دروغهای خوشمزه؛ چرا تولیدکنندگان تبلیغات سلامت مردم را در نظر نمیگیرند؟
_ روزنامه ایران نوشت: تخفیف دارها را درست نزدیک در ورودی فروشگاه چیده اند. در بیشتر فروشگاههای زنجیرهای و سوپرمارکتها همین کار را میکنند. تخفیفدارها باید اول از همه به چشم بیایند تا مشتری را به خرید ترغیب کنند. بسته بندیهای ۶ تایی نوشابه هم بینشان هست. نوشابه خانواده که همینطوری هم قیمتش به نسبت تک نفرهها ارزانتر درمی آید و اگر تخفیف هم بخورد که نور علی نور است. اصلاً وقتی نوشابه خانواده هست آن هم با این قیمت، آدم مگر پولش زیادی کرده که نوشابه تک نفره بخرد؟!
این همه هم که در تلویزیون تبلیغ میکنند همین نوشابههای خانواده را که روی میزهای خوشرنگ و لعاب چیده شده اند و آنطور که میگویند صفای میهمانیها و جشنهای شماست و لحظههای خوشی برایتان به ارمغان میآورد. اصلاً میهمانی بدون نوشابه مگر میشود؟! میگویید چرا نمیشود؟ کافی است نگاهی به دور و برتان بیندازید و در احوال خانوادههایی که میشناسید دقت کنید. آیا شده جایی بروید و برای پذیرایی وقت شام یا ناهار، نوشابه نگذاشته باشند کنار غذا؟ البته که نوشابه را همراه دوغ میگذارند تا میهمان حق انتخاب داشته باشد، اما مسأله این است که تا وقتی نوشابه هست کسی چندان سراغ دوغ بیچاره نمیرود. اگر میهمانها اهل سالم خوری باشند هم بههرحال باید نوشابه باشد، چون شاید یکی آن وسط نوشابه خواست و اگر هم هیچ کس نخواست، باز نوشابه باید باشد، چون بدون نوشابه که نمیشود و انگار سفره چیزی کم دارد. یک جورهایی پای ثابت میهمانی هاست و بدون آن سفره صفایی ندارد. غذای بیرون هم که خب معلوم است بدون نوشابه از گلوی آدم پایین نمیرود و بههرحال گاهی وقتها که اشکال ندارد و این حرف ها.
بعد وقتی سرانه مصرف نوشابهمان ۴ برابر میانگین جهانی اعلام میشود، همه مان تعجب میکنیم و نچ نچ میکنیم کهای بابا ما که نوشابه نمیخوریم، اما آمارها چیز دیگری میگویند. طبق آخرین آمار اعلام شده، هر ایرانی به طور میانگین سالی ۴۲ لیتر نوشابه [گازدار]میخورد و البته این آمار سالهاست روی همان عدد ۴۲ لیتر ثابت مانده و خدا را شکر که یک نرخ مان بالاخره چند سال است ثابت مانده است. گذشته از شوخی، با وجود تمام مضراتی که بارها گفته اند و همهمان میدانیم، چرا نوشابه و سایر محصولات غذایی مضر همچنان در سبد خانوادهها به وفور یافت میشود و حتی برای آن تخفیفهای وسوسهکننده در نظر میگیرند و تبلیغات چشمنواز میسازند و از رسانه ملی پخش میکنند؟
بگذارید یک مثال دیگر بزنیم. همین روغن که همه مان میدانیم اصولاً چیز مضری است و هرچه کمتر مصرف بشود بهتر است. با این حال تبلیغ تلویزیونی خیلی اغراق شده مرد جوانی را نشانمان میدهد که مثلاً سنش خیلی بیشتر از آنچه به نظر میآید است و راز جوانی اش هم خوردن فلان روغن است. یعنی شما با خوردن روغن جوان میمانید و کیفیت زندگی تان بهتر میشود. روغنها اصلاً در بردن دل مشتری در تبلیغات با هم حسابی رقابت دارند. هر کدامشان ادعا میکنند از آن دیگری بهترند و خواص بیشتری دارند. این وسط هیچ کس نمیگوید با اینکه روغن مضر است و شما باید کمتر از آن مصرف کنید، ولی ما پیشنهاد میکنیم فلان روغن در سبد خریدتان باشد.
همه روی مصرف بیشتر تأکید میکنند. بیشتر مصرف کنید و بیشتر بخرید. قضیه وقتی شکل وخیم تری به خود میگیرد که تبلیغات یکراست کودکان را نشانه میگیرد. اگر توجه کنید بیشتر تبلیغات مربوط به خوراکیهایی مثل چیپس و پفک و آبمیوههای غیرطبیعی که همهشان البته ادعای طبیعی بودن دارند، در زمانهایی پخش میشوند که کودکان احتمالاً پای تلویزیون هستند.
در فروشگاهها هم انواع این آبمیوهها با طرحهای کودکانه آراسته شده تا توجه کودکان و والدینشان را به خود جلب کند.
«کار تبلیغات اساساً همین است که مشتری را به خرید تشویق کند، آن هم خرید بیشتر. البته که در ساخت تیزرهای تبلیغاتی هم باید مصالح مردم در نظر گرفته شود و اینطور نباشد که با دروغپردازی بخواهند حقیقتی را وارونه جلوه دهند. مثلاً اینکه در تبلیغی ادعا کنند نوشابه یا روغن برای بدن مفید است، دروغ است. اگر ماده غذایی تبلیغ میشود معنیاش این نیست که ماده مفیدی برای بدن است. بههرحال تولیدکننده پول میدهد تا محصولش را تبلیغ کند، اما باید اصول حرفهای و وجدان را هم در این زمینه در نظر داشت.»
این را محمد صالحی، کارشناس تبلیغات میگوید و ادامه میدهد: «تولیدکنندگان باید توجه داشته باشند که در تبلیغ محصول خود باید اصل اعتمادسازی را در نظر داشته باشند و حتی اگر سازنده تیزر خواست برای جذابیت بیشتر مواردی غیرواقع یا اغراقآمیز را در آگهی بگنجاند، با آن مخالفت کنند، چون اثر بد چنین تبلیغاتی ممکن است تا مدتها در ذهن مصرف کنندگان باقی بماند. مثلاً نگویند تمام گروههای سنی و هرکس با هر بیماری و مشکلی میتواند این محصول را مصرف کند، چون این یک دروغ است. همه میدانند که برخی موادغذایی برای بیمارانی نظیر بیماران دیابتی و کسانی که فشار خون دارند، مناسب نیست و دروغ گفتن در این باره فقط اعتبار تولیدکننده را از بین میبرد. صداقت مهمترین چیز است و اگر شما در آگهی قید کنید که مثلاً مصرف این محصول به بیماران دیابتی و زنان باردار توصیه نمیشود، مسلماً تبلیغات مؤثرتری خواهید داشت، چون با مردم صداقت داشته اید. در مورد کودکان هم قطعاً این حساسیت باید خیلی زیاد باشد. اینکه در تبلیغات ادعا میکنند فلان تنقلات میتواند جایگزین خوبی برای غذای اصلی باشد و دارای انواع ویتامین هاست و میتواند تمام نیازهای بدن کودک را تأمین کند، یک دروغ بزرگ است. من مشابه این تبلیغات را زیاد دیدهام و جای تأسف دارد که چنین دروغهایی به مخاطب گفته میشود. حالا اینکه تبلیغ تنقلات بیفایده و زیان آور میکنیم یک بحث است و اینکه در مورد آن دروغ بگوییم هم یک بحث دیگر که بسیار غیرحرفهای و غیراخلاقی است. در این مورد باید اتفاقاً قید شود که این خوراکی نمیتواند جایگزین غذای اصلی شود که متأسفانه گاهی با عکس آن مواجه هستیم.»
این کارشناس تبلیغات همچنین به اشکال دیگر تبلیغات کارخانههای موادغذایی در شبکههای اجتماعی اشاره میکند که خیلی وقتها توسط افراد چهره و به اصطلاح سلبریتیها در شبکههای اجتماعی بویژه اینستاگرام صورت میگیرد. «وقتی شما چهره شناخته شدهای هستید خصوصاً باید دقت کنید که اثر تبلیغی که میکنید ممکن است برای همیشه در ذهن مردم باقی بماند. قرارداد تبلیغ شما تمام میشود و مردم تبلیغ را فراموش نمیکنند. اتفاقاً تولیدکننده هم همین را میخواهد، اما آیا وجدان شما توانایی پاسخگویی به ضرر و زیانی که بواسطه مصرف بیشتر این موادغذایی به مردم میرسد دارد؟ متأسفانه اینجا هم فقط سود مالی در نظر گرفته میشود و کسی فکر سلامت مردم نیست.» علاوهبر تبلیغات، همانطور که در ابتدای گزارش هم گفتیم خیلی وقتها موادغذایی زیان آور در صف پیشنهادهای ویژه فروشگاهها قرار دارند و تقریباً میشود گفت یک پای ثابت اقلام مشمول تخفیف هستند. یعنی حتی اگر چندان هم مایل به خرید نباشید، قیمت بههرحال ممکن است وسوسه تان کند.
معمولاً هم این اجناس تخفیف خورده در بسته بندیهای بزرگ ۶ تایی یا بیشتر به فروش میرسد و یک جورهایی شکل خرید عمده را پیدا میکند. شما در حالت عادی یک جین نوشابه یا آبمیوه صنعتی نمیخرید، اما اگر تخفیف خوبی به آن خورده باشد، بههرحال ممکن است وسوسه شوید. وقتی هم که بیشتر بخرید، قطعاً آن را مصرف میکنید. پیش خودتان میگویید یک لیوان نوشابه بیشتر مگر چه تأثیری دارد و همین یک لیوانها میشود سالی ۴۲ لیتر.