اعتراف مرد جنایتکار به قتل مادر و پسر/قتل پسر جوان در شکارگاه
مرد 37 ساله که هفته گذشته به قتل زن میانسال به علت جواب رد به پیشنهاد ازدواج در شرکت خدماتی اعتراف کرده بود،در بازجویی های تخصصی مدعی شد پسر مقتول را نیز در شهرستان سقز به قتل رسانده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ،در ادامه رسیدگی به پرونده جنایت در شرکت خدماتی میدان انقلاب و دستگیری عامل جنایت، کارآگاهان موفق به کشف دومین پرونده جنایتی شدند که طی آن پسر زن میانسال، توسط متهم به قتل رسیده بود .
در ادامه رسیدگی به پرونده جنایت شرکت خدماتی در میدان انقلاب ، تحقیقات از اعضای خانواده مقتوله در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. در تحقیقات از خانواده مقتول ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که پسر او به نام میلاد 20 ساله در سال گذشته و پس از مسافرت به محل سکونت متهم در شهرستان بوکان، دیگر تماسی با اعضای خانواده اش نداشته و این در حالی بود که طی این مدت متهم مدعی شده بود که میلاد را به صورت غیرقانونی به کشور عراق فرستاده است.
با احتمال وقوع دومین جنایت توسط متهم، تحقیقات پلیسی از بهروز 37 ساله در خصوص فقدان میلاد در دستور کار کاراگاهان اداره دهم قرار گرفت و سرانجام او روز گذشته در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت دوم و قتل میلاد در اواخر سال اعتراف کرد.
بهروز در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : حدودا سال 87 ، از طریق آگهی روزنامه با شرکت خدماتی که زن میانسال و پسرش آن را تأسیس کرده بودند آشنا شده و به عنوان نیروی خدماتی در آنجا مشغول به کار شدم. آشنایی اولیه من ابتدا با میلاد شروع شد تا اینکه اواخر سال 93 یا اوایل 94 ، میلاد اعتیاد شدیدی به مصرف شیشه پیدا کرد. همزمان، میلاد قصد ازدواج با خانم جوانی حدودا 30 ساله را داشت که از همسرش متارکه کرده بود. مادر میلاد با ازدواج پسرش بسیار مخالف بود و همین موضوع زمینه آشنایی بیشتر من و زن میانسال شد. به پیشنهاد من و مریم، پسرش میلاد را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم و میلاد دو هفته آنجا بستری شد.
پس از آن ، میلاد بار دیگر در شرکت مشغول به کار شد و طی مدت کوتاهی توانست مقداری پول پس انداز کند. به پیشنهاد میلاد قرار شد تا او یک دستگاه خودرو وانت خریداری کند و آن را در اختیار من بگذارد تا در زمینه خرید و فروش ضایعات آهن کار کنم. پس از گذشت مدت کوتاهی ، میلاد پیشنهاد خرید کالا از غرب کشور و فروش در تهران مطرح کرد و به این ترتیب من برای خرید کالا به استان های غربی کشور مسافرت می کردم و کالاها را در تهران می فروختیم و سود حاصل مابین من و میلاد ، به صورت مساوی تقسیم می شد تا اینکه در یک نویت ، محموله قاچاقی ( کالای قاچاق ) که قصد آوردن آن را به تهران داشتم ، در استان کردستان – شهرستان بیجار توقیف شد.
در زمان توقیف بار ، میلاد مجددا در کمپ بستری شده بود و به همین علت موضوع توقیف ماشین و بار قاچاق را با مادرش در میان گذاشتم و او نیز قبول کرد تا جریمه توقیف خودرو را پرداخت کند تا حداقل ماشین از توقیف خارج شود. از این زمان به بعد و به پیشنهاد مریم صاحب شرکت قرار شد تا بدون آنکه میلاد متوجه شود ، من تمامی حساب و کتاب کاری خودم با میلاد را با مادرش انجام دهم.
متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: بهمن ماه سال گذشته میلاد در داخل شرکت با چند تن از نیروهای خدماتی درگیر شد که طی آن جراحت شدیدی به صورت یکی از آنها وارد شد به گونه که استخوان گونه یکی از کارگران دچار شکستگی شدید شد. این شخص از میلاد شکایت کرد و در ادامه دستور جلب میلاد را از دادگاه گرفت. پسر جوان از تهران متواری شد و به محل زندگی من و خانواده ام در بوکان آمد و مدتی آنجا ماند. طی این مدت میلاد عنوان می کرد که قصد دارد تا به صورت غیرقانونی از کشور خارج شود تا اینکه شب قبل از جنایت و بدون آنکه میلاد مرا ببیند ، شاهد صحنه و رفتاری از میلاد شدم که انگیزه اصلی من برای کشتن وی شد.
بهروز اضافه کرد: شب از قبل از جنایت شانزدهم بهمن گذشته، میلاد در داخل حیاط خانه در حال کشیدن سیگار بود و من نیز در داخل راه پله داخل ساختمان که کاملا مشرف به حیاط است در حال صحبت با گوشی تلفن همراه خود بودم. همزمان ، دخترم که حدودا 15 سال سن دارد ، برای گذاشتن زباله به درب خانه رفته بود. دخترم در حال بازگشت به داخل خانه بود که ناگهان متوجه رفتار و حرکت غیر اخلاقی میلاد شدم. خون جلو چشمانم را گرفته بود اما چون میلاد از لحاظ بدنی بسیار قوی تر بود، به ناچار آن شب سکوت کردم تا فردای آن روز میلاد را به بهانه ای از خانه خارج کنم .
بهروز در خصوص روز جنایت به کارآگاهان گفت: روز جنایت و به بهانه شکار ، با میلاد از خانه خارج شده و به سمت دشت های اطراف شهرستان سقز حرکت کردیم. پس از پیاده شدن از ماشین ، مدتی در داخل دشت حرکت کردیم تا اینکه در مکانی خلوت از میلاد سؤال کردم : اگر کسی به اعضای خانواده ات نظر سوء داشته باشد ، با او چکار می کنی؟" که او در پاسخ جواب داد "او را خواهم کشت" ؛ پس از شنیدن پاسخ از سوی میلاد بود که گلوله را به سمتش شلیک کردم .
قصد داشتم تا دستش را از کار بیندازم اما [از آنجائیکه گلوله از نوع ساچمه ای بود]، تعدادی از ساچمه ها از فاصله ای نزدیک به صورت میلاد برخورد کرد ؛ در حالیکه میلاد از ناحیه صورت دچار جراحات شدیدی شده و به شدت خونریزی می کرد ، روی زمین افتاد. از دیدن صحنه ، بسیار ترسیده بودم ؛ به سرعت از محل خارج شده و با ماشین از محل دور شدم. چند کیلومتر جلوتر ، تفنگ را داخل رودخانه انداختم و پس از مدتی ، مجددا به تهران آمده و به خانواده میلاد عنوان کردم که او را به صورت غیرقانونی از کشور خارج کرده و به عراق فرستادم.
در ادامه رسیدگی به پرونده جنایت شرکت خدماتی در میدان انقلاب ، تحقیقات از اعضای خانواده مقتوله در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. در تحقیقات از خانواده مقتول ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که پسر او به نام میلاد 20 ساله در سال گذشته و پس از مسافرت به محل سکونت متهم در شهرستان بوکان، دیگر تماسی با اعضای خانواده اش نداشته و این در حالی بود که طی این مدت متهم مدعی شده بود که میلاد را به صورت غیرقانونی به کشور عراق فرستاده است.
با احتمال وقوع دومین جنایت توسط متهم، تحقیقات پلیسی از بهروز 37 ساله در خصوص فقدان میلاد در دستور کار کاراگاهان اداره دهم قرار گرفت و سرانجام او روز گذشته در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت دوم و قتل میلاد در اواخر سال اعتراف کرد.
بهروز در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : حدودا سال 87 ، از طریق آگهی روزنامه با شرکت خدماتی که زن میانسال و پسرش آن را تأسیس کرده بودند آشنا شده و به عنوان نیروی خدماتی در آنجا مشغول به کار شدم. آشنایی اولیه من ابتدا با میلاد شروع شد تا اینکه اواخر سال 93 یا اوایل 94 ، میلاد اعتیاد شدیدی به مصرف شیشه پیدا کرد. همزمان، میلاد قصد ازدواج با خانم جوانی حدودا 30 ساله را داشت که از همسرش متارکه کرده بود. مادر میلاد با ازدواج پسرش بسیار مخالف بود و همین موضوع زمینه آشنایی بیشتر من و زن میانسال شد. به پیشنهاد من و مریم، پسرش میلاد را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم و میلاد دو هفته آنجا بستری شد.
پس از آن ، میلاد بار دیگر در شرکت مشغول به کار شد و طی مدت کوتاهی توانست مقداری پول پس انداز کند. به پیشنهاد میلاد قرار شد تا او یک دستگاه خودرو وانت خریداری کند و آن را در اختیار من بگذارد تا در زمینه خرید و فروش ضایعات آهن کار کنم. پس از گذشت مدت کوتاهی ، میلاد پیشنهاد خرید کالا از غرب کشور و فروش در تهران مطرح کرد و به این ترتیب من برای خرید کالا به استان های غربی کشور مسافرت می کردم و کالاها را در تهران می فروختیم و سود حاصل مابین من و میلاد ، به صورت مساوی تقسیم می شد تا اینکه در یک نویت ، محموله قاچاقی ( کالای قاچاق ) که قصد آوردن آن را به تهران داشتم ، در استان کردستان – شهرستان بیجار توقیف شد.
در زمان توقیف بار ، میلاد مجددا در کمپ بستری شده بود و به همین علت موضوع توقیف ماشین و بار قاچاق را با مادرش در میان گذاشتم و او نیز قبول کرد تا جریمه توقیف خودرو را پرداخت کند تا حداقل ماشین از توقیف خارج شود. از این زمان به بعد و به پیشنهاد مریم صاحب شرکت قرار شد تا بدون آنکه میلاد متوجه شود ، من تمامی حساب و کتاب کاری خودم با میلاد را با مادرش انجام دهم.
متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: بهمن ماه سال گذشته میلاد در داخل شرکت با چند تن از نیروهای خدماتی درگیر شد که طی آن جراحت شدیدی به صورت یکی از آنها وارد شد به گونه که استخوان گونه یکی از کارگران دچار شکستگی شدید شد. این شخص از میلاد شکایت کرد و در ادامه دستور جلب میلاد را از دادگاه گرفت. پسر جوان از تهران متواری شد و به محل زندگی من و خانواده ام در بوکان آمد و مدتی آنجا ماند. طی این مدت میلاد عنوان می کرد که قصد دارد تا به صورت غیرقانونی از کشور خارج شود تا اینکه شب قبل از جنایت و بدون آنکه میلاد مرا ببیند ، شاهد صحنه و رفتاری از میلاد شدم که انگیزه اصلی من برای کشتن وی شد.
بهروز اضافه کرد: شب از قبل از جنایت شانزدهم بهمن گذشته، میلاد در داخل حیاط خانه در حال کشیدن سیگار بود و من نیز در داخل راه پله داخل ساختمان که کاملا مشرف به حیاط است در حال صحبت با گوشی تلفن همراه خود بودم. همزمان ، دخترم که حدودا 15 سال سن دارد ، برای گذاشتن زباله به درب خانه رفته بود. دخترم در حال بازگشت به داخل خانه بود که ناگهان متوجه رفتار و حرکت غیر اخلاقی میلاد شدم. خون جلو چشمانم را گرفته بود اما چون میلاد از لحاظ بدنی بسیار قوی تر بود، به ناچار آن شب سکوت کردم تا فردای آن روز میلاد را به بهانه ای از خانه خارج کنم .
بهروز در خصوص روز جنایت به کارآگاهان گفت: روز جنایت و به بهانه شکار ، با میلاد از خانه خارج شده و به سمت دشت های اطراف شهرستان سقز حرکت کردیم. پس از پیاده شدن از ماشین ، مدتی در داخل دشت حرکت کردیم تا اینکه در مکانی خلوت از میلاد سؤال کردم : اگر کسی به اعضای خانواده ات نظر سوء داشته باشد ، با او چکار می کنی؟" که او در پاسخ جواب داد "او را خواهم کشت" ؛ پس از شنیدن پاسخ از سوی میلاد بود که گلوله را به سمتش شلیک کردم .
قصد داشتم تا دستش را از کار بیندازم اما [از آنجائیکه گلوله از نوع ساچمه ای بود]، تعدادی از ساچمه ها از فاصله ای نزدیک به صورت میلاد برخورد کرد ؛ در حالیکه میلاد از ناحیه صورت دچار جراحات شدیدی شده و به شدت خونریزی می کرد ، روی زمین افتاد. از دیدن صحنه ، بسیار ترسیده بودم ؛ به سرعت از محل خارج شده و با ماشین از محل دور شدم. چند کیلومتر جلوتر ، تفنگ را داخل رودخانه انداختم و پس از مدتی ، مجددا به تهران آمده و به خانواده میلاد عنوان کردم که او را به صورت غیرقانونی از کشور خارج کرده و به عراق فرستادم.
با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت در شهرستان سقز ، بلافاصله هماهنگی های لازم با پلیس آگاهی سقز انجام و در ادامه تحقیقات مشخص شد که جسد فرد ناشناسی هفتم اسفند ، در دشت های اطراف شهر سقز کشف شده است.
با توجه به اعترافات متهم در خصوص پوشش لباس میلاد ( شلوار شش جیب – لباس ورزشی و کتانی سفید ) ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که جسد ناشناس کشف شده در شهرستان سقز متعلق به میلاد است که بر اثر اصابت گوله به سر، به قتل رسیده بود.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب دومین جنایت ، متهم به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران منتقل و در حضور بازپرس سعید احمد بیگی قاضی پرونده صراحتا به ارتکاب دومین جنایت و قتل دومین عضو از اعضای یک خانواده اعتراف کرد.
در همین حال پدر مقتول با مراجعه به دادسرای امور جنایی در شکایتی مدعی شد پسرش هنگام سفر با بهروز 350 میلیون تومان پول نقد به همراه داشته که احتمالا قاتل با انگیزه سرقت دست به جنایت زده باشد. با توجه به ارتکاب قتل نخست در شهرستان سقز، متهم با صدور قرار نیابت به این شهرستان اعزام می شود.
با توجه به اعترافات متهم در خصوص پوشش لباس میلاد ( شلوار شش جیب – لباس ورزشی و کتانی سفید ) ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که جسد ناشناس کشف شده در شهرستان سقز متعلق به میلاد است که بر اثر اصابت گوله به سر، به قتل رسیده بود.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب دومین جنایت ، متهم به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران منتقل و در حضور بازپرس سعید احمد بیگی قاضی پرونده صراحتا به ارتکاب دومین جنایت و قتل دومین عضو از اعضای یک خانواده اعتراف کرد.
در همین حال پدر مقتول با مراجعه به دادسرای امور جنایی در شکایتی مدعی شد پسرش هنگام سفر با بهروز 350 میلیون تومان پول نقد به همراه داشته که احتمالا قاتل با انگیزه سرقت دست به جنایت زده باشد. با توجه به ارتکاب قتل نخست در شهرستان سقز، متهم با صدور قرار نیابت به این شهرستان اعزام می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *