دیپلمات: افزایش محبوبیت کاربرد زبان پارسی در "افغانستان"
نشریه دیپلمات در گزارشی نوشت: موج ورود کتابها و مجلههای علمی و ادبی از ایران و ظهور شبکههای ارتباطی جدید، باعث افزایش محبوبیت زبان پارسی در افغانستان شده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل بحث بر سر جایگاه 2 زبان پارسی و پشتو و گویشهای زبان پارسی و کاربرد برخی واژههای پشتو در آن در افغانستان در حالی جریان دارد که با موج ورود کتابها و مجلههای علمی و ادبی از ایران و ظهور شبکههای ارتباطی جدید، باعث افزایش محبوبیت زبان پارسی در این کشور شده است.
دیپلمات در گزارشی با عنوان «نبرد واژهها در افغانستان» نوشت: قانون اساسی افغانستان، هر 2 زبان پارسی (دری) و پشتو را به عنوان زبان رسمی کشور به رسمیت میشناسد.
با این حال، بر سر اینکه روی تابلوهای ادارههای دولتی از کدام زبان استفاده شود، توافقی وجود ندارد.
به تازگی واژه پارسی دانشگاه که معادل «پوهنتون» در زبان پشتو است، روی تابلوی دانشگاه "هرات" تخریب شد. نام این دانشگاه روی تابلو، به 3 زبان پارسی، پشتو و انگلیسی نوشته شده بود.
در واکنش، گروهی از دانشجویان دست به اعتصاب زدند و تابلوی جدیدی را به هر 3 زبان بر سردر دانشگاه نصب کردند. اما تابلوی جدید نیز با دستور رئیس شورای ولایت برداشته شد.
تبلیغ یک زبان برای دستیابی به هدفهای سیاسی، در افغانستان دارای سابقه است. ملی گرایان افغانستان (دارای قومیت پشتون) از آغاز قرن بیستم به زبان پشتو به عنوان ابزار اتحاد بخش نگریستهاند.
اطلاعات روز نوشت: «محمود طرزی» و دیگر نخبگان افغانستانی، زبان پشتو را وسیلهای برای ابراز هویت مستقل از ایران می دانستند.
پشتو در دوران نخست وزیری هاشم خان (1956-1929) به زبان رسمی افغانستان تبدیل شد.
واحد پول افغانستان که اکنون «افغانی» است، در گذشته «روپیه کابلی» بود و توضیحات روی اسکناسها به زبان فارسی نوشته میشد.
ارزش اسکناس نیز در حاشیه آن به چهار زبان فارسی، پشتو، اردو و ازبکی نشان داده میشد. اما با استقرار بانک مرکزی (به زبان پشتو: دا افغانستان بانک) افغانی جای روپیه کابلی را گرفت و توضیحات روی اسکناس نیز به زبان پشتو نوشته شد.
3 زبان دیگر نیز از روی واحد پول حذف شد و پشت اسکناس به زبان انگلیسی اختصاص یافت. این سنت، همچنان ادامه دارد.
دولت افغانستان در دهه 1930 گویش کابلی را به عنوان گویش استاندارد پارسی معرفی کرد. در افغانستانِ امروز، عنوانهای دانشگاهی، نظامی و حقوقی به زبان پشتو است.
در دوران پسا 2001، دولت جدید پذیرفت افغانستان کشوری چندزبانه است و در اصل شانزدهم قانون اساسی نیز قید شد که هم دری و هم پشتو زبان رسمی افغانستان به شمار میرود.
دیپلمات نوشت: در بخشهایی که زبان دیگری نیز استفاده میشود، آن زبان، زبان رسمی سوم خواهد بود.
با این حال، اصل شانزدهم، با این جمله، خود را نقض میکند که واژگان و اصطلاحهای دانشگاهی و اداری باید به زبانی که هست باقی بماند.
همین تناقض باعث درگیری میان پارسی زبانان و پشتو زبانان شده است. بر اساس همین کاربرد «واژگان ملی»بود که دیوان عالی افغانستان نیز وارد عمل شد و تصویب کرد که از واژگانی مانند پوهَنتون (دانشگاه)، پوهَنزای (دانشکده)، پوهَنمال (استادیار)، پوهَند (استاد) و پوهِندیار (PhD) استفاده شود.
هواداران این نظریه، میگویند استفاده از معادلهای پشتو در زبان های دیگر، ناقض قانون اساسی است و پافشاری میکنند که واژگانی مانند دانشگاه، پارسی نیستند؛ بلکه ایرانی هستند.
بحث بر سر کاربرد پارسی یا پشتو برای واژه university، تصویب قانون آموزش عالی را برای 9 سال به تعویق انداخته است. در اکتبر 2008، اختلاف میان 2 گروه از دانشجویان در بلخ، یکی هوادار پشتو و دیگری هوادار دری، بر سر عنوان دانشگاه، به زنجیرهای از زد و خوردها منجر شد.
«بطور سنتی» از رهبران افغانستان به هر 2 زبان پارسی و پشتو بخوبی سخن می گویند. هر چند استثناهایی هم در این میان وجود داشته است.
مثلا گفته می شود «نور محمد تَرَکی» (1978 تا 1979) و «حفیظ الله امین» (سپتامبر تا دسامبر 1979) زبان پشتو را ترجیح میدادند و «ببرک کارمَل» (دسامبر 1979 تا ژوئن 1981) نیز به دلیل روشنفکری شهری، به زبان پارسی گرایش داشت.
قانون اساسی سال 2004 قید نکرده که رئیس جمهوری هر 2 زبان را بداند، اما روسای جمهوری برای کسب اعتبار و رای ناچارند به هر 2 زبان سخن بگویند.
همگن سازی فرهنگی در افغانستان که از دهه دوم قرن بیستم آغاز شد، به انزوای گویش دری و جدایی آن از زبان پارسی ایرانی انجامید.
اما در 15 سال اخیر، موج کتابهای علمی، داستانی، مجلهها و انتشارات ادبی از ایران به افغانستان و نیز آمد و شد افغانستانیها به ایران، باعث محبوبیت رو به رشد برای زبان پارسی شده است.
دیپلمات نوشت: همچنین ابزارهای ارتباط نوین، مانند رادیوها، شبکههای تلویزیونی و اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز به این افزایش محبوبیت، دامن می زند.
/
دیپلمات در گزارشی با عنوان «نبرد واژهها در افغانستان» نوشت: قانون اساسی افغانستان، هر 2 زبان پارسی (دری) و پشتو را به عنوان زبان رسمی کشور به رسمیت میشناسد.
با این حال، بر سر اینکه روی تابلوهای ادارههای دولتی از کدام زبان استفاده شود، توافقی وجود ندارد.
به تازگی واژه پارسی دانشگاه که معادل «پوهنتون» در زبان پشتو است، روی تابلوی دانشگاه "هرات" تخریب شد. نام این دانشگاه روی تابلو، به 3 زبان پارسی، پشتو و انگلیسی نوشته شده بود.
در واکنش، گروهی از دانشجویان دست به اعتصاب زدند و تابلوی جدیدی را به هر 3 زبان بر سردر دانشگاه نصب کردند. اما تابلوی جدید نیز با دستور رئیس شورای ولایت برداشته شد.
تبلیغ یک زبان برای دستیابی به هدفهای سیاسی، در افغانستان دارای سابقه است. ملی گرایان افغانستان (دارای قومیت پشتون) از آغاز قرن بیستم به زبان پشتو به عنوان ابزار اتحاد بخش نگریستهاند.
اطلاعات روز نوشت: «محمود طرزی» و دیگر نخبگان افغانستانی، زبان پشتو را وسیلهای برای ابراز هویت مستقل از ایران می دانستند.
پشتو در دوران نخست وزیری هاشم خان (1956-1929) به زبان رسمی افغانستان تبدیل شد.
واحد پول افغانستان که اکنون «افغانی» است، در گذشته «روپیه کابلی» بود و توضیحات روی اسکناسها به زبان فارسی نوشته میشد.
ارزش اسکناس نیز در حاشیه آن به چهار زبان فارسی، پشتو، اردو و ازبکی نشان داده میشد. اما با استقرار بانک مرکزی (به زبان پشتو: دا افغانستان بانک) افغانی جای روپیه کابلی را گرفت و توضیحات روی اسکناس نیز به زبان پشتو نوشته شد.
3 زبان دیگر نیز از روی واحد پول حذف شد و پشت اسکناس به زبان انگلیسی اختصاص یافت. این سنت، همچنان ادامه دارد.
دولت افغانستان در دهه 1930 گویش کابلی را به عنوان گویش استاندارد پارسی معرفی کرد. در افغانستانِ امروز، عنوانهای دانشگاهی، نظامی و حقوقی به زبان پشتو است.
در دوران پسا 2001، دولت جدید پذیرفت افغانستان کشوری چندزبانه است و در اصل شانزدهم قانون اساسی نیز قید شد که هم دری و هم پشتو زبان رسمی افغانستان به شمار میرود.
دیپلمات نوشت: در بخشهایی که زبان دیگری نیز استفاده میشود، آن زبان، زبان رسمی سوم خواهد بود.
با این حال، اصل شانزدهم، با این جمله، خود را نقض میکند که واژگان و اصطلاحهای دانشگاهی و اداری باید به زبانی که هست باقی بماند.
همین تناقض باعث درگیری میان پارسی زبانان و پشتو زبانان شده است. بر اساس همین کاربرد «واژگان ملی»بود که دیوان عالی افغانستان نیز وارد عمل شد و تصویب کرد که از واژگانی مانند پوهَنتون (دانشگاه)، پوهَنزای (دانشکده)، پوهَنمال (استادیار)، پوهَند (استاد) و پوهِندیار (PhD) استفاده شود.
هواداران این نظریه، میگویند استفاده از معادلهای پشتو در زبان های دیگر، ناقض قانون اساسی است و پافشاری میکنند که واژگانی مانند دانشگاه، پارسی نیستند؛ بلکه ایرانی هستند.
بحث بر سر کاربرد پارسی یا پشتو برای واژه university، تصویب قانون آموزش عالی را برای 9 سال به تعویق انداخته است. در اکتبر 2008، اختلاف میان 2 گروه از دانشجویان در بلخ، یکی هوادار پشتو و دیگری هوادار دری، بر سر عنوان دانشگاه، به زنجیرهای از زد و خوردها منجر شد.
«بطور سنتی» از رهبران افغانستان به هر 2 زبان پارسی و پشتو بخوبی سخن می گویند. هر چند استثناهایی هم در این میان وجود داشته است.
مثلا گفته می شود «نور محمد تَرَکی» (1978 تا 1979) و «حفیظ الله امین» (سپتامبر تا دسامبر 1979) زبان پشتو را ترجیح میدادند و «ببرک کارمَل» (دسامبر 1979 تا ژوئن 1981) نیز به دلیل روشنفکری شهری، به زبان پارسی گرایش داشت.
قانون اساسی سال 2004 قید نکرده که رئیس جمهوری هر 2 زبان را بداند، اما روسای جمهوری برای کسب اعتبار و رای ناچارند به هر 2 زبان سخن بگویند.
همگن سازی فرهنگی در افغانستان که از دهه دوم قرن بیستم آغاز شد، به انزوای گویش دری و جدایی آن از زبان پارسی ایرانی انجامید.
اما در 15 سال اخیر، موج کتابهای علمی، داستانی، مجلهها و انتشارات ادبی از ایران به افغانستان و نیز آمد و شد افغانستانیها به ایران، باعث محبوبیت رو به رشد برای زبان پارسی شده است.
دیپلمات نوشت: همچنین ابزارهای ارتباط نوین، مانند رادیوها، شبکههای تلویزیونی و اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز به این افزایش محبوبیت، دامن می زند.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *