تسریع در فروپاشی رژیم صهیونیستی
_ جعفر قنادباشی در روزنامه حمایت نوشت: حضور مردم روزهدار فلسطین در سحرگاه روز جمعه در مسجدالاقصی که به دعوت جنبش مقاومت حماس برای حراست و صیانت از حرم ابراهیمی در برابر خطر هجوم شهرکنشینان صهیونیست صورت گرفت، یکی دیگر از نقاط عطف در سرزمینهای اشغالی به شمار میآید. این اتفاق پس از آن روی داد که در طول حدود یک ماه گذشته، چهار عملیات بزرگ استشهادی، خواب را از چشمان اشغالگران ربود و آشفتگی دستگاه امنیتی آنها را به شکل بیسابقهای به نمایش گذاشت.
صهیونیستها درحالیکه از برقراری روابط دیپلماتیک با چندین کشور عربی و اسلامی سخن به میان میآوردند و مدعی بودند که فرایند «عادیسازی»، فرهنگ مقاومت را به موضوعی به اصطلاح بیحاصل و مورد مذمت تبدیل خواهد کرد، از جایی که گمان نمیبردند، ضربههای کاری خوردند.
از سوی دیگر، انتفاضهای که این روزها در بیتالمقدس و پیش از آن در نوار غزه و کرانه باختری شکلگرفته بود، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که میتواند بار آزادی فلسطین را به سر منزل برساند.
۱. موضوع بسیار کلیدی این است که این انتفاضه، سرنوشت حیات و ممات صهیونیستها را تعیین میکند. شاید در ارزیابی نخستین چنین موضوعی به چشم نیاید، اما اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی بتوانند قدس را از دست مسلمانان بگیرند و رنگ و بوی کاملاً صهیونیستی به آن بدهند، در واقع آرمان فلسطین نیز بهزعم آنها از ادبیات مسلمانان رخت خواهد بست. وقتی در یک منازعه، ارزشمندترین منطقه به اشغال درمیآید، بهطور طبیعی انگیزهای برای حفظ سایر مناطق نیز باقی نمیماند و تصرفات عدوانی بعدی تسهیل میشود. رژیم صهیونیستی یا باید بتواند جولان جوانان فلسطینی در قدس را خاتمه دهد و یا انزوا را که نتیجه نهایی آن نابودی است، بپذیرد. اشغالگران گزینه اول را انتخاب کردهاند، درحالیکه بنا به اقرار و اذعان فرماندهان نظامی این رژیم، توان مقابله با موج خروشان مقاومت از میان آنها رخت بر بسته و اسرائیل در صورت بروز تنش و یا نبرد جدی، از نواحی مختلف متحمل ضربات دردناک خواهد شد.
۲. انتفاضه فعلی باعث وحدت و همگرایی گروههای مختلف فلسطینی شده است. آنها گرچه در دفاع از آرمان قدس همنظر هستند، اما در گذشته، پیرامون مسائل مختلف با یکدیگر دچار اختلاف شده و درگیر میشدند. امروز توطئه صهیونیستها از آنجا که قواعد آرمان فلسطین را هدف قرار داده، عمده گروههای فلسطینی را اعم از جنبشهای اسلامی، ملی و مردمی متحد کرده و موجب فشرده شدن صفوف آنها در انتفاضه گردیده است.
۳. این انتفاضه از این جهت که مردم کرانه باختری و منطقه «جنین» دست به سلاح بردند، خطر مضاعفی را نسبت به گذشته متوجه اشغالگران میکند و چندوجهی بودن آن، عملاً توان صهیونیستها را در برابر آن بهشدت کاهش میدهد. ضمن اینکه ساکنان شهرها و شهرکنشینان که برای زندگی در به اصطلاح آرمانشهر اسرائیل و برخورداری از امنیت و رفاه به این سرزمین سفر کردند، تاب درگیریهای بیشتر را ندارند و در نتیجه به یک ضلع مهم از فشار بر دولتمردان صهیونیست بهمنظور پایان دادن به تنشها تبدیل خواهند شد. در جریان جنگ ۳۳ روزه، نظامیان و رسانههای این رژیم، فشار زیادی به «ایهود اولمرت»، نخستوزیر وقت این رژیم وارد آوردند تا ارتش را از جنوب لبنان عقب بکشد. رژیم صهیونیستی نمیتواند در چند جبهه که ویژگی همه آنها درگیریهای فرسایشی است، مجالی برای ادامه بقا داشته باشد.
۴. انتفاضه فعلی عصارهای از همه انتفاضههای گذشته را در خود نهفته دارد. انتفاضه اول با حضور مردم و مقاومت و استفاده از سنگ علیه اشغالگران صورت گرفت. در انتفاضه دوم، از موشکهای مقاومت رونمایی شد و در موج سوم، گروههای فاقد انسجام و سازمان وارد میدان شدند. در انتفاضه چهارم که از سال ۱۳۹۴ کلید خورد، فلسطینیها با استفاده از شبکههای اجتماعی به راهبردی برای ایجاد ترس شدید در میان صهیونیست روی آوردند که عبارت بود از استفاده از سلاح سرد. در این انتفاضه شمار زیادی از نظامیان و غیرنظامیان صهیونیست با سلاح سرد هدف حمله قرار گرفته و کشته یا زخمی شدند. در قیام فعلی، همه این موارد، یکجا بروز و ظهور دارند و جنبشهای شناخته شده مقاومت، اعلام کردهاند که در صورت حماقت مضاعف صهیونیستها، آنها را با شلیک بارانی از موشکها شگفتزده خواهند کرد.
۵. تلآویو اصرار دارد بگوید مقاومت فلسطینیها در بامداد جمعه گذشته، کار تعداد اندکی از هزاران فلسطینی نمازگزار در مسجدالاقصی بود و سعی دارد حساب آنها را از دیگر مردم فلسطین جدا کند. این در حالی است که از زمان به رسمیت شناختن قدس به پایتختی رژیم صهیونیستی از سوی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا، حتی فلسطینیهای موافق فرایند عادیسازی نیز به هویت مقاومت پیوستند چراکه دیدند قلب فلسطین هدف قرار گرفته شده است. در حقیقت، از زمانی که آمریکا سفارتش را از تلآویو به قدس اشغالی منتقل کرد، در واقع پرونده آزادسازی قدس رسماً به جبهه مقاومت واگذار گردید.
بهعبارتدیگر، کنار رفتن سازشکاران و پررنگ شدن حضور نیروهای مقاومت، کار را برای اشغالگران بسیار دشوار میکند چراکه نه فقط در منطقه، بلکه در سراسر جهان، پتانسیلهای فراوانی - حتی در غرب - برای حمایت از فلسطین وجود دارد. به این صورت که هرگاه صدایی در حمایت از فلسطین بلند میشود، نوعی همافزایی برای جبهه مقاومت ایجاد میکند و این دقیقاً در نقطه مقابل دهها سال تدارک ضداسلامی و ضدایرانی یانکیها و صهیونیستهاست.
از این رو، انتفاضه فعلی، جریانهای فلسطینی، منطقهای و حتی جهانی همسو با کشورمان را در بطن این پرونده قرار میدهد و نوید دیگری برای تسریع در فروپاشی نظام نامشروع و جعلی رژیم صهیونیستی به شمار میآید. با این نگاه، اسرائیل با چالشهایی روبه رو شده و ویژگیهایی که دارد محکوم به فنا و زوال همیشگی است.