند برای راهیابی به دانشگاهها و عبور موفقانه از آزمون کنکور، به کابل و یا سایر شهرها که در آن امکانات بهتری وجود دارد، مراجعه کنند.
این در حالی است که حتی کودکان و نوجوانان ناگزیز در زیر چادرها و بدون میز و صندلی در کابل آموزش ببینند، ضمن اینکه آنها در روزهای بارانی روی زمینهای نمناک باید باشند.
این مسئله ایجاب میکند تا وزارت آموزش و پرورش در گام نخست برای بهبود وضعیت، مکان مناسب و امکانات آموزشی فراهم کرده و در گام بعدی جهت بهبود کیفیت درسی در مدارس به عنوان یک ضرورت دیده و به موارد زیر توجه کند.
روند آموزشی در افغانستان به صورت سنتی و غیر قناعتبخش در شرایط امروزی بوده و آموزش در مدارس تنها وجود کتاب و آموزگار تعبیر شده است.
در حالیکه این سنتیترین و ناکارآمدترین نوع آموزش بوده که در تمام دنیا از نظام آموزشی بر افتاده، اما در افغانستان هنوز هم نظام آموزش و پرورش براساس آن استوار است.
شرایط ایجاب میکند که نظام آموزشی از وضعیت موجود به شیوه مدرن تغییر کرده و دانشآموزان محدود به کتابهای درسی مدارس نشده و از راههای گوناگون و استفاده از منابع الکترونیک بر غنای کیفیت درسی و آموزشی خود بیافزایند.
با توجه به حقوق کم آموزگاران، اکثر افراد باسواد و آموزشدیده حاضر به فعالیت در نظام آموزشی نیستند و به این صورت تنها افرادی با سواد کم با پذیرش این حقوق به فعالیت در نظام آموزشی تن میدهند.
به این صورت اکثر آموزگاران مدارس افغانستان به دلیل نداشتن سواد کافی قادر به تدریس با معیارهای پذیرفته جهانی نیستند چه بسا که توقع مدرنسازی نظام آموزشی را از آنها داشته باشیم.
این وضعیت ایجاب میکند که دولت برای بهبود وضعیت آموزشی، حقوق آموزگاران را افزایش داده و امتیازهای ویژه برای آموزگاران در نظر گیرد، تا افراد و اشخاص متخصص و باسواد به نظام آموزش و پرورش که قادر به انجام تحول در این نظام باشند، جذب آموزش و پرورش شوند.
/
رژیم طالبان تمام مردم افغانستان بویژه زنان و دختران را از حق انسانیشان در بخش آموزش محروم کرد که تأثیر عمیق بر روند آموزش و تحصیل گذاشته و وضعیت را بیشتر از پیش وخیمتر ساخته است.
اکنون نیز نظام آموزش و پرورش افغانستان با وجود کمکها و تلاشهای انجام شده طی 15 سال گذشته با چالشهای زیاد و جدی مواجه است.
با آنکه دولت توانسته طی 15 سال گذشته، تا حدودی زمینه آموزش و پرورش برای کودکان و نوجوانان را فراهم کند، اما هنوزهم کودکان زیادی از دسترسی به آموزش و کسب و علم و دانش محروم هستند.
کمبود مدارس و نبود فضای مناسب آموزشی برای دانشآموزان بخشی از مشکلات نظام آموزشی بوده که تاکنون دولت نتوانسته به آن رسیدگی کند، در حالیکه در اکثر مناطق دوردست کودکان در زیر چادرها، ساختمانهای ویران شده و فضای باز آموزش میبینند.
کیفیت پایین درسی در مدارس و نبود نیروی متخصص و آموزگاران آموزشدیده، کیفیت آموزشی را به مراتب پایین آورده و روند آموزشی مطلوب را در افغانستان به چالش کشیده است.
هر چند وزارت آموزش و پرورش برخی برنامههایی را در این راستا روی دست گرفته و هزینههای هنگفتی را نیز به مصرف رسانده، اما هنوز این مشکل پا برجا بوده و کمبود ظرفیتهای شایسته و باسواد در نظام آموزشی کشور به گونه جدی مشهود است.
اگر وضعیت آموزش و پرورش افغانستان در بخش کمی به اندازهای بهبود یافته، اما در بخش کیفی همچنان به ساختارهای سنتی وفادار باقی مانده است.
15 سال گذشته فرصت خوبی برای ایجاد زیرساختهای آموزش و پرورش مدرن در کشور بود، زیرساختهایی که از آموزش معطوف به تحول حمایت کند، اما مشکلات موجود نیز به اندازه کافی موانع لازم را برای مدرنیزه کردن آموزش و پرورش کشور ایجاد کرد.
آموزش و پرورش در 15 سال گذشته در محدوده جذب پسران و دختران به مدارس و ایجاد فضای امن برای دانشآموزان باقی ماند و چالشهای اصلی این بخش کمتر مورد توجه قرار گرفت.
این مسئله باعث شده تا افغانستانیها با گذشت هر روز و افزایش تقاضاها برای گسترش آموزش و پرورش شاهد افت درسی در مدارس باشند.
تجارب موجود نشان میدهد که وضعیت درسی در مدارس بویژه در مناطق دوردست کشور در این اواخر نهتنها روبه پیشرفت نبوده، بلکه شاهد نوعی عقبگرد کیفیت آموزشی در مدارس نیز هستیم.
اکثر دانش آموزان دورههای دبستان بنا بر دلایل مختلف از جمله کیفیت پایین درسی در مدارس مجبور هستند برای راهیابی به دانشگاهها و عبور موفقانه از آزمون کنکور، به کابل و یا سایر شهرها که در آن امکانات بهتری وجود دارد، مراجعه کنند.
این در حالی است که حتی کودکان و نوجوانان ناگزیز در زیر چادرها و بدون میز و صندلی در کابل آموزش ببینند، ضمن اینکه آنها در روزهای بارانی روی زمینهای نمناک باید باشند.
این مسئله ایجاب میکند تا وزارت آموزش و پرورش در گام نخست برای بهبود وضعیت، مکان مناسب و امکانات آموزشی فراهم کرده و در گام بعدی جهت بهبود کیفیت درسی در مدارس به عنوان یک ضرورت دیده و به موارد زیر توجه کند.
روند آموزشی در افغانستان به صورت سنتی و غیر قناعتبخش در شرایط امروزی بوده و آموزش در مدارس تنها وجود کتاب و آموزگار تعبیر شده است.
در حالیکه این سنتیترین و ناکارآمدترین نوع آموزش بوده که در تمام دنیا از نظام آموزشی بر افتاده، اما در افغانستان هنوز هم نظام آموزش و پرورش براساس آن استوار است.
شرایط ایجاب میکند که نظام آموزشی از وضعیت موجود به شیوه مدرن تغییر کرده و دانشآموزان محدود به کتابهای درسی مدارس نشده و از راههای گوناگون و استفاده از منابع الکترونیک بر غنای کیفیت درسی و آموزشی خود بیافزایند.
با توجه به حقوق کم آموزگاران، اکثر افراد باسواد و آموزشدیده حاضر به فعالیت در نظام آموزشی نیستند و به این صورت تنها افرادی با سواد کم با پذیرش این حقوق به فعالیت در نظام آموزشی تن میدهند.
به این صورت اکثر آموزگاران مدارس افغانستان به دلیل نداشتن سواد کافی قادر به تدریس با معیارهای پذیرفته جهانی نیستند چه بسا که توقع مدرنسازی نظام آموزشی را از آنها داشته باشیم.
این وضعیت ایجاب میکند که دولت برای بهبود وضعیت آموزشی، حقوق آموزگاران را افزایش داده و امتیازهای ویژه برای آموزگاران در نظر گیرد، تا افراد و اشخاص متخصص و باسواد به نظام آموزش و پرورش که قادر به انجام تحول در این نظام باشند، جذب آموزش و پرورش شوند.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *