برجستهترین ناکامیهای جهان در سال ۲۰۲۱
- خبرگزاری دانشجو نوشت: پایگاه خبری "پراجکت سیندیکیت" در گزارشی، سال ۲۰۲۱ را سالی توام با ناکامیهای گسترده برای جهان، مخصوصا در کشورهای غربی ارزیابی کرده و به طور خاص به این نکته اشاره نموده که این بحرانها به احتمال زیاد در سال آتی، تشدید و حتی گستردهتر هم خواهند شد.
پراجکت سیندیکیت در این رابطه مینویسد: «پایانِ یک سال، بازتاب دهنده تحولات و روندهایی است که به آن، شکل داده اند. در سال ۲۰۲۱، ما شاهد رویدادهایی نظیر: بحران پاندمی ویروس کرونا و ظهور سویه جدید آن موسوم به "اومیکرون"، تشدید بحران تغییرات اقلیمی، و تنشهای ژئوپلیتیکی مخصوصا در قالبِ رقابت میان قدرتهای بزرگی همچون آمریکا و چین، بوده ایم. تقریبا از هر جنبهای که بنگریم، سال ۲۰۲۱ را بایستی سالِ زوال و بدتر شدن بحرانها بدانیم.
با این همه، سال ۲۰۲۱ همچون سال قبل از خود، با زمینههایی از امیدواری به آینده، به پایان میرسد. در این راستا، واکسنهای موثری جهت مقابله با پاندمی ویروس کرونا گسترش پیدا کرده اند و در عین حال، بحرانها و تهدیداتی نظیر تغییرات آب و هوایی نیز بیش از پیش مورد شناسایی قرار گرفته اند.
با این حال، در طول سال ۲۰۲۱، چالشهای مختلفی به اوج رسیدند و حتی چند برابر شدند. تجارب بی سابقهای که به دلیل پاندمی ویرس کرونا ایجاد شدند و به طور خاص تجربه ضرورت ماندنِ افراد در خانه، محدودیتهای قابل توجهی را بر جوامع گوناگون تحمیل کرده است. در عین حال، بسیاری از دموکراسیهای جهان، با مشکلات جدی و بویژه قطبی شدنِ شدید رو به رو هستند. مسالهای که حقیقتا حامل چالشهای سیاسی و اجتماعی بسیاری در ادامه راه خواهد بود.
در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا، حتی کشورهایی که در آنها نظامهای سیاسی لیبرال دموکرات حاکم بوده اند، با چالشِ به دست گرفتن اختیارات و قدرت ویژه از سوی دولت رو به رو بوده اند. روندی که به نظر میرسد آثار و تبعات مرموز آن حتی پس از پایان موقعیت اورژانسیِ ناشی از پاندمی ویروس کرونا، همچنان ادامه یابد. ورای خسارتهای روحی و روانی که برقراریِ مقررات قرنطینه در کشورهای مختلف از خود برجای گذاشت، درکِ خاص شهروندان از سواستفاده قدرت در کشورهایشان میتواند تاثیرات منفیِ بلندمدتی را بر نوعِ حمایت آنها از دولتها و ساختارهای سیاسی و اجتماعیشان به دنبال داشته باشد. درست به همین دلیل است که بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند که در شرایط فعلی، احیای دموکراسی و روندهای دموکراتیک در کشورهای مختلف جهان، به انجام برخی اقدامات بنیادین نیاز دارد.
از منظر اقتصادی، روندِ بهبودی اقتصادهای جهان از آسیبهای ایجاد شده از سوی کرونا، نامتقارن بوده است. در این راستا، برخی اقتصادها پیشرفتهای قابل توجهی را به ثبت رسانده اند. این در حالی است که این روند در برخی کشورهای دیگر به شدت ضعیف بوده و آنها در حدِ حمایت از زندگی عادی مردم خود باقی مانده اند. اکنون، مسائلی نظیر ایجاد اختلال در زنجیرههای تدارکاتی و افزایش قابل توجه قیمت انرژی، در کنار چالشهایی نظیر موج جدیدی از ممنوعیتهای مسافرتی و ایجاد قرنطینه، عملا حامل و نوید بخشِ بحرانهای گسترده تری هستند. در عین حال، در بحبوحه تشدید ریسکهای مالی و فشارهای تورمی، سیاست سازان و نهادهای مالی بین المللی، مجبور به انجام یک بازیِ ظریف و متعادل کننده هستند تا از شدت خسارات علیه خود بکاهند.
فقدان اقدامات چندجانبه در بحبوحه پاندمی کرونا که نمود عینی آن را در عدم دسترسی عادلانه کشورهای مختلف به واکسنهای ویروس کرونا مشاهده کرده ایم، ظرفیتهای ناکافی نظام جهانی جهت مقابله با چالشهای مشترک، بیش از هر زمان دیگهای به نمایش گذاشته است. در این راستا، نتایجِ ناامید کننده "نشست تغییرات اقلیمی گلاسکو"، عملا چشم انداز آینده را بیش از پیش تیرهتر کرده است.
کاهشِ اعتماد به همکاریهای بین المللی، حقیقتا در زمان بدی اتفاق افتاده است. در شرایط فعلی، روسیه تا حد زیادی به استقرار نیروهای نظامی خود در جوار مرزهای مشترکش با اوکراین مبادرت کرده است. چین نیز قدرت بیشتری را در عرصه معادلات بین المللی کسب کرده است. در عین حال، ریسک و تهدید وقوع جنگ و منازعه در منطقه پاسیفیک غربی همچنان رو به افزایش است.
در این چهارچوب، برگزاری سیلی از نشستهای مجازی توسط رهبران جهان، قادر نبوده تا از شدت تنشهای جهانی بکاهد. در این راستا، اینطور انتظار میرود که در سال ۲۰۲۲، شاهد تشدیدِ تهدیدات نامتقارن و آشوبهای ژئوپلیتیکی خواهیم بود. همانطور که حزب کمونیست چین برای بیستمین کنگره خود در ماه اکتبر آماده میشود، رهبران آن احتمالا در زمینه چالشهای مشترک نظیر تغییرات اقلیمی، پیشنهادات مختلفی را جهت همکاری ارائه میکنند. در عین حال، آنها با قدرت درمقابل تلاشهای کشورهای غربی جهت مقابله با نفوذِ رو به رشدِ کشور خود در عرصه معادلات بین المللی، مقاومت میکنند.
باید توجه داشت که سنت دیرینه روسای جمهور آمریکا این است که رویکردهای اصلی سیاست خارجی خود را در دوره دوم ریاست جمهوریشان، نشان میدهند. دورهای که آنها دیگر، با دغدغه انتخاب مجدد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رو به رو نیستند. در شرایط فعلی، جو بایدن بیش از هر چیزی معطوف به سطح پایینِ محبوبیت خود در جامعه آمریکا است. انتخاباتِ میاندورهای کنگره در ماه نوامبر، و در عین حال احتمال بازگشتِ ترامپ به عنون نامزد اصلی ریاست جمهوری آمریکا از حزب جمهوریخواه، تا حد زیادی ذهن بایدن و حزب دموکرات را به خود مشغول کرده اند.
درست به همین دلیل است که اروپا در سال ۲۰۲۲، بایستی بر شدت تلاشهای خود جهت حراست از استقلال استراتژیکش از آمریکا، بیفزاید. با این حال نباید فراموش کرد که اروپا در دلِ خود با چالشها و شکافهایی اساسی رو به رو است و قدرتهای اروپایی نظیر فرانسه، ایتالیا، آلمان و انگلستان، اختلافات جدی را با یکدیگر دارند. مسالهای که در نوع خود چشم اندازهای آتی را تا حد زیادی تیره و تار میکند. به طور کلی، سال ۲۰۲۱ را بایستی سالی دانست که حامل چالشهایی است که در نوع خود میتوانند تا حد زیادی سال ۲۰۲۲ را به سالی پُر از تشن و چالش تبدیل کنند».
- بیشتر بخوانید:
- خشونت تسلیحاتی آمریکا در ۲۰۲۱ از نگاه آمار