«مرگ بر آمریکا» شعاری آزمودهشده
خبرگزاری میزان-راستی اگر شعار مرگ بر آمریکا کارآمد نیست و اگر در عمل جواب نداده، پس چرا نظام سلطه به دنبال حذف یک شعار «بی اثر و بی عمل» است؟
به گزارشنشریه «خط حزبالله» در یادداشتی تحلیلی به بررسی تاریخ افتخارآمیز استکبارستیزی ملت ایران پرداخت. متن این یادداشت بدین شرح است:
باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مردم ایران از تاریخی افتخارآمیز برخوردارند. اما شعار «مرگ بر آمریکا» برای آنها شغل و امنیت ایجاد نمیکند. اگر ایران مسیر دیگری را انتخاب کرد، آن مسیر برای امنیت منطقه، برای مردم ایران و جهان خوب خواهد بود.» اما چرا اوباما، به دنبال ایرانِ بدون «مرگ بر آمریکا» است؟ پاسخ به این سؤال در کلام امام خمینی(ره) نهفته است که «ما همه شعارهایمان را با عمل محک زدهایم»(3/12/67). لذا می دانیم که:
1. «مرگ بر آمریکا» شعاری برگرفته از ذهنیت تاریخی ایرانیها نسبت به رفتارهای استکباری حاکمیت آمریکا بوده که تاکنون استمرار هم داشته است. کاپیتالاسیون، شلیک به هواپیمای مسافربری، کودتای نوژه و.... و حتی «یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکاییها... با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد.»(19/10/92) در واقع «مرگ بر آمریکا را کسی به ملّت ایران یاد نداد.»(11/8/73) و این شعار، زبان حال و حرف دل ملتهای مظلوم و مستضعف جهان بوده است.
2. راستی اگر شعار مرگ بر آمریکا کارآمد نیست و اگر در عمل جواب نداده، پس چرا نظام سلطه به دنبال حذف یک شعار «بی اثر و بی عمل» است؟ آیا تقاضای حذف این شعار به اینکه «امروز در خیلی از کشورها صدای مرگ بر آمریکا بلند میشود» برنمیگردد؟ آیا هدف نظام سلطه این نیست که با تغییر ذهنیت مردمی که «شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها» را شکسته اند، ملتهای الهام گرفته از حرکت ملت ایران را نسبت ادامه حرکت خود دچار تردید کنند؟ تجربه تسخیر لانه جاسوسی و حوادث مصر نشان داد که حتی«مبارزه ی با استبداد بدون مبارزه ی با آن قدرت خارجی ای که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمیرسید ... همچنان که در بعضی از انقلابهای این چند سال اخیر ملاحظه کردیم»(19/12/92). به همین دلیل است که جریان غربگرای داخلی تلاش می کند تا با «بزک» امریکا، ماهیت استکباری او را کمرنگ کند. این جریان، دو راهبرد اصلی را دنبال میکند: 1. «تحریف اصول امام خمینی(ره)»؛ تا با «تفسیر غلط از امام» شاخص را تغییر دهند.(30/4/92)؛ 2. مخدوش کردن اصل استکبارستیزی. اگر این جریان بتواند ذهنیت مردم را تغییر دهد؛ به تبع آن مرز بین جبهه حق و باطل کمرنگ میشود، آن وقت راه نفوذ آمریکا به بهترین شکل ممکن هموار خواهد شد.
3. اوباما ادعا کرده که با شعار مرگ بر آمریکا امنیت بیشتر برای ایران فراهم نمیشود. نگاهی گذرا به وضعیت کشورهایی در منطقه که مرگ بر آمریکا نگفته اند و نمیگویند و نیز کشورهایی که آمریکا برای برقراری امنیت به آنجا ورود کرده است، میزان توّهم اوباما را نشان میدهد. اتفاقا امنیت ایران حاصل عمل به شعار «مرگ بر آمریکا» است که با ایجاد عمق استراتژیک، خاکریز خود را تا مرزهای رژیم اشغالگر قدس رسانده است. بیش از سه دهه مقاومت و تلاش ایران در جهت دستیابی به دست برتر امنیتی در منطقه، نه تنها برای خود بلکه ملجأ امنیتی بسیاری از ملتهای منطقه است که آمریکا به بهانه تأمین امنیت وارد کشور و زندگیشان شده است. استحکام خط مقاومت از استمرار «مرگ بر آمریکا»ی جمهوری اسلامی ایران است و «همه ی این گله ها و ناراحتیها از این است که نفوذ ایران گسترده شده»(20/4/94) است. به همین دلیل مسئولین نظام اسلامی باید توجه داشته باشند تا پدیده های اتفاقی، "دست دادنها" و «اقدامات نابجا»یی از سوی آنها صورت نگیرد که برخلاف سیاستهای کلی نظام باشد یا سبب مخدوش شدن این تصویر موفق از مبارزه با استکبار شود و در خط مقاومت منطقه هم ایجاد تذبذب و دلسردی کند. آنها نباید به جای نقطه های امیدبخش« دل را به نقطه هاى خیالى» بسپرند.(17/10/93)
باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مردم ایران از تاریخی افتخارآمیز برخوردارند. اما شعار «مرگ بر آمریکا» برای آنها شغل و امنیت ایجاد نمیکند. اگر ایران مسیر دیگری را انتخاب کرد، آن مسیر برای امنیت منطقه، برای مردم ایران و جهان خوب خواهد بود.» اما چرا اوباما، به دنبال ایرانِ بدون «مرگ بر آمریکا» است؟ پاسخ به این سؤال در کلام امام خمینی(ره) نهفته است که «ما همه شعارهایمان را با عمل محک زدهایم»(3/12/67). لذا می دانیم که:
1. «مرگ بر آمریکا» شعاری برگرفته از ذهنیت تاریخی ایرانیها نسبت به رفتارهای استکباری حاکمیت آمریکا بوده که تاکنون استمرار هم داشته است. کاپیتالاسیون، شلیک به هواپیمای مسافربری، کودتای نوژه و.... و حتی «یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکاییها... با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد.»(19/10/92) در واقع «مرگ بر آمریکا را کسی به ملّت ایران یاد نداد.»(11/8/73) و این شعار، زبان حال و حرف دل ملتهای مظلوم و مستضعف جهان بوده است.
2. راستی اگر شعار مرگ بر آمریکا کارآمد نیست و اگر در عمل جواب نداده، پس چرا نظام سلطه به دنبال حذف یک شعار «بی اثر و بی عمل» است؟ آیا تقاضای حذف این شعار به اینکه «امروز در خیلی از کشورها صدای مرگ بر آمریکا بلند میشود» برنمیگردد؟ آیا هدف نظام سلطه این نیست که با تغییر ذهنیت مردمی که «شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها» را شکسته اند، ملتهای الهام گرفته از حرکت ملت ایران را نسبت ادامه حرکت خود دچار تردید کنند؟ تجربه تسخیر لانه جاسوسی و حوادث مصر نشان داد که حتی«مبارزه ی با استبداد بدون مبارزه ی با آن قدرت خارجی ای که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمیرسید ... همچنان که در بعضی از انقلابهای این چند سال اخیر ملاحظه کردیم»(19/12/92). به همین دلیل است که جریان غربگرای داخلی تلاش می کند تا با «بزک» امریکا، ماهیت استکباری او را کمرنگ کند. این جریان، دو راهبرد اصلی را دنبال میکند: 1. «تحریف اصول امام خمینی(ره)»؛ تا با «تفسیر غلط از امام» شاخص را تغییر دهند.(30/4/92)؛ 2. مخدوش کردن اصل استکبارستیزی. اگر این جریان بتواند ذهنیت مردم را تغییر دهد؛ به تبع آن مرز بین جبهه حق و باطل کمرنگ میشود، آن وقت راه نفوذ آمریکا به بهترین شکل ممکن هموار خواهد شد.
3. اوباما ادعا کرده که با شعار مرگ بر آمریکا امنیت بیشتر برای ایران فراهم نمیشود. نگاهی گذرا به وضعیت کشورهایی در منطقه که مرگ بر آمریکا نگفته اند و نمیگویند و نیز کشورهایی که آمریکا برای برقراری امنیت به آنجا ورود کرده است، میزان توّهم اوباما را نشان میدهد. اتفاقا امنیت ایران حاصل عمل به شعار «مرگ بر آمریکا» است که با ایجاد عمق استراتژیک، خاکریز خود را تا مرزهای رژیم اشغالگر قدس رسانده است. بیش از سه دهه مقاومت و تلاش ایران در جهت دستیابی به دست برتر امنیتی در منطقه، نه تنها برای خود بلکه ملجأ امنیتی بسیاری از ملتهای منطقه است که آمریکا به بهانه تأمین امنیت وارد کشور و زندگیشان شده است. استحکام خط مقاومت از استمرار «مرگ بر آمریکا»ی جمهوری اسلامی ایران است و «همه ی این گله ها و ناراحتیها از این است که نفوذ ایران گسترده شده»(20/4/94) است. به همین دلیل مسئولین نظام اسلامی باید توجه داشته باشند تا پدیده های اتفاقی، "دست دادنها" و «اقدامات نابجا»یی از سوی آنها صورت نگیرد که برخلاف سیاستهای کلی نظام باشد یا سبب مخدوش شدن این تصویر موفق از مبارزه با استکبار شود و در خط مقاومت منطقه هم ایجاد تذبذب و دلسردی کند. آنها نباید به جای نقطه های امیدبخش« دل را به نقطه هاى خیالى» بسپرند.(17/10/93)
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *