ریشه های استقلال آمریکای جنوبی
خبرگزای میزان - "سیمون خوزه آنتونیو د لا سانتیسیما ترینیداد بولیوار ای پالاسیوس پونته ای بلانکو" نام کامل فرمانده انقلابی و سیاستمدار ونزوئلایی است که یکی از چندین رهبر جنبش استقلال طلبانه در آمریکای جنوبی بود.
خبرگزاری میزان -
به گزارش به نقل از ریشه، بولیوار در ۲۴ ژوئیه ۱۷۸۳ در خانوادهای اشرافی در کاراکاس به دنیا آمد. اجدادش از مأموران برجسته و عالی رتبهٔ کشور اسپانیا وابسته به خاندان سلطنتی پادشاهی اسپانیا بودند. خاندان وی در آن زمان از ثروتمندترین خانوادههای اسپانیایی بودهاند.
در سه سالگی پدرش و در نه سالگی مادرش را از دست داد و توسط عمو و معلمانش پرورش یافت.
او ابتدا در ونزوئلا و سپس در اروپا تحصیل کرد. او در اروپا توانست دانشهای ادبی و علمی خود را عمیق تر کرده و با انقلاب فرانسه آشنا شود. آرمانهای دموکراتیک الهام گرفته از انقلاب فرانسه زندگی او را تحت تأثیر قرار داده و او را به مبارزه برای استقلال آمریکای جنوبی متقاعد کردند.
بولیوار درسال ۱۸۰۱ با ماریا ترسا دل تورو (María Teresa Rodríguez del Toro y Alaysa) ازدواج کرد و به کشور خود ونزوئلا بازگشت، اما با گذشت کمتر از یک سال از بازگشت، همسرش بر اثر ابتلا به بیماری تب زرد مرد و بولیوار پس از سه سال اقامت در ونزوئلا در سال ۱۸۰۴ به اروپا رفت.
در آغاز نوجواني از جنبش هاي آزاديخواهانه اروپا مطالبي مي شنيد و خود نيز در خانه از امر و نهي هاي بزرگترها سخت بستوه آمده بود و در نوجواني بسيار جسور، خود رأي بود تحصيلات منظمي نکرد اما از دانش هاي مختلف اطلاعات پراکنده اي بدست آورد.
روزي با معلم خود در ويرانه هاي تاريخي شهر رم بهi گردش و تماشا پرداخت و در آنجا به اين تصميم رسيد که بايد ميهن خود را از چنگال استثمار و استعمار اسپانيا برهاند. چون در 1809 از ايالات متحده آمريکا ديدن نمود به اين نتيجه قطعي رسيد که دولت جمهوري بهترين نوع حکومت است. مبارزه جدي استقلال طلبانه مردم ونزوئلا براي آزادي در 1810 آغاز گشت و فرماندهي آنرا ژنرال ميرانداي آزاديخواه به عهده داشت. از بليوار دعوت به همکاري و پيوستن به سپاه مبارز آزاديخواه ونزوئلا با درجه سرگردي کرد.
در سال 1813 اولین فرماندهی نظامی در تونخا واقع در کلمبیا بر عهده او قرار گرفت که مبارزات نظامی موفقی را برای تلاش به آزادسازی ونزوئلا از نیروهای اسپانیایی و احیای جمهوری ونزوئلایی آغاز کرد. با این حال اولین احیای جمهوری کوتاه بود و در سال 1815 او مجبور شد به جامائیکا فرار کند و در آنجا از یک سوء قصد به جان خود به سختی جان سالم به در برد.
اما در سال 1816 با کمک نیروهایی از کشور هائیتی بولیوار توانست وارد ونزوئلا شود و مبارزاتی طولانی به نام کمپین تحسین برانگیز را آغاز کرد تا ونزوئلا را از اسپانیا پس گیرد. استراتژی او این بود که ابتدا برای استقلال نیو گرانادا مبارزه کند. زمانی که این کار با موفقیت به پایان رسید او توانست مبارزاتی را از پایگاهش برای به دست آوردن استقلال کامل ونزوئلا و اکوادور آغاز کند. بولیوار را آزادیبخش نامیدند.
سیمون بولیوار در سخنرانی خود در سال 1819 در کنگره آنگوستورا اصول انقلابی خود را مطرح کرد.
بیشتر با حیلهگری بر ما حکومت کردهاند تا با نیرو و قدرت و بیشتر با پلیدی تضعیف شدهایم تا با خرافات. بردگی زاده تاریکی است: مردم نادان ندانسته باعث نابودی خود میشوند. افراد جاهطلب و خائن از ساده لوحی و تجربه افرادی که دانش سیاسی، اقتصادی و مدنی ندارند سوء استفاده میکنند. آنها توهم کامل را به عنوان واقعیت میپذیرند. آنها بی بند و باری را آزادی و خیانت را میهن پرستی و خونخواهی را عدالت میپندارند. (15 فوریه سال 1819)
در سال 1821 مبارزات نظامی موفق او را قادر ساخت که رئیسجمهور گران کلمبیا شود (ایالتی که چند کشور آمریکای لاتین که به تازگی از اسپانیا آزادشده بودند را در بر داشت).
بولیوار سپس اقدام به آزادسازی پرو از اسپانیا کرد و اسپانیا را قاطعانه در سال 1824 شکست داد. در سال 1825 کنگره شمال پرو را به افتخار او جمهوری بولیوی نام نهادند.
با این حال تحقق یافتن رویای بزرگ بولیوار در مورد فدراسیون جماهیر آمریکای لاتین ( مانند ایالاتمتحده) به مشکل برخورد. اعتراضات مکرر در مناطق مختلفی وجود داشت و بولیوار مجبور شد برای متحد نگهداشتن کشور از قدرت دیکتاتوری استفاده کند. با این حال این کار منجر به افزایش خصومت مخالفان سیاسی او شد. در سال 1828 او به سختی از یک ترور نجات پیدا کرد.
در سال 1830 بولیوار از ریاستجمهوری استعفا داد. او پیشنهادات مبنی بر ریاستجمهوری مادامالعمر را رد کرد و ترجیح داد یک شهروند عادی باقی بماند. او در بیانیهی نهاییاش به مردم امید خود برای اتحاد بیشتر را با آنها در میان گذاشت.
مردم کلمبیا! آخرین آرزوی من شادی مردم است. اگر مرگ من به پایان هواداریهای کورکورانه و تحکیم اتحاد کمک کند من با آرامش به سمت مرگ پیش میروم.
به اين ترتيب، در روز 17 دسامبر سال 1830 ميلادي سيمون بوليوار، قهرمان استقلال آمريکاي جنوبي در نزديکي شهر سانتامارتا در کلمبيا به علت ابتلا به بيماري سل درگذشت.
عليرغم فتوحات و کسب استقلال کشورهاي آمريکاي جنوبي از استعمار اسپانيا، سيمون بوليوار در انزوا در مي گذرد و يک کشيش فقير سرخ پوست مراسم مذهبي را بر بالين بوليوار محتضر برگزار مي کند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
در سه سالگی پدرش و در نه سالگی مادرش را از دست داد و توسط عمو و معلمانش پرورش یافت.
او ابتدا در ونزوئلا و سپس در اروپا تحصیل کرد. او در اروپا توانست دانشهای ادبی و علمی خود را عمیق تر کرده و با انقلاب فرانسه آشنا شود. آرمانهای دموکراتیک الهام گرفته از انقلاب فرانسه زندگی او را تحت تأثیر قرار داده و او را به مبارزه برای استقلال آمریکای جنوبی متقاعد کردند.
بولیوار درسال ۱۸۰۱ با ماریا ترسا دل تورو (María Teresa Rodríguez del Toro y Alaysa) ازدواج کرد و به کشور خود ونزوئلا بازگشت، اما با گذشت کمتر از یک سال از بازگشت، همسرش بر اثر ابتلا به بیماری تب زرد مرد و بولیوار پس از سه سال اقامت در ونزوئلا در سال ۱۸۰۴ به اروپا رفت.
در آغاز نوجواني از جنبش هاي آزاديخواهانه اروپا مطالبي مي شنيد و خود نيز در خانه از امر و نهي هاي بزرگترها سخت بستوه آمده بود و در نوجواني بسيار جسور، خود رأي بود تحصيلات منظمي نکرد اما از دانش هاي مختلف اطلاعات پراکنده اي بدست آورد.
روزي با معلم خود در ويرانه هاي تاريخي شهر رم بهi گردش و تماشا پرداخت و در آنجا به اين تصميم رسيد که بايد ميهن خود را از چنگال استثمار و استعمار اسپانيا برهاند. چون در 1809 از ايالات متحده آمريکا ديدن نمود به اين نتيجه قطعي رسيد که دولت جمهوري بهترين نوع حکومت است. مبارزه جدي استقلال طلبانه مردم ونزوئلا براي آزادي در 1810 آغاز گشت و فرماندهي آنرا ژنرال ميرانداي آزاديخواه به عهده داشت. از بليوار دعوت به همکاري و پيوستن به سپاه مبارز آزاديخواه ونزوئلا با درجه سرگردي کرد.
در سال 1813 اولین فرماندهی نظامی در تونخا واقع در کلمبیا بر عهده او قرار گرفت که مبارزات نظامی موفقی را برای تلاش به آزادسازی ونزوئلا از نیروهای اسپانیایی و احیای جمهوری ونزوئلایی آغاز کرد. با این حال اولین احیای جمهوری کوتاه بود و در سال 1815 او مجبور شد به جامائیکا فرار کند و در آنجا از یک سوء قصد به جان خود به سختی جان سالم به در برد.
اما در سال 1816 با کمک نیروهایی از کشور هائیتی بولیوار توانست وارد ونزوئلا شود و مبارزاتی طولانی به نام کمپین تحسین برانگیز را آغاز کرد تا ونزوئلا را از اسپانیا پس گیرد. استراتژی او این بود که ابتدا برای استقلال نیو گرانادا مبارزه کند. زمانی که این کار با موفقیت به پایان رسید او توانست مبارزاتی را از پایگاهش برای به دست آوردن استقلال کامل ونزوئلا و اکوادور آغاز کند. بولیوار را آزادیبخش نامیدند.
سیمون بولیوار در سخنرانی خود در سال 1819 در کنگره آنگوستورا اصول انقلابی خود را مطرح کرد.
بیشتر با حیلهگری بر ما حکومت کردهاند تا با نیرو و قدرت و بیشتر با پلیدی تضعیف شدهایم تا با خرافات. بردگی زاده تاریکی است: مردم نادان ندانسته باعث نابودی خود میشوند. افراد جاهطلب و خائن از ساده لوحی و تجربه افرادی که دانش سیاسی، اقتصادی و مدنی ندارند سوء استفاده میکنند. آنها توهم کامل را به عنوان واقعیت میپذیرند. آنها بی بند و باری را آزادی و خیانت را میهن پرستی و خونخواهی را عدالت میپندارند. (15 فوریه سال 1819)
در سال 1821 مبارزات نظامی موفق او را قادر ساخت که رئیسجمهور گران کلمبیا شود (ایالتی که چند کشور آمریکای لاتین که به تازگی از اسپانیا آزادشده بودند را در بر داشت).
بولیوار سپس اقدام به آزادسازی پرو از اسپانیا کرد و اسپانیا را قاطعانه در سال 1824 شکست داد. در سال 1825 کنگره شمال پرو را به افتخار او جمهوری بولیوی نام نهادند.
با این حال تحقق یافتن رویای بزرگ بولیوار در مورد فدراسیون جماهیر آمریکای لاتین ( مانند ایالاتمتحده) به مشکل برخورد. اعتراضات مکرر در مناطق مختلفی وجود داشت و بولیوار مجبور شد برای متحد نگهداشتن کشور از قدرت دیکتاتوری استفاده کند. با این حال این کار منجر به افزایش خصومت مخالفان سیاسی او شد. در سال 1828 او به سختی از یک ترور نجات پیدا کرد.
در سال 1830 بولیوار از ریاستجمهوری استعفا داد. او پیشنهادات مبنی بر ریاستجمهوری مادامالعمر را رد کرد و ترجیح داد یک شهروند عادی باقی بماند. او در بیانیهی نهاییاش به مردم امید خود برای اتحاد بیشتر را با آنها در میان گذاشت.
مردم کلمبیا! آخرین آرزوی من شادی مردم است. اگر مرگ من به پایان هواداریهای کورکورانه و تحکیم اتحاد کمک کند من با آرامش به سمت مرگ پیش میروم.
به اين ترتيب، در روز 17 دسامبر سال 1830 ميلادي سيمون بوليوار، قهرمان استقلال آمريکاي جنوبي در نزديکي شهر سانتامارتا در کلمبيا به علت ابتلا به بيماري سل درگذشت.
عليرغم فتوحات و کسب استقلال کشورهاي آمريکاي جنوبي از استعمار اسپانيا، سيمون بوليوار در انزوا در مي گذرد و يک کشيش فقير سرخ پوست مراسم مذهبي را بر بالين بوليوار محتضر برگزار مي کند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *