هادی تا احساس کرد که نیاز مالی دارم، کمکم کرد
هادی صبحها تا عصر در بازار آهن کار میکرد و عصرها نیز اگر وقت داشت با موتور کار میکرد. اما چیزی برای خودش خرج نمیکرد. وقتی میفهمید که مثلا هیئت نوجوانان مسجد، احتیاج به کمک مالی دارد دریغ نمیکرد.
نظرات بینندگان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *