تازه پدرشدهها بخوانند؛ چالشهای پدرانه را چگونه مدیریت کنید؟
_ فارس نوشت: سلامت روان پدرها در جریان مسیر فرزندپروری، موضوعی است که خیلی نادیده گرفته میشود. در حالیکه پدر شدن برای یک مرد هم تغییر بسیار بزرگی است و سازگاری با شرایط و مسئولیتهای جدید میتواند برایش اضطراب زا باشد.
جریان بارداری، زایمان و روزهای اول زندگی نوزاد برای پدرها موضوع ناشناختهای است و ممکن است در ارتباط با آن گیج شوند و ندانند در آن زمانها دقیقا چه رفتاری درست است؟ همسرشان در حال تجربه چه احساسی است و نقش خودشان در این اثنا چیست؟
این سردرگمی ممکن است باعث شود تا پدران ترجیح بدهند کناره گیری کنند یا اصلا به اضطرابهای خودشان فکر نکنند که این سرکوب در درجه اول باعث اضطراب شدید تری میشود و در درجه دوم باعث میشود ارتباطشان با همسرشان سردتر شود و در درجه سوم در ارتباط با فرزندشان چالشهایی را تجربه کنند.
در این گزارش به راهکارهایی برای غلبه پدران جوان بر این اضطرابها میپردازیم:
حرف بزنید
خانواده و همسر شما امنترین منبع برای توضیح احساسات است. بیان احساسات نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه نشان دهنده قدرت و توانایی هیجانی بالای شما است. پس خانمها بهتر است نیازهای همسر خود را بپرسند و نیازهای خودشان را هم شرح دهند تا در یک محیط شفاف بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند.
برای مثال مادرها از پدرها بپرسند: «الان حالت چطوره؟ چه چیزهایی از بچه دار شدن تو رو میترسونه؟ چه چیزهایی از بچه دار شدن تورو خوشحال میکنه؟ چه نیازهایی داری تا پدرها در این زمینه صحبت کنند.»
درست است که اوایل بچه داری مادرها سرشان خیلی شلوغ میشود و علاوه بر مشکلات جسمانی زایمان، میبایست به یک بچه جدید و نوپا هم رسیدگی کنند و ممکن است از همسر غفلت کنند، اما مادران جوان باید هوشمندانه عمل کنند و حواسشان از همسرشان پرت نشود.
از برخی هیجانات منفی خجالت نکشید
اگر گاهی احساس میکنید توانایی درک کامل همسر باردارتان را ندارید یا نداشته اید، همسر یا پدر بدی نیستید. این احساس طبیعی است. اگر گاهی دلتان برای روزهای قبل بچه دار شدن که زمان بیشتر و مسئولیت کمتری داشتید، تنگ میشود، این احساس هم طبیعی است.
اگر بعد از بچه دار شدن بابت توجه کمتر همسرتان غمگین هستید یا احساس حسادت میکنید، باز هم طبیعی است و در نهایت اگر گاهی نیاز به تنهایی یا وقت گذراندن با دوستانتان را دارید، خودخواه نیستید، این احساس هم کاملا طبیعی است و بابت این احساسات عذاب وجدان نداشته باشید و خودتان را شماتت نکنید.
اما نکته مهم این است که حال با این احساسات چه کار باید بکنید؟
در درجه اول این احساسات را ببینید. خودتان را سرزنش نکنید و با خودتان همدلی کنید. از احساستتان با همسرتان صحبت کنید. برخی از این تغییرات نیاز به پذیرش دارند مثل زمان کمتر و مسئولیت بیشتر.
اما میشود احساس منفی اش را با صحبت کردن با همسر و دوستان، استراحت، گذراندن زمانهای شخصی برای خودتان و دریافت کمک از خانواده تعدیل کرد تا کم کم با شرایط سازگار شد.
پدر شدن به این معنا نیست که زندگی شما تعطیل شده است
گاهی اوقات پدر شدن باعث میشود فکر کنید نمیتوانید به علایق یا کارهای مورد علایقه سابقتان بپردازید و احساسی شبیه اسارت پیدا میکنید و حتی ممکن است دائما احساس بی حوصلگی کنید و خودتان را کنار بکشید.
این اسارت در خارج از ذهن شما معنایی ندارد یعنی در زندگی واقعی شما همچنان آزادی و انتخابهایی دارید که میتوانید به آنها برسید. هرچند زمان شما به اندازه سابق آزاد نیست، اما یادتان باشد هر انتخابی باعث میشود ما چیزهایی را از دست بدهیم و چیزهایی را بدست بیاوریم.
سعی کنید برخی از احساسات مثبت را از طریق ارتباط با فرزندتان بدست بیاورید، اما انگیزهها و علایق خودتان را هم کاملا کنار نگذارید.
اضطرابهای مالی
یکی از اضطراب آورترین موقعیتهای زندگی یک پدر، موقعیتهای مالی جدید است. تلاش کنید تا قبل از به دنیا آمدن فرزندتان درباره مسائل مالی تا حد امکان برنامه ریزی کنید، اما اگر وضعیت مالی تان بعد از تولد فرزند دچار نوسان یا تغییر شد، این تغییر را از همسرتان پنهان نکنید، خودخوری نکنید و بابت افول وضعیت مالی احساس شرمندگی نکنید.
شرایط زندگی امروز ما به گونهای است که دغدغه مالی، نشان دهنده تنبلی یا تلاش و قدرت کم نیست پس با همسرتان درباره شرایط مالی صحبت کنید و ببینید چطور میتوانید هزینهها را بهتر مدیریت کنید و چه راهکارهایی وجود دارد.
در نهایت یادتان باشد که شما به عنوان یک پدر مثل هر فرد دیگری میتوانید آسیب پذیر باشید، مضطرب شوید، غمگین یا خسته شده و نیاز به استراحت داشته باشید. به خودتان حق بدهید و در این مسیر تنها نمانید.
سایر اعضای خانواده هم میبایست دیدگاهشان را نسبت به دغدغهها و احساسات یک پدر تغییر داده و در این مسیر بیشتر با پدرها همدل باشند.