چرا اعراب برای توافق هسته ای جشن نگرفتند؟!
خبرگزاری میزان - برجام که برای آمریکایی ها یک فرصت و دستاورد در مقابل جمهوری اسلامی ایران با انجام مذاکرات هسته ای طولانی تعبیر می شود، چرا باید در میان کشورهای عربی منطقه همچنان بابت فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نگرانی وجود داشته باشد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی دیدگاه هایی که آمریکایی ها و غربی ها درباره برجام و توافق هسته ای ایران و 1+5 مطرح می کنند، از یک سو سخن از تحت کنترل قرار گرفتن فعالیت های هسته ای ایران به میان می آوردند و از سوی دیگر کشورهای همپیمان آمریکا در منطقه سعی می کنند تا سقف مطالبات خود را بالا ببرند.
سران کشورهای مرتجع عربی در چنین مقطعی از زمان که توافق هسته ای با برجام می رود تا به دست آید، چرا مانند اوباما و جان کری جشن هسته ای برگزار نمی کنند تا از این توافق آنها هم خشنود و شادمان شوند؟
علیرغم این که دولت آمریکا از توافق با ایران خوشحال است، اما او این سیاست را همچنان در منطقه علیه ایران حفظ کرده است که جمهوری اسلامی همچنان به عنوان یک خطر برای منطقه و کشورهای حوزه غرب آسیا است.
گرچه قرار بود تا با دستیابی به توافق هسته ای ایران به عنوان خطر برای امنیت منطقه مطرح نشود اما برقراری چنینی فضایی در منطقه منافع زیادی برای آمریکایی ها خواهد داشت.
جمهوری اسلامی ایران بیش از 12 سال است که با چالش هسته ای که آمریکایی ها و صهیونیست ها آن را به دروغ ایجاد کردند دست و پنجه نرم می کند و در این 12 سال گذشته تاکنون فعالیت های هسته ای صلح آمیز خود را داشته است اما تا پیش از برجام از سوی کشورهای عربی منطقه به این شدت کنونی هیچگاه ابراز نگرانی از فعالیت های هسته ای ایران نشده بود.
این سیاست با دو هدف اصلی دنبال می شود. یکی از آن دو هدف استقرار سیاست ایران هراسی نزد کشورهای منطقه دوم این که بر اساس دیدگاه آمریکایی ها ایران اکنون و پس از توافق هسته ای می تواند با نظارت، راهنمایی و کمک های آژانس و غرب فعالیت های هسته ای داشته باشد.
تا زمانی که سیاست ایران هراسی از سوی آمریکا در منطقه ادامه داشته باشد، کشورهای پولدار منطقه نفت که حق مردم کشورشان است با قیمت خیلی پایین به فروش می رسانند و آن را برای خرید تسلیحات آمریکا هزینه می کنند. نگاهی به لیست خریدهای میلیاردی کشورهای عرب منطقه ثابت می کند که آمریکایی ها و حتی اروپایی ها چه سود کلانی را از فروش سلاح به این کشورها به جیب می زنند.
ضمن این که این سیاست باعث می شود حضور نظامی گسترده خود را در منطقه همچنان حفظ کنند و در قبال این حضور هم که به بهانه محافظت از این کشورهای عربی است دستمزدهای کلانی را هم دریافت می کنند. پایگاه های نظامی آمریکایی و انگلیسی در کشورهای منطقه با پول سران مرتجع عرب استقرار یافته است و آمریکایی ها هزینه ای بابت آن پرداخت نمی کنند.
ضمن این که چنین راهبردی باعث می شود که روابط ایران و کشورهای منطقه همچنان در سطح پایین قرار داشته باشد چرا که به ایران اتهام وارد می شود که در امور دیگر کشورهای دخالت می کند و از تروریست ها هم حمایت می کند.
البته در واقع این اتهام به خود آنها باز می گردد، چرا که دخالت در امور دیگر کشورهای منطقه از سوی برخی سران عرب از جمله آل سعود اکنون در منطقه وجود دارد و حتی جنگی که علیه مردم انقلابی یمن از سوی آل سعود تحمیل شده از همان جنس است.
دخالت ها و حمایت های غرب و کشورهای عرب منطقه و ترکیه از تروریست های تکفیری داعش در سوریه و عراق از دیگر موارد سیاست های مداخله جویانه آنها است که خواست های آنها سرنگونی دولت های قانونی این کشورها است.
مسئله دوم در موضوع برجام و توافق هسته ای برای آمریکایی ها اهمیت ویژه ای دارد، چرا که این سیاست و راهبرد به آنها این امکان و اختیار را می دهد تا از اقدامات یکجانبه کشورهای منطقه برای دستیابی به فناوری هسته ای جلوگیری کند.
چرا پس از آن که در این دو سال مذاکرات فشرده اکنون توافق در دسترس است، آل سعود سودای داشتن بمب اتم را در سر دارد در حالی که جمهوری اسلامی ایران نه تنها هیچگاه به دنبال تولید سلاح هسته ای نرفته است بلکه حکم ممنوعیت شرعی آن هم از سوی ولی فقیه صادر شده و هیچگاه به این سو نخواهد رفت.
ایران در حوزه هسته ای خود تاکنون ثابت کرده است که تنها در پی استفاده صلح آمیز از فناری هسته ای است اما کشورهای منطقه به ویژه آل سعود در پی دستیابی به بمب اتم هستند.
نکته جالب چنین رفتاری علیه ایران در این است که در کنار آنها کشوری جعلی و جنایتکار که دشمن اصلی جهان اسلام است وجود دارد که دارای بیش از 200 کلاهک هسته ای است، اما هیچگاه از سوی سران کشورهای عربی منطقه مورد سوال قرار نگرفته است. اما جمهوری اسلامی ایران که در عمر 35 ساله انقلاب خود تاکنون هیچ خطری برای کشورها و مردم مسلمان منطقه نبوده است به عنوان مخل امنیت معرفی می شود و همگان خود را علیه او بسیج می کنند.
در زمان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس که علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شد، یک کشور مسلمان عربی به ایران حمله کرد که در پی آن دیگر کشورهای منطقه هم به پشتیبانی از عراق و صدا پرداختند و هزینه های جنگ او علیه ایران را پرداخت کردند. اکنون که در زمان هفته گرامیداشت دفاع مقدس قرار داریم بارگویی چنین وقایعی بسیاری از مسائل را روشن می سازد.
کمک های مالی آل سعود به صدا در طول 8 سال دفاع مقدس بود که باعث شد رژیم عراق بتواند 8 سال مقابل نیروهای جمهوری اسلامی به حملات خود ادامه دهد. دیگر کشورهای منطقه هم به فراخور حال خود از کمک به صدام را دریغ نکردند. کمک های نظامی و تسلیحاتی غرب و شرق هم به صدام جای خود دارد.
اما سیاستی که در منطقه پس از برجام دنبال می شود، بازی تازه ای است که آمریکایی ها علیه ایران آغاز کرده اند تا هر چه می توانند از حوزه تأثیر و نفوذ آن بکاهند و نفوذ و تأثیر خود را در ایران افزایش دهند. کشورهای عربی منطقه اکنون ابزاری برای رسیدن آمریکا به این هدف هستند.
انتهای پیام/
به گزارش گروه سیاسی دیدگاه هایی که آمریکایی ها و غربی ها درباره برجام و توافق هسته ای ایران و 1+5 مطرح می کنند، از یک سو سخن از تحت کنترل قرار گرفتن فعالیت های هسته ای ایران به میان می آوردند و از سوی دیگر کشورهای همپیمان آمریکا در منطقه سعی می کنند تا سقف مطالبات خود را بالا ببرند.
سران کشورهای مرتجع عربی در چنین مقطعی از زمان که توافق هسته ای با برجام می رود تا به دست آید، چرا مانند اوباما و جان کری جشن هسته ای برگزار نمی کنند تا از این توافق آنها هم خشنود و شادمان شوند؟
علیرغم این که دولت آمریکا از توافق با ایران خوشحال است، اما او این سیاست را همچنان در منطقه علیه ایران حفظ کرده است که جمهوری اسلامی همچنان به عنوان یک خطر برای منطقه و کشورهای حوزه غرب آسیا است.
گرچه قرار بود تا با دستیابی به توافق هسته ای ایران به عنوان خطر برای امنیت منطقه مطرح نشود اما برقراری چنینی فضایی در منطقه منافع زیادی برای آمریکایی ها خواهد داشت.
جمهوری اسلامی ایران بیش از 12 سال است که با چالش هسته ای که آمریکایی ها و صهیونیست ها آن را به دروغ ایجاد کردند دست و پنجه نرم می کند و در این 12 سال گذشته تاکنون فعالیت های هسته ای صلح آمیز خود را داشته است اما تا پیش از برجام از سوی کشورهای عربی منطقه به این شدت کنونی هیچگاه ابراز نگرانی از فعالیت های هسته ای ایران نشده بود.
این سیاست با دو هدف اصلی دنبال می شود. یکی از آن دو هدف استقرار سیاست ایران هراسی نزد کشورهای منطقه دوم این که بر اساس دیدگاه آمریکایی ها ایران اکنون و پس از توافق هسته ای می تواند با نظارت، راهنمایی و کمک های آژانس و غرب فعالیت های هسته ای داشته باشد.
تا زمانی که سیاست ایران هراسی از سوی آمریکا در منطقه ادامه داشته باشد، کشورهای پولدار منطقه نفت که حق مردم کشورشان است با قیمت خیلی پایین به فروش می رسانند و آن را برای خرید تسلیحات آمریکا هزینه می کنند. نگاهی به لیست خریدهای میلیاردی کشورهای عرب منطقه ثابت می کند که آمریکایی ها و حتی اروپایی ها چه سود کلانی را از فروش سلاح به این کشورها به جیب می زنند.
ضمن این که این سیاست باعث می شود حضور نظامی گسترده خود را در منطقه همچنان حفظ کنند و در قبال این حضور هم که به بهانه محافظت از این کشورهای عربی است دستمزدهای کلانی را هم دریافت می کنند. پایگاه های نظامی آمریکایی و انگلیسی در کشورهای منطقه با پول سران مرتجع عرب استقرار یافته است و آمریکایی ها هزینه ای بابت آن پرداخت نمی کنند.
ضمن این که چنین راهبردی باعث می شود که روابط ایران و کشورهای منطقه همچنان در سطح پایین قرار داشته باشد چرا که به ایران اتهام وارد می شود که در امور دیگر کشورهای دخالت می کند و از تروریست ها هم حمایت می کند.
البته در واقع این اتهام به خود آنها باز می گردد، چرا که دخالت در امور دیگر کشورهای منطقه از سوی برخی سران عرب از جمله آل سعود اکنون در منطقه وجود دارد و حتی جنگی که علیه مردم انقلابی یمن از سوی آل سعود تحمیل شده از همان جنس است.
دخالت ها و حمایت های غرب و کشورهای عرب منطقه و ترکیه از تروریست های تکفیری داعش در سوریه و عراق از دیگر موارد سیاست های مداخله جویانه آنها است که خواست های آنها سرنگونی دولت های قانونی این کشورها است.
مسئله دوم در موضوع برجام و توافق هسته ای برای آمریکایی ها اهمیت ویژه ای دارد، چرا که این سیاست و راهبرد به آنها این امکان و اختیار را می دهد تا از اقدامات یکجانبه کشورهای منطقه برای دستیابی به فناوری هسته ای جلوگیری کند.
چرا پس از آن که در این دو سال مذاکرات فشرده اکنون توافق در دسترس است، آل سعود سودای داشتن بمب اتم را در سر دارد در حالی که جمهوری اسلامی ایران نه تنها هیچگاه به دنبال تولید سلاح هسته ای نرفته است بلکه حکم ممنوعیت شرعی آن هم از سوی ولی فقیه صادر شده و هیچگاه به این سو نخواهد رفت.
ایران در حوزه هسته ای خود تاکنون ثابت کرده است که تنها در پی استفاده صلح آمیز از فناری هسته ای است اما کشورهای منطقه به ویژه آل سعود در پی دستیابی به بمب اتم هستند.
نکته جالب چنین رفتاری علیه ایران در این است که در کنار آنها کشوری جعلی و جنایتکار که دشمن اصلی جهان اسلام است وجود دارد که دارای بیش از 200 کلاهک هسته ای است، اما هیچگاه از سوی سران کشورهای عربی منطقه مورد سوال قرار نگرفته است. اما جمهوری اسلامی ایران که در عمر 35 ساله انقلاب خود تاکنون هیچ خطری برای کشورها و مردم مسلمان منطقه نبوده است به عنوان مخل امنیت معرفی می شود و همگان خود را علیه او بسیج می کنند.
در زمان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس که علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شد، یک کشور مسلمان عربی به ایران حمله کرد که در پی آن دیگر کشورهای منطقه هم به پشتیبانی از عراق و صدا پرداختند و هزینه های جنگ او علیه ایران را پرداخت کردند. اکنون که در زمان هفته گرامیداشت دفاع مقدس قرار داریم بارگویی چنین وقایعی بسیاری از مسائل را روشن می سازد.
کمک های مالی آل سعود به صدا در طول 8 سال دفاع مقدس بود که باعث شد رژیم عراق بتواند 8 سال مقابل نیروهای جمهوری اسلامی به حملات خود ادامه دهد. دیگر کشورهای منطقه هم به فراخور حال خود از کمک به صدام را دریغ نکردند. کمک های نظامی و تسلیحاتی غرب و شرق هم به صدام جای خود دارد.
اما سیاستی که در منطقه پس از برجام دنبال می شود، بازی تازه ای است که آمریکایی ها علیه ایران آغاز کرده اند تا هر چه می توانند از حوزه تأثیر و نفوذ آن بکاهند و نفوذ و تأثیر خود را در ایران افزایش دهند. کشورهای عربی منطقه اکنون ابزاری برای رسیدن آمریکا به این هدف هستند.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *