دیکتاتوری رسانه ای غرب
_ اصغر زارعی در روزنامه حمایت نوشت: مقارن با سالروز بیعت همافران با امام خمینی (ره) در 19 بهمن سال 57 و بهرسم هرساله، رهبر حکیم انقلاب در بخشی از دیدارشان با فرماندهان ارتش، به موضوع گسترش ضریب نفوذ وسایل ارتباطجمعی و رسانهها در بسترهای مختلف و سوءاستفاده غرب از این ابزار علیه کشورمان پرداختند.
تردیدی نیست که در کنار ایجاد فرصتها، فضای مجازی و رسانهها بستری برای تحریف واقعیتها و لجن پراکنی از سوی دشمنان را نیز پدید آورده و به بخش مهمی از جنگ نرم حریف بدل شدهاند. بهاینترتیب که رسانههای معاند با بزک کردن چهره منفور رژیم طاغوت و مخفی کردن خیانت پهلویها، درصدد مخدوش کردن ارزشهای انقلاب، پیشرفتها، توانمندیهای کشور هستند تا از این رهگذر، حقایق را کتمان و جای جلاد و شهید را عوض کنند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب؛ «دیکتاتوری رسانهای یکی از انواع دیکتاتوری قدرتهای غربی با وجود ادعای آزادی بیان آنهاست... آنها هر کلمه و تصویری را که با سیاستهای غربی معارض باشد، ممنوعالانتشار میکنند و در مقابل از همین فضا برای تخریب اسلام و جمهوری اسلامی، استفاده حداکثری میکنند.» میتوان درباره خباثت غربیها در این زمینه، هزاران سند و مدرک، دست و پا کرد بهنحویکه مستندات افشاشده از سوی خود آنها، مجالی برای ارائه مدارک دیگر از سوی کشورمان باقی نگذارد.
بهعنوان نمونه، پس از انتشار خبر شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، فضای مجازی به بستری برای اعتراض به این اقدام تروریستی تبدیل شد اما شبکههای اجتماعی توئیتر و اینستاگرام، گسترش سریع محتواهای تولیدی با عنوان سردار سلیمانی را بهمثابه یک تهدید تلقی کردند، پستهای مرتبط با اعتراض به جنایت آمریکا در فرودگاه بغداد را حذف و بسیاری از حسابهای کاربری را که به انتشار مطالب مرتبط با فرمانده شهید سپاه قدس میکردند، مسدود نمودند.
این شبکههای اجتماعی پا را فراتر از این گذاشته و افزون بر حذف محتواهای حمایتگرانه از محور مقاومت، کاربران را تهدید کردند که چنانچه دوباره پستهایی با محتواهای بهاصطلاح ممنوعه ارسال کنند، صفحه آنها را محدود و یا بهطور کامل دسترسی کاربر را قطع خواهند کرد.
این اقدامات در حالی است که به گفته «جورج گالوی»، سیاستمدار سابق و فعال رسانهای معروف انگلیسی، افراد در غرب میتوانند با آزادی کامل اقدام به تأسیس شبکههای تلویزیونی با محتواهای مستهجن کنند اما به رسانههایی که به زوایای تاریک نظام لیبرالیسم و کاپیتالیسم میپردازند، اجازه روشنگری نمیدهند و از طریق اعمال قوانین سختگیرانه، آنها را محدود میکنند.
این اقدام مغایر با قوانین جهانی نیز هست. وقتی رسانههای یک کشور بر پایه اختیارات فراپروتکلی و فراقانونی که یک بازیگر منفور همچون آمریکا برای خود در عرصه بینالمللی قائل است، موردتعدی قرار گیرند و محدود شوند، به این مفهوم است که عملاً حقوق بینالملل نادیده گرفتهشده.
علاوه بر این، تناقضات موجود در رسانهها و شبکههای اجتماعی غربی بهگونهای مفرط است که نه تنها در برابر ایران و همپیمانانش، بلکه در مواجهه با بازیگران مزاحم حاضر در مجموعه خود نیز رویکرد حذفی را در پیش میگیرند. در ماجرای انتخابات 2020 آمریکا دیدیم که فیسبوک و توئیتر، با یک اشاره جریانهای پشت پرده قدرت در آمریکا، حمایت خود را از «دونالد ترامپ» برداشتند و به سمت «جو بایدن» تغییر جهت دادند. دستآخر هم او را بهصورت کامل از شبکههای اجتماعی طرد کردند چراکه برای ترامپ، فقط منافع شخصی و جناحی اولویت داشت. آن ماجرا یکبار دیگر ثابت کرد جریان رسانهای مستقل برخلاف آنچه رسانههای غربی مدام درباره خود ادعا میکنند، افسانهای بیش نیست و در مقام عمل، علیه آزادی بیان رفتار میکنند.
در برابر این موضوع، نیازمند جریان سازی و ورود به عرصه جهاد تبیین هستیم. به این مفهوم که کشورهای مستقل از آمریکا در فاز ارائه راهکار باید روی این هدف متمرکز شوند که رسانههای گسترده، همافزا و یکپارچه را با استفاده از ظرفیتهای موجود در نظام بینالملل طراحی و عملیاتی کنند. این ساز و کار این امکان را میدهد تا افزون بر اینکه توطئههای رسانهای نظام سلطه در وقت مناسب خنثی شود، با رویکرد فعال، حالت آفندی به خود گرفته و سناریوهای آمریکا و متحدانش را به تهدید علیه آنها تبدیل نماید.
پیش نیاز چنین جریان سازی و تحرکی در سطح منطقهای و جهانی، تبیین هنرمندانه دستاوردهای انقلاب با استفاده از ظرفیتهای داخلی است. بهاینترتیب که از رهگذر روشنگری برای مردم، انگیزه آنها برای همراهی با جریانهای رسانهای در فراسوی مرزها تقویتشده و این اتحاد، خروجی خود را در عرصههای بینالمللی نیز نشان خواهد داد.
طبیعی است که هر جریانی بر اصول سیاسی خود اصرار داشته باشد اما محکمات و دستاوردهای شاخص انقلاب اسلامی، مورد اتقاق نظر است و همه بر روی آن اجماع دارند. استکبارستیزی، استقلالطلبی، پیشرفتهای پرشتاب علمی، نقشآفرینی مردم در حاکمیت، جایگاه ممتاز منطقهای ایران در منطقه و ... شاخصههایی هستند که همه احزاب و جریانها باید نسبت به آنها تعصب داشته باشند و فارغ از اینکه چه انتقاداتی دارند، آنها را برای همگان تبیین کنند.
برهه 10 روزه دهه فجر، فرصتی طلایی برای تشریح ثمرات انقلاب است؛ کما اینکه در همه روزهای سال، این فرصت وجود دارد و باید نسبت به اهتمام داشت. در این میان، استفاده از نظرات کارشناسان و ناظران خارجی به این جهت که از زاویه بیرونی به تحلیل وقایع داخلی نشستهاند، از اهمیت و البته جذابیت بیشتری برخوردار است و میتواند عیار مناسبی برای دلگرم کردن جامعه به ادامه مسیر انقلاب باشد.
و بالاخره اینکه، حریف در راستای نبرد روایتگری با همه ابزارهای خود اعم از هنر، ادبیات، ورزش و ... به میدان آمده و «وظیفه همگان بهویژه مسئولان و متولیان رسانه ملی و صاحبان انواع رسانهها به میدان آمدن و روایت صحیح پیشرفتها و خدمات بزرگ انقلاب است.» (رهبر معظم انقلاب 19 بهمن 1400)