ترور مارتین لوترکینگ چگونه رخ داد؟
- مارتین لوتر کینگ جونیور در ۴ آوریل ۱۹۶۸ در شهر ممفیس، ایالت تنسی در آمریکا ترور شد؛ رویدادی که امواج شوک را در سراسر جهان طنین انداز کرد.
لوتر کینگ که بنیانگذار کنفرانس رهبری مسیحیان جنوبی آمریکا بود، از اواسط دهه ۱۹۵۰ جنبش حقوق مدنی را هدایت کرد و از ترکیبی از سخنرانیهای پرشور و اعتراضات غیرخشونت آمیز برای مبارزه با جداسازی و دستیابی به پیشرفتهای قابل توجهی در حقوق مدنی برای آمریکاییهای آفریقایی تبار استفاده کرد.
ترور او به طغیان خشم در میان سیاهپوستان آمریکایی و همچنین یک دوره عزای ملی منجر شد که به تسریع راه برای لایحه مسکن برابر که آخرین دستاورد مهم قانونگذاری دوران حقوق مدنی خواهد بود کمک کرد.
وی در سالهای آخر عمرش با انتقاداتی از سوی فعالان جوان سیاهپوست مواجه شد که طرفدار رویکرد تقابلیتر برای جست وجوی تغییر بودند.
در نتیجه این مخالفت، کینگ به دنبال آن بود که جذابیت خود را فراتر از نژاد خود گسترش دهد، علناً علیه جنگ ویتنام صحبت کرد و برای تشکیل ائتلافی از آمریکاییهای فقیر متشکل از سیاهپوستان و سفیدپوستان، برای رسیدگی به موضوعاتی مانند فقر و بیکاری تلاش کرد.
کینگ در بهار ۱۹۶۸، در حالی که برای راهپیمایی برنامه ریزی شده به واشنگتن برای گفتگو با کنگره به نمایندگی از فقرا آماده میشد، او و سایر اعضای کنفرانس رهبری مسیحیان جنوبی برای حمایت از اعتصاب کارگران بخش بهداشتی به ممفیس، در ایالت تنسی فراخوانده شدند؛ در شب ۳ آوریل، کینگ در کلیسای معبد میسون در ممفیس سخنرانی کرد.
در سخنرانی خود، به نظر میرسید که کینگ مرگ نابهنگام خود را پیش بینی میکرد.
او در اواخر سخنرانی خود گفت «من سرزمین موعود را دیده ام. من ممکن است با شما به آنجا نرسم. اما میخواهم امشب بدانید که ما به سرزمین موعود خواهیم رسید.»
وی در ادامه گفت «من امشب خوشحالم. من نگران هیچ چیز نیستم. من از هیچ کسی نمیترسم. چشمان من شکوه ظهور خداوند را دیده است.»
در واقع، کینگ قبلاً در ۲۰ سپتامبر ۱۹۵۸ از یک سوء قصد در بخش کفش یک فروشگاه بزرگ جان سالم به در برده بود.
این حادثه فقط اعتقاد او به عدم خشونت را تأیید کرد.
ساعت ۶:۰۵ بعد از ظهر روز بعد، لوتر کینگ در بالکن طبقه دوم متل لورن در ممفیس، جایی که او و همکارانش در آن اقامت داشتند، ایستاده بود که گلوله تک تیرانداز به گردن او اصابت کرد.
وی به سرعت به بیمارستان منتقل شد و حدود یک ساعت بعد اعلام شد که در ۳۹ سالگی جان خود را از دست داده است.
شوک و ناراحتی از خبر مرگ کینگ باعث شورش در بیش از ۱۰۰ شهر در سراسر این کشور، از جمله به آتش کشیدن و غارت شد.
در میان موج سوگواری ملی، لیندون بی. جانسون، رئیسجمهور وقت آمریکا از آمریکاییها خواست تا از خشونت که کینگ را به کام مرگ کشانده است، پرهیز کنند.
او همچنین از کنگره خواست که به سرعت قانون حقوق مدنی را تصویب کند و سپس برای بحث وارد مجلس نمایندگان شود و آن را میراثی مناسب برای کینگ و فعالیت هایش خواند.
در ۱۱ آوریل، جانسون قانون مسکن منصفانه را امضا کرد، بخش عمدهای از قانون حقوق مدنی که تبعیض در مورد فروش، اجاره و تامین مالی مسکن بر اساس نژاد، مذهب، منشاء ملی یا جنسیت را ممنوع میکرد.
در ۸ ژوئن، مظنون قتل کینگ، که یک فرد به نام جیمز ارل ری بود را در فرودگاه هیترو لندن دستگیر کردند.
شاهدان او را دیده بودند که از یک پانسیون در نزدیکی متل لورن در حالی که بستهای حمل میکرد میدوید.
دادستان گفت که او گلوله مرگبار را از حمام آن ساختمان شلیک کرده است.
مقامات اثر انگشت ری را روی تفنگ مورد استفاده برای کشتن کینگ، یک دوربین و یک دوربین دوچشمی پیدا کردند.
در ۱۰ مارس ۱۹۶۹، ری به قتل کینگ اعتراف کرد و به ۹۹ سال زندان محکوم شد؛ در دادگاه او شهادتی شنیده نشد با این حال، اندکی بعد، ری اعتراف خود را پس گرفت و مدعی شد که قربانی یک توطئه شده است.
کمیته منتخب مجلس نمایندگان در مورد ترورها (که همچنین در مورد ترور جان اف کندی تحقیق کرد) معتقد بود که شلیک ری کینگ را کشته است.
ری بعداً در مکانی غیرمحتمل با احساس همدردی روبرو شد: اعضای خانواده کینگ، از جمله پسرش دکستر، در سال ۱۹۷۷ به طور علنی با ری ملاقات کرد و شروع به بحث برای بازگشایی پرونده او کرد.
اگرچه دولت آمریکا تحقیقات متعددی را در مورد این محاکمه انجام داد و نتیجه تحقیق هر بار با تایید اتهام ری به عنوان تنها قاتل منتشر میشد، اما بحث و جدل همچنان پیرامون این ترور وجود دارد.
در زمان مرگ ری در سال ۱۹۹۸، کورتا اسکات کینگ، همسر مارتین لوتر کینگ، علناً ابراز تاسف کرد و گفت «آمریکا هرگز از محاکمه ری بهرهمند نخواهد شد، زیرا میتواند افشاگریهای جدیدی در مورد ترور ایجاد کند و همچنین حقایق مربوط به آقای ری، یعنی بی گناه بودنش را ثابت کند.»
اگرچه سیاهپوستان و سفیدپوستان بهطور یکسان برای درگذشت کینگ سوگوار بودند، اما این قتل از برخی جهات باعث افزایش شکاف بین سیاهپوستان و سفیدپوستان آمریکایی شد، زیرا بسیاری از سیاهپوستان ترور کینگ را بهعنوان رد تلاش شدیدشان برای برابری از طریق مقاومت غیرخشونتآمیز میدانستند.
قتل او، مانند قتل مالکوم ایکس در سال ۱۹۶۵، بسیاری از فعالان میانه رو آفریقایی-آمریکایی را رادیکال کرد و به گسترش جنبش «قدرت سیاهپوستان» و حزب «پلنگ سیاه» در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ دامن زد.
کینگ شناخته شدهترین رئیس آفریقایی-آمریکایی دوران خود و عمومیترین چهره جنبش حقوق مدنی، همراه با شیواترین صدا باقی مانده است.
کمپینی برای برپایی یک جشن ملی به افتخار او تقریباً بلافاصله پس از مرگ او آغاز شد و طرفداران آن بر مخالفتهای قابل توجهی غلبه کردند.