پشت پرده اظهارات کارتر
خبرگزاری میزان - دومینوی ورشکستگی بسیاری از شرکتها و بانکها، بحران اقتصادی را به مراحل خطرناکی رساند اما با ورود بانک مرکزی آمریکا، فروپاشی مالی و اقتصادی این کشور به زحمت کنترل شد.
به گزارش به نقل از روزنامه حمایت، دخالت آمریکا در منطقه طی سالیان گذشته را میتوان در سطوح راهبردی (level
Strategical)، تاکتیکی (Tactical level) و تکنیکی (Technical level)
تقسیمبندی کرد. به عبارت دیگر، از صفر تا صد عملیاتهای نظامی سالهای
گذشته شامل برنامهریزی، راهبری و پیادهسازی توسط ارتش آمریکا انجام
میشد اما پس از ورود ناموفق نظامی به افغانستان و عراق، این رویکرد به
واسطه بحران عمیق اقتصادی، دچار تغییرات گسترده گردید.
دومینوی ورشکستگی بسیاری از شرکتها و بانکها، بحران اقتصادی را به مراحل خطرناکی رساند اما با ورود بانک مرکزی آمریکا، فروپاشی مالی و اقتصادی این کشور به زحمت کنترل شد.
از آن مقطع تاکنون، راهبرد و استراتژی آمریکا به قوت خود باقی ماند ولی مداخلات نظامی در سطح تاکتیکی و تکنیکی دستخوش تحولات گردید و به جای آن، دکترین جنگهای نیابتی (Proxy wars) مطرح شد.
باراک اوباما در آکادمی نظامی «وست پوینت» که معروفترین و قدیمیترین دانشگاه افسری این کشور است، با اعلام این دکترین جدید تصریح کرد ایالات متحده از این پس، نه مصلحت میداند و نه میتواند در بحرانهای منطقه دخالت نظامی داشته باشد و افزود: این کشور با روشهای گذشته، دیگر قادر به تغییر معادلات منطقه به سود نیست.
رئیس جمهور آمریکا استفاده از ظرفیتهای بالفعل و بالقوه موجود در منطقه به مدد مهندسی معادلات خاص را امری ضروری توصیف کرد که باید توسط کشورها و حکام منطقه به نفع ایالات متحده مدیریت و عملیاتی شوند.
پس از نطق رئیس جمهور کدخدا و اعلام این راهبرد موذیانه، گروههای تکفیری و تروریستی رشد قارچگونه خود را آغاز کردند و دکترین جنگ نیابتی در عمل، کلید خورد.
به عبارت دیگر، تحقق همان اهداف، بدون هزینهکرد حتی یک دلار و یا حضور یک نظامی این کشور در دستور کار قرار گرفت.
اخبار حضور نیروهای ویژه آمریکا در سوریه که این روزها منتشر شده است نیز در راستای حضور تاکتیکی و تکنیکی است و نه به عنوان پیاده نظام.
با توجه به راهبرد جدید و اصلاح شده آمریکا، بسیار طبیعی است که مقامات کاخ سفید اظهاراتی در راستای تاکید این دکترین به زبان آورند که از آن جمله، سخنان اشتون کارتر وزیر دفاع این کشور است.
وی در مصاحبه اخیر خود با انتقاد از کشورهای حاشیه خلیج فارس از آنان خواسته است برای مقابله با ایران، نیروی زمینی خود را تقویت کنند! کارتر خطاب به شیخنشیان گفت: «اگر شما به جاهایی که ایرانیها قادر به کسب نفوذ هستند نگاه کنید خواهید دید که آنها در بطن بازی هستند، روی زمین.
حضور ایران در مسائل سوریه، عراق، یمن و لبنان، چیزی نیست که مورد پسند ما باشد. ما این را دوست نداریم. ما دوست نداریم که آنها در بطن بازی باشند، ولی شرکای عرب ما 30 هزار پا فراتر از متن مسائل در آسمان سِیر کنند.»
اظهارات سه بُعدی این مقام آمریکایی را باید از زوایای زیر بررسی کرد:
1- عدم حمایت نظامی و تصریح بر هزینهبر بودن دفاع از کشورهای حاشیه خلیج فارس، اولین پیام این سخنان است. بر این اساس، حضور مستقیم نظامی آمریکا در منطقه به پشتیبانی مستشاری محصور خواهد شد و خبری از نیروهای نظامی ایالات متحده در بحرانهای منطقهای نخواهد بود.
2- تامین منافع مالی و اقتصادی آمریکا، هدف دوم از این اظهارات موذیانه، تحریکآمیز و خطرناک است.
خالی کردن ذخیره ارزی کشورهای نفتخیز حاشیه خلیج فارس از طریق طرح مجدد تهدید و بزرگنمایی حضور ایران، سیاستی است که در پس اظهارات به ظاهر کارشناسانه آنان در حال تعقیب و پیگیری است.
عادت مقامات واشنگتن این است که پس از مدتی که درآمدهای نفتی این کشورها فزونی مییابد و موجودی بانکهای آنان سر ریز میشود، به فکر افتاده و طرحی جدید در راستای منافع خود مطرح میکنند.
روشن است که صادراتی در حد لوازم آرایش، تجهیزات الکترونیک و خودروهای لوکس قادر نیست رودخانه ثروت شیخنشینان متمول و مرعوب حاشیه خلیج فارس را به سمت ساحل طمع صاحبان صنایع نظامی آمریکا سرازیر کند و تنها راه چاره، خریدهای کلان و میلیاردی از تجهیزات و تسلیحات نظامی است.
تحقق این امر، مستلزم انگیزه برای حکام مرتجع عرب است و انگیزه آن چیزی در پوشش ایرانهراسی نیست.
3- تبلیغات کذب درباره ایران پسابرجام، بُعد سوم این اظهارات است. بر اساس گزارشها، در گفتگوهای آشکار و نهان آمریکا با شیخنشینان بر ترسناک جلوه دادن نظام اسلامی تاکید شده است.
بنابراین، برانگیختن حساسیت و جنگ روانی علیه ایران به قوت خود ادامه خواهد یافت. روشن است که با اتخاذ این روش، آمریکا حتی پس از توافق هستهای اجازه نخواهد داد رابطه ایران با همسایگانش به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس به سمت تنشزدایی سوق پیدا کند. ترساندن اعراب از قدرت ایران، بازی زشت و ریاکارانه آمریکا است اما واقعیت آن است که جمهوری اسلامی به جای تبدیل شدن به هیولای وحشتناک منطقه، بر روند استقلال، توسعه و تقویت بنیه دفاعی خود ادامه خواهد داد.
سوال اینجاست که چرا وقتی پنتاگون، قراردادهای میلیاردی برای فروش پیشرفتهترین بمبافکنها، جنگندهها و بالگردها، موشکها و سامانههای راداری و ضد موشکی را با اعراب منعقد میکننند ایران به عنوان تهدیدی بزرگ برای ثبات و امنیت منطقه معرفی میشود اما توسعه و گسترش پایگاههای آمریکایی در نزدیکی مرزهای کشورمان تهدید علیه کشورمان محسوب نمیشوند؟ پاسخ این است که تمام تحولاتی که ذکر آن گذشت نه تنها تهدیدی مستقیم علیه کشورمان به شمار میآید بلکه با چراغ سبز و مهر تایید رئیس جمهور آمریکا نیز همراه است.
باراک اوباما به صراحت و با وقاحت اعلام کرده است گزینه نظامی حتی در دوران پس از توافق نیز بر روی میز باقی خواهد ماند؛ توسعه توان دفاعی کشور و افزایش بنیه نظامی در این صورت، امری عاقلانه و پیشگیرانه است و نه تهاجمی.
اساس و عصاره سخنان اخیر وزیر دفاع آمریکا، تشویق کشورهای عربی به عدم مصالحه با ایران، تشدید رقابتهای تسلیحاتی و دائمی قلمداد نمودن تهدید جمهوری اسلامی است.
اینجاست که باید کلام حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی بر دائمی بودن خصومت آمریکا با ارکان، آرمانها و اهداف نظام اسلامی را مورد مداقه قرار داد و مرعوب یا فریفته وعدههای استکبار نشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دومینوی ورشکستگی بسیاری از شرکتها و بانکها، بحران اقتصادی را به مراحل خطرناکی رساند اما با ورود بانک مرکزی آمریکا، فروپاشی مالی و اقتصادی این کشور به زحمت کنترل شد.
از آن مقطع تاکنون، راهبرد و استراتژی آمریکا به قوت خود باقی ماند ولی مداخلات نظامی در سطح تاکتیکی و تکنیکی دستخوش تحولات گردید و به جای آن، دکترین جنگهای نیابتی (Proxy wars) مطرح شد.
باراک اوباما در آکادمی نظامی «وست پوینت» که معروفترین و قدیمیترین دانشگاه افسری این کشور است، با اعلام این دکترین جدید تصریح کرد ایالات متحده از این پس، نه مصلحت میداند و نه میتواند در بحرانهای منطقه دخالت نظامی داشته باشد و افزود: این کشور با روشهای گذشته، دیگر قادر به تغییر معادلات منطقه به سود نیست.
رئیس جمهور آمریکا استفاده از ظرفیتهای بالفعل و بالقوه موجود در منطقه به مدد مهندسی معادلات خاص را امری ضروری توصیف کرد که باید توسط کشورها و حکام منطقه به نفع ایالات متحده مدیریت و عملیاتی شوند.
پس از نطق رئیس جمهور کدخدا و اعلام این راهبرد موذیانه، گروههای تکفیری و تروریستی رشد قارچگونه خود را آغاز کردند و دکترین جنگ نیابتی در عمل، کلید خورد.
به عبارت دیگر، تحقق همان اهداف، بدون هزینهکرد حتی یک دلار و یا حضور یک نظامی این کشور در دستور کار قرار گرفت.
اخبار حضور نیروهای ویژه آمریکا در سوریه که این روزها منتشر شده است نیز در راستای حضور تاکتیکی و تکنیکی است و نه به عنوان پیاده نظام.
با توجه به راهبرد جدید و اصلاح شده آمریکا، بسیار طبیعی است که مقامات کاخ سفید اظهاراتی در راستای تاکید این دکترین به زبان آورند که از آن جمله، سخنان اشتون کارتر وزیر دفاع این کشور است.
وی در مصاحبه اخیر خود با انتقاد از کشورهای حاشیه خلیج فارس از آنان خواسته است برای مقابله با ایران، نیروی زمینی خود را تقویت کنند! کارتر خطاب به شیخنشیان گفت: «اگر شما به جاهایی که ایرانیها قادر به کسب نفوذ هستند نگاه کنید خواهید دید که آنها در بطن بازی هستند، روی زمین.
حضور ایران در مسائل سوریه، عراق، یمن و لبنان، چیزی نیست که مورد پسند ما باشد. ما این را دوست نداریم. ما دوست نداریم که آنها در بطن بازی باشند، ولی شرکای عرب ما 30 هزار پا فراتر از متن مسائل در آسمان سِیر کنند.»
اظهارات سه بُعدی این مقام آمریکایی را باید از زوایای زیر بررسی کرد:
1- عدم حمایت نظامی و تصریح بر هزینهبر بودن دفاع از کشورهای حاشیه خلیج فارس، اولین پیام این سخنان است. بر این اساس، حضور مستقیم نظامی آمریکا در منطقه به پشتیبانی مستشاری محصور خواهد شد و خبری از نیروهای نظامی ایالات متحده در بحرانهای منطقهای نخواهد بود.
2- تامین منافع مالی و اقتصادی آمریکا، هدف دوم از این اظهارات موذیانه، تحریکآمیز و خطرناک است.
خالی کردن ذخیره ارزی کشورهای نفتخیز حاشیه خلیج فارس از طریق طرح مجدد تهدید و بزرگنمایی حضور ایران، سیاستی است که در پس اظهارات به ظاهر کارشناسانه آنان در حال تعقیب و پیگیری است.
عادت مقامات واشنگتن این است که پس از مدتی که درآمدهای نفتی این کشورها فزونی مییابد و موجودی بانکهای آنان سر ریز میشود، به فکر افتاده و طرحی جدید در راستای منافع خود مطرح میکنند.
روشن است که صادراتی در حد لوازم آرایش، تجهیزات الکترونیک و خودروهای لوکس قادر نیست رودخانه ثروت شیخنشینان متمول و مرعوب حاشیه خلیج فارس را به سمت ساحل طمع صاحبان صنایع نظامی آمریکا سرازیر کند و تنها راه چاره، خریدهای کلان و میلیاردی از تجهیزات و تسلیحات نظامی است.
تحقق این امر، مستلزم انگیزه برای حکام مرتجع عرب است و انگیزه آن چیزی در پوشش ایرانهراسی نیست.
3- تبلیغات کذب درباره ایران پسابرجام، بُعد سوم این اظهارات است. بر اساس گزارشها، در گفتگوهای آشکار و نهان آمریکا با شیخنشینان بر ترسناک جلوه دادن نظام اسلامی تاکید شده است.
بنابراین، برانگیختن حساسیت و جنگ روانی علیه ایران به قوت خود ادامه خواهد یافت. روشن است که با اتخاذ این روش، آمریکا حتی پس از توافق هستهای اجازه نخواهد داد رابطه ایران با همسایگانش به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس به سمت تنشزدایی سوق پیدا کند. ترساندن اعراب از قدرت ایران، بازی زشت و ریاکارانه آمریکا است اما واقعیت آن است که جمهوری اسلامی به جای تبدیل شدن به هیولای وحشتناک منطقه، بر روند استقلال، توسعه و تقویت بنیه دفاعی خود ادامه خواهد داد.
سوال اینجاست که چرا وقتی پنتاگون، قراردادهای میلیاردی برای فروش پیشرفتهترین بمبافکنها، جنگندهها و بالگردها، موشکها و سامانههای راداری و ضد موشکی را با اعراب منعقد میکننند ایران به عنوان تهدیدی بزرگ برای ثبات و امنیت منطقه معرفی میشود اما توسعه و گسترش پایگاههای آمریکایی در نزدیکی مرزهای کشورمان تهدید علیه کشورمان محسوب نمیشوند؟ پاسخ این است که تمام تحولاتی که ذکر آن گذشت نه تنها تهدیدی مستقیم علیه کشورمان به شمار میآید بلکه با چراغ سبز و مهر تایید رئیس جمهور آمریکا نیز همراه است.
باراک اوباما به صراحت و با وقاحت اعلام کرده است گزینه نظامی حتی در دوران پس از توافق نیز بر روی میز باقی خواهد ماند؛ توسعه توان دفاعی کشور و افزایش بنیه نظامی در این صورت، امری عاقلانه و پیشگیرانه است و نه تهاجمی.
اساس و عصاره سخنان اخیر وزیر دفاع آمریکا، تشویق کشورهای عربی به عدم مصالحه با ایران، تشدید رقابتهای تسلیحاتی و دائمی قلمداد نمودن تهدید جمهوری اسلامی است.
اینجاست که باید کلام حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی بر دائمی بودن خصومت آمریکا با ارکان، آرمانها و اهداف نظام اسلامی را مورد مداقه قرار داد و مرعوب یا فریفته وعدههای استکبار نشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *