بنبستنمایی در سایه جنگ رسانهای!
_ اصغر زارعی در روزنامه حمایت نوشت: هیچکس در این واقعیت تردید ندارد که دشمن به دنبال بنبستنمایی است تا ملت ایران را به این جمعبندی برساند که برونرفتی از شرایط سخت اقتصادی وجود ندارد و تنها ملجأ و مأوا، تسلیم شدن، زانو زدن و پناه بردن به آمریکاست. نبردی که در حال حاضر پیگیری میشود، تلفیقی از نبردهاست که شاخصه اقتصادی و رسانهای آن بیش از همه هویداست.
دشمن جنگ اقتصادی همهجانبهای را علیه ما کشور آغاز کرده و برای آن، اتاقهای فکر تخصصی ایجاد کرده، کارشناسان خبره و گروههای رصد را به خدمت گرفته و هر روز آخرین تحولات را پیگیری میکند، اما درعینحال، جنگ رسانهای که میتوان از آن بهعنوان «زمینهساز نبردهای دیگر» شامل جنگ اقتصادی نام برد را طراحی و عملیاتی کرده است.
شواهد و قرائن حاکی از این است که مجموعههای بزرگی از جانب نظام سلطه برای منحرف کردن افکار عمومی و مسموم کردن فضای تبلیغاتی در حال فعالیت هستند تا برای وارونه نمایی شرایط کشور، همه فرصتهای بالقوه را بهزعم خود، بالفعل کنند. تشکیلات جاسوسی رژیم صهیونیستی و آمریکا با حمایت مالی رژیمهای مرتجع، چرخهای را شکل دادهاند تا هزاران نفر با پولهای هنگفت و در تخصصهای مختلف به میدان بیایند و مأموریت ایجاد اضطراب، یأس و ناامیدی را انجام دهند. موجسواری بر روی مشکلات، ناکارآمدیها و القاء ناتوانی نظام در رفع و فتق آنها، مکمل برنامهریزیهای طولانیمدت دشمنان است که بهخصوص در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای مشغول لجن پراکنی هستند.
شق دیگر کار ویژههای حریف، ارائه تصویری مخدوش و یا کاملاً معکوس از نقاط قوت ماست. به این مفهوم که درصدد آن است تا از قلههای افتخار خود شرمسار باشیم، از برتریهایمان چشمپوشی کنیم و از مؤلفههای اقتدار ملی منصرف شویم تا با آسودگی خاطر بر مقدرات حال و آینده مسلط شود.
دقیقاً به همین دلیل است که آنچه باعث افتخار است را مایه شرمساری و گرفتاری معرفی میکند؛ نظیر سناریویی که در خصوص انواع و اقسام توانمندیهای کشور اعم از فناوری، هوا- فضا، موشکی، منطقهای و ... چیدهاند و این موارد را موجب تنگتر شدن حلقه محاصره و تحریمها معرفی میکنند. این در حالی است که امروز ملت ایران در احساس غرور به شاخصههای قدرتش تنها نیست و آزادگان منطقه در سراسر جهان به برتری ایران افتخار میکنند، ولی شاهد تبلیغات گسترده و متراکم برای دلسرد کردن مردم با هدف از دست دادن روحیه مقاومت و پشتیبانی از نظام هستیم.
افزون بر این، محور دیگر برنامه دشمن این است که چالشهای مربوط به اقتصاد را در بستر جنگ رسانهای افزایش دهد. به بیان دیگر، بخش قابلتوجهی از تلاطمهای گذشته در قیمت سکه و ارز، کاهش ارزش ریال و بالا رفتن قیمت دلار از طریق جنگ تبلیغاتی در حال انجام است و به همین جهت بود که با لفاظیهای جاسوسهای مجری نما و کارشناسان آموزشدیده سازمانهای اطلاعاتی در شبکههای ماهوارهای، قیمتها چند برابر میشد و قدرت خرید مردم در اندک زمانی کاهش مییافت.
در این هماورد، موضوع اصلی، نحوه برخورد و تقابل است و در این میان، نخبگان و افراد اثرگذار، نقش و وظیفه بیشتری نسبت به دیگران دارند؛ بهاینترتیب که آگاهسازی و «جهاد تبیین»، مهمترین اقدام در این راستا به شمار میآید. بدبین کردن مردم نسبت به آینده، تیرهوتار نشان دادن سالهای پیش رو، کارویژه دشمن و زدودن این شبهات به استناد واقعیتهای میدانی، اصلیترین مأموریت جوانان و قشر فرهیخته جامعه است. حقایق موجود متأسفانه در بعضی اوقات در پس ابرهای ابهام مانده و برخی را به این نتیجه رسانده که راه خروجی وجود ندارد.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد آگاهی نسبت به لایههای مختلف برنامه دشمن، شرط لازم بوده، ولی کافی نیست. در معرکهای که دشمن با تجهیزات و امکانات کامل به میدان آمده، باید سریعترین مسیر را برای دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده انتخاب کرد و علاوه بر این، اجازه نداد که پازل دشمن پر شود. به این مفهوم که هیچ نظر و عملی، حریف را در رسیدن به اغراضش کمک نکند.
گاهی جدول دشمن بهاینترتیب کامل میشود که حرف و نقلی حتی بهحق، از جانب یک فرد بیان شود و یا عمل درستی از سوی یک شخصیت صادر گردد. وقوف و اشراف به تحرکات دشمن از این رو ایجاب میکند که آن سخن و عمل درست در آن مقطع از وی صادر نشود. بیان و عمل نادرست و نسنجیده بر این مبنا، جای خود را دارد و تکلیف آن مشخص است. بهویژه اینکه در مقام انتقاد و اعتراض، مهم این است که از دستگاههای مختلف حاکمیتی اعم از قوای سهگانه و نظامی، اعتبارزدایی نشود.
تا اینجای کار، بخش اعظم جنگ رسانهای که بر فضای اقتصادی سایه انداخته است، بحث و تبیین شد. موضوع دیگر، تلاش شبانهروزی و کار جهادی برای گرهگشایی و ایستادن بر قلههای بهظاهر غیرقابل فتح است. ما در کشورمان ظرفیتهای فراوان و البته بلااستفاده فراوانی داریم که در صورت ورود مدیران جهادی و دلسوز، رفع مشکلات با استفاده از این پتانسیلها غیرممکن نیست. با فعال شدن تواناییهای مغفول مانده، بهتدریج موج امیدواری در کشور پررنگتر میشود؛ همانطور که حدود پنچ ماه است با استقرار دولت سیزدهم، امید به تغییر وضعیت موجود نضج گرفته است.
در جمعبندی کلی باید گفت که سیاست رسانهای و تبلیغی دشمن با اتکا بر مأیوس سازی مردم و مدیران از آینده استوار است که متأسفانه با همراهی ناآگاهانه و ناشیانه برخی جریانهای داخلی مقارن شده؛ بااینحال، به جهت برخورداری از پشتوانه الهی و قرار گرفتن در جبهه حق، جهادگران عرصه تبیین و روایت با بیان واقعیتهای امیدآفرین، میتوانند دست برتر را در برابر هجمههای دشمن داشته باشند.