افشاگری وزیر خارجه سابق قطر
حمله به طبس یک نمونه از ناشی گری های آمریکا در حمله نظامی به ایران است. در این واقعه افتضاحی سنگین دامن دولتمردان این منطقه را گرفت و آبروی آمریکا در دنیا رفت. نتیجه حمله نظامی به جمهوری اسلامی جز این نخواهد بود.
خبرگزاری میزان -
در این 38 سال گذشته آمریکایی ها در گوشه و کنار هر چند گزندهای کوچکی را به ایران زدند، اما ضربات بیشتر و بزرگتری را هم خورده اند. شکستی که صدام از ایران خورد یکی از همان ضربات بزرگی است که آمریکا از ایران دریافت کرد.
هر چند شکست هایی که آمریکا از ایران خورده آنها را سر عقل نیاورده و دست از دشمنی علیه ایران برنداشته است، اما جرأت را از آنها گرفته که در سر سودای حمله نظامی گسترده را نپروراند.
سخنان اوباما در عربستان و در نشست شورای همکاری خلیج فارس گرچه بخشی از آن علیه ایران بود اما هشدارها، یادآوری ها و توصیه هایی را هم در خود داشت.
اوباما در حالی از کشورهای عربی منطقه حمایت کرد که شاید تمایلی نداشته باشد جنگی میان آنها و ایران بروز کند چون از عواقب آن با خبر است. اعراب همچنان خود را از آمریکا آویزان کرده اند و توقع دارند که در چنان شرایطی پشت آنها در بیاید.
اوباما در سفر به عربستان سعودی نگرانی خود را از قدرت ایران و گسترش نفوذ و تأثیر انقلاب اسلامی در منطقه اعلام کرد، البته او نام این تأثیر را بی ثبات کردن منطقه گذاشت اما در قبال آن دو راهکار پیشنهاد داد، یکی این که سلاح و تجهیزات نظامی بیشتری به اعراب بفروشد و دوم این که باید قدرت ایران را در کنار خود بپذیرند و زندگی مسالمت آمیز با آن را تمرین کنند.
باراک اوباما حتی در بیانیه ای که صادر کرد نوشت؛ آمریکا و متحدان عرب این کشور در خاورمیانه، هیچ سودی از درگیری با ایران نخواهند برد. او همزمان از ایران خواست با اصلاح رفتار بین المللی خود، به جامعه جهانی بپیوندد.
آمریکا پی به این نکته برده است که درگیری با ایران نه تنها سودی ندارد بلکه زیان آن بسیار بالا خواهد بود. او نگران کشورهای عربی منطقه نیست که در این درگیری چه بر سر آنها خواهد آمد. رئیس جمهوری آمریکا از چیز دیگری خوف دارد.
هراس و نگرانی او از بابت رژیم اسرائیل است. اگر در منطقه یک جنگ تمام عیار در بگیرد، این رژیم در امان نخواهد بود. در آن شرایط امنیت این رژیم برای آمریکا همانند امنیت خود آمریکاست. رئیس جمهوری آمریکا اگر اعراب مرتجع را از درگیر شدن با ایران برحذر می دارد، به خاطر آینده اسرائیل است وگر نه دلش به حال کشورهای عربی منطقه نسوخته است.
اما دولت آمریکا چه دولت اوباما و چه دولت آینده این کشور باید به این نکته توجه داشته باشند که خود نیز باید زندگی مسالمت آمیز با ایران را فرا بگیرند، بپذیرند و از ایجاد تنش با ایران پرهیز کنند. ضمن این که آتش بیار معرکه در منطقه رفتارهای رژیم هایی است که از آنها حمایت می کند. آل سعود اکنون سردمدار فتنه در غرب آسیا است.
مقامات آمریکایی به این اعتراف یک مقام کشور عربی توجه کنند، گرچه خود می دانند شرایط منطقه چگونه است و چه کشورهایی در امور دیگر کشورها دخالت می کنند و به آتش افروزی مشغول هستند.
وزیر خارجه سابق قطر، در یک روشنگری و افشاگری با بیان اینکه اتفاقات سوریه نه تنها انقلاب مردمی نبوده است، آن را توطئه و بازی بینالمللی و نقش اول آن را عربستان دانست.
«حمد بن جاسم » نخستوزیر و وزیر خارجه وقت قطر در گفتوگو با روزنامه «فایننشال تایمز» سخنان جنجالی بر زبان آورد و عربستان را مسئول پیچیده شدن بحران سوریه از سال 2012 دانست و گفت که آنچه در سوریه اتفاق افتاد نوعی بازی بینالمللی بود (نه انقلاب) و آمریکا به عربستان و قطر این چراغ سبز را نشان داد که در سوریه دخالت کنند.
این افشاگری در حالی پس از سال 2012 تاکنون در وقوع بحران در سوریه و غرب آسیا صورت می گیرد که از همان آغاز بحران جمهوری اسلامی ایران به خوبی از آن آگاه بود و به همین خاطر به حمایت از ملت و دولت سوریه پرداخت. تاکنون رسانه های غربی - عربی تلاش می کردند که بحران سوریه را یک انقلاب مردمی جلوه دهند اما اکنون با افشاگری وزیر خارجه سابق قطر اتهاماتی که به آمریکا و عربستان وارد می شد، اکنون ثابت شده است.
وزیر خارجه سابق قطر در این مصاحبه به خبرنگار می گوید؛«سخنانی به تو میگویم که تاکنون به هیچ کسی نگفتهام. هنگامی که شروع به ورود به موضوع سوریه کردیم (2012) مطمئن بودیم که قطر به زودی رهبری قضایای سوریه را بر عهده میگیرد، زیرا در آن زمان عربستان میلی به دخالت [آشکار] نداشت. بعد از آن سیاستها در قبال سوریه تغییر پیدا کرد و به ما اطلاع ندادند که عربستان میخواهد که ما صندلی پشت بنشینیم پس این قضیه به رقابت بین ما و عربستان منتهی شد».
عربستان چند سال تلاش کرد که ایران را متهم به دخالت در امور کشورهای عربی منطقه کند که از حقیقت و واقعیت بسیار دور است، اما اکنون با اتهامی سنگین از سوی وزیر خارجه سابق یک کشور عربی منطقه روبرو می شود. گرچه شاید رژیم سعودی و آمریکا تنها با صدور یک بیانیه اقدام به تکذیب اظهارات وزیر خارجه سابق قطر کنند و شاید پس از این افشاگری «حمد بن جاسم» سر به نیست هم شود.
حتی صاحب نظران و کارشناسان سیاسی آمریکا هم صدای شان در آمده و اقدامات و رفتارهای آل سعود را در منطقه عامل اصلی بحران های غرب آسیا می دانند و خواهان تجدید نظر روابط آمریکا با کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان هستند.
«اما اشفورد» پژوهشگر موسسه کاتو با انتشار مطلبی در مجله تایم نوشته است؛ عربستان عامل اصلی تنش ها در خاورمیانه است و آمریکا باید در روابط خود با این کشور محتاط تر باشد.
البته نشانه هایی از دور شدن آمریکا از عربستان دیده می شود. شاید در دولت بعدی ایالات متحده، روابط این دو ترمیم شود شاید هم نه، اما نمی توان پاسخ منفی آمریکا به درخواست آل سعود برای حمله نظامی به سوریه را نادیده گرفت.
آمریکا همچنان خواهان کنار رفتن اسد از قدرت است اما در این زمینه به طور جدی در کنار آل سعود قرار نگرفت و برای سرنگونی دولت قانونی سوریه اقدام نکرد. البته موانع مهمی بر سر راه آمریکا قرار داشت و دارد از جمله حمایت ایران از دولت و ملت سوریه که کاخ سفید را از اقدام مستقیم باز داشت.
نتیجه این که اگر آمریکایی ها خواهان ادامه تنش و بحران در منطقه غرب آسیا هستند از رژیم سعودی حمایت خواهند کرد و اگر این رفتارهای عربستان را خلاف منافع ملی خود تشخیص دهند، عطای رابطه با سعودی ها را به لقای آن خواهند بخشید و دیگر همچون گذشته از این رژیم حمایت نخواهند کرد.
افشاگری های وزیر خارجه پیشین قطر می تواند زنگ خطری باشد برای این که دیگر مقامات کشورهای عربی هم دست به افشاگری بزنند و رسوایی بزرگی برای آمریکا و رژیم سعودی رقم بخورد. آنها باید این زنگ خطر را جدی بگیرند. اینگونه افشاگری ها شرایط بحران و تحولات منطقه را تغییر می دهد.
به گزارش گروه بین الملل ، از زمان حمله طبس تاکنون آمریکایی ها بارها ایران را تهدید به حمله نظامی کرده اند، این تهدیدات همواره به عنوان ابزاری برای فشار به ایران به کار برده شده است اما هیچگاه کارایی نداشته چرا که تجربه شکست خفت بار آنها در صحرای طبس بدون اقدام نظامی از سوی نیروهای مسلح ایران و تنها به امر الهی واقع شد، آنها را به این واقعیت رسانده نگهدار این انقلاب و مردم «یدالله فوق ایدیهم » است. با چنین نیرویی نمی توان مقابله کرد و یا سودای ازبین بردن آن را در سر داشت.
در این 38 سال گذشته آمریکایی ها در گوشه و کنار هر چند گزندهای کوچکی را به ایران زدند، اما ضربات بیشتر و بزرگتری را هم خورده اند. شکستی که صدام از ایران خورد یکی از همان ضربات بزرگی است که آمریکا از ایران دریافت کرد.
هر چند شکست هایی که آمریکا از ایران خورده آنها را سر عقل نیاورده و دست از دشمنی علیه ایران برنداشته است، اما جرأت را از آنها گرفته که در سر سودای حمله نظامی گسترده را نپروراند.
سخنان اوباما در عربستان و در نشست شورای همکاری خلیج فارس گرچه بخشی از آن علیه ایران بود اما هشدارها، یادآوری ها و توصیه هایی را هم در خود داشت.
اوباما در حالی از کشورهای عربی منطقه حمایت کرد که شاید تمایلی نداشته باشد جنگی میان آنها و ایران بروز کند چون از عواقب آن با خبر است. اعراب همچنان خود را از آمریکا آویزان کرده اند و توقع دارند که در چنان شرایطی پشت آنها در بیاید.
اوباما در سفر به عربستان سعودی نگرانی خود را از قدرت ایران و گسترش نفوذ و تأثیر انقلاب اسلامی در منطقه اعلام کرد، البته او نام این تأثیر را بی ثبات کردن منطقه گذاشت اما در قبال آن دو راهکار پیشنهاد داد، یکی این که سلاح و تجهیزات نظامی بیشتری به اعراب بفروشد و دوم این که باید قدرت ایران را در کنار خود بپذیرند و زندگی مسالمت آمیز با آن را تمرین کنند.
باراک اوباما حتی در بیانیه ای که صادر کرد نوشت؛ آمریکا و متحدان عرب این کشور در خاورمیانه، هیچ سودی از درگیری با ایران نخواهند برد. او همزمان از ایران خواست با اصلاح رفتار بین المللی خود، به جامعه جهانی بپیوندد.
آمریکا پی به این نکته برده است که درگیری با ایران نه تنها سودی ندارد بلکه زیان آن بسیار بالا خواهد بود. او نگران کشورهای عربی منطقه نیست که در این درگیری چه بر سر آنها خواهد آمد. رئیس جمهوری آمریکا از چیز دیگری خوف دارد.
هراس و نگرانی او از بابت رژیم اسرائیل است. اگر در منطقه یک جنگ تمام عیار در بگیرد، این رژیم در امان نخواهد بود. در آن شرایط امنیت این رژیم برای آمریکا همانند امنیت خود آمریکاست. رئیس جمهوری آمریکا اگر اعراب مرتجع را از درگیر شدن با ایران برحذر می دارد، به خاطر آینده اسرائیل است وگر نه دلش به حال کشورهای عربی منطقه نسوخته است.
اما دولت آمریکا چه دولت اوباما و چه دولت آینده این کشور باید به این نکته توجه داشته باشند که خود نیز باید زندگی مسالمت آمیز با ایران را فرا بگیرند، بپذیرند و از ایجاد تنش با ایران پرهیز کنند. ضمن این که آتش بیار معرکه در منطقه رفتارهای رژیم هایی است که از آنها حمایت می کند. آل سعود اکنون سردمدار فتنه در غرب آسیا است.
مقامات آمریکایی به این اعتراف یک مقام کشور عربی توجه کنند، گرچه خود می دانند شرایط منطقه چگونه است و چه کشورهایی در امور دیگر کشورها دخالت می کنند و به آتش افروزی مشغول هستند.
وزیر خارجه سابق قطر، در یک روشنگری و افشاگری با بیان اینکه اتفاقات سوریه نه تنها انقلاب مردمی نبوده است، آن را توطئه و بازی بینالمللی و نقش اول آن را عربستان دانست.
«حمد بن جاسم » نخستوزیر و وزیر خارجه وقت قطر در گفتوگو با روزنامه «فایننشال تایمز» سخنان جنجالی بر زبان آورد و عربستان را مسئول پیچیده شدن بحران سوریه از سال 2012 دانست و گفت که آنچه در سوریه اتفاق افتاد نوعی بازی بینالمللی بود (نه انقلاب) و آمریکا به عربستان و قطر این چراغ سبز را نشان داد که در سوریه دخالت کنند.
این افشاگری در حالی پس از سال 2012 تاکنون در وقوع بحران در سوریه و غرب آسیا صورت می گیرد که از همان آغاز بحران جمهوری اسلامی ایران به خوبی از آن آگاه بود و به همین خاطر به حمایت از ملت و دولت سوریه پرداخت. تاکنون رسانه های غربی - عربی تلاش می کردند که بحران سوریه را یک انقلاب مردمی جلوه دهند اما اکنون با افشاگری وزیر خارجه سابق قطر اتهاماتی که به آمریکا و عربستان وارد می شد، اکنون ثابت شده است.
وزیر خارجه سابق قطر در این مصاحبه به خبرنگار می گوید؛«سخنانی به تو میگویم که تاکنون به هیچ کسی نگفتهام. هنگامی که شروع به ورود به موضوع سوریه کردیم (2012) مطمئن بودیم که قطر به زودی رهبری قضایای سوریه را بر عهده میگیرد، زیرا در آن زمان عربستان میلی به دخالت [آشکار] نداشت. بعد از آن سیاستها در قبال سوریه تغییر پیدا کرد و به ما اطلاع ندادند که عربستان میخواهد که ما صندلی پشت بنشینیم پس این قضیه به رقابت بین ما و عربستان منتهی شد».
عربستان چند سال تلاش کرد که ایران را متهم به دخالت در امور کشورهای عربی منطقه کند که از حقیقت و واقعیت بسیار دور است، اما اکنون با اتهامی سنگین از سوی وزیر خارجه سابق یک کشور عربی منطقه روبرو می شود. گرچه شاید رژیم سعودی و آمریکا تنها با صدور یک بیانیه اقدام به تکذیب اظهارات وزیر خارجه سابق قطر کنند و شاید پس از این افشاگری «حمد بن جاسم» سر به نیست هم شود.
حتی صاحب نظران و کارشناسان سیاسی آمریکا هم صدای شان در آمده و اقدامات و رفتارهای آل سعود را در منطقه عامل اصلی بحران های غرب آسیا می دانند و خواهان تجدید نظر روابط آمریکا با کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان هستند.
«اما اشفورد» پژوهشگر موسسه کاتو با انتشار مطلبی در مجله تایم نوشته است؛ عربستان عامل اصلی تنش ها در خاورمیانه است و آمریکا باید در روابط خود با این کشور محتاط تر باشد.
البته نشانه هایی از دور شدن آمریکا از عربستان دیده می شود. شاید در دولت بعدی ایالات متحده، روابط این دو ترمیم شود شاید هم نه، اما نمی توان پاسخ منفی آمریکا به درخواست آل سعود برای حمله نظامی به سوریه را نادیده گرفت.
آمریکا همچنان خواهان کنار رفتن اسد از قدرت است اما در این زمینه به طور جدی در کنار آل سعود قرار نگرفت و برای سرنگونی دولت قانونی سوریه اقدام نکرد. البته موانع مهمی بر سر راه آمریکا قرار داشت و دارد از جمله حمایت ایران از دولت و ملت سوریه که کاخ سفید را از اقدام مستقیم باز داشت.
نتیجه این که اگر آمریکایی ها خواهان ادامه تنش و بحران در منطقه غرب آسیا هستند از رژیم سعودی حمایت خواهند کرد و اگر این رفتارهای عربستان را خلاف منافع ملی خود تشخیص دهند، عطای رابطه با سعودی ها را به لقای آن خواهند بخشید و دیگر همچون گذشته از این رژیم حمایت نخواهند کرد.
افشاگری های وزیر خارجه پیشین قطر می تواند زنگ خطری باشد برای این که دیگر مقامات کشورهای عربی هم دست به افشاگری بزنند و رسوایی بزرگی برای آمریکا و رژیم سعودی رقم بخورد. آنها باید این زنگ خطر را جدی بگیرند. اینگونه افشاگری ها شرایط بحران و تحولات منطقه را تغییر می دهد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *