دختری که با سرعت نور میدود + تصاویر
خبرگزاری میزان - در یکی از خیابانهای نه چندان تمیز کاتماندو (پایتخت نپال)، کافهای نسبتا خوب قرار دارد که درب آن فلزی است. این کافه توسط کنسولگری بلژیک اداره میشود و انواع نوشیدنیها در آن سرو میشود. این کافه بلژیکی به طور قطع برای ملاقات سوپراستار ورزشیِ نپال جای عجیبی است. میرا رای (Mira Rai) قبلا «سرباز کودک» بود و برای رهایی از یک عمر سرکوب پا به فرار گذاشت، اما حالا نامش در صدر فهرست یکی از سختترین ورزشهای جهان دیده میشود.
خبرگزاری میزان -
به گزارش به نقل از فرادید، به محض ملاقات این ورزشکار دو مسئله به چشم میخورد: اول چشمهایش، که برق امید را برخلاف زندگی عجیبش میتوان در چشمهایش دید؛ و دوم اینکه او یک زن است.
نپال از نظر نابرابری جنسیتی دارای کارنامهای خوبی نیست. اجلاس جهانی اقتصاد، نپال را بر اساس شاخص جهانی شکاف جنسیتی در ردهی 121 جهان در بین 136 کشور جهان رتبه بندی کرده است.
زن در نپال به عنوان «پرایا دان» - داراییِ شخص دیگر – شناخته میشود. خشونت علیه زنان در این کشور به وفور دیده میشود. حتی قانون اساسی جدید نپال که تدوین آن مدتها طول کشید، حق اعطای حقوق شهروندی زنان مجرد به فرزندانشان را از آنها سلب میکند.
در روستای سانو دوما 9، در ارتفاعات شرقی نپال، شانس هرگز به یاری دختران جوان نمیشتابد! وقتی که برادران میرا برای تحصیل به مدرسه میرفتند، او میبایست در خانه میماند و کارهای خانه را انجام میداد. مدتی بعد هم او باید بالاجبار تن به ازدواج و بچه دار شدن میداد. رای اما افکاری دیگر در سر داشت.
میرا رای با لبخند معناداری میگوید: «من هر روز به بازار (سه ساعت راه) میرفتم و چند کیسه برنج میخریدم. بعد سریع برمیگشتم و آن را میفروختم تا سود کنم.» البته او یادش رفت بگوید که وزن آن کیسهها 28 کیلوگرم میشد و او فقط 11 سال داشت.
در اواسط دوران نوجوانی، پدر و مادر میرا به چشم یک دختر همه فن حریف نگاه میکردند. درست زمانی که دختران 14 سالهی غربی پوستر خواننده و بازیگران محبوبشان را روی دیوار اتاقشان میچسباندند، رای باید به چریکهای مائوئیست نپال میپیوست. او میگوید: «به مادرم گفتم که میخواهم به اردو بروم... اما تا هفت ماه بعد با او تماسی نگرفتم.»
همان روزها بود که متوجه شد مادرش در دوری او دست به خودکشی زده است که البته ناموفق ماند. رای با شوخی میگوید: «او تحمل انجام کارهای خانه را نداشت.» میرا رای شوخی میکند، اما از پس همین شوخی میتوان فهمید که چرا و چگونه یک دختر 26 ساله توانسته به موفقترین ورزشکار کشورش بدل شود.
رای در سال 2003 (در چهارده سالگی) برای رفتن به سربازی اقدام کرد، ولی آن موقع مائوئیستها فراری بودند. ارتش نپال با حمایت ایالات متحده، هند و بریتانیا در تعقیب آنها بود. محاکمه صحرایی، شکنجه و ناپدید شدن سربازان مائوئیست به امری رایج تبدیل شده بود.
رای آن دوران را به نوعی «سراسیمگی دائم» تشبیه میکند که «خطر همیشه در بیخ گوشمان بود.» چیزی که از همه چیز بیشتر باعث شگفتی رای چهارده ساله شده بود، امکانات ورزشی مائوئیستها بود. او میگوید: «آنها امکانات فوتبال، والیبال و دو و میدانی داشتند. فرصت بسیار خوبی بود.»
پس از اتمام جنگ در سال 2006، او به یک برنامه توانبخشیِ دولتی پیوست و دویدن را برای سرگرمی ادامه داد. اولین مسابقه میرا، دویدن در یک مسیر 21 کیلومتری بود. او حتی برای خرید غذا پول نداشت و با شکم خالی دوید، اما در فاصلهی 400 متری از خط پایان از حال رفت.
وقتی او به شهر کاتماندو رفت، یک موسسه خیریه که یک معلم کاراته مهربان مدیریت آن را به عهده داشت، امکانات لازم برای دویدن میرا را مهیا کرد. آن معلم با تلفن دروس مربیگری خود را به میرا انتقال میداد و میرا هم در کمربندی اطراف پایتخت مشغول تمرین شد.
پس از مدتی او مسافتهای طولانیتر را تجربه کرد؛ مسافتهای 80 کیلومتر به بالا، آن هم در شرایط سخت کوهستانی. اولین مسابقهی او در این مسافتهای طولانی به ماه مارس سال 2014 برمیگردد: مسیر 50 کیلومتری در دره کاتماندو. او در شرایط خوب بدنی قرار داشت، اما باز هم تقریبا گرسنه و با یک کتانی چهار دلاری وارد مسابقه شد.
میکی آپرتی، دونده ژاپنی، به خوبی میرا را به یاد دارد: «دختری خوش خنده و بدون تجهیزات، که با سرعت نور در جنگل حرکت میکرد.» میرا در وسط مسابقه، وقتی که داشت غش میکرد، 50 سنت از میکی آپرتی قرض گرفت تا نودل و آب پرتغال بخرد. او سپس پیروز مسابقه شد.
ریچارد بول، مسئول برگزاری مسابقه، همان موقع فهمید که یک نابغه را کشف کرده است. او میگوید: «از میرا پرسیدم که برای ادامه تمریناتش چه میخواهد؟ او جواب داد که فقط کمی پول برای خرید غذا میخواهد.»
میرا با تحریک بول و تلاش خودش، در مسابقه 200 کیلومتری مسیر کوهستانیِ موستانگ در نپال شرکت کرد و اول شد. پس از آن، بول تلاش کرد تا او را به اروپا بفرستد. بول میگوید: «همه چیز در هم پیچیده بود. ویزای میرا تنها شش ساعت پیش از پرواز صادر شد. بعد ما متوجه شدیم که تا آن روز اصلا سوار هواپیما نشده است.»
اما رای موفق شد در دو مسابقه پیروز شود. او حتی در هنگ کنگ و هفت مسابقه بعدی آن هم اول شد. میرا رای امسال در مسابقات دوی استقامت کوهستانی مون بلان شرکت کرد. این مسابقه یکی از سختترین مسابقات جهان است که میرا در آنحا هم خوش درخشید: او 21 دقیقه زودتر از نفر دوم مسابقه را تمام کرد.
او با پیروز شدن در مسیر 57 کیلومتری کوههای دولومیتی ایتالیا توانست صاحب اولین عنوان بینالمللی خود شود و رکوردی تازه را ثبت کند.
میرا رای حالا قرارداد خود را امضا کرده تا درگیر مشکلات مالی نشود. با استعدادی که او دارد، احتمالا نامش در کنار نام مشهورترین ورزشکار نپال «شرپا تنسینگ» قرار گیرد؛ آینده همه چیز را مشخص خواهد کرد.
او به این باور میخندد و در لبخندش میتوان ردپای تردید را جستجو کرد. میرا میگوید: «من برای فرار از آینده، دویدن را شروع کردم.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
نپال از نظر نابرابری جنسیتی دارای کارنامهای خوبی نیست. اجلاس جهانی اقتصاد، نپال را بر اساس شاخص جهانی شکاف جنسیتی در ردهی 121 جهان در بین 136 کشور جهان رتبه بندی کرده است.
زن در نپال به عنوان «پرایا دان» - داراییِ شخص دیگر – شناخته میشود. خشونت علیه زنان در این کشور به وفور دیده میشود. حتی قانون اساسی جدید نپال که تدوین آن مدتها طول کشید، حق اعطای حقوق شهروندی زنان مجرد به فرزندانشان را از آنها سلب میکند.
در روستای سانو دوما 9، در ارتفاعات شرقی نپال، شانس هرگز به یاری دختران جوان نمیشتابد! وقتی که برادران میرا برای تحصیل به مدرسه میرفتند، او میبایست در خانه میماند و کارهای خانه را انجام میداد. مدتی بعد هم او باید بالاجبار تن به ازدواج و بچه دار شدن میداد. رای اما افکاری دیگر در سر داشت.
میرا رای با لبخند معناداری میگوید: «من هر روز به بازار (سه ساعت راه) میرفتم و چند کیسه برنج میخریدم. بعد سریع برمیگشتم و آن را میفروختم تا سود کنم.» البته او یادش رفت بگوید که وزن آن کیسهها 28 کیلوگرم میشد و او فقط 11 سال داشت.
در اواسط دوران نوجوانی، پدر و مادر میرا به چشم یک دختر همه فن حریف نگاه میکردند. درست زمانی که دختران 14 سالهی غربی پوستر خواننده و بازیگران محبوبشان را روی دیوار اتاقشان میچسباندند، رای باید به چریکهای مائوئیست نپال میپیوست. او میگوید: «به مادرم گفتم که میخواهم به اردو بروم... اما تا هفت ماه بعد با او تماسی نگرفتم.»
همان روزها بود که متوجه شد مادرش در دوری او دست به خودکشی زده است که البته ناموفق ماند. رای با شوخی میگوید: «او تحمل انجام کارهای خانه را نداشت.» میرا رای شوخی میکند، اما از پس همین شوخی میتوان فهمید که چرا و چگونه یک دختر 26 ساله توانسته به موفقترین ورزشکار کشورش بدل شود.
رای در سال 2003 (در چهارده سالگی) برای رفتن به سربازی اقدام کرد، ولی آن موقع مائوئیستها فراری بودند. ارتش نپال با حمایت ایالات متحده، هند و بریتانیا در تعقیب آنها بود. محاکمه صحرایی، شکنجه و ناپدید شدن سربازان مائوئیست به امری رایج تبدیل شده بود.
رای آن دوران را به نوعی «سراسیمگی دائم» تشبیه میکند که «خطر همیشه در بیخ گوشمان بود.» چیزی که از همه چیز بیشتر باعث شگفتی رای چهارده ساله شده بود، امکانات ورزشی مائوئیستها بود. او میگوید: «آنها امکانات فوتبال، والیبال و دو و میدانی داشتند. فرصت بسیار خوبی بود.»
پس از اتمام جنگ در سال 2006، او به یک برنامه توانبخشیِ دولتی پیوست و دویدن را برای سرگرمی ادامه داد. اولین مسابقه میرا، دویدن در یک مسیر 21 کیلومتری بود. او حتی برای خرید غذا پول نداشت و با شکم خالی دوید، اما در فاصلهی 400 متری از خط پایان از حال رفت.
وقتی او به شهر کاتماندو رفت، یک موسسه خیریه که یک معلم کاراته مهربان مدیریت آن را به عهده داشت، امکانات لازم برای دویدن میرا را مهیا کرد. آن معلم با تلفن دروس مربیگری خود را به میرا انتقال میداد و میرا هم در کمربندی اطراف پایتخت مشغول تمرین شد.
پس از مدتی او مسافتهای طولانیتر را تجربه کرد؛ مسافتهای 80 کیلومتر به بالا، آن هم در شرایط سخت کوهستانی. اولین مسابقهی او در این مسافتهای طولانی به ماه مارس سال 2014 برمیگردد: مسیر 50 کیلومتری در دره کاتماندو. او در شرایط خوب بدنی قرار داشت، اما باز هم تقریبا گرسنه و با یک کتانی چهار دلاری وارد مسابقه شد.
میکی آپرتی، دونده ژاپنی، به خوبی میرا را به یاد دارد: «دختری خوش خنده و بدون تجهیزات، که با سرعت نور در جنگل حرکت میکرد.» میرا در وسط مسابقه، وقتی که داشت غش میکرد، 50 سنت از میکی آپرتی قرض گرفت تا نودل و آب پرتغال بخرد. او سپس پیروز مسابقه شد.
ریچارد بول، مسئول برگزاری مسابقه، همان موقع فهمید که یک نابغه را کشف کرده است. او میگوید: «از میرا پرسیدم که برای ادامه تمریناتش چه میخواهد؟ او جواب داد که فقط کمی پول برای خرید غذا میخواهد.»
میرا با تحریک بول و تلاش خودش، در مسابقه 200 کیلومتری مسیر کوهستانیِ موستانگ در نپال شرکت کرد و اول شد. پس از آن، بول تلاش کرد تا او را به اروپا بفرستد. بول میگوید: «همه چیز در هم پیچیده بود. ویزای میرا تنها شش ساعت پیش از پرواز صادر شد. بعد ما متوجه شدیم که تا آن روز اصلا سوار هواپیما نشده است.»
اما رای موفق شد در دو مسابقه پیروز شود. او حتی در هنگ کنگ و هفت مسابقه بعدی آن هم اول شد. میرا رای امسال در مسابقات دوی استقامت کوهستانی مون بلان شرکت کرد. این مسابقه یکی از سختترین مسابقات جهان است که میرا در آنحا هم خوش درخشید: او 21 دقیقه زودتر از نفر دوم مسابقه را تمام کرد.
میرا رای حالا قرارداد خود را امضا کرده تا درگیر مشکلات مالی نشود. با استعدادی که او دارد، احتمالا نامش در کنار نام مشهورترین ورزشکار نپال «شرپا تنسینگ» قرار گیرد؛ آینده همه چیز را مشخص خواهد کرد.
او به این باور میخندد و در لبخندش میتوان ردپای تردید را جستجو کرد. میرا میگوید: «من برای فرار از آینده، دویدن را شروع کردم.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *