چه کسی حرف آخر را در "پاکستان" میزند؟
رئیس ستاد ارتش پاکستان به قدرت بلامنازع و دیکتاتور فعلی این کشور تبدیل شده است. همچنین بر کسی پوشیده نیست که وی کنترل حکومت را به طور آشکار مانند معضلی میپندارد زیرا فساد در پاکستان، مسئله تروریسم، مشکلات اقتصادی و نهادهای اجرای قانون همچنان در این کشور ادامه دارد.
قدرت مطلق ژنرال در نتیجه موفقیتهای وی در سرکوبی شبهنظامیان افراطی در کشورش میباشد.
هرچند که جنگ علیه شبهنظامیان و افراطیها تمام نشدنی است اما به ظاهر گروههای مسلح متحمل شکستی سخت شدهاند.
اگرچه همه چیز بر وفق مراد ارتش پاکستان است اما دستکم پنج سال دیگر زمان لازم است تا تهدید شبهنظامیان بطور کامل ریشهکن شود در نتیجه، پاکستانیهای میانهرو انتقال ناامیدی به امیدواری را حس خواهند کرد.
دومین موضوعی که راحیل شریف بطور مستقیم در آن نقش دارد، سیاست پاکستان در مقابل دولت "اشرف غنی" رئیس جمهور افغانستان است.
قدرت رئیس ستاد ارتش پاکستان در حدی است که در کمتر از پنج نشست با مقامات افغان، توانست مجوز دیدار با رئیس جمهور افغانستان در کابل را کسب کند.
همچنین هنوز 48 ساعت از منصوب شدن ژنرال «رضوان اختر» به عنوان رئیس سازمان اطلاعات پاکستان (آی.اس.آی) نگذشته بود که موفق به دیدار اشرف غنی شد.
در واقع اشرف غنی متقاعد شد تا از مرکز فرماندهی رئیس ستاد ارتش پاکستان در راولپندی نیز در سفرش به پاکستان دیدار کند و اداره امنیت ملی افغانستان نیز موافقت کرد تا به سازمان اطلاعات ارتش پاکستان اجازه دسترسی به اطلاعات بدهد.
از سوی دیگر، راحیل شریف برنامه سرمایهگذاری 46 میلیارد دلاری راهروی اقتصادی چین و پاکستان که افغانستان نیز ممکن است از آن سود ببرد را به جریان انداخت.
رایزنیهای رئیس ستاد ارتش پاکستان در مقابل افغانستان نتایج مختلفی در پی داشت که دستور آموزش نیروهای امنیتی افغانستان در پاکستان یکی از این موارد بود.
همچنین سازمان اطلاعات ارتش پاکستان(آی.اس.آی) و اداره امنیت ملی افغانستان تفاهمنامهای را برای همکاری اطلاعاتی امضاء کردند.
اشرف غنی ثابت کرده است که بیشتر از کرزی رئیس جمهور سابق افغانستان در
رویارویی با اسلامآباد برخورد دیپلماتیک دارد اما تاکنون غنی و "عبدالله
عبدالله" رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی تحت تاثیر حیلههای ژنرال شریف قرار
نگرفتهاند که کابل را منطقه آزاد جنگی و کرزی و اداره امنیت ملی را مخالف و
اخلاگران روابط افغانستان و پاکستان اعلام کنند.
راحیل شریف همچنین در دیدار با «جان کری» از سازمان اطلاعات هند به دلیل تخریب روند نزدیکی پاکستان و افغانستان شکایت کرد و حاضر شد برای این ادعا سند هم فراهم میکند.
رئیس ستاد ارتش پاکستان به خوبی درک میکند که برای بهبود و ارتقاء روابط دو کشور میبایست در ابتدا خاطرات تلخ حمایت از طالبان افغانستان را پاک کند که طی آن مجاهدین در سال 1996 میلادی از حکومت کنار زده شدند.
راحیل شریف همچنین به شدت بر موضع پاکستان در برابر کشمیر پافشاری میکند و معتقد است که این تلاش برای ادامه حیات کشورش ضروری است.
وی تاکتیکهای قدیمی پاکستانی را برای گمراهی غرب به کار میبرد تا فشارها را بر تسلیحات هستهای هند بیشتر سازد.
براساس ارزیابی آمریکا، ارتش پاکستان تعداد 550 هزار نیرو دارد و راحیل شریف مدعی شده است که 182 هزار نظامی آن در مناطق مرزی با افغانستان و 150 هزار تن دیگر در منطقه کشمیر مستقر هستند. اگر این محاسبات و گفتهها درست باشد، این نیروها در مقابله با تحریک طالبان این کشور با ضعف روبرو هستند.
یکی دیگر از دلایلی که ژنرال راحیل شریف را نگران کرده نفوذ افراد مرتبط با داعش است. این گروه به جنگجویان مزد بیشتری برای جنگیدن و پیوستن به آنها پیشنهاد میدهد.
پاکستان مدتها قبل درک کرده است که در زمینه هستهای نمیتواند با هند بطور رسمی رقابت کند. بنابراین، استراتژی خود را برای تضعیف برنامه هستهای هند تغییر داده است.
استراتژی راحیل شریف گمراه کردن غرب توسط محاسبات غلط در مورد برنامه هستهای هند است تا آنها را وادار کند که تا بر دهلینو برای برگزاری مذاکرات صلح فشار آورند.
حال اگر سیاستگذاران غربی "اقدامات اعتمادسازی" را به هند پیشنهاد دهند، ژنرال راحیل شریف میبایست برای "توافقنامه تجارت آزاد هند و پاکستان" تلاش کند که در سال 2012 میلادی امضاء شد، اما هیچ وقت عملی نشد.
هند نمیتواند به رئیس ستاد ارتش پاکستان پس از اینکه ارتش او از سال 1948 میلادی بطور مکرر آتشبس را نقض میکنند، اعتماد کند.
/