حاکمیت شرکتی، نظامی با توانایی انگیزش مدیریت و اعضای هیئت مدیره
مدیرعامل فرابورس ایران گفت: بحث حاکمیت اقتصادی برگرفته از اصول حاکمیت شرکتی در سال ٢٠٠٩ میلادی توسط الینور استروم و اولیور ویلیامسون مطرح شد و نوبل اقتصاد گرفت. بر این اساس امروزه به دنبال آن هستند تا اصول پذیرفته شده در حاکمیت شرکتی تحت عنوان حاکمیت اقتصادی در کلیت فضای اقتصادی استقرار یابد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه اقتصاد ، امیر هامونی، مدیرعامل فرابورس ایران بیان داشت: چالش اساسی بنگاه های کوچک و متوسط این است که عمده مقررات و چارچوب های مربوط به حاکمیت شرکتی با در نظر داشتن شرکت های بزرگ و بنگاه هایی که عمدتا در شرف پذیرش در بازار سرمایه هستند تألیف شده اند. چنین قالب هایی برای توضیح و حل و رفع مسائل شرکت های کوچک و متوسط مناسب نیستند. در چنین شرکتهایی مالکیت و مدیریت از هم تفکیک نشده اند و بعضا مالکیت کسب و کار در میان اعضای یک خانواده توزیع شده است.
وی در ادامه بیان داشت: حاکمیت شرکتی در شرکت های کوچک و متوسط امکان سرمایه گذاری در آنها را تسهیل میکند و همزمان ریسک های داخلی آن را کاهش میدهد. در این ویژگی و بسیاری دیگر از نتایج حاکمیت شرکتی در بنگاه های کوچک و متوسط همپوشانی خوبی با جهت گیری های اقتصاد مقاومتی به چشم میخورد. درونزایی و افزایش پایداری اقتصاد در مقابل ریسکها و نوسانها، محورهایی است که همپوشانی در آنها بیشتر قابل تحقیق است.
هامونی در ادامه با اشاره به اهمیت مبحث حاکمیت شرکتی خاطرنشان کرد: چارچوب های حاکمیت شرکتی میتوانند به مثابه ابزاری برای کمک به شرکتها در مسیر نیل به سودآوری بلند مدت و محافظت از منافع ذینفعانشان عمل کنند.
وی گفت: حاکمیت شرکتی را چارچوبی برای نظاممند کردن ارتباطات بین مدیران، سهامداران و اعضای هیئت مدیره شرکتها به منظور تعیین اهداف شرکتها و پایش حرکت شرکت در راستای آن اهداف میدانند.
مدیرعامل فرابورس ایران افزود: حاکمیت شرکتی، نظامی است که توانایی انگیزش مدیریت و اعضای هیئت مدیره را برای فعالیت در راستای اهداف تعیین شده شرکت و منافع آن ایجاد می کند. با چنین تعریفی از آنجا که همه شرکتها اهدافی از فعالیت خود دارند، حاکمیت شرکتی نیز برای همه شرکتها باید اعمال شود.
عضو هیأت مدیره شرکت فرابورس ایران خاطرنشان ساخت: واضح است که اهداف پیگیری شده در شرکتهای مختلف در نظام حاکمیت شرکتی اهداف متفاوتی خواهد بود. حاکمیت شرکتی در شرکت های بزرگ با مسائل عامل و مرجع(principal-agent)، مواجه هستند. بر این اساس حاکمیت شرکتی نظامی خواهد بود که انگیزش مناسب را برای مدیران به منظور حرکت در جهت منافع سهامداران، کارکنان و تأمین کنندگان ایجاد کند و این ملاحظات به طور روزافزونی شامل منافع سایر بخش های جامعه نیز میشود.
وی ادامه داد: در کسب و کارهای کوچک و متوسط مسائلی نظیر agent-principle کمتر به چشم میخورند یا از اهمیت حیاتی برخوردار نیستند. زیرا مدیران و مالکان و سهامداران همه مشترک هستند و منافع این گروه ها احتمال تضاد باهم را ندارد؛ اما حتی در این نمونه ها نیز در مواردی که برخی از خانواده هایی که منافعشان درگیر این شرکتها هستند نقش کمتری در مدیریت این شرکتها دارند استفاده از سازوکارهایی برای کنترل خطر تضاد منافع ضرورت پیدا میکند. اما به طور کلی حاکمیت شرکتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط بیش از آنکه به نظامهای کنترلی و نظارتی بپردازد به افزایش کارایی کسب و کار و ارتقاء بازده آن اهمیت میدهد.
وی در ادامه در خصوص حاکمیت شرکتی برای شرکتهای کوچک و متوسط بیان داشت: مدل واحد مورد اجماعی در خصوص نظام حاکمیت شرکتی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط وجود ندارد، اما رهنمودهایی وجود دارد که کسب و کارهای کوچک و متوسط میتوانند بر اساس آنها به حرکت خود ادامه دهند. البته بعضی از نهادهای بین المللی رهنمودهایی را برای شرکتهایی که در بازارهای مالی پذیرش نشده اند ارائه کرده اند.
وی افزود:ecoDa حاکمیت شرکتی مناسب برای شرکتهای کوچک و متوسط را نظامی میداند که بتواند چارچوبی برای فرایندهای شرکت و ایده هایی برای ارزش افزایی در شرکت همزمان با افزایش اعتبار و شهرت شرکت و امکان رشد پایدار آن در آینده فراهم کند. این نهاد یک استاندارد حاکمیت خوب با 14 اصل ارائه کرده است که بر مبنای فرایندی پویا و فازبندی شده طراحی شده اند؛ فرایندی که سایز شرکت، میزان باز بودن آن و پیچیدگی و بلوغ اعضای آن را مد نظر قرار میدهد.
هامونی در ادامه گفت: همچنین در انگلستان QCA و چندین نهاد دیگر، یک لیست برای شرکتهای کوچکی که در بازار سرمایه پذیرش شده اند ارائه کرده اند. در سایر نقاط جهان نیز لیست های مشابهی به همین منظور ارائه شده اند. IFCنیز یک کتاب منحصرا در مورد حاکمیت شرکتی کسب و کارهای خانوادگی با عنوان: IFC Family Business Governance Handbook منتشر کرده است و همچنان که از عنوان آن بر میآید در این کتاب در خصوص شرکت هایی که مالکیت آنها خانوادگی است و تقریبا تمامی آنها کسب و کارهای کوچک و متوسط هستند اصولی را تبیین کرده است .
وی در خصوص اصول حاکمیت شرکتی IFC توضیح داد: IFC نیز یک ماتریس پیشرفت حاکمیت شرکتی ارائه کرده است که حداقل هایی را برای 4 سطح از نظام حاکمیت شرکتی ارائه میکند و این شامل شماری از ضرورتهای حاکمیت شرکتی از قبیل تعهد به نظام حاکمیت شرکتی سالم، ساختاربندی و عملکرد هیئت مدیره، فرایند و محیط کنترل، شفافیت و افشای اطلاعات و حقوق سهامداران جزء است.
هامونی افزود: از این ماتریس برای ارزیابی بلوغ حاکمیت شرکتی در کسب و کارهای مختلف میتوان استفاده کرد.
همچنانکه مشاهده میشود در نظر گرفتن سطوح متفاوت استقرار حاکمیت شرکتی امکان گسترش آن را در میان شرکتهای کوچک و متوسط نیز فراهم میکند. IFCبا شرکتهای کوچک و متوسط برای ارتقا وضعیت حاکمیت شرکتی درآن ها همکاری میکند. بر اساس یافته های IFC در پژوهشی که دو سال به طول انجامید، شرکتهای کوچک و متوسطی که اقدام به شفاف سازی نقش ها و مسئولیتها، توانمندسازی نظام های کنترلی و برنامه ریزی برای اقدمات آتی میپردازند رشد بهتری دارند و به حیات خود ادامه میدهند.
وی در ادامه در خصوص صندوق های سرمایه گذاری جسورانه اشاره داشت: از مزایای نظام حاکمیت شرکتی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط امکان استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری ویژه نظیر صندوق های سرمایه گذاری جسورانه است.
مدیرعامل فرابورس ایران توضیح داد: آنچه که امروز در فرآیند تولید تا توزیع از اهمیت ویژهای برخوردار است، اتصال حلقه های زنجیره عرضه از جمله شرکت های کوچک و متوسط به صنایع مربوط و توزیع تولید نهایی هر بنگاه در جریان عظیم تولید تا محصول نهایی در حوزه داخلی و بینالمللی است. شرکتهای کوچک و متوسط با ایفای نقش کلیدی در اقتصاد کشورها از حیث ساختار متفاوت اشتغال، آسیبپذیری کمتر در برابر شوک های اقتصادی، وابستگی زیاد به منابع انسانی، انگیزههای کارآفرینی و نوآوری بیشتر، موجب رشد فعالیتهای مولد اقتصادی و توسعه فن آوری میشوند. ملاحظات آمار و ارقام مربوط به عملکرد این بنگاهها در کشورهای صنعتی از جمله ژاپن، ایالات متحده آمریکا، آلمان و اقتصادهای نوظهور چون هند، کره و چین نیز حکایت از آن دارند که بخش عمدهای از تولید ناخالص داخلی آنها ناشی از فعالیت شرکتهای کوچک و متوسط است.
وی ادامه داد: مسئله اساسی در برابر ویژگیهای منعطف و برجسته شرکتهای کوچک و متوسط در ایران، سهم این شرکتها از تأمین مالی در مسیر تولید است. با توجه به ریسک پذیری تشکیل سرمایه در این بنگاهها، جذب سرمایه با موانعی روبرو میشود. تعبیه راهکارهای تأمین منابع مالی از طریق بازار سرمایه پس از تعریف معین از این شرکت ها در کشورهای مختلف جهان، از اوایل دهه 90 میلادی آغاز شده است بهنحوی که هم اکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته و نوظهور، بازارهای منسجم و قانونمندی در قالب بازار سهام شرکتهای کوچک و متوسط استقرار یافته و رویههای متناظر با پذیرش و انجام معاملات سهام این بنگاهها مقرر شده است.
بازار هدف، شاکله ای با هدف حمایت و تأمین شرکت های کوچک
هامونی گفت: زیرساختهایی نیز در بازار سرمایه وجود دارند که امکان توجه خاص با ملاحظه ویژگی های شرکتهای کوچک و متوسط را فراهم میکنند. یکی از زیرساختهای نسبتا جدیدی که به این موضوع تخصیص یافته است بازار هدف است که شاکله آن با هدف حمایت و تأمین شرکتهای کوچک و متوسط صورت بندی شده است.
وی در پایان بیان داشت: در مجموع به نظر میرسد در مواجهه با این شرکت ها یک راه حل واحد نمیتوان برای همه آنها در نظر گرفت. SME ها تنوع بالاتری نسبت به شرکتهای بالغ دارند و این امر باید مورد مداقه جدی قرار گیرد.آموزش معمولا راهکاری بسیار قابل اعتماد در این موضع است. همچنین خدمات و مداخلات حرفه ای جدی تری در این شرکتها در مقایسه با شرکتهای بزرگتر مورد نیاز است. به این معنی که صرفا ارائه پیشنهاد تغییر ساختار و فرایندها و ارتقاء سطح استانداردهای حاکمیت شرکتی کافی نخواهد بود. تغییرات باید با جزئیات کافی برای ذینفعان و مدیران این شرکتها توضیح داده شوند و منافعی که از پیاده سازی این استانداردها عاید آنان خواهد شد باید برایشان شفاف شود. محققان و مشاوران باید تلاش جدیتری برای گسترش دامنه شمول حاکمیت شرکتی در بین شرکتهای کوچک و متوسط انجام دهند.
وی در ادامه بیان داشت: حاکمیت شرکتی در شرکت های کوچک و متوسط امکان سرمایه گذاری در آنها را تسهیل میکند و همزمان ریسک های داخلی آن را کاهش میدهد. در این ویژگی و بسیاری دیگر از نتایج حاکمیت شرکتی در بنگاه های کوچک و متوسط همپوشانی خوبی با جهت گیری های اقتصاد مقاومتی به چشم میخورد. درونزایی و افزایش پایداری اقتصاد در مقابل ریسکها و نوسانها، محورهایی است که همپوشانی در آنها بیشتر قابل تحقیق است.
هامونی در ادامه با اشاره به اهمیت مبحث حاکمیت شرکتی خاطرنشان کرد: چارچوب های حاکمیت شرکتی میتوانند به مثابه ابزاری برای کمک به شرکتها در مسیر نیل به سودآوری بلند مدت و محافظت از منافع ذینفعانشان عمل کنند.
وی گفت: حاکمیت شرکتی را چارچوبی برای نظاممند کردن ارتباطات بین مدیران، سهامداران و اعضای هیئت مدیره شرکتها به منظور تعیین اهداف شرکتها و پایش حرکت شرکت در راستای آن اهداف میدانند.
مدیرعامل فرابورس ایران افزود: حاکمیت شرکتی، نظامی است که توانایی انگیزش مدیریت و اعضای هیئت مدیره را برای فعالیت در راستای اهداف تعیین شده شرکت و منافع آن ایجاد می کند. با چنین تعریفی از آنجا که همه شرکتها اهدافی از فعالیت خود دارند، حاکمیت شرکتی نیز برای همه شرکتها باید اعمال شود.
عضو هیأت مدیره شرکت فرابورس ایران خاطرنشان ساخت: واضح است که اهداف پیگیری شده در شرکتهای مختلف در نظام حاکمیت شرکتی اهداف متفاوتی خواهد بود. حاکمیت شرکتی در شرکت های بزرگ با مسائل عامل و مرجع(principal-agent)، مواجه هستند. بر این اساس حاکمیت شرکتی نظامی خواهد بود که انگیزش مناسب را برای مدیران به منظور حرکت در جهت منافع سهامداران، کارکنان و تأمین کنندگان ایجاد کند و این ملاحظات به طور روزافزونی شامل منافع سایر بخش های جامعه نیز میشود.
وی ادامه داد: در کسب و کارهای کوچک و متوسط مسائلی نظیر agent-principle کمتر به چشم میخورند یا از اهمیت حیاتی برخوردار نیستند. زیرا مدیران و مالکان و سهامداران همه مشترک هستند و منافع این گروه ها احتمال تضاد باهم را ندارد؛ اما حتی در این نمونه ها نیز در مواردی که برخی از خانواده هایی که منافعشان درگیر این شرکتها هستند نقش کمتری در مدیریت این شرکتها دارند استفاده از سازوکارهایی برای کنترل خطر تضاد منافع ضرورت پیدا میکند. اما به طور کلی حاکمیت شرکتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط بیش از آنکه به نظامهای کنترلی و نظارتی بپردازد به افزایش کارایی کسب و کار و ارتقاء بازده آن اهمیت میدهد.
وی در ادامه در خصوص حاکمیت شرکتی برای شرکتهای کوچک و متوسط بیان داشت: مدل واحد مورد اجماعی در خصوص نظام حاکمیت شرکتی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط وجود ندارد، اما رهنمودهایی وجود دارد که کسب و کارهای کوچک و متوسط میتوانند بر اساس آنها به حرکت خود ادامه دهند. البته بعضی از نهادهای بین المللی رهنمودهایی را برای شرکتهایی که در بازارهای مالی پذیرش نشده اند ارائه کرده اند.
وی افزود:ecoDa حاکمیت شرکتی مناسب برای شرکتهای کوچک و متوسط را نظامی میداند که بتواند چارچوبی برای فرایندهای شرکت و ایده هایی برای ارزش افزایی در شرکت همزمان با افزایش اعتبار و شهرت شرکت و امکان رشد پایدار آن در آینده فراهم کند. این نهاد یک استاندارد حاکمیت خوب با 14 اصل ارائه کرده است که بر مبنای فرایندی پویا و فازبندی شده طراحی شده اند؛ فرایندی که سایز شرکت، میزان باز بودن آن و پیچیدگی و بلوغ اعضای آن را مد نظر قرار میدهد.
هامونی در ادامه گفت: همچنین در انگلستان QCA و چندین نهاد دیگر، یک لیست برای شرکتهای کوچکی که در بازار سرمایه پذیرش شده اند ارائه کرده اند. در سایر نقاط جهان نیز لیست های مشابهی به همین منظور ارائه شده اند. IFCنیز یک کتاب منحصرا در مورد حاکمیت شرکتی کسب و کارهای خانوادگی با عنوان: IFC Family Business Governance Handbook منتشر کرده است و همچنان که از عنوان آن بر میآید در این کتاب در خصوص شرکت هایی که مالکیت آنها خانوادگی است و تقریبا تمامی آنها کسب و کارهای کوچک و متوسط هستند اصولی را تبیین کرده است .
وی در خصوص اصول حاکمیت شرکتی IFC توضیح داد: IFC نیز یک ماتریس پیشرفت حاکمیت شرکتی ارائه کرده است که حداقل هایی را برای 4 سطح از نظام حاکمیت شرکتی ارائه میکند و این شامل شماری از ضرورتهای حاکمیت شرکتی از قبیل تعهد به نظام حاکمیت شرکتی سالم، ساختاربندی و عملکرد هیئت مدیره، فرایند و محیط کنترل، شفافیت و افشای اطلاعات و حقوق سهامداران جزء است.
هامونی افزود: از این ماتریس برای ارزیابی بلوغ حاکمیت شرکتی در کسب و کارهای مختلف میتوان استفاده کرد.
همچنانکه مشاهده میشود در نظر گرفتن سطوح متفاوت استقرار حاکمیت شرکتی امکان گسترش آن را در میان شرکتهای کوچک و متوسط نیز فراهم میکند. IFCبا شرکتهای کوچک و متوسط برای ارتقا وضعیت حاکمیت شرکتی درآن ها همکاری میکند. بر اساس یافته های IFC در پژوهشی که دو سال به طول انجامید، شرکتهای کوچک و متوسطی که اقدام به شفاف سازی نقش ها و مسئولیتها، توانمندسازی نظام های کنترلی و برنامه ریزی برای اقدمات آتی میپردازند رشد بهتری دارند و به حیات خود ادامه میدهند.
وی در ادامه در خصوص صندوق های سرمایه گذاری جسورانه اشاره داشت: از مزایای نظام حاکمیت شرکتی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط امکان استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری ویژه نظیر صندوق های سرمایه گذاری جسورانه است.
مدیرعامل فرابورس ایران توضیح داد: آنچه که امروز در فرآیند تولید تا توزیع از اهمیت ویژهای برخوردار است، اتصال حلقه های زنجیره عرضه از جمله شرکت های کوچک و متوسط به صنایع مربوط و توزیع تولید نهایی هر بنگاه در جریان عظیم تولید تا محصول نهایی در حوزه داخلی و بینالمللی است. شرکتهای کوچک و متوسط با ایفای نقش کلیدی در اقتصاد کشورها از حیث ساختار متفاوت اشتغال، آسیبپذیری کمتر در برابر شوک های اقتصادی، وابستگی زیاد به منابع انسانی، انگیزههای کارآفرینی و نوآوری بیشتر، موجب رشد فعالیتهای مولد اقتصادی و توسعه فن آوری میشوند. ملاحظات آمار و ارقام مربوط به عملکرد این بنگاهها در کشورهای صنعتی از جمله ژاپن، ایالات متحده آمریکا، آلمان و اقتصادهای نوظهور چون هند، کره و چین نیز حکایت از آن دارند که بخش عمدهای از تولید ناخالص داخلی آنها ناشی از فعالیت شرکتهای کوچک و متوسط است.
وی ادامه داد: مسئله اساسی در برابر ویژگیهای منعطف و برجسته شرکتهای کوچک و متوسط در ایران، سهم این شرکتها از تأمین مالی در مسیر تولید است. با توجه به ریسک پذیری تشکیل سرمایه در این بنگاهها، جذب سرمایه با موانعی روبرو میشود. تعبیه راهکارهای تأمین منابع مالی از طریق بازار سرمایه پس از تعریف معین از این شرکت ها در کشورهای مختلف جهان، از اوایل دهه 90 میلادی آغاز شده است بهنحوی که هم اکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته و نوظهور، بازارهای منسجم و قانونمندی در قالب بازار سهام شرکتهای کوچک و متوسط استقرار یافته و رویههای متناظر با پذیرش و انجام معاملات سهام این بنگاهها مقرر شده است.
بازار هدف، شاکله ای با هدف حمایت و تأمین شرکت های کوچک
هامونی گفت: زیرساختهایی نیز در بازار سرمایه وجود دارند که امکان توجه خاص با ملاحظه ویژگی های شرکتهای کوچک و متوسط را فراهم میکنند. یکی از زیرساختهای نسبتا جدیدی که به این موضوع تخصیص یافته است بازار هدف است که شاکله آن با هدف حمایت و تأمین شرکتهای کوچک و متوسط صورت بندی شده است.
وی در پایان بیان داشت: در مجموع به نظر میرسد در مواجهه با این شرکت ها یک راه حل واحد نمیتوان برای همه آنها در نظر گرفت. SME ها تنوع بالاتری نسبت به شرکتهای بالغ دارند و این امر باید مورد مداقه جدی قرار گیرد.آموزش معمولا راهکاری بسیار قابل اعتماد در این موضع است. همچنین خدمات و مداخلات حرفه ای جدی تری در این شرکتها در مقایسه با شرکتهای بزرگتر مورد نیاز است. به این معنی که صرفا ارائه پیشنهاد تغییر ساختار و فرایندها و ارتقاء سطح استانداردهای حاکمیت شرکتی کافی نخواهد بود. تغییرات باید با جزئیات کافی برای ذینفعان و مدیران این شرکتها توضیح داده شوند و منافعی که از پیاده سازی این استانداردها عاید آنان خواهد شد باید برایشان شفاف شود. محققان و مشاوران باید تلاش جدیتری برای گسترش دامنه شمول حاکمیت شرکتی در بین شرکتهای کوچک و متوسط انجام دهند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *