«علوم انسانی» بومی و ایرانی یا محدود و مهجور؟
خبرگزاری میزان- علوم انسانی با توجه به اهمیت و تاثیر گسترده بر زمینههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی نیازمند بومی سازی و البته نگاه جدی و مسئولانه در جهت کاربردی و نهادمند کردن آن در جامعه و همچنین محیطهای علمی آموزشی است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار اجتماعی میزان، یکی از مهمترین اولویتهای هر نظام سیاسی، تلاش در راستای دستیابی به توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. این مسئله در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است، به گونهای که در اسناد فرادستی و فرودستی کشورمان به این موضوع توجه ویژهای شده و برنامههای پنج ساله توسعه کشور، سند چشم انداز بیست ساله و نامگذاری دهه چهارم انقلاب به نام دهه عدالت و توسعه، نشان دهنده اهمیت این موضوع در میان سیاستگذاران نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.
دراین میان، علوم انسانی به عنوان زیربنا، بستر و زمینه سازِ توسعه ملی و بومی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است زیرا که مسئلهیابی، کشف و تبیین مسائل و استنباط راهبرد و تعیین مسیر استراتژی کلان هر نظام سیاسی، یکی از مهمترین وظیفههای علوم انسانی است
بنابراین مشخص است که پیش زمینه و لازمه هر توسعهای، تقویت و گسترش رشتههای علوم انسانی است. با این وجود، این مساله در ایران با چالشها و موانعی روبروست و علوم انسانی، نقش و جایگاه واقعی خود را در توسعه ملی کشور برعهده نگرفته است. شایان ذکر است که نگارنده قصد تخفیف سایر علوم را نداشته و بر کسی پوشیده نیست که علوم تجربی و ریاضی جایگاه رفیعی در تمدن بشری داشته و دارند؛ بلکه منظور این است که پیشرفت یک جامعه در ابعاد مختلف مرهون توجه هماهنگ به همه علوم است.
توجه به علوم انسانی لازمه توسعه
این مسئله اگرچه همواره در سیاستهای کلان و راهبردی مورد توجه و تاکید بوده است اما با این وجود، اهمیت، جایگاه و نقش علوم انسانی به عنوان زیرساخت و بستر توسعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در واقع، اگرچه علوم انسانی در ایران از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون پیشرفت قابل ملاحظهای داشته و وضعیت آن در دهه چهارم انقلاب با دهه اول آن قابل مقایسه نیست اما هنوز در ایران این علوم، جایگاه موثر خود در فرایند توسعه را بدست نیاورده است.
بررسی جایگاه علوم انسانی در نظام ارزشگذاری و سیستم آموزشی ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. آنان که در سیستم آموزشی ایران تحصیل کردهاند، سپس سیستم آموزش عالی یکی از کشورهای پیشرفته را نیز آزمودهاند، به خوبی درمییابند که از مهمترین وجوه تمایز بین دو سیستم، تفاوت جایگاه و ارزش علوم انسانی است.
علوم انسانی وارداتی و لزوم بازنگری جدی
علی رغم اهمیت و تأثیر گسترده علوم انسانی بر ساحتهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی، وضعیت گذشته و حال این علوم در ایران بسیار ناگوار است. این علوم از طریق ترجمه متون غربی و به شکل کاملا وارداتی وارد کشور شده است. و از آنجا که واردکنندگان آنها از علوم و اندیشههای اسلامی بیبهره یا کم بهره بودهاند آنچه را در متون غربی بوده کاملا پذیرفتهاند و به شکلهای مختلف وارد کشور کردهاند، بدیهی است که نتیجه این علوم، بیاعتقادی یا سستی در باورهای دینی میباشد چون اساساً بر مبانی مادی گرایی و تجربه گرایی استوار میباشند.
تاکید مقام معظم رهبری بر بومی سازی علوم انسانی
رهبر معظم انقلاب در موارد متعددی به این وضعیت ناگوار اشاره و میفرمایند: بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفههایی هستند که مبنایش مادیگری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربیها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بیاعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.» (دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهها، ۸/۶/۸۸)
برنامههای وزارت علوم برای «بومی سازی علم انسانی»؟
در همین راستا مجتنی شریعتی نیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم با اعلام این خبر که نزدیک به ۵۰ درصد از دانشجویان کشور در رشتههای مربوط به علوم انسانی مشغول به تحصیل هستند معتقد است: در رشتههایی که وزارت علوم مسئول بازنگری در آن رشتهها بوده است، بین ۲۰ تا ۹۰درصد محتوا و سرفصلها مورد بازنگری واقع شده است.
مسئلهای که وحید احمدی، معاون پژوهشی و فناوری وزیر علوم در گفتوگو با خبرنگاراجتماعی میزان ضمن تاکید بر اهمیت فراوان آن برای وزارت علوم معتقد است؛ معضل رشتههای علوم انسانی موضوعی نیست که به یک بار و در کوتاه مدت برطرف شود.
وی با بیان این مطلب که در مرحله نخست، سعی داریم مراکز رشد علوم انسانی را در کشور ایجاد کرده و توسعه دهیم، تصریح کرد: خوشبختانه تاکنون پنج مرکز رشد هنر و علوم انسانی در کشور ایجاد شده است که در حال توسعه این مراکز هستیم.
احمدی با اشاره به اینکه سعی داریم در سال جاری به پارکها، مراکز و پژوهشگاهها کمک کنیم، مطرح کرد: پژوهشگاه علوم انسانی حوزه و دانشگاه قم درخواست ایجاد مرکز رشد داشتهاند، براین اساس سعی داریم با هماهنگی لازم مرکز رشد مورد نظر را فعال کرده و آن را امسال به نتیجه برسانیم. علاوه فعال شدن این مرکز در سال جاری، راه اندازی۲ مرکز دیگر را نیز در دستور کار داریم.
عزم جدی برای بومی سازی علوم انسانی وجود ندارد
علی رقم تاکیدات مقام معظم رهبری و اظهارات مسئولان وزارت علوم، قدمهای مثبتی در زمینه بومی سازی علوم انسانی و اسلامی کردن دانشگاه از سوی دولتها برداشته نشده؛ موضوعی که قاسم جعفری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی به آن اذعان دارد.
جعفری در ادامه گفتوگو با خبرنگار اجتماعی میزان با انتقاد از تسلط تفکر غربی بر علوم انسانی در ایران میافزاید: در حال حاضر تحولی در علوم انسانی آنطور که باید اتفاق نمیافتد و در پارهای از موارد حتی این مهم روند معکوسی را طی میکند به صورتی که حتی نظریههایی که نفی اسلامی شدن را پیشنهاد میکند تقویت و پیگیری میشود. به صورتی که این نظریهها با چارچوبهای مفهومی خود این موضوع را تقویت میکنند که اصلا دلیلی برای اسلامی کردن دانشگاهها وجود ندارد.
عضو کمیسیون آموزش با گلایه از روند پیگیری اسلامی شدن دانشگاه در کشور تصریح کرد: برای پیاده سازی این پروژه مهم آموزشی نخست باید موضوع (اسلامی شدن دانشگاه) به طور واضح تعریف شود به طوری که مشخص شود منظور دقیق از اسلامی شدن دانشگاه چیست. زیرا برخی در کشور با تقلیل مفهومی «اسلامی شدن» و برابر دانستن آن با موارد سطحی و روبنایی به مانند حجاب و تفکیک جنسیتی هدفِ آموزشی و زیر بنایی آنرا نادیده میگیرند. متأسفانه همواره این تصور حاکم بوده که اسلامی کردن دانشگاهها تنها و در اصلیترین وجه، متوجه رعایت ظواهر شرعی در پوشش و ارتباطات دانشجویان دختر و پسر است. این در حالی است که چنین تصور نازل و حداقل گرا در مورد اسلامی کردن دانشگاهها نیز همواره دست و پا شکسته و بدون وجود وحدت رویه علمی با سلیقههای مختلف در دانشگاهها اجرا شده است.
علوم انسانی در مدارس؛ محدود! یا هدفمند؟
اسلامی شدن و تحول درعلوم انسانی در سطوح دانشگاه در حالی مطرح است که چندی پیش مدیر کل آموزش و پرورش استان تهران از محدود سازی پذیرش دانش آموزان در شاخه علوم انسانی در غالب ساماندهی متقاضیان این رشته تحصیلی در مدارس فرهنگ خبر داده بود! خبری که در بدو امرذهن نگارنده و به طور قطع مخاطبان بسیاری را به خود معطوف داشت زیرا در صورت محدود سازی علوم انسانی این خطر وجود دارد تا ضمن دامن زدن به مهجوریت فراینده آن و مطلوبیت نسبی کنونیاش نیز در جامعه از بین رفته و با توجه به بیرغبتی دانش آموزان برای تحصیل در این شاخه تحصیلی، بنیانهای علوم انسانی در جامعه سست و سستر شود.
هر چند خبر فوق توسط وزارت آموزش و پرورش تکذیب شد؛ اما نفس اطلاع رسانی در این زمینه خود خبر از واقعیتی تلخ در جامعه دارد واقعیتی که گواه حرکت نزولی علوم انسانی در ساختار پایهای آن در نظام آموزش و پرورش است و خود آموزش و پرورش نیز با توجه به واقعیتهای موجود علوم انسانی در کشور احتمالا برنامههایی به منظور محدود سازی این شاخه تحصیلی با توجه به افول چشمگیر آن در جامه به دلیل عدم کارایی مناسب در آینده شغلی دانش آموزان دارد. هر چند نحوه انتخاب رشته تحصیلی در دبیرستان و دانشگاه، در القای این باور غلط موثر بوده و هست که داوطلبان با شرایط تحصیلی فروتر و یا به عبارتی دارای بهرههوشی کمتر، وارد رشتههای علوم انسانی میشوند و در این میان، علاقهمندان واقعی این رشته در خانواده، مدرسه و جامعه، با موانع جدی روبهرو میشوند که سعی در متقاعد کردن آنان برای پیوستن به رشتههای غیر علوم انسانی دارند.
گویی در خانواده ایرانی امر عجیب و غیر قابل قبولی است که فرزند مستعد خود را به تحصیل در یکی از رشتههای علوم انسانی ترغیب کنند. البته این گرایش فکری بیدلیل هم نیست. در مدارس به جای انتخاب رشته بر مبنای علاقهمندی و مشاوره، دانشآموزان در صورتی که نتوانند نمره مناسبی جهت ورود به رشتههای علوم تجربی و ریاضیفیزیک کسب کنند، وارد رشته علوم انسانی میشوند.
در واقع بنا به دلایل فرهنگی و اقتصادی، خانوادهها مانع ورود استعدادهای درخشان به این حوزه میشوند و در نتیجه نمیتوان انتطار خلاقیت، نوآوری و نظریهپردازی در علوم انسانی را داشت.
با توجه به انچه که گفته شد سیاست گذاران آموزش و پرورش نیز با مشاهده این روند و البته با توجه به پیش بینیهای سند تحول اموزش و پرورش اقدام به گزینش و ترغیب دانش اموزان مستعد به تحصیل در رشته علوم انسانی خواهند کرد مسئلهای که علی زرافشان معاون متوسطه آموزش و پرورش در گفتوگویی با خبرنگار اجتماعی میزان، آنرا از برنامههای مهم قانون برنامه پنجم توسعه در بخش آموزش معرفی و میگوید: بر اساس هدف عملیاتی شماره ۱۵سند تحول که به علوم اسانی در این سند اشاره شده است، ذیل ۶ راهکار سعی داریم توسعه شاخههای آموزش علوم انسانی را در مدارس دنبال کنیم.
وی در همین زمینه میافزاید: در قانون برنامه پنجم توسعه دربند ۴ ماده ۱۹ تاکید شده است که باید وزارت آموزش و پرورش شرایط را برای جذب دانشآموزان مستعد و توسعه رشته علوم انسانی مهیا کند.
زرافشان با اشاره به جایگاه رشته علوم انسانی در سند تحول گفت: در سند تحول، تنها رشتهای که از آن به صراحت نام برده شده، رشته علوم انسانی است. در این سند ۲۲ هدف عملیاتی تدوین شده که در هدف شماره ۱۵، بر اصلاح محتوا و ارتقای جایگاه رشته علوم انسانی در آموزش و پرورش تاکید شده است.
جشنواره ملی صدرا و توسعه ملی علوم انسانی
معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه از شروع برنامه پنجم در توافقنامهای که با همه استانها داریم، سالانه یک هدف کمی و کیفی را برای توسعه رشته علوم انسانی تعیین میکنیم، تصریح کرد: برگزاری امسال جشنواره ملاصدرا به صورت ملی، یکی از اقداماتی است که برای توسعه کیفی رشته علوم انسانی انجام شد.
زرافشان مطرح کرد: در قانون تحول بنیادین از ۶ راهکاری که مطرح شده، راهکار ششم بر اساس تقویت مدارس خاص علوم انسانی است، که مدرسه خاص علوم انسانی فرهنگ و معارف نام دارد.
آنچه در حال حاضر هویداست فقدان سازوکارهای تقویت بنیه علوم انسانی در آموزش و پرورش و آموزش عالی است؛ عارضهای که سبب شده هیچ مکانیسیم متقنی برای ارتباط فعال این شاخه علمی با مشکلات اجتماعی وجود نداشته باشد و یگانه کاربرد آن در جامعه تدریس و باز تولیدش توسط قشر فارغ التحصیل آن باشد است. در حالی که از سوی دیگر معضلاتی چون اعتیاد جوانان، قانون گریزی، رفتارهای پرخاشگرانه، تنزل سطح فرهنگ عمومی و دهها مشکل دیگر بدون درمان رها شدهاند و هیج سازمان مسئولی متولی ارجاع این مسائل به دانشگاهها و اخذ سازوکارهای مناسب و کارشناسی شده نمیشود. به همین دلیل استادان و محققان در رشتههای مختلف علوم انسانی، مسیر تجربه ایدهها و نتایج پژوهشی را بسته میبینند و از بومیسازی افکار و نطریات علمی باز میمانند.
بنابراین، به طور حتم کاربردی کردن علوم انسانی متناسب با نیازهای جامعه از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا که اگر علمی جدای از مسائل و مشکلات جامعه باشد، جایگاه خود را پیدا نخواهد کرد بدین منظور از یکسو باید در این علوم بجای توسعه کمی به دنبال توسعه کیفی و متناسب با نیازها و مشکلات جامعه بود و از سوی دیگر در سیاستگذاریها و تصمیمسازیها به اندیشمندان و پژوهشگران علوم انسانی توجه بیشتری نمود. آنچه از مجموعهٔ مسایل فوق بر میآید لزوم توجه به توسعه و اعتباربخشی به علوم انسانی است که عزمی جهادگونه در این راستا را طلب میکند.
گزارش-سارا حبیبالهی
دراین میان، علوم انسانی به عنوان زیربنا، بستر و زمینه سازِ توسعه ملی و بومی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است زیرا که مسئلهیابی، کشف و تبیین مسائل و استنباط راهبرد و تعیین مسیر استراتژی کلان هر نظام سیاسی، یکی از مهمترین وظیفههای علوم انسانی است
بنابراین مشخص است که پیش زمینه و لازمه هر توسعهای، تقویت و گسترش رشتههای علوم انسانی است. با این وجود، این مساله در ایران با چالشها و موانعی روبروست و علوم انسانی، نقش و جایگاه واقعی خود را در توسعه ملی کشور برعهده نگرفته است. شایان ذکر است که نگارنده قصد تخفیف سایر علوم را نداشته و بر کسی پوشیده نیست که علوم تجربی و ریاضی جایگاه رفیعی در تمدن بشری داشته و دارند؛ بلکه منظور این است که پیشرفت یک جامعه در ابعاد مختلف مرهون توجه هماهنگ به همه علوم است.
توجه به علوم انسانی لازمه توسعه
این مسئله اگرچه همواره در سیاستهای کلان و راهبردی مورد توجه و تاکید بوده است اما با این وجود، اهمیت، جایگاه و نقش علوم انسانی به عنوان زیرساخت و بستر توسعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در واقع، اگرچه علوم انسانی در ایران از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون پیشرفت قابل ملاحظهای داشته و وضعیت آن در دهه چهارم انقلاب با دهه اول آن قابل مقایسه نیست اما هنوز در ایران این علوم، جایگاه موثر خود در فرایند توسعه را بدست نیاورده است.
بررسی جایگاه علوم انسانی در نظام ارزشگذاری و سیستم آموزشی ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. آنان که در سیستم آموزشی ایران تحصیل کردهاند، سپس سیستم آموزش عالی یکی از کشورهای پیشرفته را نیز آزمودهاند، به خوبی درمییابند که از مهمترین وجوه تمایز بین دو سیستم، تفاوت جایگاه و ارزش علوم انسانی است.
علوم انسانی وارداتی و لزوم بازنگری جدی
علی رغم اهمیت و تأثیر گسترده علوم انسانی بر ساحتهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی، وضعیت گذشته و حال این علوم در ایران بسیار ناگوار است. این علوم از طریق ترجمه متون غربی و به شکل کاملا وارداتی وارد کشور شده است. و از آنجا که واردکنندگان آنها از علوم و اندیشههای اسلامی بیبهره یا کم بهره بودهاند آنچه را در متون غربی بوده کاملا پذیرفتهاند و به شکلهای مختلف وارد کشور کردهاند، بدیهی است که نتیجه این علوم، بیاعتقادی یا سستی در باورهای دینی میباشد چون اساساً بر مبانی مادی گرایی و تجربه گرایی استوار میباشند.
تاکید مقام معظم رهبری بر بومی سازی علوم انسانی
رهبر معظم انقلاب در موارد متعددی به این وضعیت ناگوار اشاره و میفرمایند: بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفههایی هستند که مبنایش مادیگری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربیها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بیاعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.» (دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهها، ۸/۶/۸۸)
برنامههای وزارت علوم برای «بومی سازی علم انسانی»؟
در همین راستا مجتنی شریعتی نیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم با اعلام این خبر که نزدیک به ۵۰ درصد از دانشجویان کشور در رشتههای مربوط به علوم انسانی مشغول به تحصیل هستند معتقد است: در رشتههایی که وزارت علوم مسئول بازنگری در آن رشتهها بوده است، بین ۲۰ تا ۹۰درصد محتوا و سرفصلها مورد بازنگری واقع شده است.
مسئلهای که وحید احمدی، معاون پژوهشی و فناوری وزیر علوم در گفتوگو با خبرنگاراجتماعی میزان ضمن تاکید بر اهمیت فراوان آن برای وزارت علوم معتقد است؛ معضل رشتههای علوم انسانی موضوعی نیست که به یک بار و در کوتاه مدت برطرف شود.
وی با بیان این مطلب که در مرحله نخست، سعی داریم مراکز رشد علوم انسانی را در کشور ایجاد کرده و توسعه دهیم، تصریح کرد: خوشبختانه تاکنون پنج مرکز رشد هنر و علوم انسانی در کشور ایجاد شده است که در حال توسعه این مراکز هستیم.
احمدی با اشاره به اینکه سعی داریم در سال جاری به پارکها، مراکز و پژوهشگاهها کمک کنیم، مطرح کرد: پژوهشگاه علوم انسانی حوزه و دانشگاه قم درخواست ایجاد مرکز رشد داشتهاند، براین اساس سعی داریم با هماهنگی لازم مرکز رشد مورد نظر را فعال کرده و آن را امسال به نتیجه برسانیم. علاوه فعال شدن این مرکز در سال جاری، راه اندازی۲ مرکز دیگر را نیز در دستور کار داریم.
عزم جدی برای بومی سازی علوم انسانی وجود ندارد
علی رقم تاکیدات مقام معظم رهبری و اظهارات مسئولان وزارت علوم، قدمهای مثبتی در زمینه بومی سازی علوم انسانی و اسلامی کردن دانشگاه از سوی دولتها برداشته نشده؛ موضوعی که قاسم جعفری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی به آن اذعان دارد.
جعفری در ادامه گفتوگو با خبرنگار اجتماعی میزان با انتقاد از تسلط تفکر غربی بر علوم انسانی در ایران میافزاید: در حال حاضر تحولی در علوم انسانی آنطور که باید اتفاق نمیافتد و در پارهای از موارد حتی این مهم روند معکوسی را طی میکند به صورتی که حتی نظریههایی که نفی اسلامی شدن را پیشنهاد میکند تقویت و پیگیری میشود. به صورتی که این نظریهها با چارچوبهای مفهومی خود این موضوع را تقویت میکنند که اصلا دلیلی برای اسلامی کردن دانشگاهها وجود ندارد.
عضو کمیسیون آموزش با گلایه از روند پیگیری اسلامی شدن دانشگاه در کشور تصریح کرد: برای پیاده سازی این پروژه مهم آموزشی نخست باید موضوع (اسلامی شدن دانشگاه) به طور واضح تعریف شود به طوری که مشخص شود منظور دقیق از اسلامی شدن دانشگاه چیست. زیرا برخی در کشور با تقلیل مفهومی «اسلامی شدن» و برابر دانستن آن با موارد سطحی و روبنایی به مانند حجاب و تفکیک جنسیتی هدفِ آموزشی و زیر بنایی آنرا نادیده میگیرند. متأسفانه همواره این تصور حاکم بوده که اسلامی کردن دانشگاهها تنها و در اصلیترین وجه، متوجه رعایت ظواهر شرعی در پوشش و ارتباطات دانشجویان دختر و پسر است. این در حالی است که چنین تصور نازل و حداقل گرا در مورد اسلامی کردن دانشگاهها نیز همواره دست و پا شکسته و بدون وجود وحدت رویه علمی با سلیقههای مختلف در دانشگاهها اجرا شده است.
علوم انسانی در مدارس؛ محدود! یا هدفمند؟
اسلامی شدن و تحول درعلوم انسانی در سطوح دانشگاه در حالی مطرح است که چندی پیش مدیر کل آموزش و پرورش استان تهران از محدود سازی پذیرش دانش آموزان در شاخه علوم انسانی در غالب ساماندهی متقاضیان این رشته تحصیلی در مدارس فرهنگ خبر داده بود! خبری که در بدو امرذهن نگارنده و به طور قطع مخاطبان بسیاری را به خود معطوف داشت زیرا در صورت محدود سازی علوم انسانی این خطر وجود دارد تا ضمن دامن زدن به مهجوریت فراینده آن و مطلوبیت نسبی کنونیاش نیز در جامعه از بین رفته و با توجه به بیرغبتی دانش آموزان برای تحصیل در این شاخه تحصیلی، بنیانهای علوم انسانی در جامعه سست و سستر شود.
هر چند خبر فوق توسط وزارت آموزش و پرورش تکذیب شد؛ اما نفس اطلاع رسانی در این زمینه خود خبر از واقعیتی تلخ در جامعه دارد واقعیتی که گواه حرکت نزولی علوم انسانی در ساختار پایهای آن در نظام آموزش و پرورش است و خود آموزش و پرورش نیز با توجه به واقعیتهای موجود علوم انسانی در کشور احتمالا برنامههایی به منظور محدود سازی این شاخه تحصیلی با توجه به افول چشمگیر آن در جامه به دلیل عدم کارایی مناسب در آینده شغلی دانش آموزان دارد. هر چند نحوه انتخاب رشته تحصیلی در دبیرستان و دانشگاه، در القای این باور غلط موثر بوده و هست که داوطلبان با شرایط تحصیلی فروتر و یا به عبارتی دارای بهرههوشی کمتر، وارد رشتههای علوم انسانی میشوند و در این میان، علاقهمندان واقعی این رشته در خانواده، مدرسه و جامعه، با موانع جدی روبهرو میشوند که سعی در متقاعد کردن آنان برای پیوستن به رشتههای غیر علوم انسانی دارند.
گویی در خانواده ایرانی امر عجیب و غیر قابل قبولی است که فرزند مستعد خود را به تحصیل در یکی از رشتههای علوم انسانی ترغیب کنند. البته این گرایش فکری بیدلیل هم نیست. در مدارس به جای انتخاب رشته بر مبنای علاقهمندی و مشاوره، دانشآموزان در صورتی که نتوانند نمره مناسبی جهت ورود به رشتههای علوم تجربی و ریاضیفیزیک کسب کنند، وارد رشته علوم انسانی میشوند.
در واقع بنا به دلایل فرهنگی و اقتصادی، خانوادهها مانع ورود استعدادهای درخشان به این حوزه میشوند و در نتیجه نمیتوان انتطار خلاقیت، نوآوری و نظریهپردازی در علوم انسانی را داشت.
با توجه به انچه که گفته شد سیاست گذاران آموزش و پرورش نیز با مشاهده این روند و البته با توجه به پیش بینیهای سند تحول اموزش و پرورش اقدام به گزینش و ترغیب دانش اموزان مستعد به تحصیل در رشته علوم انسانی خواهند کرد مسئلهای که علی زرافشان معاون متوسطه آموزش و پرورش در گفتوگویی با خبرنگار اجتماعی میزان، آنرا از برنامههای مهم قانون برنامه پنجم توسعه در بخش آموزش معرفی و میگوید: بر اساس هدف عملیاتی شماره ۱۵سند تحول که به علوم اسانی در این سند اشاره شده است، ذیل ۶ راهکار سعی داریم توسعه شاخههای آموزش علوم انسانی را در مدارس دنبال کنیم.
وی در همین زمینه میافزاید: در قانون برنامه پنجم توسعه دربند ۴ ماده ۱۹ تاکید شده است که باید وزارت آموزش و پرورش شرایط را برای جذب دانشآموزان مستعد و توسعه رشته علوم انسانی مهیا کند.
زرافشان با اشاره به جایگاه رشته علوم انسانی در سند تحول گفت: در سند تحول، تنها رشتهای که از آن به صراحت نام برده شده، رشته علوم انسانی است. در این سند ۲۲ هدف عملیاتی تدوین شده که در هدف شماره ۱۵، بر اصلاح محتوا و ارتقای جایگاه رشته علوم انسانی در آموزش و پرورش تاکید شده است.
جشنواره ملی صدرا و توسعه ملی علوم انسانی
معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه از شروع برنامه پنجم در توافقنامهای که با همه استانها داریم، سالانه یک هدف کمی و کیفی را برای توسعه رشته علوم انسانی تعیین میکنیم، تصریح کرد: برگزاری امسال جشنواره ملاصدرا به صورت ملی، یکی از اقداماتی است که برای توسعه کیفی رشته علوم انسانی انجام شد.
زرافشان مطرح کرد: در قانون تحول بنیادین از ۶ راهکاری که مطرح شده، راهکار ششم بر اساس تقویت مدارس خاص علوم انسانی است، که مدرسه خاص علوم انسانی فرهنگ و معارف نام دارد.
آنچه در حال حاضر هویداست فقدان سازوکارهای تقویت بنیه علوم انسانی در آموزش و پرورش و آموزش عالی است؛ عارضهای که سبب شده هیچ مکانیسیم متقنی برای ارتباط فعال این شاخه علمی با مشکلات اجتماعی وجود نداشته باشد و یگانه کاربرد آن در جامعه تدریس و باز تولیدش توسط قشر فارغ التحصیل آن باشد است. در حالی که از سوی دیگر معضلاتی چون اعتیاد جوانان، قانون گریزی، رفتارهای پرخاشگرانه، تنزل سطح فرهنگ عمومی و دهها مشکل دیگر بدون درمان رها شدهاند و هیج سازمان مسئولی متولی ارجاع این مسائل به دانشگاهها و اخذ سازوکارهای مناسب و کارشناسی شده نمیشود. به همین دلیل استادان و محققان در رشتههای مختلف علوم انسانی، مسیر تجربه ایدهها و نتایج پژوهشی را بسته میبینند و از بومیسازی افکار و نطریات علمی باز میمانند.
بنابراین، به طور حتم کاربردی کردن علوم انسانی متناسب با نیازهای جامعه از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا که اگر علمی جدای از مسائل و مشکلات جامعه باشد، جایگاه خود را پیدا نخواهد کرد بدین منظور از یکسو باید در این علوم بجای توسعه کمی به دنبال توسعه کیفی و متناسب با نیازها و مشکلات جامعه بود و از سوی دیگر در سیاستگذاریها و تصمیمسازیها به اندیشمندان و پژوهشگران علوم انسانی توجه بیشتری نمود. آنچه از مجموعهٔ مسایل فوق بر میآید لزوم توجه به توسعه و اعتباربخشی به علوم انسانی است که عزمی جهادگونه در این راستا را طلب میکند.
گزارش-سارا حبیبالهی
نظرات بینندگان
علوم انسانی در وهله نخست باید با موازین اسلامی و البته ایرانی همسان و علوم غربی که با هستی شناسی اسلامی مغایره از اون پالایش بشه و بعد در خدمت ارتقای فرهنگ عمومی قرار بگیره.
مطلب خوب و مفیدی بود به دور از کلیشه های رایج و توام با صراحت لهجه/ اما مسئله مهم پرداخت به کارکردهای علوم انسانی در ارتقای فرهنگ عمومی بود که به نظر می رسید مغفول واقع شده بود!
علوم انسانی در ایران جایگاه خودش رو از دست داده
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *