دیپلماسی با چاشنی توازن
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: سند جامع همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین یکی از راهبردهای اساسی کشورمان بهمنظور مقابله با تحریمهای غرب در راستای نگاه به شرق است که نقشه راهی میان دو کشور در حوزههای تجارت، گردشگری، ترانزیت، انرژی، نفت و ... به شمار میآید.
چین بهعنوان دومین اقتصاد جهان در راستای ایجاد موازنه قدرت با آمریکا و تأمین انرژی موردنیازش در پی حضوری پررنگتر در غرب آسیاست و ارتباط گرفتن با بازیگران مطرح منطقهای را به همین سبب سرعت بخشیده است. کمتوجهی پکن به تحریمهای آمریکا علیه ایران در خصوص خرید نفت خام، در کنار اقتصاد پویا و پرچمدار این کشور، چین را به شریکی قابلاعتماد برای توسعه زیرساختهای اقتصادی ما تبدیل کرده است.
سرمایهگذاری چین در ایران بهعنوان اصلیترین رقیب آمریکا در عرصه اقتصادی و سیاسی میتواند زیرساختهای فناوری، صنعت و علمی کشور را شکوفا کند و از طرفی، به دلیل پیوندهای فرهنگی میان تهران و پکن، زمینههای وابستگی به غرب کاهش مییابد.
این همکاری راهبردی در حالی است که طرفهای چینی در گذشته رغبت چندانی برای اجرای آن نداشتند چراکه معتقد بودند ایران زمانی که از سوی غرب مورد بیمهری قرار میگیرد، به سمت قدرتهای شرقی متمایل میشود و تا زمانی که این نقیصه در سیاست خارجی تهران اصلاح نشود، نمیتوان به اجرای آن نیز امیدوار بود. با استقرار دولت سیزدهم، اما پیام توازن در دیپلماسی ایران در پایتخت قدرتهای منطقهای دریافت شد و زمینه شبکه شدن قدرتهای فزاینده آنها با جمهوری اسلامی فراهم گردید.
با این حال، برخی منتقدان داخلی از روی ناآگاهی یا کارشکنی بدون آنکه هزینههای سنگین تحریمهای آمریکا پس از پیروزی انقلاب را به کشور یادآور شوند، سند ۲۵ ساله راهبردی ایران و چین را با قراردادهایی مانند ترکمانچای در کنار یکدیگر قرار دادند!
از طرفی، بعضی این تشکیک را مطرح کردند که، چون ما از دسترسی به توافق با غرب ناکام ماندهایم، بنابراین به آغوش شرق پناهنده شدهایم. موضوع نگاه به شرق حدود یک دهه است که در سیاست خارجی کشورمان در حال پیگیری است؛ هرچند که برخی از دولتها عزم چندانی برای تحقق آن نداشتند و نگاه آنها به گونه دیگری بود. ضمن اینکه تئوریسینها و استراتژیستهای آمریکایی و غربی، ایران را بهتنهایی قدرتی تصمیمساز، تصمیم گیر و صحنهگردان تحولات منطقه میدانند.
علاوه بر این، جمهوری اسلامی، قرارداد ۲۰ ساله با روسیه را دنبال میکند که در آستانه سفر رئیسجمهور کشورمان به مسکو، دستور کارهای آن عمدتاً در بخش اقتصادی بهصورت جدی در حال پیگیری و بررسی است. عضویت در «اتحادیه اقتصادی اوراسیا»، ایجاد پیمانهای پولی و بانکی با کشورهای عضو این اتحادیه، عقد پیمان پولی بهصورت دوجانبه با روسیه، تأسیس نیروگاه گازی از طریق اعتبارات صندوق مشترک، پیگیری حمل و نقل از طریق کریدور شمال به جنوب که سالیانه ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار برای کشورمان ارزآوری دارد، ازجمله مواردی است که در سفر آیتالله رئیسی به روسیه پیگیری خواهند شد.
ناگفته نماند که تعامل با کشورهای شرقی و منطقهای در زمانی که مذاکرات وین در جریان است، در کنار رونمایی از دستاوردهای حوزه فناوری و نظامی همگی حاکی از آن است که دوره تعاملات یکجانبه به پایان رسیده و اگر غرب با ایران به توافق نرسد، اتحادیه کشورهای شرقی به مدد حضور جمهوری اسلامی، قدرتمندتر از گذشته در برابر بلوک غرب، قد علم خواهد کرد.
ایران در چارچوب نگاه راهبردی با شرق ضمن آنکه از ظرفیت چین و روسیه در مذاکرات وین و دستیابی به توافق با رعایت مؤلفههای ملی بهرهبرداری میکند، از فرصت ایجادشده برای تحکیم هر چه بیشتر مناسبات با قدرتهای نیمه شرقی جهان نیز بر مبنای منافع بلندمدت و مشترک استفاده خواهد کرد.
از سوی دیگر، بلوک کشورهای غربی نشان دادند که اگر از آنها تضمینهای محکم و مستظهر به قراردادهای قوی گرفته نشود به دنبال فرصت برای نقض عهد هستند و حتی فراتر از آن، در فتنههای مهندسیشده در پی تغییر حاکمیت نیز بودهاند. ما چنین رفتاری را حداقل از کشورهای شرقی مشاهده نکردهایم، ضمن اینکه همافزایی اقتصادی، امنیتی و سیاسی را تعقیب کردهاند.
برخی نیز این انتقاد را مطرح میکنند که ما نباید در جنگ میان شرق و غرب، به وجه المصالحه و ابزار دست روسیه و چین تبدیل شویم و بهعنوان نمونه، در تنش آمریکا و اروپا با روسیه بر سر اوکراین، نباید برگ برنده مسکو در این تنش باشیم. در پاسخ به چنین شبههای باید گفت که این یک عرف بینالمللی و یکی از اصول اساسی و مصرح در روابط خارجی کشورهاست که با یکدیگر علیه بازیگران معارض و مخالف تشکیل قطب دهند و منافع خود را در یک راستا تأمین کنند.
این قاعده همان شیوهای است که اروپا نیز در مشارکت با آمریکا در حال پیگیری است و از طریق ایجاد یک قطب واحد تلاش میکند حداکثر امتیازات را در مذاکرات به دست آورد. درهرصورت، ایران باب مذاکره با غرب را نبسته و همچنان که تخممرغهای خود را در یک سبد نچیده و منافعش را از رهگذر توافق تجاری با چین و روسیه پیگیری میکند، در صورتی که همین شرایط در ارتباط با غرب تحقق یابد، از دستیابی به یک پیمان برد-برد با آنها استقبال خواهد کرد.