دفاع از حرم

حدود هزاران چفیه برای حشدالشعبی خرید. چندین هزار پرچم و پیشانی بند هم طراحی و چاپ کرد و با خودش برد.
کد خبر: ۴۶۰۴۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۸

هادی به مسائل معنوی بسیار توجه می‌کرد. نماز شب و اخلاص او مورد توجه رزمندگان عراقی قرار گرفت. در راستای همین تأثیرگذاری بود که بحث چفیه و پیشانی‌بند را مطرح کرد.
کد خبر: ۴۶۰۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۷

هادی هر جا قدم می‌گذاشت از شهدا می‌گفت. او برای رزمندگان و فرماندهان حشدالشعبی از خاطرات شهیدان دفاع مقدس می‌گفت و آن‌ها را با فرهنگ شهادت آشنا می‌کرد. آن‌ها تشنه فرهنگ انقلابی بسیجیان ما شده بودند.
کد خبر: ۴۶۰۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۶

خستگی برای این جوان معنا نداشت. از صبح زود تا ظهر سر کلاس بود. بعد هم کمی غذا می‌خورد و سوار بر دوچرخه‌ای که تازه خریده بود راهی می‌شد و در خانه‌های مردم مشغول کار می شد.
کد خبر: ۴۵۹۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۵

آخر شب مثل همیشه رفتم توی حرم و مشغول زیارت شدم. اصلا هم حرفی درباره‌ پول با مولا امیرالمومنین (ع) نزدم. همین که به ضریح چسبیدم، یه آقایی به سر شانه‌ من زد و گفت: آقا این پاکت مال شماست.
کد خبر: ۴۵۹۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۴

دوستانش می‌گفتند این جوان طلبه سخت کوشی است، اما شهریه نمی‌گیرد. یک بار گفتم: آخه برای چی شهریه نمی‌گیری؟
کد خبر: ۴۵۹۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۳

متوجه شدم که پشت دست هادی به صورت خاصی زخم شده، فکر می‌کنم حالت سوختگی داشت. دست او را دیدم اما چیزی نگفتم.
کد خبر: ۴۵۹۳۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۲

هادی کم کم به حضور در نجف و زندگی در کنار امیرالمومنین(ع) بسیار وابسته شد. وقتی به ایران برمی‌گشت، نمی‌توانست تهران را تحمل کند. انگار گم گشته‌ای داشت که می‌خواست سریع به او برسد.
کد خبر: ۴۵۸۱۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۰

هادی به جهت فعالیت‌های هنری در زمینه‌ عکس و فیلم، از سید خواست تا به عنوان تصویربردار با گروه حشدالشعبی اعزام شود. سید با این شرط که هادی فقط حماسه‌ رزمندگان را ثبت کند موافقت کرد.
کد خبر: ۴۵۸۱۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۹

به کربلا که رسیدیم، ما با هم به زیارت رفتیم. اما هادی می گفت: اینجا جای زیارت دسته جمعی نیست. هر کی باید تنها بره و تو حال خودش باشه، ما هم به او محل نمی‌گذاشتیم و کار خودمان را می‌کردیم!
کد خبر: ۴۵۸۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۸

استخاره کردم با این نیت که می‌خواهم این آقا را خوب بزنم، آیا خوب است یا نه؟ خیلی خوب آمد. وقتی که مثل همیشه شروع کرد به حضرت آقا اهانت کند از جا بلند شدم و... .
کد خبر: ۴۵۸۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۷

روزی که من را معرفی کردند اعلام کردم که من فرمانده لشکر نیستم و جانشین لشکر هستم و جانشینی‌ام هم تا زمانی است که حاج احمد متوسلیان برگردد.
کد خبر: ۴۵۸۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۶

در مدتی که تهران بود در مسجد و پایگاه بسیج حضور می‌یافت. هنگام حضور در تهران احساس راحتی نمی‌کرد! یک بار پرسیدم از چیزی ناراحتی؟ چرا این قدر گرفته‌ای؟ گفت: خیلی از وضعیت حجاب خانم‌ها توی تهران ناراحتم. وقتی آدم توی کوچه راه می ره، نمی‌تونه سرش رو بالا بگیره.
کد خبر: ۴۵۷۶۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۶

من وقتی وارد نجف شدم نه آنچنان پولی داشتم و نه کسی را می‌شناختم کمی زندگی برای من سخت بود. دوست من فقط توانست برنامه‌ی حضور من را در نجف هماهنگ کند. روز اول پای درس اساتید رفتم. نماز مغرب را در حرم خواندم و آمدم بیرون.
کد خبر: ۴۵۷۶۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۵

چرا اینجا درس می‌خوانی؟ تو حق به گردن این پایگاه داری، همه‌ در و دیوار اینجا را خود تو بدون گرفتن مزد گچ‌کاری کردی. همه‌ تزئینات اینجا کار شماست. خب بمون توی پایگاه و درس بخوان. تو که کار خلافی انجام نمی‌دی.
کد خبر: ۴۵۶۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۴

هادی بعد از سفر کربلا واقعا کربلایی شد. خودش را در حرم جا گذاشته بود و هیچ گاه به دنیای مادی ما برنگشت. آن قدر ذکر و فکرش در کربلا بود که آقا دعوتش کرد.
کد خبر: ۴۵۶۸۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۲

هادی صبح‌ها تا عصر در بازار آهن کار می‌کرد و عصرها نیز اگر وقت داشت با موتور کار می‌کرد. اما چیزی برای خودش خرج نمی‌کرد. وقتی می‌فهمید که مثلا هیئت نوجوانان مسجد، احتیاج به کمک مالی دارد دریغ نمی‌کرد.
کد خبر: ۴۵۶۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۹

شخصی در محل ما ساکن بود که هیکل درشتی داشت. چفیه می‌انداخت و شلوار پلنگی بسیجی می‌پوشید. اخلاق درستی هم نداشت، اهل همه جور خلافی بود. هادی یک بار او را دید و تذکر داد که لباست را عوض کن، اما او توجهی نکرد.
کد خبر: ۴۵۴۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۳

این هادی ذوالفقاری از بچه‌های جدید مسجد ماست که پسر خیلی خوبیه، خیلی فعال و در عین حال دلسوز و شوخ طبع و دوست داشتنی است. شما رو سرکار گذاشته بود.
کد خبر: ۴۵۴۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۱

در دوران نوجوانی فوتبالیست خوبی بود، به او می‌گفتند: «هادی دل پیه رو» هادی هم دوست داشت که خودش را بروز دهد.
کد خبر: ۴۵۲۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۳۰