مسلخ یمن در ترازوی حقوق بشر غربی
_ جعفر قنادباشی در روزنامه حمایت نوشت: آمریکا سلاحهایی را برای کشتار یمنیها ارسال کرده و با این کار در نقض حقوق بشر شریک است... یمنیها حق دارند که واشنگتن را مسئول قتل و کشتار در کشورشان میدانند؛ چراکه بمبها ساخت آمریکا هستند... جنگی که آمریکا در آن علیه یمن شرکت داشته، در ایجاد محیط و زمینه برای داعش تأثیر داشته است»؛ این بخشی از سخنان «کریس مورفی» سناتور آمریکایی درباره نقش آمریکا در جنگ یمن است؛ جنگی که آل سعود و قارونهای امارات را تشویق به ادامه کودک کشی و جنایت کرده است. رژیم عربستان و شیخنشین ابوظبی هر زمان که در جنگ مغلوبه یمن قافیه را تنگ دیدند، کودکان، زنان و افراد غیرنظامی را زیر آتش گرفتند تا به این وسیله، مقاومت را برای پایان دادن و محدود کردن حیطه عملیاتی خود، تحتفشار قرار دهند.
آخرین برگ از دفتر سیاه عربستان، حمله روز جمعه گذشته جنگندههای ائتلاف متجاوز عربستان و امارات به یک زندان در استان صعده بود که یکی از هولناکترین جنایات پدرجد تروریستها در هفت سال اخیر به شمار میرود. در نتیجه این حمله ۸۲ نفر به لیست طولانی قربانیان این تراژدی افزوده شدند؛ درحالیکه طبق جدیدترین آمار، طی کمتر از ۲۴ ساعت در روز یکشنبه هفته جاری، سعودیها ۴۵ بار به این کشور حمله کردند. از سوی دیگر، امارات نیز بهتازگی تعداد حملات خود به یمن را افزایش داده و نیروهای تحت امرش موسوم به گردانهای «عمالقه» را شامل تروریستهای داعشی، سلفی و تکفیری برای حمله به استان شبوه اعزام کرده است.
علاوه بر این، حملات متجاوزان به یمن، مردم مظلوم این کشور را با قحطی گسترده، بیماریهای واگیردار و بروز یک فاجعه انسانی بیسابقه طی قرن گذشته روبرو کرده است. اگر نگوییم که عربستان و امارات بدون جانبداری آمریکا و اروپا قادر به کلید زدن توحش در یمن نبودند، این امر مسلم است که بدون حمایت آنها نمیتوانستند به این جنگ خانمانسوز ادامه دهند. عربستان به پشتوانه غرب در حال رقم زدن سریالهای خونباری است؛ جنتلمنهای تروریستی که در سالهای گذشته نیز شرایط پذیرش ریاض در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را فراهم کرده بودند!
آل سعود پیش از این در سیاهه کشورهای کودک کش قرار داشت و «بان کی مون»، دبیر کل قبلی سازمان ملل صراحتاً اعلام کرد که، چون عربستان، اسپانسر این نهاد است، نمیتواند نام این کشور را در آن فهرست نگه دارد. این تناقض نهچندان حیرتانگیز در کنار هفت سال کودک کشی شبانهروز و مداوم عربستان، درحالیکه گزارشهای فراوانی از نقض حقوق بشر و قوانین بینالمللی از سوی این کشور منتشرشده، یکبار دیگر استانداردهای دوگانه منظومه متحدان آمریکا در استفاده ابزاری از این حربه را آشکار کرد.
از طرفی، عربستان با استفاده از حربه مقابله با تروریسم و برقراری حاکمیت قانون به یمن یورش برد؛ همان مزخرفاتی که اربابان آمریکایی و اسرائیلی وی به آنها آموختهاند. ریاض به بهانه بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» رئیسجمهور مستعفی و فراری این کشور به قدرت و بعدها با مستمسک جلوگیری از شکلگیری یک حزبالله دیگر، هفت سال جنگ بیحاصل را به همسایه خود تحمیل کرد. عربستانی که خالق وحشیترین تروریستهای جهان است، از زمان تأسیس تا به امروز یک انتخابات در آن برگزار نشده، نقش زنان در این کشور بهتازگی از دایره اشیاء اندکی فراتر رفته است! این رژیم اکنون مدعی حاکمیت قانون و جلوگیری از شیوع تروریسم شده و جالب اینکه سناریوهای ضدحقوق بشری این کشور چه در داخل و چه در خارج، هیچگاه با مخالفت جدی پدرخواندههایش در کاخ سفید و اروپا مواجه نشد.
افزون بر این، آمریکا و رفقای گرمابه و گلستانش هرگاه بخواهند کشوری را غارت کنند- بدون ملاحظه قوانین بینالمللی و بیآنکه نیازی به تصویب قطعنامه در مجامع جهانی ببینند- حمله کرده و برای توجیه جنایاتشان، بهانههای اخلاقی و قانونی همچون مبارزه با تروریسم، برقراری دموکراسی، تضمین آزادی بیان و عقیده و ... را مطرح میکنند. اگر سرکردههای استکبار (اروپا و آمریکا) به دلایل سیاسی، مالی و یا به خطر افتادن امنیت ملی نخواهند یا مصلحت ندانند مستقیماً وارد عمل شوند، از طریق جنگ نیابتی همچون سبعیت قارونهای سعودی و اماراتی دست به کار میشوند و به خواسته خود میرسند.
موتور محرک هر دو شق ماجرا، سازمانهای تحت نفوذ و زیرمجموعههایی هستند که سرنخ آنها به کاخ سفید میرسد؛ از جمله سازمان ملل، دیوان لاهه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شورای بهاصطلاح حقوق بشر سازمان ملل و امثال آن. ورای این ساز و کار، سازمانها و ارگانهای حقوق بشری همچون دیدبان حقوق بشر و عفو بینالملل نیز جدول آمریکا را پر میکنند و نهتنها صدایی از آنها در مورد جنایات عربستان در یمن در نمیآید، بلکه حتی اگر از آنها سؤال شود، خواهند گفت که این اقدامات، درد زایمان تولد حقوق بشر غرب مدرن است!
این سازمانها برای خالی نبودن عریضه هر از گاهی، خود را طرفدار حق نشان میدهند، اما قضاوت نهایی درباره آنها را باید در بزنگاههایی به ارزیابی نشست که صدها هزار بیگناه، قربانی، آواره و مجروح شدهاند، اما همچنان سکوت مرگبار را ترجیح داده و حتی نیازی نمیبینند بیانیهای در حد چند جمله صادر کنند!
در هر صورت، حنای حقوق بشر کدخدا دیگر رنگی ندارد و شکی در این نیست که آه مظلومان یمنی، بهزودی دودمان و تاج و تخت متجاوزان را نابود خواهد کرد و خرمن آرزوهای آنها را به آتش خواهد کشید.