انقلاب اسلامی با و قوعش برنامه جهانی سلطه را با اختلال جدی روبرو کرد
وی ادامه داد: انقلابی که با و قوعش، مسیر جهان را تغییر کرد و برنامه جهانی سلطه را با اختلال جدی روبرو کرد، انقلابی که منحصر به فرد است و با انقلابهای دیگر در عالم تفاوت دارد.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا افزود: انقلابی که بسیاری از تحلیل گران دنیا از تحلیلش درماندهاند و انقلابی که جهان اسلام را از خواب غفلت بیدار کرد، به آن هویت داد و آرمان فراموش شده احیاء تمدن اسلامی را در دنیای اسلام زنده کرد. حالا اینکه چقدر قدردان این نعمت الهی هستیم و شکر آن را به جا آورده ایم، سئوالی است که باید از خودمان بپرسیم.
حجت الاسلام غلامی با بیان اینکه در انقلاب پژوهی عقب هستیم، تصریح کرد: هنوز بخشهایی از این انقلاب ناشناخته است و پژوهشهای درخوری نیز درباره آنها انجام نشده است. هنوز صدها پرسش پاسخ داده نشده درباره انقلاب وجود دارد که پیش روی انقلاب پژوهان است. به ویژه طی سالهای اخیر، دستگاه دروغ سازی دشمن برای تحریف انقلاب به شدت فعال بوده و روی جوانان اثرات مخربی نیز گذاشته است.
وی تاکید کرد: انقلاب پژوهی جزء عرصههایی است که باید بر روی آن سرمایه گذاری ویژه کرد. هر قدر در انقلاب پژوهی کار شود باز هم کم است،باید در این عرصه نیروی متخصص تربیت در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا یک رشته قوی به نام انقلاب شناسی راه اندازی شود. همچنین باید بر اساس یک نظام موضوعات و مسائل، دهها پروژه کوتاه مدت و بلند مدت و به عبارتی، عظیم و ماندگار برای این حوزه داشته باشیم.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا معنقد است: تاکنون به انقلاب اسلامی به منزله یک پدیده زنده و پویا نگاه کردهایم، بلکه در نگاه ما نیز اساسا یکی از تفاوتهای انقلاب اسلامی با سایر انقلابها در همین زنده دیدن انقلاب است.
حجت الاسلام غلامی ادامه داد: ما نمی توانیم منکر بخش تاریخی انقلاب شویم طبیعی است که هر میزان از عمر انقلاب سپری میشود آن را می توان مورد مطالعه تاریخی قرار داد، حتی برای بررسی ریشههای انقلاب، معمولا قبل از مقطع مشروطه مطالعه تاریخی را آغاز میکنیم اما به هیچ وجه انقلاب را یک پدیده تمام شده و پیوسته به تاریخ قلمداد نمیکنیم.
وی افزود: بعضیها میگویند انقلاب اسلامی در بهمن 57 تمام شد و از بطنش یک نظام سیاسی متولد شد حتی پا را فراتر از این میگذارند و میگویند، انقلاب به تاریخ پیوست و اهداف و آرمانهایش نیز تاریخی شد، بنابراین امروز با یک نظام سیاسی روبرو هستیم که مجزا از انقلاب و انقلابی گری باید دیده شود البته ما با این حرف صد در صد مخالف هستیم لذا از نظر ما انقلاب اسلامی صرفا یک دگرگونی بنیادی نیست بلکه شامل تداوم حرکت در جهت تحقق اهداف و آرمان های انقلاب نیز میشود.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا ادامه داد: در این تداوم، اولا روح انقلاب و روحیه انقلابیگری در رگهای کشور جاری است و دوما انقلابهای کوچکی در ذیل انقلاب اسلامی شکل میگیرد که لازمه تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب است به عنوان مثال انقلاب در دانشگاهها، انقلاب در نظام اقتصادی، انقلاب در سبک زندگی و... البته باید توجه داشت که شاید لازم باشد در آینده به معنای دقیق کلمه دهها انقلاب در بخشهای مختلف کشور رخ دهد تا انقلاب زنده بماند.
حجت الاسلام غلامی با بیان اینکه ما در انقلاب پژوهی، با دو جنس پژوهش روبرو هستیم، گفت: پژوهشهای تاریخی و پژوهشهای روز از زاویه سیاسی، جامعه شناختی، مدیریتی و حتی اقتصادی از جنش پژوهش هایی است که در انقلاب پژوهی با آن مواجهه هستیم.
وی افزود: در پژوهشهای تاریخی، نیز میتوان در قامت یک روایت کننده تاریخی ظاهر شویم که دغدغه آن بررسی جزئیات تاریخی و پاسخ به سئوالات جزئی است و البته باید بر اساس مستندات معتبر انجام شود، همچنین میتوان در قامت یک فیلسوف تاریخ ظاهر شد که هدف آن تحلیل کلان تاریخ انقلاب و کشف اصول و قواعد حاکم بر آن است.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا یکی از بحثهایی مطرح و مهم در انقلاب پژوهی را آینده پژوهی عنوان کرد و گفت: آینده پژوهی نیز به دو شاخه تقسیم میشود: شاخه اول، تبیین آینده مطلوب و حداکثر، تبیین عوامل دست یابی به آن، و شاخه دوم، تبیین آینده محتمل با روش پوزیتیویستی است.
حجت الاسلام غلامی ادامه داد: در این نوع آینده نگری، پژوهشگر کاری به نقاط مطلوب یا ایده آل ندارد بلکه سعی میکند با بررسی شرایط روز، نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات شاهد این باشد که انقلاب در آینده، احتمالا با چه وضعی روبرو خواهد بود.
وی معتقد است: روشهای فعلی آینده پژوهی جوابگوی نیاز ما نیست و درباره انقلاب و پدیدههای مشابه پراشتباه عمل میکند چرا که انقلاب اسلامی با قواعد و محاسبات مادی متولد نشده تا بتوان با محاسبات مادی درباره آینده آن نظر داد.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا با بیان اینکه علوم انسانی سکولار چه در عرصه جامعه شناسی و چه در عرصه سیاسی یا مطالعات فرهنگی، قادر به درک و فهم عمیق و همه جانبه انقلاب نیست تاکید کرد: این موضوع تعلقی به زیست مؤمنانه و انقلابی ندارد، بنابراین در انقلاب پژوهی باید به فکر دست یابی به روشها و قواعدی بود که با زیست مؤمنانه و زیست انقلابی نسبتی داشته باشد و از عهده تحلیل لایههای عمیق انقلاب و رفتارهای انقلابی بر بیاید.
حجت الاسلام غلامی در بخش دیگری از سخنان خود، یکی از عرصههای مهم تحقیقی را بررسی کارنامه انقلاب دانست و گفت: در اینجا باید بین کارنامه انقلاب و نظام که مولود انقلاب است تفکیک قائل شویم. ما جهانی بودن انقلاب را هم با همین نگاه تبیین میکنیم یعنی میگوییم انقلاب اسلامی یک پدیده فرامرزی و جهانی است زیرا پیامهای آن اختصاص به ایران ندارد ولیکن نظام جمهوری اسلامی ایران که زاییده انقلاب است، با شرایط و اقتضائات ایران شکل گرفته است.
وی ادامه داد: بر این اساس، هرچند نظام جمهوری اسلامی با محوریت ولی فقیه یکی از مترقی ترین نظامات اسلامی است، میتوان تصور کرد از درون انقلاب اسلامی در سایر کشورها نظامات سیاسی متفاوتی متولد شود که با اقتضائات آن کشورها منطبق باشد. البته باید توجه داشت که پایههای نظامات برآمده از انقلاب یکی است ولیکن شکل و صورت آن قابل تغییر است.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا منبع دریافت معارف اصیل انقلاب را بیانات امام راحل و مقام معظم رهبری عنوان کرد و گفت: لازمه کشف سیرت و صورت انقلاب دست یابی به معارف ناب انقلاب است.
حجت الاسلام غلامی افزود: آزادی و حریت، استقلال و خوداتکایی، مردم سالاری دینی، اسلامی کردن سیستم اداره کشور، فقرزدایی و عدالت اجتماعی، دفاع از مظلومین و مقابله دائمی با نظام سلطه از عواملی است که روح انقلاب را میسازند و ضامن بقاء و تداوم آن هستند.البته باید به این نکته توجه داشت که اگر روح انقلاب نباشد، ظاهر و شکل انقلاب به چه دردی میخورد؟ بنابراین انقلاب زمانی زنده است که روح آن در میدان عمل زنده باشد.
وی تاکید کرد: در ارزیابی انقلاب، توجه به دو مطلب ضروری است، مطلب اول مربوط به ریزشها و رویشهاست. در واقع، خیلیها میزان ریزشها را شاخص سنجش حیات انقلابهای مردمی و فرهنگی تلقی میکنند. شاید درست هم باشد؛ یعنی اگر ریزشها بر رویشها غلبه ملموس داشته باشد، به سختی میتوان گفت انقلاب حیات دارد یا میتواند به حیات خود ادامه دهد.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا تصریح کرد: بحمدالله تاکنون رویشهای انقلاب به مراتب از ریزشهایش بیشتر بوده است. البته نمی توانیم وجود ریزشها را انکار کنیم بنابراین رویشها حتی در نسلهای تازه که تجربه زیادی از انقلاب و وقایع مهم دهه اول آن ندارند، چشم گیر است. ما در نسلهای تازه، با جوانهای کم سن و سالی روبرو میشویم که حاضر هستند جان خود را فدای انقلاب کنند و این موضوع کمی نیست.
حجت الاسلام غلامی دومین موضوع در ارزیابی انقلاب را اهمیت گفتمان واقع بینی در ارزیابی انقلاب دانست و گفت: گفتمان واقع بینی یعنی نقاط ضعف را در کنار نقاط قوت دیدن، یعنی پرهیز از سیاه نمایی یا سفیدنمایی مطلق؛ برخی چنان درباره مشکلات انقلاب یا نظام صحبت میکنند که انگار هیچ نقطه روشنی در انقلاب یا نظام نیست. این ظلم در حق انقلاب و نظام است. امروز حتی مجموعههای خودی نظیر رسانهها و در رأس همه صدا و سیما، چنان عمل میکنند که آدم فکر میکند انگار رسالتی به جز سیاه نمایی ندارند! خوب، از رسانههای بیگانه و ضد انقلاب جز این انتظار نمی رود اما سیاه نمایی توسط رسانه های خودی به بهانه جذاب و دیدنی کردن برنامه ها یا گرفتن ژست چندصدایی را چگونه باید توجیه کرد؟.
وی تصریح کرد: در انقلاب پژوهی برخی با همان رویکرد غلط تاریخ انگاری انقلاب، قصد دارند بین آرمانها و واقعیتها تفکیک قائل شوند این افراد میگویند انقلاب با آرمانهای خود به تاریخ پیوست و ما امروز باید بر اساس واقعیتها حرکت کنیم. آنها میگویند درست است که استقلال و خوداتکایی آرمان انقلاب بوده اما امروز باید ببینیم استقلال با واقعیتها نسبتی دارد یا خیر؟.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدرا افزود: این دیدگاه، هم از جهت منطقی غلط است چرا که واقعیتهای حاکم بر جوامع در خلأ متولد نمیشوند، در کشورهای دیگر و حتی لیبرال ترین کشورها نیز واقعیتها با آرمانها نسبت منطقی دارند و این دیدگاه، با حقیقت انقلاب و مسائل ایران انطباق ندارد. نمی توان انکار کرد که مردم در انقلاب اسلامی به طور آگاهانه دست روی آرمانهایی گذاشتند که همچنان مترقی، عقلانی و قابل وصول است. مردم ما، واقعیت و سعادت را در تحقق همین آرمانها جستجو میکنند و تعارضی بین این آرمانها و واقعیتها نمی بینند.
حجت الاسلام غلامی گفت: بحث دیگری که به موضوع ارزیابی انقلاب اسلامی مرتبط می شود بحث ذاتی و عرضی بودن معضلات و اشکالات منسوب به انقلاب و نظام برآمده از آن است.
وی معتقد است: هنر یک انقلاب پژوه این است که اشکالات ذاتی را از اشکالات عرضی تمییز بدهد. مثلا اگر اتفاقات تلخ میافتد مانند فلان اختلاس چند میلیاردی که حقیقتا موجب رنج نیروهای انقلاب شد؛ یا فلان رفتار غلط یک دولت یا دستگاه خاص و امثال این ها. حالا سئوال این است که باید این اتفاقات تلخ را ذاتی دانست یا عارضی؟ به نظر ما، ذات انقلاب از این نوع اشکالات مبراست. یک بار، یکی از دانشجویان در کلاس از من سئوال کرد که در دوران پهلوی نیز این مسائل بود پس چه فرقی بین جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی است؟ من در پاسخ گفتم ذات رژیم پهلوی فاسد و دزد بود؛ اساسا نطفه این رژیم را با خیانت و بی قانونی گذاشتند حالا چگونه می توان ذات پاک انقلاب را با آن رژیم منحوس مقایسه کرد؟ البته این را نیز هشدار بدهم که عوارض اگر مهار نشوند، تدریجا به ذات سرایت می کنند لذا باید با تمام توان جلوی این عارضه ها را گرفت.
انتهای پیام/