حقوق بشر سیاسی!
_ جعفر قنادباشی در روزنامه حمایت نوشت: ۱. «چارلی داگاتا»، خبرنگار ارشد شبکه آمریکایی «سی. بی. اس» در گزارش زنده خود از پایتخت اوکراین، واقعیت نگاه غرب به جنگها را در جهان روشنتر کرد و گفت: «اوکراین جایی مانند عراق یا افغانستان نیست که چندین دهه شاهد درگیریهای نظامی باشد. اینجا یک شهر متمدن و اروپایی است. شهری که انتظار وقوع جنگ در آن نمیرود و یا دستکم امیدوار نیستید که چنین اتفاقی در آن بیفتد.» توصیف تمدن اروپایی به سبک یک خبرنگار آمریکایی حاکی از آن است که غرب هنوز درگیر تفکرات «توحش» تمدنها در قرنها پیش است.
هر چند غرب کوشیده تا ویترینی زیبا از احترام به قومیتها و نژادها را در معرض دید جهانیان بگذارد، اما عیارسنجی واقعی آنها در همین بزنگاههاست. زمانی که نژاد اعم از رنگ پوست، مو و چشم برای آنها اولویت پیدا میکند و خون مردم اوکراین برایشان رنگینتر از خون یمنیها، فلسطینیها، افغانستانیها، سوریها و هر قومیت دیگری بهجز اروپایی میشود.
یکی از آزاردهندهترین رویدادهای این روزها، شیوه واکنش خبرگزاریها، دولتها و حتی شهروندان غربی به این وقایع است. بدیهی است که در قاموس اسلام، ما حتی کوچکترین تألمی را بر جوامع بشری نه میپسندیم و نه میپذیریم چراکه ظلم به بیگناهان، مردودترین و منفورترین اتفاقات در مفاهیم آموزههای دینی به شمار میروند. به همین دلیل است که نژادپرستی رسوخ یافته در نهاد غرب با داعیههای حقوق بشری و پرطمطراق آنها قرابتی ندارد.
در حقیقت ابهام بزرگ این است که چرا اشغال و به خاک و خون کشیدن میلیونها انسان در کشورهای مستقل منطقه و دخالتهای بیشرمانه لجامگسیخته در اقصی نقاط جهان با دکترین «مبارزه با تروریسم» غسل تعمید داده شده و در لفافه «حمایت بشردوستانه» پیچیده میشود، ولی جنگ روسیه علیه اوکراین، نقض اساسی حقوق بشر و قواعد آمره است؟ تجاوز و جنایت از جانب هر کس که باشد - چه مدل یانکی و چه برند اسلاوی - محکوم بوده و به یک اندازه نامبارک و غیرقابل دفاع است.
۲. در مقطعی که آمریکا، عراق را هدف حملات مکرر خود قرار داد، آنجا را به ویرانه تبدیل نمود و صدها هزار نفر را به قتل رساند، وقتی با یک سناریوی جعلی پس از نمایش ۱۱ سپتامبر به افغانستان حمله کرد، زمانی که رژیم کودککش و غاصب صهیونیستی در جنگهای مختلف از تسلیحات ممنوعه ازجمله فسفر سفید علیه اهداف غیرنظامی استفاده کرد و یا هنگامیکه ائتلاف سعودی با پشتیبانی دلگرمکننده آمریکا و غرب، هشت سال علیه یمن از هیچ جنایتی فروگذار نکرد، شاید بهاندازه یکصدم هیاهویی که امروز به خاطر جنگ اوکراین به راه افتاده را نه دیدیم و نه شنیدیم. مشکل از نظر دستگاه رسانهای غرب این است که کودکان یمنی و فلسطینی، مسیحی یا اوکراینی نیستند، چشمان آبی ندارند، ژندهپوش و فقیرند و در نتیجه کسی با آنها اعلام همبستگی نمیکند!
۳. از سوی دیگر، در حالی که مردم اوکراین از طریق کریدورهای بشردوستانه و توافقی که میان کییف و مسکو صورت گرفته، در حال خروج از مناطق جنگزده هستند، پایتختهای قاره سبز یکی پس از دیگری درها را به روی پناهندگان گشوده و به آنها دلگرمی دادند که فرایند اقامت آنها دستکم برای مدت یک سال تضمینشده است. مهم است به یاد بیاوریم که رفتار همین چشم رنگیهای متمدن در برابر زنان و کودکان بیپناه سوریه در سال ۲۰۱۵ – زمانی که به تعبیر خودشان با «بحران پناهجویان» روبرو بودند- تا چه اندازه سرد و حتی سرکوبگرایانه بود.
از زمان کلید خوردن جنگ در اوکراین، بسیاری از کشورهای اروپایی رسماً اعلام کردهاند که آغوش آنها به روی پناهندگان اوکراینی باز است؛ برخی با گروههای داوطلب با تجهیزات و امکانات کامل به استقبال پناهجویان آمدند، بعضی از آنها بدون گذرنامه و مدارک معتبر هویتی به اوکراینیها اجازه ورود میدهند و امکان حملونقل و مکالمه تلفنی رایگان را برای آنها فراهم میکنند.
این رفتار را مقایسه کنید با مرگ هزاران پناهجو از لیبی و سوریه که، چون میدانستند از مرزهای زمینی شانسی برای ورود به اروپا ندارند و در امان ماندن از جنگی که اروپا و آمریکا یک پای ثابت آن بودهاند، راه دریا را در پیش گرفتند، اما در مسیرهای دریایی دچار حادثه و بلایای طبیعی همچون طوفان شده و جان خود را از دست دادند. این استاندارد دوگانه اتحادیه اروپا به توضیح این واقعیت کمک میکند که چرا اتباع غیر اوکراینی فراری از جنگ شامل آسیایی، آفریقایی، ایرانی، هندی و ... امکانات و خدمات سخاوتمندانهای همچون پناهندگان اوکراینی دریافت نمیکنند.
۴. در جهانی که هر ۲۰ دقیقه یک کودک یمنی از گرسنگی و بیماری جان میدهد، برای کالیبره کردن شلیک پهپادهای آمریکایی، مراسمهای عروسی و تجمعات مردم افغانستان و عراق به عزا مبدل میشوند، هیولاهای انسا نمای داعش از چراغ جادوی آمریکا خارجشده و برای صیانت از مرزهای رژیم صهیونیستی، کرور کرور انسان مظلوم را با توحشهای قرونوسطایی به قتل رسانده و به بردگی جنسی میگرفتند، رژیم جرار صهیونیستی ۷۵ سال است که گزینه نسلکشی را از روی میز برنداشته و بسیاری از فجایع دیگر، این سؤال به ذهن متبادر میشود که وجدانهای نژادپرست و گزینشگر غربی در کنج کدام تعطیلی تاریخی، عزلت گزیدهاند و تاراج انسانیت را به نظاره نشستهاند؟
دو قرن جنگ صلیبی، پنج قرن جنگهای دوره استعمار و به بردگی گرفتن میلیونها انسان به جرم رنگینپوست بودن و نژاد متفاوت، نسلکشی سیستماتیک بومیان آمریکایی، کانادایی، استرالیایی و ...، تحمیل دو جنگ جهانی ویرانگر با قریب به ۷۰ میلیون نفر تلفات انسانی، شعلهور کردن جنگ داخلی و کودتا در شیلی، ویتنام و ... تنها گوشهای از جنایات تاریخی تمدن غرب است، اما با وجود چنین سابقهای، باز هم بر زدن نعل وارونه اصرار دارند و تجاهل میکنند. با این حساب باید فاتحه حقوق بشری که رنگ و بوی سیاسی آن، مشام انسانیت را میآزارد، خواند و دمادم از خداوند، نظم نوین جهانی با صبغه الهی و ظهور منجی بشریت را خواستار شد.