روابط ایران و عربستان با میانجی بهبود می یابد؟
خبرگزاری میزان - واژه میانجی و میانجیگر به گوشتان خورده است. هنگامی که این واژه به میان می آید و خود را در رسانه ها سر زبان می اندازد، احتمال این که میان داری دو طرف متخاصم را بکند زیاد است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، در تاریخ سیاسی دنیا بحران های بزرگی با میانجیگری برخی کشورهای بی طرف حل و فصل شده است. گاهی در این میان یک طرف مذاکره بیشتر از طرف دیگر سود برده و گاهی هم عادلانه پایان یافته و ختم به خیر شده است.
در این میان اما، میانجیگر علیرغم تلاش های زیادی که برای به ثمر رسیدن انجام می دهد و همین اتفاق هم می افتد، یک طرف اختلاف، زیر توافق می زند یا به قولی دبه در می آورد و تعهدات خود را زیر پا می گذارد.
البته به ثمر رسیدن میانجیگری بستگی به نوع، جنس و اندازه اختلافاتی دارد که میان دو طرف ایجاد شده، اختلافات هر چه سنگین تر کار برای میانجی و دو طرف ماجرا هم دشوارتر می شود.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری انقلابی، تأثیر گذار، نقش آفرین و مهم در منطقه با دشمنان و مخالفینی روبرو است. این مخالفت ها از سوی برخی کشورهای منطقه به واسطه کشورهای فرامنطقه انجام می شود.
ادامه این روند باعث می شود تا روابط میان دو کشور دچار برخی چالش ها و تنش های سیاسی شود. اگر این تنش ها میان دو طرف حل نشود به بحران روابط تبدیل شده و عمیق شدن آن از حل و فصل اختلافات جلوگیری می کند.
در برخی مواقع به میانجی نیاز است در برخی هم نیاز نیست، چون ماندن وضعیت به همین شکل موجود بهتر از میانجیگری برای حل اختلافات میان دو طرف است.
بیانیه الجزایر و توافقی که میان ایران و آمریکا انجام شد یکی از مهمترین مسائلی است که در ابتدای انقلاب اسلامی و با میانجیگری الجزایر میان ایران و آمریکا بر سر موضوع سفارت آمریکا به امضا رسید.
بیانیه الجزایر 19 ژانویه ۱۹۸۱ به امضا رسید و به موضوع تسخیر لانه جاسوسی سفارت آمریکا در تهران پایان داد.
به موجب این بیانیه بسیاری از محدودیتهای ایجاد شده از سوی آمریکا منتفی شد. برخی از مفاد این بیانیه که البته تنها از سوی جمهوری اسلامی ایران اجرا شد و آمریکا هیچگاه به تعهدات خود عمل نکرد، اینگونه است؛
- ایران گروگانهای آمریکایی را آزاد کند.
- آمریکا در امور داخلی ایران (چه از لحاظ سیاسی و چه نظامی) مداخله ننماید.
- آمریکا مجازاتهای تجاری و اقتصادی را لغو و داراییهای مسدود شدهٔ ایران را آزاد کند.
- هر دو کشور متعهد شوند که تا زمان انعقاد کامل بیانیهها از رسیدگی به دعاوی اتباع و دولتها علیه یکدیگر، خودداری کنند و آنها را به داوری مرضیالطرفین (اختصاصاً دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا) ارجاع دهند.
- آمریکا میبایست اطمینان دهد که هر گونه تصمیمات دادگاه ایالتی در رابطه با انتقال هر گونه دارایی حکومت پیشین، مستقل از اصل مصونیت پادشاه اجرا خواهد کرد.
میانجیگران همواره نیت خیر دارند و سعی می کنند تا با میانجیگری خود اختلافات را حل کنند البته در این میان کمترین سودی که برای کشور و شخص میانجی می رسد، وجهه سیاسی و بین المللی است که در صورت رسیدن به توافق و حل اختلافات این سود سیاسی بیشتر هم خواهد شد.
کشورهایی هستند که دست به این کار می زنند و هر گاه می بینند که دو کشور در منطقه دچار مشکل و اختلافی شده اند آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام می کنند تا بتوانند اختلافات دو طرف را حل کنند.
البته پذیرفتن این میانجیگری بستگی به اندازه اختلافاتی دارد که میان دو طرف بروز کرده و اگر شدت آن زیاد باشد، حتی میانجی هم نمی تواند کاری از پیش ببرد چون در این میان یک طرف ماجرا که اشتباهاتش سنگین و غیر قابل چشم پوشی هم هست، تن به حقیقت و واقعیت نمی دهد تا نتیجه مثبت به دست آید، چون قطعاً خود را شکست خورده مذاکرات برای حل اختلاف می داند.
الجزایر یکی از کشورهایی است که توانسته نقش میانجی را به خوبی در عالم سیاست بازی کند. گرچه این کشور در سال 1981 میلادی یک تجربه از میانجیگری میان ایران و آمریکا در کارنامه خود دارد که البته در مراحل اولیه و اجرای تعهدات ایران به خوبی پیش رفت، اما طرف مقابل که آمریکا بود، تعهدات خود را اجرا نکرد در حالی که بیانیه الجزایر از لحاظ حقوق بین الملل برای آمریکا هم لازم الاجرا بود.
دولت الجزایر اکنون هم آمادگی خود را برای میانجیگری میان ایران و عربستان اعلام کرده است. دو کشور مدت هاست که بر سر موضوعات و بحران های منطقه غرب آسیا اختلاف دارند.
بررسی کوتاه از رفتارهای آل سعود و مواضعی که سران این رژیم علیه جمهوری اسلامی ایران انجام داده اند عمق کینه و دشمنی حاکمیت عربستان علیه ایران را نشان می دهد.
نیازی به بازنگری به زمان دور رفتارهای عربستان علیه ایران نیست و در همین مدت زمان 4 سال گذشته و چند ماه پیش کفایت می کند که ثابت کند، ایران علیه آل سعود اقدام کرده یا آنها علیه ایران دست به کار شده اند؟
یکی از کارهایی که آل سعود در راستای تبعیت از دستورات آمریکا در منطقه انجام می دهد، به بحران ساخته و پرداخته آمریکا و سران کشورهای مرتجع عربی منطقه، به دخالت در امور سوریه برای سرنگون کردن دولت قانونی بشار اسد کشید.
اکنون 5 سال است که این کشور دچار بحرانی شده که از سوی آل سعود، ترکیه با رهبری آمریکا اجرا می شود. صدها هزار نفر از مردم این کشور کشته و زخمی و صدها هزار نقر هم آواره شده اند.
آوارگانی که اکنون به واسطه همین جنگی که از سوی ترکیه حمایت می شود، وضعیت بسیار نامناسبی در ترکیه و دیگر کشورهای اروپایی دارند.آنها حتی حاضر نیستند این آوارگان را بپذیرند و اگر هم پذیرفته اند، شرایط وخیم آنها نشاندهنده میهمان نوازی ترکیه و اروپا است.
حمایت های گسترده حاکمان عربستان از تروریست های تکفیری در سوریه و عراق یکی از عوامل مهم تشدید بحران های غرب آسیا است. این رژیم که در عربستان هیچ نشانه ای از دموکراسی و نقش آفرینی مردم در امور این کشور دیده نمی شود، خواهان کناره گیری اسد از ریاست جمهوری سوریه است.
این رژیم در ساختن بحرانی دیگر نقش اصلی را در منطقه بازی می کند و با حمله و تجاوز نظامی به یمن تلاش دارد تا انقلاب مردم این کشور را سرکوب گند چرا که دولت دست نشانده سعودی ها سرنگون شده و به همین خاطر 9 ماه است که حملات هوایی این رژیم به مردم بی گناه یمن ادامه دارد و تاکنون ده ها هزار نفر از مردم یمن کشته و ده ها هزار نفر هم زخمی شده اند.
آل سعود حتی هنگامی که آتش بس اعلام می کند و توافق می شود به مدت یک هفته میان دو طرف درگیر در یمن آتش بس برقرار کنند، خود ناقض این آتش بس می شود و آن را زیر پا می گذارد.
چگونه می توان به چنین رژیمی اعتماد کرد و برای حل اختلافات با او به مذاکره پرداخت؟ آیا می توان امیدی به حل این اختلافات داشت؟ عمق اختلافات ایران و عربستان زیاد است. عربستان تیشه به ریشه جهان اسلام می زند، جمهوری اسلامی ایران در راستای ائتلای مسلمانان و جهان اسلام گام برمی دارد. حمایت ایران از مردم مظلوم یمن است که اکنون به دست ارتش سعودی به شهادت می رسند. مردم یمن باید اینده خود را تعیین کنند نه دیگران.
حتی سازمان ملل در بیانیه ای اعلام کرد که هدف ائتلاف تشکیل شده از سوی عربستان سعودی مبارزه با تروریسم نبوده و بیشتر برای ضربه زدن به حوثی های یمن است.
کمیساری عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در بیانیه خود خطاب به شورای امنیت اعلام کرد ائتلاف ضدتروریسم تشکیل شده توسط عربستان به هیچ وجه هدف مبارزه با تروریسم را دنبال نمی کند.
این نهاد در نامه خود به اعضای شورای امنیت اعلام کرد در حقیقت عربستان با تشکیل این ائتلاف درصدد ضربه زدن بیشتر به مخالفان خود در یمن است و به جای تروریستها درصدد توجیه قانونی حملات هوایی خود علیه غیرنظامیان شهرهای یمن است.
بحرین، جزیره ای در خلیج فارس که مردمش نسبت به حاکمیت آن اعتراض دارند و اکنون 3 سال است که انقلاب آنها ادامه دارد، با سرکوب آل سعود و آل خلیفه مواجه است. ارتش رژیم سعودی در بحرین حضور دارد و در کشتار و سرکوب مردم بحرین مشارکت می کند.
مردم سوریه، یمن، بحرین و عراق سال هاست مقاومت می کنند و پای دولت و اعتقادات خود ایستاده اند.جمهوری اسلامی ایران هم از مردم این کشورها دفاع می کند و هر گاه مردم کشورهای بحران زده در یک فرایند دموکراسی و مردم سالاری آینده سیاسی خود را انتخاب کنند جمهوری اسلامی ایران هم از آن حمایت خواهد کرد. اما دیگران با استفاده از زور و حمایت از تروریست ها قصد دارند دولت های دست نشانده خود را در سوریه، یمن عراق و بحرین حاکم سازند.
اوضاع بحران های منطقه به گونه ای پیش می رود که شاید نتوان روزنه ای برای عادی سازی روابط ایران و عربستان در آن دید. به نظر نمی رسد و غیر ممکن می نماید که عربستان دست از سیاست های بحران آفرین خود در منطقه بردارد.
رژیم آل سعود در صدد است تا بحران ها وخیم تر و گسترده تر شود. حتی امکان دارد نیروهای نظامی آل سعود به بهانه مبارزه با تروریسم وارد خاک عراق شوند، همان کاری که ترکیه انجام داد و وارد خاک عراق شد.
حامیان تروریسم امروز خود را پیشتازان مبارزه با آنها معرفی می کنند در حالی که کافی است، دولت هایی همچون ترکیه و عربستان دست از حمایت خود از تروریست ها بردارند، آنگاه روند نابودی آنها بسیار سرعت می گیرد.
ماجرای فاجعه منا و مکه و کشته شدن صدها زائر ایرانی و غیر ایرانی در موسم حج همراه با رفتارهای خصمانه و ناپسند مسئولین این کشور نسبت به زائران کشورمان و حتی پیکر کشته شدگان حج یکی دیگر از رفتارهای دشمنانه این رژیم با ایران است.
آیا امید به تغییر رفتار سران آل سعود برای جبران اشتباهات خود دیده می شود؟ آیا آنها اعتقاد دارند که رفتارشان اشتباه است و همین رفتارها باعث بروز بحران های خطرساز و خطر آفرین شده است؟
آنها نه تنها کارهای خود را اشتباه نمی پندارند، بلکه ادعا می کنند که ایران در امور دیگر کشورها دخالت می کند حتی برای اثبات ادعای خود سناریو سازی هم می کنند و با صحنه سازی چند قایق حامل سلاح و مهمات را هم در آبهای خلیج فارس توقیف می کنند تا بگویند این سلاح ها متعلق به ایران است، اما هیچگاه سند و تصویر درستی از ادعای خود منتشر نمی کنند و هیچگونه پیگیری هم از سوی آنها صورت نمی گیرد و تنها در روزنامه ها و خبرگزاری های کشورهای منطقه منتشر می شود تا افکار عمومی مردم خود را نسبت به ایران بدبین کنند.
نفس میاجی و میانجیگری بد نیست، اما باید سبک سنگین کرد که آیا نتیجه آن مثبت خواهد بود؟ یک کشور بی طرف هنگامی که وارد یک اختلاف می شود تا آن را حل کند، باید عمق اختلافات را در نظر بگیرد و نگاه کند که کدام یک از طرفین در اختلافات بروز کرده حق بیشتری دارد. آیا در میان دو طرف عقل و منطق حاکم است؟
شاید سران رژیم سعودی تمایل داشته باشند که اختلافات را کنار بگذارند و حل آنها را به زمان دیگری بیندازند، اما هیچگاه دست از دشمنی های خود با جمهوری اسلامی ایران بر نمی دارند. الجزایر هم اگر می خواهد به کار میانجیگری خود بپردازد، مانعی نیست شاید هم به نتیجه رسید!
در این میان اما، میانجیگر علیرغم تلاش های زیادی که برای به ثمر رسیدن انجام می دهد و همین اتفاق هم می افتد، یک طرف اختلاف، زیر توافق می زند یا به قولی دبه در می آورد و تعهدات خود را زیر پا می گذارد.
البته به ثمر رسیدن میانجیگری بستگی به نوع، جنس و اندازه اختلافاتی دارد که میان دو طرف ایجاد شده، اختلافات هر چه سنگین تر کار برای میانجی و دو طرف ماجرا هم دشوارتر می شود.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری انقلابی، تأثیر گذار، نقش آفرین و مهم در منطقه با دشمنان و مخالفینی روبرو است. این مخالفت ها از سوی برخی کشورهای منطقه به واسطه کشورهای فرامنطقه انجام می شود.
ادامه این روند باعث می شود تا روابط میان دو کشور دچار برخی چالش ها و تنش های سیاسی شود. اگر این تنش ها میان دو طرف حل نشود به بحران روابط تبدیل شده و عمیق شدن آن از حل و فصل اختلافات جلوگیری می کند.
در برخی مواقع به میانجی نیاز است در برخی هم نیاز نیست، چون ماندن وضعیت به همین شکل موجود بهتر از میانجیگری برای حل اختلافات میان دو طرف است.
بیانیه الجزایر و توافقی که میان ایران و آمریکا انجام شد یکی از مهمترین مسائلی است که در ابتدای انقلاب اسلامی و با میانجیگری الجزایر میان ایران و آمریکا بر سر موضوع سفارت آمریکا به امضا رسید.
بیانیه الجزایر 19 ژانویه ۱۹۸۱ به امضا رسید و به موضوع تسخیر لانه جاسوسی سفارت آمریکا در تهران پایان داد.
به موجب این بیانیه بسیاری از محدودیتهای ایجاد شده از سوی آمریکا منتفی شد. برخی از مفاد این بیانیه که البته تنها از سوی جمهوری اسلامی ایران اجرا شد و آمریکا هیچگاه به تعهدات خود عمل نکرد، اینگونه است؛
- ایران گروگانهای آمریکایی را آزاد کند.
- آمریکا در امور داخلی ایران (چه از لحاظ سیاسی و چه نظامی) مداخله ننماید.
- آمریکا مجازاتهای تجاری و اقتصادی را لغو و داراییهای مسدود شدهٔ ایران را آزاد کند.
- هر دو کشور متعهد شوند که تا زمان انعقاد کامل بیانیهها از رسیدگی به دعاوی اتباع و دولتها علیه یکدیگر، خودداری کنند و آنها را به داوری مرضیالطرفین (اختصاصاً دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا) ارجاع دهند.
- آمریکا میبایست اطمینان دهد که هر گونه تصمیمات دادگاه ایالتی در رابطه با انتقال هر گونه دارایی حکومت پیشین، مستقل از اصل مصونیت پادشاه اجرا خواهد کرد.
میانجیگران همواره نیت خیر دارند و سعی می کنند تا با میانجیگری خود اختلافات را حل کنند البته در این میان کمترین سودی که برای کشور و شخص میانجی می رسد، وجهه سیاسی و بین المللی است که در صورت رسیدن به توافق و حل اختلافات این سود سیاسی بیشتر هم خواهد شد.
کشورهایی هستند که دست به این کار می زنند و هر گاه می بینند که دو کشور در منطقه دچار مشکل و اختلافی شده اند آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام می کنند تا بتوانند اختلافات دو طرف را حل کنند.
البته پذیرفتن این میانجیگری بستگی به اندازه اختلافاتی دارد که میان دو طرف بروز کرده و اگر شدت آن زیاد باشد، حتی میانجی هم نمی تواند کاری از پیش ببرد چون در این میان یک طرف ماجرا که اشتباهاتش سنگین و غیر قابل چشم پوشی هم هست، تن به حقیقت و واقعیت نمی دهد تا نتیجه مثبت به دست آید، چون قطعاً خود را شکست خورده مذاکرات برای حل اختلاف می داند.
الجزایر یکی از کشورهایی است که توانسته نقش میانجی را به خوبی در عالم سیاست بازی کند. گرچه این کشور در سال 1981 میلادی یک تجربه از میانجیگری میان ایران و آمریکا در کارنامه خود دارد که البته در مراحل اولیه و اجرای تعهدات ایران به خوبی پیش رفت، اما طرف مقابل که آمریکا بود، تعهدات خود را اجرا نکرد در حالی که بیانیه الجزایر از لحاظ حقوق بین الملل برای آمریکا هم لازم الاجرا بود.
دولت الجزایر اکنون هم آمادگی خود را برای میانجیگری میان ایران و عربستان اعلام کرده است. دو کشور مدت هاست که بر سر موضوعات و بحران های منطقه غرب آسیا اختلاف دارند.
بررسی کوتاه از رفتارهای آل سعود و مواضعی که سران این رژیم علیه جمهوری اسلامی ایران انجام داده اند عمق کینه و دشمنی حاکمیت عربستان علیه ایران را نشان می دهد.
نیازی به بازنگری به زمان دور رفتارهای عربستان علیه ایران نیست و در همین مدت زمان 4 سال گذشته و چند ماه پیش کفایت می کند که ثابت کند، ایران علیه آل سعود اقدام کرده یا آنها علیه ایران دست به کار شده اند؟
یکی از کارهایی که آل سعود در راستای تبعیت از دستورات آمریکا در منطقه انجام می دهد، به بحران ساخته و پرداخته آمریکا و سران کشورهای مرتجع عربی منطقه، به دخالت در امور سوریه برای سرنگون کردن دولت قانونی بشار اسد کشید.
اکنون 5 سال است که این کشور دچار بحرانی شده که از سوی آل سعود، ترکیه با رهبری آمریکا اجرا می شود. صدها هزار نفر از مردم این کشور کشته و زخمی و صدها هزار نقر هم آواره شده اند.
آوارگانی که اکنون به واسطه همین جنگی که از سوی ترکیه حمایت می شود، وضعیت بسیار نامناسبی در ترکیه و دیگر کشورهای اروپایی دارند.آنها حتی حاضر نیستند این آوارگان را بپذیرند و اگر هم پذیرفته اند، شرایط وخیم آنها نشاندهنده میهمان نوازی ترکیه و اروپا است.
حمایت های گسترده حاکمان عربستان از تروریست های تکفیری در سوریه و عراق یکی از عوامل مهم تشدید بحران های غرب آسیا است. این رژیم که در عربستان هیچ نشانه ای از دموکراسی و نقش آفرینی مردم در امور این کشور دیده نمی شود، خواهان کناره گیری اسد از ریاست جمهوری سوریه است.
این رژیم در ساختن بحرانی دیگر نقش اصلی را در منطقه بازی می کند و با حمله و تجاوز نظامی به یمن تلاش دارد تا انقلاب مردم این کشور را سرکوب گند چرا که دولت دست نشانده سعودی ها سرنگون شده و به همین خاطر 9 ماه است که حملات هوایی این رژیم به مردم بی گناه یمن ادامه دارد و تاکنون ده ها هزار نفر از مردم یمن کشته و ده ها هزار نفر هم زخمی شده اند.
آل سعود حتی هنگامی که آتش بس اعلام می کند و توافق می شود به مدت یک هفته میان دو طرف درگیر در یمن آتش بس برقرار کنند، خود ناقض این آتش بس می شود و آن را زیر پا می گذارد.
چگونه می توان به چنین رژیمی اعتماد کرد و برای حل اختلافات با او به مذاکره پرداخت؟ آیا می توان امیدی به حل این اختلافات داشت؟ عمق اختلافات ایران و عربستان زیاد است. عربستان تیشه به ریشه جهان اسلام می زند، جمهوری اسلامی ایران در راستای ائتلای مسلمانان و جهان اسلام گام برمی دارد. حمایت ایران از مردم مظلوم یمن است که اکنون به دست ارتش سعودی به شهادت می رسند. مردم یمن باید اینده خود را تعیین کنند نه دیگران.
حتی سازمان ملل در بیانیه ای اعلام کرد که هدف ائتلاف تشکیل شده از سوی عربستان سعودی مبارزه با تروریسم نبوده و بیشتر برای ضربه زدن به حوثی های یمن است.
کمیساری عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در بیانیه خود خطاب به شورای امنیت اعلام کرد ائتلاف ضدتروریسم تشکیل شده توسط عربستان به هیچ وجه هدف مبارزه با تروریسم را دنبال نمی کند.
این نهاد در نامه خود به اعضای شورای امنیت اعلام کرد در حقیقت عربستان با تشکیل این ائتلاف درصدد ضربه زدن بیشتر به مخالفان خود در یمن است و به جای تروریستها درصدد توجیه قانونی حملات هوایی خود علیه غیرنظامیان شهرهای یمن است.
بحرین، جزیره ای در خلیج فارس که مردمش نسبت به حاکمیت آن اعتراض دارند و اکنون 3 سال است که انقلاب آنها ادامه دارد، با سرکوب آل سعود و آل خلیفه مواجه است. ارتش رژیم سعودی در بحرین حضور دارد و در کشتار و سرکوب مردم بحرین مشارکت می کند.
مردم سوریه، یمن، بحرین و عراق سال هاست مقاومت می کنند و پای دولت و اعتقادات خود ایستاده اند.جمهوری اسلامی ایران هم از مردم این کشورها دفاع می کند و هر گاه مردم کشورهای بحران زده در یک فرایند دموکراسی و مردم سالاری آینده سیاسی خود را انتخاب کنند جمهوری اسلامی ایران هم از آن حمایت خواهد کرد. اما دیگران با استفاده از زور و حمایت از تروریست ها قصد دارند دولت های دست نشانده خود را در سوریه، یمن عراق و بحرین حاکم سازند.
اوضاع بحران های منطقه به گونه ای پیش می رود که شاید نتوان روزنه ای برای عادی سازی روابط ایران و عربستان در آن دید. به نظر نمی رسد و غیر ممکن می نماید که عربستان دست از سیاست های بحران آفرین خود در منطقه بردارد.
رژیم آل سعود در صدد است تا بحران ها وخیم تر و گسترده تر شود. حتی امکان دارد نیروهای نظامی آل سعود به بهانه مبارزه با تروریسم وارد خاک عراق شوند، همان کاری که ترکیه انجام داد و وارد خاک عراق شد.
حامیان تروریسم امروز خود را پیشتازان مبارزه با آنها معرفی می کنند در حالی که کافی است، دولت هایی همچون ترکیه و عربستان دست از حمایت خود از تروریست ها بردارند، آنگاه روند نابودی آنها بسیار سرعت می گیرد.
ماجرای فاجعه منا و مکه و کشته شدن صدها زائر ایرانی و غیر ایرانی در موسم حج همراه با رفتارهای خصمانه و ناپسند مسئولین این کشور نسبت به زائران کشورمان و حتی پیکر کشته شدگان حج یکی دیگر از رفتارهای دشمنانه این رژیم با ایران است.
آیا امید به تغییر رفتار سران آل سعود برای جبران اشتباهات خود دیده می شود؟ آیا آنها اعتقاد دارند که رفتارشان اشتباه است و همین رفتارها باعث بروز بحران های خطرساز و خطر آفرین شده است؟
آنها نه تنها کارهای خود را اشتباه نمی پندارند، بلکه ادعا می کنند که ایران در امور دیگر کشورها دخالت می کند حتی برای اثبات ادعای خود سناریو سازی هم می کنند و با صحنه سازی چند قایق حامل سلاح و مهمات را هم در آبهای خلیج فارس توقیف می کنند تا بگویند این سلاح ها متعلق به ایران است، اما هیچگاه سند و تصویر درستی از ادعای خود منتشر نمی کنند و هیچگونه پیگیری هم از سوی آنها صورت نمی گیرد و تنها در روزنامه ها و خبرگزاری های کشورهای منطقه منتشر می شود تا افکار عمومی مردم خود را نسبت به ایران بدبین کنند.
نفس میاجی و میانجیگری بد نیست، اما باید سبک سنگین کرد که آیا نتیجه آن مثبت خواهد بود؟ یک کشور بی طرف هنگامی که وارد یک اختلاف می شود تا آن را حل کند، باید عمق اختلافات را در نظر بگیرد و نگاه کند که کدام یک از طرفین در اختلافات بروز کرده حق بیشتری دارد. آیا در میان دو طرف عقل و منطق حاکم است؟
شاید سران رژیم سعودی تمایل داشته باشند که اختلافات را کنار بگذارند و حل آنها را به زمان دیگری بیندازند، اما هیچگاه دست از دشمنی های خود با جمهوری اسلامی ایران بر نمی دارند. الجزایر هم اگر می خواهد به کار میانجیگری خود بپردازد، مانعی نیست شاید هم به نتیجه رسید!
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *