اسلامستیزی در ایستگاه سوئد!
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: ماجرای هتک حرمت قرآن مجید در اروپا و آمریکا که همواره داعیهدار آزادی بیان و رعایت حقوق انسانها هستند، بدون هیچ کم و کاستی اثباتکننده ادعای کذب غرب در دفاع از حقوق بشر و دموکراسی به شمار میآید. پس از سناریوی قرآن سوزی کشیش «تری جونز» آمریکایی در حدود یک دهه پیش و اهانتهای مکرر بهاصطلاح هنرمندان غربی به مقدسات مسلمانان (شامل کاریکاتورهای موهن نشریه فرانسوی شارلی ابدو)، حالا نوبت به نمایشی دیگر از اسلام هراسی رسیده و نسخهای از قرآن کریم در سوئد به آتش کشیده شد.
فارغ از اینکه چه گروههایی پشت این اقدام موهن بودهاند، سوزاندن کتاب آسمانی مسلمانان حاکی از ضعف شدید و مفرط غرب در مواجهه معقول و منطقی با آموزههای وحیانی است. تمدن غرب با آن همه هیاهو از ارائه پاسخ قانعکننده به استدلالهای قرآنی عاجز است و همچون حکومتهای قرونوسطایی، هر نوع اندیشه قدرتمند و پرطرفدار دیگری را در آتش میسوزانند و از بین میبرند.
مهمتر اینکه افراد هتاک، حتی قرآن کریم را هم نخواندهاند و بهصورت کاملاً ناآگاهانه میخواهند با این اقدام نمادین، با تمام اصول اسلامی مقابله کنند. در حقیقت، قرآن سوزی بخش دیگری از پازل اسلام هراسی است و نیازی نیست که مجریان این سناریو، الزاماً قرآن خوانده و به فهم جامعی رسیده باشند.
از سوی دیگر، اسلام هراسی بخشها و اجزای متفاوتی دارد که آبشخور همه آنها یکسان است و هر از گاهی به فراخور اقتضائات موجود، در دستور کار قرار میگیرد. «تری جونز» و حامیان بسیار اندکش (کمتر از ۵۰ نفر) در حالی در کانون توجهات رسانهای قرار گرفت که حضور میلیونها زائر در همایش اربعین، سالهاست در رسانههای جریان اصلی، کمترین بازخوردی ندارد. یک بخش از جنجال کشیش هتاک آمریکایی به قرآن کریم، به اعتراضات وسیع و جهانی مسلمانان بازمیگردد، ولی سؤال اینجاست که چرا این ویدئو، چندصد میلیون بار بازنشر شد؟ قطعاً رسانههای مهم دنیا در وایرال شدن آن تصاویر هتاکانه نقش بسزایی داشتند و مخفی نیست که این رسانهها را چه کسانی کنترل میکنند.
عمده این رسانهها یا مستقیماً توسط صهیونیستها اداره میشوند، یا نقش بسزایی در اداره آنها دارند و یا دستکم، نقش سرمایهگذار را ایفا میکنند. رژیم صهیونیستی که این روزها، مسجدالاقصی را جولانگاه خود قرار داده و از طریق هتک حرمت اولین قبله مسلمانان رسماً به مصاف با اسلام آمده، اولین و بزرگترین اسپانسر اسلام هراسی در سراسر جهان است. به این مفهوم که آنها سلطه رسانهای دارند و مسیر نشر توهین به قرآن کریم و سایر مقدسات اسلامی را از طریق پلتفرمهای مختلف تسهیل میکنند.
نکته بعدی در این خصوص آنکه در کشورهای اروپایی، هستههای پیدا و پنهان راستگرا، افراطی و بهشدت اسلامستیز فعالیت میکنند که منتظر یک جرقه علیه مسلمانان هستند. کاری که «راسموسن پالودن»، رهبر حزب راستگرای افراطی دانمارک با عنوان «خط سخت» در یکی از شهرهای سوئد با اکثریت مسلمان انجام داد، تلاشی بود برای هموار کردن راه بهمنظور به حاشیه راندن مسلمانان در جوامع اروپایی.
این تفکر البته در انحصار افراطگرایان نیست بلکه سیاستمداران اروپایی نیز نشان دادهاند که در این خصوص، دستکمی از گروههای ضد اسلامی ندارند و همانها هستند که راه را برای تحتفشار قرار دادن مسلمانان باز میکنند. در فرانسه، «امانوئل مکرون» که حامی درجهیک کاریکاتورهای موهن نشریه «شارلی ابدو» بود و آزادی بیان در این حوزه را، رکن غیرقابل تغییر دموکراسی غربی میدانست، اقدامات بیسابقهای را برای محدود کردن پوشش، برگزاری آئینها و نمادهای مسلمانان وضع کرد و آن را مغایر با دموکراسی ندانست! «مارین لوپن»، رقیب وی نیز در انتخابات ریاست جمهوری، وعده کرده که در صورت پیروزی، از زنان مسلمان برای رعایت پوشش اسلامی، جریمه دریافت کند و آنها را محدودتر نماید. پیشازاین، «برنتون ترنت»، تروریست شهر «کرایست چرچ» در نیوزیلند نیز در مانیفستی که از او منتشرشده، نژادپرستی «دونالد ترامپ» را الهامبخش خود برشمرده بود. با این حساب، چهرههای برجسته غربی، در صف اول اسلامستیزی قرار گرفتهاند و این رویکرد، به جریانهای راستگرا و افراطی روحیه مضاعف میبخشد.
از طرفی، در کنار مباحث نژادپرستانه، تغییر اکثریت جمعیت به نفع مسلمانان در قاره سبز، مقامات اروپا را نگران کرده و باعث تشدید سیاستهای مهاجرستیزانه بروکسل (مرکز تصمیمگیری اروپا) شده است. مرکز تحقیقاتی «پیو» (Pew Research Center) در گزارشی به این موضوع پرداخته و بر اساس دادههای آماری اعلام کرد که جمعیت مسلمانان در ۲۸ کشور اتحادیه اروپا رو به افزایش است و با فرض اینکه روند مهاجران مسلمان به صفر برسد و سناریوی «مهاجرت صفر» کلید بخورد، بازهم انتظار میرود درصد کل مسلمانان اروپا تا سال ۲۰۵۰ حدود ۱۱ درصد افزایش پیدا کند. این افزایش در صورت سناریوی «مهاجرت بالا»، ۳۱ و «مهاجرت متوسط»، ۲۱ درصد است. این اعداد و ارقام که معمولاً کمتر از میزان واقعی هستند، آمارهایی نیستند که مقامات اروپایی بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند و به همین جهت، شاهدیم که هیچیک از سیاستمداران اروپایی، رویکرد مثبتی در قبال مسلمانان نداشته و در حقیقت، کاتالیزور خشونتها و توهینهای مکرر علیه اسلام و مسلمانان بودهاند. سوئد در این میان، کشوری است که پروندهای مملو از اقدامات ضد اسلامی دارد و مسلمانان در این کشور، از امنیت برخوردار نیستند. بهعنوان نمونه، «شورای ملی برای مبارزه با جنایت» در مارس ۲۰۲۰ با انتشار گزارشی در مورد جنایات ناشی از نفرت علیه اسلام اعلام کرد که نمونههای فراوانی در این خصوص در مدارس و محل کار و محیطهای عمومی وجود دارد، اما برخی از این حملات را ازنظر قانونی نمیتوان ثابت کرد! علاوه بر این، ماجرای ارسال نامههای تهدیدآمیز به مساجد سوئد که حاوی پودری سفیدرنگ بود نیز نشان داد که جریان ضد اسلامی در این کشور، ریشهدار و عمیق است و ایبسا استکهلم جزو پیشتازان توهین و تحقیر مسلمانان به شمار میرود. درهرصورت، به همان میزان که غرب از گسترش اسلام نگران است، به همان نسبت نیز عیار کذب دموکراسی و آزادی بیان آنها هم روشنتر میشود، اما درعینحال با وجود پیشرفتهای رسانهای، قادر به اطفاء نور الهی اسلام نیستند. به تعبیر قرآن؛ «میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حالآنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد، نور خود را کامل خواهد گردانید.» (سوره صف – آیه ۸)