نگاهي به تاريخچه "روسيه"+ تصاوير
خبرگزاری میزان - روسیه (به روسی: Россия، واجنویسی: راسیا) با نام رسمی فدراسیون روسیه (Российская Федерация، راسیسکایا فدراتسیا) پهناورترین کشور جهان است که در شمال اوراسیا قرار دارد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ، روسیه در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس
آرام شمالی و اقیانوس
منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای
سیاه، و دریای
بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد و با
کشورهای پیرامون دریای
برینگ، دریای
ژاپن، دریای خزر، دریای
سیاه، و دریای
بالتیک ارتباط دریایی دارد.
روسیه با ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومتر مربع وسعت، پهناورترین کشور جهان است. پهناوری روسیه دو برابر مساحت کانادا یا چین یا ایالات متحده آمریکا است. این کشور در عرضهای بالای جغرافیایی واقع شدهاست و بیشتر مناطق کشور سردسیر و کم بارش است. به همین دلیل بیشتر مناطق این کشور (به ویژه سرزمین بزرگ سیبری) خالی از سکنه هستند و کشاورزی در این مناطق میسر نیست. پایتخت روسیه شهر مسکو است که در باختر و بخش اروپایی کشور است و بزرگترین شهر اروپا است.
روسیه حدود ۱۴۲ میلیون تن (براورد ۱۳۸۷) جمعیت دارد، که از این دید در جهان نهم است. تراکم جمعیت روسیه ۳/۸ تن در هر کیلومتر مربع است که از پایینترین نرخهای تراکم جمعیت در جهان است. همچنین نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی است. بیشتر جمعیت روسیه در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی میکنند. حدود ۸۰ درصد (۱۱۵ میلیون تن) از مردم روسیه از نژاد روسی هستند و سایر نژادهای این کشور عبارتند از: تاتار، اوکراینی، چوواش، چچنی، ارمنی، داغستانی، مغول، آواری، اینگوش، چرکس، بالکار، اوستیایی، آذری، گرجی، و...
زبان رسمی روسیه، زبان روسی است. ولی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوریها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. روسیه ۲۱ جمهوری خودگردان دارد که بیشتر در جنوب باختر کشور (قفقاز شمالی) قرار دارند. روسیه فرهنگ پرباری دارد و نوسندگان معروفی مانند تولستوی و داستایوفسکی روسی بودهاند.
روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.
واحد پول روسیه روبل است. اقتصاد روسیه صنعتی و نیز وابسته به منابع بزرگ انرژی این کشور به ویژه گاز است. و راههای ترابری این کشور نیز بسیار مهم هستند. روسیه با تولید ناخالص داخلی ۱۲۸۹ تریلیون دلار در سال ۱۳۸۶، هفتمین اقتصاد بزرگ جهان بودهاست. اقتصاد این کشور بر پایه سرمایه داری و خصوصی سازی است، که این موضوع پس از فروپاشی شوروی و رهایی از اقتصاد دولتی و سوسیالیستی انجام شد. روسیه عضو گروه هشت است و از کشورهای صنعتی به حساب میآید. درآمد سرانه ی این کشور در سال 2010 در حدود 22300 دلار بوده که نسبت به سال 2005 که 9900 دلار بوده رشد چشمگیری کرده و دائما رو به رشد است.به طوری که تخمین زده می شود که روسیه تا سال 2016 میلادی از 10 کشوری محسوب خواهد شد که بیشترین در آمد سرانه را دارند.
اکنون ولادیمیر پوتین رییس جمهور و دمیتری مدودف نخست وزیر روسیهاست. سیاست کنونی روسیه، همکاری و عدم تنش با غرب و تلاش برای اتحاد کشور است. ولی به خاطر گسترش ناتو به شرق و پس از درگیری روسیه با گرجستان بر سر اوستیای جنوبی، روابط روسیه و غرب به تیرگی گراییدهاست.
پرچم روسيه
تقسیمات کشوری
نقشه تقسيمات كشوري روسيه
حکومت
جغرافیا
روسیه در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد.
همسایگان زمینی روسیه عبارتند از:
در جنوب خاور (آسیا): کره شمالی، چین، مغولستان، و قزاقستان
در جنوب باختر (قفقاز): جمهوری آذربایجان و گرجستان
در باختر (اروپا): اوکراین، بلاروس، لتونی، استونی، فنلاند، و نروژ؛ و در بخش جدامانده کالینینگراد با کشورهای لیتوانی و لهستان.
شهرهاي روسيه
مسکو Москва
سن پترزبورگ Санкт-Петербург
نووسیبیرسک Новосибирск
یکاترینبورگ Екатеринбург
نیژنی نووگورود Нижний Новгород
سامارا Самара
قازان Казань
امسک Омск
چلیابینسک Челябинск
روستوف-نا-دونو Ростов-на-Дону
اوفا Уфа باشقیرستان
ولگاگراد Волгоград
پرم Пермь
کراسنویارسک Красноярск
وورونژ Воронеж
ساراتوف Саратов
تولیاتی Тольятти
كراسنودار Краснодар
ایژوسک Ижевск
یاروسلاول
اشنايي با برخي شهرهاي روسيه
مسکو
مسکو (به روسی: Москва) پایتخت و پرجمعیتترین شهر و واحد فدرالی روسیه است. این شهر از مهمترین مراکز سیاسی، اقتصادی، مذهبی، تاریخی، مالی، آموزشی و ترابری فدراسیون روسیه و اروپا محسوب شده و با ۱۱ میلیون و ۵۰۳ هزار نفر جمعیت در سرشماری سال ۲۰۱۰ پرجمعیتترین شهر قاره اروپا و ششمین شهر پرجمعیت دنیاست. این شهر در کنار رودخانه مسکو و در ناحیه مرکزی فدرالی در روسیه اروپایی واقع شدهاست. کاخ کرملین، قلعهای باستانی در این شهر است که محل زندگی رئیسجمهور روسیه و استقرار قوه مجریه این کشور است. این شهر در دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز پایتخت آن کشور بود. چهار فرودگاه بینالمللی، نه ایستگاه راهآهن و مترو مسکو که یکی از عمیقترین تونلهای دنیاست، در این شهر قرار دارد. مترو مسکو با ۱۸۵ ایستگاه پس از مترو توکیو بیشترین مسافران را در بین سیستمهای مترو دنیا دارد.
نمايي از مسكو در شب
کلانشهر مسکو از نظر دارا بودن مؤسسات علمی، ورزشی و آموزشی از رتبه خوبی در سطح جهان برخوردار است، به طوری که بیشترین امکانات ورزشی را در کل جهان به خود اختصاص دادهاست. این شهر دارای یک مجتمع حمل و نقل بینالمللی به نام «متروی مسکو» است که بزرگترین شرکت تولید واگنهای مترو در جهان است.
سن پترزبورگ
سن پترزبورگ (به روسی: Санкт-Петербург) دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو میباشد که در منتهیالیه شمالغرب این کشور واقع شدهاست.
سن پترزبورگ در يك نما
جمعیت این شهر بر پایه سرشماری سال ۲۰۰۲ برابر ۱٬۲۹۳٬۵۳۷ نفر بوده است که از این لحاظ پنجمین شهر بزرگ روسیه بهشمار میرود. یکاترینبورگ بین سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۹۱ با نام سوردلوفسک (اسوردلوفسک) شناخته میشد. نام پیشین برگرفته از نام یاکوف اسوردلوف یکی از رهبران بلشویک بود.
نیژنی نووگورود
شهر نیژنی نووگورود مرکز استان نیژنی نووگورود روسیه است.
چشمانداز شهر نیژنی نووگورود
فرهنگ روسيه
روسیه در جامعهٔ بین المللی از کشورهایی از فرهنگ و هنر دفاع میکنند به حساب میآید و مردم این کشور هم از مردمانی با فرهنگ به حساب میآیند.
جاذبههای گردشگری
روسیه دارای جاذبههای تاریخی و اکوتوریستی فراوانی است.
تعدادی از جاذبههای تاریخی: روسیه از جمله کشورهایی است که از استقبال توریستان و جهانگردان برخوردار است. از جمله جاذبههای توریستی روسیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: متروی مسکو، ساختمانهای هفت خواهر، مجسمه مایاکوفسکی، مجسمههای لنین، میدان سرخ، موزه جنگ، پارک پیروزی، مقبره ولادیمیر لنین، مجموعه کرملین
تعدادی از جاذبههای اکوتوریستی: طبیعت زیبا، پوششهای گیاهی متفاوت را میتوان نام برد مانند تپه وارابیف (تپه گنجشکها)
اقتصاد
روسيه يكي از بزرگترين توليد كنندگان زغال سنگ ، سنگ آهن ، فولاد ، نفت و سيمان است . با اين حال وضع اقتصاد بحراني است . اصلاحات اقتصادي (1985 تا 1991) ميخائيل گورباچف اصل تمركز زدايي را به اقتصاد از مركز برنامه ريزي شده وارد كرد . از 1991 با ايجاد قيمتهاي بازار آزاد و تشويق فعاليت بازرگاني خصوصي اصلاحا شتاب يافته است . با اين حال فقدان انگيزه در نيروي كار بر تمامي بخش هاي اقتصاد تأثير مي گذارد . توزيع ناقص منجر به كمبود بسياري از كالاهاي اساسي شده است . توليد كاهش يافته است و تورم افسار گسيخته در 1992 به 2200% رسيد . صنايع توليدي بيش از يك سوم نيروي كار را در بر دارد و شامل صنايع فولاد ، شيميايي ، نساجي و ماشين آلات سنگين است . توليد كالاهاي مصرفي چندان توسعه نيافته است . كشاورزي در مقياس بزرگ و در قالب كشتزارهاي دولتي و يا مزارع اشتراكي سازمان يافته است . هر چند حق تملك و كشت خصوصي زمين برقرار شده است . روسيه به رغم برخورداري از كشاورزي مكانيزه و بزرگترين صنعت كودسازي جهان ، از توليد كافي غلات در حد احتياجش ناتوان است . اين امر تا حدودي به دليل برداشتهاي ناكافي و امكانات نا مطلوب ذخيره سازي و حمل ونقل است . واردات از اوكراين و قزاقستان از اهيمت برخوردار گشته است . كشتهاي عمده شامل گندم ، جو ، جو دوسر ، سيب زميني ، چغندر قند و ميوه است . منابع طبيعي شامل بزرگترين ذخاير زغال سنگ جهان ، نزديك به يك سوم ذخاير گاز طبيعي جهان ، يك سوم كل درختزارهاي جهان ، ذخاير بزرگ منگنز ، طلا ، پتاس ، بوكسيت ، نيكل ، سرب ، روي و مس و همچنين نقاط متعدد مناسب براي تأسيسات توليد نيروي هيدروالكتريك است . ماشين آلات ، نفت و فرآورده هاي نفتي صادرات عمدهي روسيه است . اين كشور از لحاظ انرژي خود كفاست . روسيه مازاد تجاري بزرگي با ديگر جمهوريهاي شوروي سابق دارد .
آموزش
ميزان با سوادي : نزديك به 100% (تخمين 1992). سنين تحصيل اجباري : 7 تا 15 سال . تعداد دانشگاه : 42 دانشگاه ، 32 پلي تكنيك همطراز با دانشگاه (به علاوهي بيش از 100 مؤسسهي ديگر كه دوره هاي هم سطح دانشگاه ارائه مي دهند ).
دفاع
كل نيروهاي مسلح : 2.720.000 (بعضي از اين تعداد بخشي از نيروي مسلح مشترك جامعهي كشورهاي مشترك المنافع هستند ، كه شامل 1.200.000 پرسنل ديگر مي شود ). خدمت سربازي : نيروهاي زميني و هوايي 2 سال ؛ نيروي دريايي و مرزباني 2 تا 3 سال .
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
روسیه با ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومتر مربع وسعت، پهناورترین کشور جهان است. پهناوری روسیه دو برابر مساحت کانادا یا چین یا ایالات متحده آمریکا است. این کشور در عرضهای بالای جغرافیایی واقع شدهاست و بیشتر مناطق کشور سردسیر و کم بارش است. به همین دلیل بیشتر مناطق این کشور (به ویژه سرزمین بزرگ سیبری) خالی از سکنه هستند و کشاورزی در این مناطق میسر نیست. پایتخت روسیه شهر مسکو است که در باختر و بخش اروپایی کشور است و بزرگترین شهر اروپا است.
روسیه حدود ۱۴۲ میلیون تن (براورد ۱۳۸۷) جمعیت دارد، که از این دید در جهان نهم است. تراکم جمعیت روسیه ۳/۸ تن در هر کیلومتر مربع است که از پایینترین نرخهای تراکم جمعیت در جهان است. همچنین نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی است. بیشتر جمعیت روسیه در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی میکنند. حدود ۸۰ درصد (۱۱۵ میلیون تن) از مردم روسیه از نژاد روسی هستند و سایر نژادهای این کشور عبارتند از: تاتار، اوکراینی، چوواش، چچنی، ارمنی، داغستانی، مغول، آواری، اینگوش، چرکس، بالکار، اوستیایی، آذری، گرجی، و...
زبان رسمی روسیه، زبان روسی است. ولی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوریها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. روسیه ۲۱ جمهوری خودگردان دارد که بیشتر در جنوب باختر کشور (قفقاز شمالی) قرار دارند. روسیه فرهنگ پرباری دارد و نوسندگان معروفی مانند تولستوی و داستایوفسکی روسی بودهاند.
روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.
واحد پول روسیه روبل است. اقتصاد روسیه صنعتی و نیز وابسته به منابع بزرگ انرژی این کشور به ویژه گاز است. و راههای ترابری این کشور نیز بسیار مهم هستند. روسیه با تولید ناخالص داخلی ۱۲۸۹ تریلیون دلار در سال ۱۳۸۶، هفتمین اقتصاد بزرگ جهان بودهاست. اقتصاد این کشور بر پایه سرمایه داری و خصوصی سازی است، که این موضوع پس از فروپاشی شوروی و رهایی از اقتصاد دولتی و سوسیالیستی انجام شد. روسیه عضو گروه هشت است و از کشورهای صنعتی به حساب میآید. درآمد سرانه ی این کشور در سال 2010 در حدود 22300 دلار بوده که نسبت به سال 2005 که 9900 دلار بوده رشد چشمگیری کرده و دائما رو به رشد است.به طوری که تخمین زده می شود که روسیه تا سال 2016 میلادی از 10 کشوری محسوب خواهد شد که بیشترین در آمد سرانه را دارند.
اکنون ولادیمیر پوتین رییس جمهور و دمیتری مدودف نخست وزیر روسیهاست. سیاست کنونی روسیه، همکاری و عدم تنش با غرب و تلاش برای اتحاد کشور است. ولی به خاطر گسترش ناتو به شرق و پس از درگیری روسیه با گرجستان بر سر اوستیای جنوبی، روابط روسیه و غرب به تیرگی گراییدهاست.
پرچم روسيه
تاریخ
تاریخ معاصر
تزار به دنبال انقلاب فوريه 1917 – كه مسبب اصلي آن جريان فاجعه آميز جنگ اول جهاني بود – استعفا داد و دولتي موقتي بر پا شد . در 7 نوامبر 1917 بلشويكها ( كمونيستها) – به رهبري ولاديمير ايليچ لنين (1870 تا 1924)- دولت موقت را طي كودتايي بدون خونريزي سرنگون كردند . روسيه به موجب پيمان برست – ليتوفسك (مارس 1918), كه طبق آن روسيه لهستان را به آلمان و اتريش واگذار كرد و استقلال استوني ، فنلاند ، گرجستان ، لاتوي ، ليتواني و اوكراين را به رسميت شناخت ، از جنگ كناره گيري كرد . ديگر بخش هاي اين امپراتوري پيشين ، از جمله ارمنستان ، آذربايجان و آسياي مركزي ، به زودي اعلام استقلال كردند . جنگ داخلي ميان بلشويكها و روسهاي سفيد (به رهبري پيروان سابق تزار) تا 1922 ادامه يافت . كمونيستها به تدريج بخش عمدهي امپراتوري روسيه سابق را دوباره تسخير كردند و در دسامبر 1922 اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را برقرار ساختند . اقتصاد كشور تحت كنترل مركزي تجديد سازمان شد ، ولي طولي نكشيد كه كمبودها – و ، در بعضي مناطق ، قحطي – ظهور كرد . پس از مرگ لنين (1924) ، كشمكش بر سر قدرت بين طرفداران ژوزف استالين (1879 تا 1953) و لئون تروتسكي (1879 تا 1940) در گرفت . در 1927 استالين مخالفانش را از حزب كمونيست اخراج و در 1929 تروتسكي را مجبور به تبعيد كرد (و در 1940 موجب قتل وي شد) . استالين فرمان صنعتي كردن سريع كشور را داد . در 1929 و 1930 كولاكها (دهقانان مرفه تر كه عمدتاً با دولت مخالف بودند) را از بين برد . سركوب شديد تا مرگ استالين در 1953 ادامه داشت – مخالفان در معرض « محاكمات نمايشي» - و اعدام فوري قرار مي گرفتند ، و ميليونها نفر در نتيجهي گرسنگي يا اعدام سياسي جان خود را از دست دادند . در جنگ جهاني دوم – كه طي آن شايد تا 20 ميليون شهروند شوروي جان باختند – شوروي در آغاز با هيتلر پيمان بست (1939) و لهستان , فنلاند ,، روماني و كشورهاي بالتيك را تسخير و سرزمينهاي بسياري را ضميمه كرد . با اين حال در 1941 آلمانيها به اتحاد شوروي حمله كردند و باعث ورود شوروي به جنگ در كنار متفقين شدند . پس از پيروزي اتحاد شوروي , با كنترل نواري از كشورهاي اقماري در اروپاي شرقي و به مبارزه طلبيدن غرب در جنگ سرد , بر مقام خود به صورت قدرتي جهاني صحه گذاشت . با اين حال اقتصاد كشور راكد شد و اين كشور نيز بار امپراتوري گرفتار فقر و گستردگي بيش از حد فرسوده گشت . لئونيد برژنف (زمامداري از 1964 تا 1982) بهبود اوضاع سياسي را كه طي حكومت نيكيتا خروشچف (زمامداري از 1956 تا 1964) به دست آمده بود وارونه كرد و اصلاحات جامع تا قبل از شروع سياست هاي ميخائيل گورباچف (متولد 1931) در 1985 به وقوع نپيوست . گروباچف در مقابله با مسائل حاد اقتصادي با به اجرا گذاشتن اصلاحات اجتماعي ، اقتصادي و صنعتي به وضع بازسازي اقتصادي (پروسترويكا) و فضاي سياسي بازتر (گلاسنوست) مبادرت كرد . وضعيت اقتصاد نيز بر تمايل كاهش هزينهي نظامي از طريق دستيابي به توافق با غرب بر سر كاهش تسليحات تأثير داشت . مخالفت با دولت تحمل شد ، اصلاحِ عمده اي در قانون اساسي منجر به انتخابات آزادتر گشت و حزب كمونيست از نقش رهبري اش دست برداشت . در 1989 بسياري از سازش ناپذيران حزب كمونيست از اصلاح طلبان (غالباً غير كمونيست) در انتخابات كنگرهي جديد نمايندگان خلق شكست خوردند . دست كشيدن از نظريهي برژنف – حق شوروي به مداخله در امور كشورهاي پيمان ورشو (همانطور كه با قواي نظامي در مجارستان و چكسلواكي كرده بود)- موجب دگرگوني سريع در اروپاي شرقي شد و يكي پس از ديگري كشورهاي اقماري اين منطقهي كمونيسم را رد و شروع به برپايي حكومت چند حزبي كردند . از 1989 جنب و جوشهاي فزايندهي ملي گرايي در داخل شوروي روي داد . در جمهوريهاي بالتيك جنبشهاي مردمي ، خواهان برقراري مجدد استقلالي شدند كه از 1919 تا 1940 از آن برخوردار بودند . ليتواني آشكارا مبادرت به جدايي كرد . زماني كه گورباچف به منظور برقراري مجدد اقتدار شوروي در باكو ، پايتخت آذربايجان ، سرباز اعزام كرد ، ناآرامي در قفقاز – در ابتدا بر سر وضعيت منطقهي قره باغ عليا كه مورد اختلاف ارمنستان و آذربايجان بود – به خشونت جدي ميان مسيحي هاي ارتودوكس ارمني و مسلمانان شيعهي آذري در 1990 انجاميد . در اوت 1991 اقدام گروهي از كمونيست هاي تندرو براي سرنگوني گورباچف ، به دليل مقاومت بوريس يلتيسين (متولد 1931) ، رئيس جمهور روسيه و امتناع ارتش از مقابله با اعتراض كنندگان غير مسلح غير نظامي ، به شكست انجاميد . مخالفت يلتسين و پالمان روسيه با كودتا وضعيت قانوني و اختيارات روسيه و 14 جمهوري ديگر اتحاد شوروي را بسيار بهبود بخشيد . چهارده تا از 15 جمهوري اعلام استقلال كردند و تجزيهي سه جمهوري بالتيك از سوي جامعهي بين المللي به رسميت شناخته شد . جمهوريهايي كه در اتحاد باقي ماندند شروع به مذاكره در مورد رابطه شان كردند . گورباچف حزب كمونيست را به حالت تعليق در آورد و – با يلتيسن – اصلاحات سياسي و اقتصادي گسترده اي را آغاز كرد . ولي براي نجات اتحاد شوروي بسيار دير بود و امتناع اوكراين ، دومين جمهوري از نظر اهميت ، با شركت در اتحاد آزادتر پيشنهادي گورباچف دوران شوروي را به سر رساند . در پايان 1991 ابتكار عمل از گورباچف به يلتسين منتقل شد كه در ايجاد جامعهي كشورهاي مستقل مشترك المنافع نقش كليدي داشت . اين جامعه گروهبندي نظامي و اقتصاديي است كه شامل اكثر جمهوريهاي اتحاد سابق مي شود . پس از استعفاي گورباچف و انحلال اتحاد شوروي (دسامبر 1991) ، روسيه تعهدات بين المللي شوروي ، از جمله كرسيِ آن در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، را از آنِ خود كرد . روسيه از لحاظ خارجي با اختلافات مربوط به آينده نيروهاي جامعهي كشورهاي مشترك المنافع و ادعاهاي بالقوهي ارضي بر ديگر جمهوريهاي شوروي سابق روبروست و از لحاظ داخلي با بحران هاي شديد اقتصادي در طي انتقال از اقتصاد دستوري به بازار آزاد مواجه است كمونيستهاي تندرو سابق با فعاليت در كنگرهي نمايندگان خلق سد راه اين تغييرات شده و از انجام اصلاح قانون اساسي نيز ممانعت كرده اند .
تاریخ روسیه به قرن چهاردهم میلادی بازمیگردد که قلمرو پادشاهی تجاری مسکو به
عنوان بازیگر اصلی در بین چندین منطقه کوچکتر مشابه مطرح شد. ایوان
چهارم، معروف به ایوان، مخوف نخستین حاکم مسکو بود که خود را تزار نامید. در
سده هفدهم خاندان
رومانف به حکومت روسیه دست یافتند و تا سیصد سال بعد بر این کشور حکومت کردند.
پتر کبیر و کاترین
کبیر از معروفترین این پادشاهان بودند که اصلاحات زیادی را در جهت مدرنیزاسیون
این کشور به انجام رساندند.
در اوایل قرن بیستم، نارضایتیهای عمیق در میان بخشهای مختلف جامعه روسیه به اعتراضات گستردهای در این کشور انجامید. در شرایطی که حاکمان کشور نسبت به درد و رنج تودههای مردم بیتفاوت به نطر میرسیدند، جریانهای سیاسی رادیکال در کشور قوت گرفتند. واقعه معروف به دوشنبه خونین در سال ۱۹۰۵، شکست روسیه از ژاپن در جنگ سال ۱۹۰۵ و شکستهای این کشور در جنگ جهانی اول به این نارضایتیها دامن زد. در سال ۱۹۱۷ انقلابی به رهبری حزب بلشویک، که در سال ۱۹۰۳ به رهبری لنین و تحت تأثیر آموزههای کارل مارکس تشکیل شده بود به حکومت پادشاهی در این کشور پایان بخشید.
اوایل حکومت لنین با جنگ داخلی همراه بود و پس از مدتی رقابت برای جانشینی لنین شدت گرفت. وی در سال ۱۹۲۴ درگذشت و استالین در سال ۱۹۲۹ به رهبری بلامنازع حزب کمونیست دست یافت. سیاستهای استالین به صنعتیسازی سریع کشور انجامید اما حکومت او با حجم غیرمنتظرهای از پاکسازیهای سیاسی، تبعیدهای دستهجمعی و حبس و زندان همراه بود. در ژوئن ۱۹۴۱ آلمان به شوروی یورش برد و جنگی چهارساله درگرفت که ۲۷ میلیون شهروند شوروی در آن جان باختند. روسیه در جنگ پیروزی شد و کنترل سیاسی بیشتر قلمرو اروپای شرقی و مرکزی را برای خود تضمین کرد. استالین تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۳ در قدرت باقی ماند. در این دوران حزب کمونیست با استفاده از دستگاه امنیتی عظیم خود بر تمام جنبههای زندگی حیات اجتماعی جامعه تسلط یافت و شوروی با پراخت بهایی گزاف از حیات انسانها به یک ابرقدرت صنعتی و نظامی تبدیل شد.
خروشچف جانشین استالین تلاش کرد تا جنبههای بیرحمانه حکومت استالین را افشا کرده و در عین حال بخشهای کلید حکومت کمونیستی را حفظ کند. وی سانسور را در جامعه کاهش داده و سیاست خارجی همزیستی مسالمتآمیز با غرب را در پیش گرفت اما با سرکوب قیام سال ۱۹۵۶ مجارستان به سلطه این کشور بر دولتهای دستنشانده شوروی ادامه داد. با این حال دستگاه حزبی اعتماد خود را به وی از دست داده و ااعتبار خروشچف در پی نحوه مواجهه او با بحران موشکی ۱۹۶۲ کوبا کاهش یافت. وی در سال ۱۹۶۴ در یک کودتای حزبی ساقط شد. در دوران برژنف جانشین خروشچف، شرایط زندگی برای تودههای مردم قابل پیشبینیتر و مناسبتر شد اما سرکوب سیاسی ادامه یافت. با این حال با توجه به کاهش رشد اقتصادی و سربرآوردن مشکلات اجتماعی دوران برژنف به «عصر رکود» معروف شد. از سال ۱۹۷۹ شوروی در جنگی طولانی و خونبار در افغانستان درگیر شد که یک نسل کامل قربانی آن شدند.
در اوایل قرن بیستم، نارضایتیهای عمیق در میان بخشهای مختلف جامعه روسیه به اعتراضات گستردهای در این کشور انجامید. در شرایطی که حاکمان کشور نسبت به درد و رنج تودههای مردم بیتفاوت به نطر میرسیدند، جریانهای سیاسی رادیکال در کشور قوت گرفتند. واقعه معروف به دوشنبه خونین در سال ۱۹۰۵، شکست روسیه از ژاپن در جنگ سال ۱۹۰۵ و شکستهای این کشور در جنگ جهانی اول به این نارضایتیها دامن زد. در سال ۱۹۱۷ انقلابی به رهبری حزب بلشویک، که در سال ۱۹۰۳ به رهبری لنین و تحت تأثیر آموزههای کارل مارکس تشکیل شده بود به حکومت پادشاهی در این کشور پایان بخشید.
اوایل حکومت لنین با جنگ داخلی همراه بود و پس از مدتی رقابت برای جانشینی لنین شدت گرفت. وی در سال ۱۹۲۴ درگذشت و استالین در سال ۱۹۲۹ به رهبری بلامنازع حزب کمونیست دست یافت. سیاستهای استالین به صنعتیسازی سریع کشور انجامید اما حکومت او با حجم غیرمنتظرهای از پاکسازیهای سیاسی، تبعیدهای دستهجمعی و حبس و زندان همراه بود. در ژوئن ۱۹۴۱ آلمان به شوروی یورش برد و جنگی چهارساله درگرفت که ۲۷ میلیون شهروند شوروی در آن جان باختند. روسیه در جنگ پیروزی شد و کنترل سیاسی بیشتر قلمرو اروپای شرقی و مرکزی را برای خود تضمین کرد. استالین تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۳ در قدرت باقی ماند. در این دوران حزب کمونیست با استفاده از دستگاه امنیتی عظیم خود بر تمام جنبههای زندگی حیات اجتماعی جامعه تسلط یافت و شوروی با پراخت بهایی گزاف از حیات انسانها به یک ابرقدرت صنعتی و نظامی تبدیل شد.
خروشچف جانشین استالین تلاش کرد تا جنبههای بیرحمانه حکومت استالین را افشا کرده و در عین حال بخشهای کلید حکومت کمونیستی را حفظ کند. وی سانسور را در جامعه کاهش داده و سیاست خارجی همزیستی مسالمتآمیز با غرب را در پیش گرفت اما با سرکوب قیام سال ۱۹۵۶ مجارستان به سلطه این کشور بر دولتهای دستنشانده شوروی ادامه داد. با این حال دستگاه حزبی اعتماد خود را به وی از دست داده و ااعتبار خروشچف در پی نحوه مواجهه او با بحران موشکی ۱۹۶۲ کوبا کاهش یافت. وی در سال ۱۹۶۴ در یک کودتای حزبی ساقط شد. در دوران برژنف جانشین خروشچف، شرایط زندگی برای تودههای مردم قابل پیشبینیتر و مناسبتر شد اما سرکوب سیاسی ادامه یافت. با این حال با توجه به کاهش رشد اقتصادی و سربرآوردن مشکلات اجتماعی دوران برژنف به «عصر رکود» معروف شد. از سال ۱۹۷۹ شوروی در جنگی طولانی و خونبار در افغانستان درگیر شد که یک نسل کامل قربانی آن شدند.
تاریخ معاصر
تزار به دنبال انقلاب فوريه 1917 – كه مسبب اصلي آن جريان فاجعه آميز جنگ اول جهاني بود – استعفا داد و دولتي موقتي بر پا شد . در 7 نوامبر 1917 بلشويكها ( كمونيستها) – به رهبري ولاديمير ايليچ لنين (1870 تا 1924)- دولت موقت را طي كودتايي بدون خونريزي سرنگون كردند . روسيه به موجب پيمان برست – ليتوفسك (مارس 1918), كه طبق آن روسيه لهستان را به آلمان و اتريش واگذار كرد و استقلال استوني ، فنلاند ، گرجستان ، لاتوي ، ليتواني و اوكراين را به رسميت شناخت ، از جنگ كناره گيري كرد . ديگر بخش هاي اين امپراتوري پيشين ، از جمله ارمنستان ، آذربايجان و آسياي مركزي ، به زودي اعلام استقلال كردند . جنگ داخلي ميان بلشويكها و روسهاي سفيد (به رهبري پيروان سابق تزار) تا 1922 ادامه يافت . كمونيستها به تدريج بخش عمدهي امپراتوري روسيه سابق را دوباره تسخير كردند و در دسامبر 1922 اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را برقرار ساختند . اقتصاد كشور تحت كنترل مركزي تجديد سازمان شد ، ولي طولي نكشيد كه كمبودها – و ، در بعضي مناطق ، قحطي – ظهور كرد . پس از مرگ لنين (1924) ، كشمكش بر سر قدرت بين طرفداران ژوزف استالين (1879 تا 1953) و لئون تروتسكي (1879 تا 1940) در گرفت . در 1927 استالين مخالفانش را از حزب كمونيست اخراج و در 1929 تروتسكي را مجبور به تبعيد كرد (و در 1940 موجب قتل وي شد) . استالين فرمان صنعتي كردن سريع كشور را داد . در 1929 و 1930 كولاكها (دهقانان مرفه تر كه عمدتاً با دولت مخالف بودند) را از بين برد . سركوب شديد تا مرگ استالين در 1953 ادامه داشت – مخالفان در معرض « محاكمات نمايشي» - و اعدام فوري قرار مي گرفتند ، و ميليونها نفر در نتيجهي گرسنگي يا اعدام سياسي جان خود را از دست دادند . در جنگ جهاني دوم – كه طي آن شايد تا 20 ميليون شهروند شوروي جان باختند – شوروي در آغاز با هيتلر پيمان بست (1939) و لهستان , فنلاند ,، روماني و كشورهاي بالتيك را تسخير و سرزمينهاي بسياري را ضميمه كرد . با اين حال در 1941 آلمانيها به اتحاد شوروي حمله كردند و باعث ورود شوروي به جنگ در كنار متفقين شدند . پس از پيروزي اتحاد شوروي , با كنترل نواري از كشورهاي اقماري در اروپاي شرقي و به مبارزه طلبيدن غرب در جنگ سرد , بر مقام خود به صورت قدرتي جهاني صحه گذاشت . با اين حال اقتصاد كشور راكد شد و اين كشور نيز بار امپراتوري گرفتار فقر و گستردگي بيش از حد فرسوده گشت . لئونيد برژنف (زمامداري از 1964 تا 1982) بهبود اوضاع سياسي را كه طي حكومت نيكيتا خروشچف (زمامداري از 1956 تا 1964) به دست آمده بود وارونه كرد و اصلاحات جامع تا قبل از شروع سياست هاي ميخائيل گورباچف (متولد 1931) در 1985 به وقوع نپيوست . گروباچف در مقابله با مسائل حاد اقتصادي با به اجرا گذاشتن اصلاحات اجتماعي ، اقتصادي و صنعتي به وضع بازسازي اقتصادي (پروسترويكا) و فضاي سياسي بازتر (گلاسنوست) مبادرت كرد . وضعيت اقتصاد نيز بر تمايل كاهش هزينهي نظامي از طريق دستيابي به توافق با غرب بر سر كاهش تسليحات تأثير داشت . مخالفت با دولت تحمل شد ، اصلاحِ عمده اي در قانون اساسي منجر به انتخابات آزادتر گشت و حزب كمونيست از نقش رهبري اش دست برداشت . در 1989 بسياري از سازش ناپذيران حزب كمونيست از اصلاح طلبان (غالباً غير كمونيست) در انتخابات كنگرهي جديد نمايندگان خلق شكست خوردند . دست كشيدن از نظريهي برژنف – حق شوروي به مداخله در امور كشورهاي پيمان ورشو (همانطور كه با قواي نظامي در مجارستان و چكسلواكي كرده بود)- موجب دگرگوني سريع در اروپاي شرقي شد و يكي پس از ديگري كشورهاي اقماري اين منطقهي كمونيسم را رد و شروع به برپايي حكومت چند حزبي كردند . از 1989 جنب و جوشهاي فزايندهي ملي گرايي در داخل شوروي روي داد . در جمهوريهاي بالتيك جنبشهاي مردمي ، خواهان برقراري مجدد استقلالي شدند كه از 1919 تا 1940 از آن برخوردار بودند . ليتواني آشكارا مبادرت به جدايي كرد . زماني كه گورباچف به منظور برقراري مجدد اقتدار شوروي در باكو ، پايتخت آذربايجان ، سرباز اعزام كرد ، ناآرامي در قفقاز – در ابتدا بر سر وضعيت منطقهي قره باغ عليا كه مورد اختلاف ارمنستان و آذربايجان بود – به خشونت جدي ميان مسيحي هاي ارتودوكس ارمني و مسلمانان شيعهي آذري در 1990 انجاميد . در اوت 1991 اقدام گروهي از كمونيست هاي تندرو براي سرنگوني گورباچف ، به دليل مقاومت بوريس يلتيسين (متولد 1931) ، رئيس جمهور روسيه و امتناع ارتش از مقابله با اعتراض كنندگان غير مسلح غير نظامي ، به شكست انجاميد . مخالفت يلتسين و پالمان روسيه با كودتا وضعيت قانوني و اختيارات روسيه و 14 جمهوري ديگر اتحاد شوروي را بسيار بهبود بخشيد . چهارده تا از 15 جمهوري اعلام استقلال كردند و تجزيهي سه جمهوري بالتيك از سوي جامعهي بين المللي به رسميت شناخته شد . جمهوريهايي كه در اتحاد باقي ماندند شروع به مذاكره در مورد رابطه شان كردند . گورباچف حزب كمونيست را به حالت تعليق در آورد و – با يلتيسن – اصلاحات سياسي و اقتصادي گسترده اي را آغاز كرد . ولي براي نجات اتحاد شوروي بسيار دير بود و امتناع اوكراين ، دومين جمهوري از نظر اهميت ، با شركت در اتحاد آزادتر پيشنهادي گورباچف دوران شوروي را به سر رساند . در پايان 1991 ابتكار عمل از گورباچف به يلتسين منتقل شد كه در ايجاد جامعهي كشورهاي مستقل مشترك المنافع نقش كليدي داشت . اين جامعه گروهبندي نظامي و اقتصاديي است كه شامل اكثر جمهوريهاي اتحاد سابق مي شود . پس از استعفاي گورباچف و انحلال اتحاد شوروي (دسامبر 1991) ، روسيه تعهدات بين المللي شوروي ، از جمله كرسيِ آن در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، را از آنِ خود كرد . روسيه از لحاظ خارجي با اختلافات مربوط به آينده نيروهاي جامعهي كشورهاي مشترك المنافع و ادعاهاي بالقوهي ارضي بر ديگر جمهوريهاي شوروي سابق روبروست و از لحاظ داخلي با بحران هاي شديد اقتصادي در طي انتقال از اقتصاد دستوري به بازار آزاد مواجه است كمونيستهاي تندرو سابق با فعاليت در كنگرهي نمايندگان خلق سد راه اين تغييرات شده و از انجام اصلاح قانون اساسي نيز ممانعت كرده اند .
تقسیمات کشوری
نقشه تقسيمات كشوري روسيه
حکومت
طبق قانون اساسي پيشنهادي ،
روسيه پارلماني خواهد داشت كه متشكل از دو مجلس است كه با رأي تمامي افراد بالغ
براي چهار سال انتخاب مي گردند – يكي از مجالس متشكل از نمايندگاني كه طبق روش
انتخاباتي تعيين تعداد نمايندگان به نسبت جمعيت هر منطقه انتخاب مي شوند و مجلسي
كوچكتر متشكل از نمايندگان هر كدام از 88 ايالت ,جمهوري و ناحيهي خود مختار ,
كنگرهي نمايندگان خلق كه اكنون موجود است طبق نظام شوروي سابق انتخاب شده است – از
اعضاي فعلي اش حدود دو پنجم از حوزه هاي انتخاباتي با رأي تمامي افراد بالغ انتخاب
شده اند ، يك پنجم به منظور نمايندگي نواحي و جمهوريها مستقيماً انتخاب گرديده اند
و باقي اعضا را 32 سازمان رسمي از جمله حزب كمونيست (كه اكنون منحل شده است )
انتخاب كرده اند . رئيس جمهور كشور – كه نخست وزير و شوراي وزيران را انتصاب مي كند
– با رأي تمامي افراد بالغ براي پنج سال انتخاب مي وشد . گروهبنديهاي اصلي سياسي
شامل «روسيه دموكراتيك» (طرفدار يلتيسين) ، اتحاد شهري (تندرو) و حزب خلق روسيه
(محافظه كار) است . طبق مفاد «پيمان فدرال روسيه» (1992) ، جمهوريها و نواحي خود
مختار كه در پايين فهرست شده است درجات مختلف خود كرداني را اعمال مي كنند .
(تاتارستان و چين هنوز اين پيمان را امضا نكرده اند .) جمهوريها و نواحي خود
مختار نام ناحیه مساحت(کیلومتر مربع) مرکز آديگه 7,600 مايكوپ آستياي شمالي 8,000
ولادي قفقاز آگين – بوريات (ناحيهي خود مختار) 19,000 آگ ينسكايا اودمورت 42,100
ايژوسك اوستوردينسكي بوريات (ناحيهي خود مختار) 22,400 اوستوردينسكي اِونكي (ناحيه
خودمختار ) 767,000 تورا اينگوش 9,000 فزران باشقيرستان 143.600 اوخا بوريات
351.500 اولان اوده تاتارستان 68,100 قازان تايمير(ناحيه خودمختار) 862,100
دودينكا تووا 170,500 قزل چچن 10,300 گروزني چوكچي 737.700 آنادير چوواش 18,300
چبوكساري خاكس 61,900 آباكان خانتي – مانسي 523.100 خانتي – مانسيك داغستان 50,300
مخاچ قلعه روسيه(روسيه به عنوان بخشي از فدراسيون روسيه) 7,969,100 مسکو
كاباردين- بالكار 12,500 نالچيك كاراچاي –چركس 14,100 چركسك كارليا 172,400
پتروزاودسك كلموكستان 75,900 اِليستا كورياك 301,500 پالانا كومي 415.900 كوديمكار
گورنو –آلتاي 92.600 گورنو-آلتايسك ماري 23.200 ياشكارالا موردووينا(موردوويا سابق)
: 26.200 سارانسك نِناتس 176.400 ناريان مار ياكوت- ساخا 3.103.200 ياكوتسك
يامالو-نانتس 750.300 سالِخارد يِورِيسك (جمهوري يهودي) (ناحيه خودمختار) 36.000
بيروبيجان
جغرافیا
روسیه در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد.
همسایگان زمینی روسیه عبارتند از:
در جنوب خاور (آسیا): کره شمالی، چین، مغولستان، و قزاقستان
در جنوب باختر (قفقاز): جمهوری آذربایجان و گرجستان
در باختر (اروپا): اوکراین، بلاروس، لتونی، استونی، فنلاند، و نروژ؛ و در بخش جدامانده کالینینگراد با کشورهای لیتوانی و لهستان.
شهرهاي روسيه
مسکو Москва
سن پترزبورگ Санкт-Петербург
نووسیبیرسک Новосибирск
یکاترینبورگ Екатеринбург
نیژنی نووگورود Нижний Новгород
سامارا Самара
قازان Казань
امسک Омск
چلیابینسک Челябинск
روستوف-نا-دونو Ростов-на-Дону
اوفا Уфа باشقیرستان
ولگاگراد Волгоград
پرم Пермь
کراسنویارسک Красноярск
وورونژ Воронеж
ساراتوف Саратов
تولیاتی Тольятти
كراسنودار Краснодар
ایژوسک Ижевск
یاروسلاول
اشنايي با برخي شهرهاي روسيه
مسکو
مسکو (به روسی: Москва) پایتخت و پرجمعیتترین شهر و واحد فدرالی روسیه است. این شهر از مهمترین مراکز سیاسی، اقتصادی، مذهبی، تاریخی، مالی، آموزشی و ترابری فدراسیون روسیه و اروپا محسوب شده و با ۱۱ میلیون و ۵۰۳ هزار نفر جمعیت در سرشماری سال ۲۰۱۰ پرجمعیتترین شهر قاره اروپا و ششمین شهر پرجمعیت دنیاست. این شهر در کنار رودخانه مسکو و در ناحیه مرکزی فدرالی در روسیه اروپایی واقع شدهاست. کاخ کرملین، قلعهای باستانی در این شهر است که محل زندگی رئیسجمهور روسیه و استقرار قوه مجریه این کشور است. این شهر در دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز پایتخت آن کشور بود. چهار فرودگاه بینالمللی، نه ایستگاه راهآهن و مترو مسکو که یکی از عمیقترین تونلهای دنیاست، در این شهر قرار دارد. مترو مسکو با ۱۸۵ ایستگاه پس از مترو توکیو بیشترین مسافران را در بین سیستمهای مترو دنیا دارد.
نمايي از مسكو در شب
کلانشهر مسکو از نظر دارا بودن مؤسسات علمی، ورزشی و آموزشی از رتبه خوبی در سطح جهان برخوردار است، به طوری که بیشترین امکانات ورزشی را در کل جهان به خود اختصاص دادهاست. این شهر دارای یک مجتمع حمل و نقل بینالمللی به نام «متروی مسکو» است که بزرگترین شرکت تولید واگنهای مترو در جهان است.
سن پترزبورگ
سن پترزبورگ (به روسی: Санкт-Петербург) دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو میباشد که در منتهیالیه شمالغرب این کشور واقع شدهاست.
سن پترزبورگ در يك نما
نووسیبیرسک
شهر نووسیبیرسک (روسی: Новосиби́рск / انگلیسی: Novosibirsk)، سومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو و سن پترزبورگ است. این شهر با ۱٫۴ میلیون نفر جمعیت (سال ۲۰۱۰) پرجمعیتترین و بزرگترین شهر سیبری نیز میباشد. نووسیبیرسک در جنوب شرقی دشت سیبری غربی واقع شده است و مرکز استان نووسیبیرسک است.
شهر نووسيبيرسك
شهر نووسیبیرسک (روسی: Новосиби́рск / انگلیسی: Novosibirsk)، سومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو و سن پترزبورگ است. این شهر با ۱٫۴ میلیون نفر جمعیت (سال ۲۰۱۰) پرجمعیتترین و بزرگترین شهر سیبری نیز میباشد. نووسیبیرسک در جنوب شرقی دشت سیبری غربی واقع شده است و مرکز استان نووسیبیرسک است.
شهر نووسيبيرسك
یکاترینبورگ
یکاترینبورگ ( به روسی: Екатеринбург، نام پیشین: سوردلوفسک) یکی از شهرهای مهم روسیه در بخش مرکزی این کشور است. یکاترینبورگ مرکز استان سوردلوفسک است. این شهر همچنین بهعنوان مرکز صنعتی و فرهنگی ناحیه فدرالی اورال شناخته میشود.
یکاترینبورگ
یکاترینبورگ ( به روسی: Екатеринбург، نام پیشین: سوردلوفسک) یکی از شهرهای مهم روسیه در بخش مرکزی این کشور است. یکاترینبورگ مرکز استان سوردلوفسک است. این شهر همچنین بهعنوان مرکز صنعتی و فرهنگی ناحیه فدرالی اورال شناخته میشود.
یکاترینبورگ
جمعیت این شهر بر پایه سرشماری سال ۲۰۰۲ برابر ۱٬۲۹۳٬۵۳۷ نفر بوده است که از این لحاظ پنجمین شهر بزرگ روسیه بهشمار میرود. یکاترینبورگ بین سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۹۱ با نام سوردلوفسک (اسوردلوفسک) شناخته میشد. نام پیشین برگرفته از نام یاکوف اسوردلوف یکی از رهبران بلشویک بود.
نیژنی نووگورود
شهر نیژنی نووگورود مرکز استان نیژنی نووگورود روسیه است.
چشمانداز شهر نیژنی نووگورود
قازان
قازان یا غازان (تاتاری: Qazan, Казан، روسی: Казань) پایتخت جمهوری خودمختار تاتارستان و یکی از بزرگترین شهرهای روسیه است. این شهر در ۷۹۷ کیلومتری شهر مسکو و در بخش شرقی روسیۀ اروپائی قرار گرفته است. قازان ۱٫۱ میلیون نفر جمعیت دارد که ۴۰٪ آن زیر ۳۰ سال سن دارند. نام این شهر را کازان هم نوشتهاند.
قازان از مراکز صنعتی، بازرگانی و فرهنگی در مرز اروپا و آسیا است و مهمترین شهر فرهنگی برای تاتارها است. قازان در ریزشگاه دو رود ولگا و کازانکا قرار دارد. شهر اولیه در محل قازان شهر کرمن بود که گفته میشود روی تپهای دیگمانند بنا شده بود و واژۀ قازان در ترکی تاتاری هم به معنای دیگ است.
شهر قازان
قازان از سال ۱۸۰۱ دارای دانشگاه شده و از سال ۲۰۰۵ میلادی بزرگترین مسجد روسیه (و احتمالاً اروپا) به نام مسجد قُلشریف در آن ساخته شده است. در سال ۲۰۰۵، قازان هزارسالگی خود را جشن گرفت.
امسک
اُمْسْک (به روسی: Омск) مرکز استان امسک در فدراسیون روسیه است. امسک در جنوب غربی سیبری واقع شده و دومین شهر بزرگ در شرق کوههای اورال به شمار میآید. فاصله بین امسک تا مسکو ۲۷۰۰ کیلومتر است.
کلیسای اعظم امسک در فدراسیون روسیه
مردم
مانند همه جای روسیه شمار زنان در قازان بیشتر از مردان است. از جمعیت قازان ۵۵٫۳٪ زن و ۴۴٫۷٪ مرد است. بیش از پنجاه درصد ساکنان قازان روس هستند و ۴۰ درصد تاتار. اقوام دیگری مانند قوم چواش نیز در این شهر ساکنند. زبان غالب و میانجی در شهر روسی است و بیشتر تاتارها دوزبانه هستند. حدود یکسوم از ازدواجها در قازان ازدواجهای مختلط میان روس و تاتار است.
قازان یا غازان (تاتاری: Qazan, Казан، روسی: Казань) پایتخت جمهوری خودمختار تاتارستان و یکی از بزرگترین شهرهای روسیه است. این شهر در ۷۹۷ کیلومتری شهر مسکو و در بخش شرقی روسیۀ اروپائی قرار گرفته است. قازان ۱٫۱ میلیون نفر جمعیت دارد که ۴۰٪ آن زیر ۳۰ سال سن دارند. نام این شهر را کازان هم نوشتهاند.
قازان از مراکز صنعتی، بازرگانی و فرهنگی در مرز اروپا و آسیا است و مهمترین شهر فرهنگی برای تاتارها است. قازان در ریزشگاه دو رود ولگا و کازانکا قرار دارد. شهر اولیه در محل قازان شهر کرمن بود که گفته میشود روی تپهای دیگمانند بنا شده بود و واژۀ قازان در ترکی تاتاری هم به معنای دیگ است.
شهر قازان
قازان از سال ۱۸۰۱ دارای دانشگاه شده و از سال ۲۰۰۵ میلادی بزرگترین مسجد روسیه (و احتمالاً اروپا) به نام مسجد قُلشریف در آن ساخته شده است. در سال ۲۰۰۵، قازان هزارسالگی خود را جشن گرفت.
امسک
اُمْسْک (به روسی: Омск) مرکز استان امسک در فدراسیون روسیه است. امسک در جنوب غربی سیبری واقع شده و دومین شهر بزرگ در شرق کوههای اورال به شمار میآید. فاصله بین امسک تا مسکو ۲۷۰۰ کیلومتر است.
کلیسای اعظم امسک در فدراسیون روسیه
مردم
مانند همه جای روسیه شمار زنان در قازان بیشتر از مردان است. از جمعیت قازان ۵۵٫۳٪ زن و ۴۴٫۷٪ مرد است. بیش از پنجاه درصد ساکنان قازان روس هستند و ۴۰ درصد تاتار. اقوام دیگری مانند قوم چواش نیز در این شهر ساکنند. زبان غالب و میانجی در شهر روسی است و بیشتر تاتارها دوزبانه هستند. حدود یکسوم از ازدواجها در قازان ازدواجهای مختلط میان روس و تاتار است.
فرهنگ روسيه
روسیه در جامعهٔ بین المللی از کشورهایی از فرهنگ و هنر دفاع میکنند به حساب میآید و مردم این کشور هم از مردمانی با فرهنگ به حساب میآیند.
جاذبههای گردشگری
روسیه دارای جاذبههای تاریخی و اکوتوریستی فراوانی است.
تعدادی از جاذبههای تاریخی: روسیه از جمله کشورهایی است که از استقبال توریستان و جهانگردان برخوردار است. از جمله جاذبههای توریستی روسیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: متروی مسکو، ساختمانهای هفت خواهر، مجسمه مایاکوفسکی، مجسمههای لنین، میدان سرخ، موزه جنگ، پارک پیروزی، مقبره ولادیمیر لنین، مجموعه کرملین
تعدادی از جاذبههای اکوتوریستی: طبیعت زیبا، پوششهای گیاهی متفاوت را میتوان نام برد مانند تپه وارابیف (تپه گنجشکها)
اقتصاد
روسيه يكي از بزرگترين توليد كنندگان زغال سنگ ، سنگ آهن ، فولاد ، نفت و سيمان است . با اين حال وضع اقتصاد بحراني است . اصلاحات اقتصادي (1985 تا 1991) ميخائيل گورباچف اصل تمركز زدايي را به اقتصاد از مركز برنامه ريزي شده وارد كرد . از 1991 با ايجاد قيمتهاي بازار آزاد و تشويق فعاليت بازرگاني خصوصي اصلاحا شتاب يافته است . با اين حال فقدان انگيزه در نيروي كار بر تمامي بخش هاي اقتصاد تأثير مي گذارد . توزيع ناقص منجر به كمبود بسياري از كالاهاي اساسي شده است . توليد كاهش يافته است و تورم افسار گسيخته در 1992 به 2200% رسيد . صنايع توليدي بيش از يك سوم نيروي كار را در بر دارد و شامل صنايع فولاد ، شيميايي ، نساجي و ماشين آلات سنگين است . توليد كالاهاي مصرفي چندان توسعه نيافته است . كشاورزي در مقياس بزرگ و در قالب كشتزارهاي دولتي و يا مزارع اشتراكي سازمان يافته است . هر چند حق تملك و كشت خصوصي زمين برقرار شده است . روسيه به رغم برخورداري از كشاورزي مكانيزه و بزرگترين صنعت كودسازي جهان ، از توليد كافي غلات در حد احتياجش ناتوان است . اين امر تا حدودي به دليل برداشتهاي ناكافي و امكانات نا مطلوب ذخيره سازي و حمل ونقل است . واردات از اوكراين و قزاقستان از اهيمت برخوردار گشته است . كشتهاي عمده شامل گندم ، جو ، جو دوسر ، سيب زميني ، چغندر قند و ميوه است . منابع طبيعي شامل بزرگترين ذخاير زغال سنگ جهان ، نزديك به يك سوم ذخاير گاز طبيعي جهان ، يك سوم كل درختزارهاي جهان ، ذخاير بزرگ منگنز ، طلا ، پتاس ، بوكسيت ، نيكل ، سرب ، روي و مس و همچنين نقاط متعدد مناسب براي تأسيسات توليد نيروي هيدروالكتريك است . ماشين آلات ، نفت و فرآورده هاي نفتي صادرات عمدهي روسيه است . اين كشور از لحاظ انرژي خود كفاست . روسيه مازاد تجاري بزرگي با ديگر جمهوريهاي شوروي سابق دارد .
آموزش
ميزان با سوادي : نزديك به 100% (تخمين 1992). سنين تحصيل اجباري : 7 تا 15 سال . تعداد دانشگاه : 42 دانشگاه ، 32 پلي تكنيك همطراز با دانشگاه (به علاوهي بيش از 100 مؤسسهي ديگر كه دوره هاي هم سطح دانشگاه ارائه مي دهند ).
دفاع
كل نيروهاي مسلح : 2.720.000 (بعضي از اين تعداد بخشي از نيروي مسلح مشترك جامعهي كشورهاي مشترك المنافع هستند ، كه شامل 1.200.000 پرسنل ديگر مي شود ). خدمت سربازي : نيروهاي زميني و هوايي 2 سال ؛ نيروي دريايي و مرزباني 2 تا 3 سال .
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
نظرات بینندگان
پس ایران کو؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *