تبعیض در واکنش به اعتراضات سفیدپوستان و رنگین پوستان در کانادا
- از زمان آغاز به کار اعتراضات به محدودیتهای کرونایی در « اتاوا»، پایتخت کانادا، شکایتهایی درباره شکست پلیس و دولت این کشور در محافظت از شهروندان خود در برابر آزار و اذیت کلامی، آلودگی صوتی و در برخی موارد، سخنان نفرت پراکنانه وجود داشته است.
برخی کارشناسان این کاروان را به سیاست برتری طلبانه سفیدپوستان مرتبط کردهاند.
به گزارش «کانورسیشن»، «جاستین ترودو»، نخست وزیر کانادا در ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن)، با استناد به قانون شرایط اضطراری برای نخستین بار در تاریخ کانادا، وضعیت اضطراری ملی اعلام کرد.
اعتراضات موسوم به «کاروان آزادی» به عنوان اعتراض علیه الزامات واکسیناسیون برای رانندگان کامیون در حال عبور از مرز بین کانادا و آمریکا آغاز شد.
دو سوال بلافاصله به ذهن خطور میکند؛ چرا اینقدر طول کشید تا پلیس و دولت کانادا در رابطه با این اعتراضات اقدامی صورت دهند؟ و اگر این کاروان توسط گروههای سیاهپوست و بومی سازماندهی میشد، آیا واکنش پلیس و دولت کانادا شدیدتر بود؟
«دیوید آستین»، مورخ کانادایی، سیاست نژاد و اعتراض را در کتاب خود به نام «ترس از یک ملت سیاهپوست» بررسی کرده است.
با توجه به تحلیل وی از واکنش پلیس کانادا به اعتراض سیاهپوستان در مونترال در دهه ۱۹۶۰، واضح است که شکست پلیس در محافظت از ساکنان اتاوا در مقابل «کاروان آزادی» با کنترل زودتر این اعتراض، بخشی از میراث استعمار در کاناداست.
برخلاف بردباری نسبت به «کاروان آرادی»، دولت کانادا از طریق نیروهای پلیس خود تحمل کمی نسبت به اعتراضات سیاهپوستان در مبارزه برای برابری و عدالت نشان داده است.
به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۶، در نخستین روز تظاهرات مسالمت آمیز در تورنتو، شرکت کنندگان جنبش «زندگی سیاهپوستان اهمیت دارد»، توسط پلیس مورد ضرب و شتم و حمله با گاز اشک آور قرار گرفتند.
چهار سال بعد، در اتاوا، اعتراضی در یک تقاطع کلیدی که از عدالت برای سیاهپوستان و بومیان کانادایی حمایت میکرد، به متهم شدن ۱۲ نفر و حذف اعتراضها در عرض سه روز منجر شد.
واکنش ادارات پلیس در سراسر کانادا به جنبش «زندگی سیاهپوستان اهمیت دارد»، تردید چندانی در مورد چگونگی شکلگیری عملکرد نهادهای دولتی حتی امروز توسط این پشتوانههای استعماری باقی نمیگذارد.
«دزموند کول»، روزنامهنگار در تورنتو، در کتاب خود به نام «پوستی که در آن قرار داریم»، میگوید «دولت کانادا دقیقاً همانطور که طراحی شده است کار میکند.»
به گفته وی، نهادهای دولتی، مانند پلیس، محصول یک ایدئولوژی برتری طلبانه سفیدپوستان هستند که از تفکر و عملکرد استعماری سفیدپوستان اروپایی آگاه ریشه گرفته است؛ این البته با سرقت زمین از مردم بومی شروع میشود.
الگوی استفاده از زیرساختهای دولتی و قانون برای تنظیم اعمال پلیس ضد سیاهپوستان در کانادا به قرن هفدهم باز میگردد.
تا قرن نوزدهم، سفیدپوستانی در خاک کانادا حضور داشتند که از حق قانونی مالکیت سیاهپوستان برخوردار بودند؛ این در قانون نوشته شد تا افراد برده از همه حقوق، از جمله حق زندگی، محروم شوند.