رقابت مصطفوی و اولیایی برای دیده شدن؛ مجوز حرفهای بهانه است/ سهامداران ناکامی در نقش منجی!
- داریوش مصطفوی و کاظم اولیایی دو عضو کمیته استیناف صدور مجوز حرفهای فدراسیون فوتبال در حالی این روزها رکورددار حضور در برنامههای رادیویی و تلویزیونی و پای ثابت مصاحبه با رسانههای گروهی هستند که در اظهارات خود یک کلید واژه مشترک دارند «وضعیت فعلی استقلال و پرسپولیس ثمره عملکرد مدیران قبلی این دو باشگاه است!»
آنها چنان با حرارت در اینخصوص سخنوری میکنند که انگار به کلی از یاد بردهاند که این دو خودشان نیز روزگاری در رأس هرم مدیریتی این دو باشگاه قرار داشتند و در بروز وضعیت کنونی کاملاً سهیم هستند، با این حال تاکید دارند مدیران قبلی و فعلی استقلال را مقصر جلوه دهند تا نقش دانای کل در این بازی تبلیغاتی را برعهده گیرند.
اینکه چرا این دو آلزایمرگونه نقش خود در بروز فاجعه امروز را در این تراژدی نمیبینند جای سوال بسیار زیادی دارد، اما مسأله مهمتر این است که حضور پر رنگ آنها و مصاحبههای سریالی هر روزه چه دردی از این بیماری را مرتفع میکند؟ وقتی به آمار اظهارنظرهای مصطفوی و اولیایی در این ارتباط نگاهی دقیق میاندازیم، میتوانیم نام آنها را در فهرست کاندیداهای ثبت در کتاب گینس قرار دهیم، آیا واقعاً در همه جای دنیا قاعده بدین شکل است که دو عضو کمیته استیناف هر روز و هر لحظه در شبکههای تلویزیونی حاضر شوند و پیرامون یک مساله به این شکل اظهارنظر کنند؟
مصطفوی و اولیایی مکرراً خود به این نکته اذعان داشتند که برابر مقررات بینالمللی آنها حق هیچ گونه اظهارنظری ندارند، اما با این حال هیچ پیشنهادی برای گفتوگو را از دست نمیدهند، تا حدی که پس از گفتوگو در برنامههای مختلفی تلویزیونی و حضور در لایوهای اینستاگرامی بعضاً در کلاب هاوس و سایر فاضاهای مجازی حاضر میشوند تا نشان دهند به چه میزان علاقه به دیده شدن و حرف زدن دارند.
نکته تأملبرانگیز اینست که مصطفوی اعتراف کرد اگر کنفدراسیون فوتبال آسیا متوجه شود آنها اطلاعات مرتبط با پرونده صدور مجوز حرفهای را فاش کردهاند قطعاً آنها را با محرومیت مواجه خواهند کرد، اما با ادبیاتی عجیب مدعی شد هیچ ایرادی ندارد محروم شوم، چون من به مردم کشورم علاقه دارم!
از آن سو کاظم اولیایی، مدیر پیشین آبیپوشان پایتخت که تجربه سقوط با استقلال به دسته سوم هم در کارنامه مدیریتی او دیده میشود دائما در حال اظهارنظرهای متعدد است تا شاید بتواند روشی برای ورود به دایره مدیریتی باشگاه استقلال پیدا کند و طرح معروف خود در خصوص مدیریت پیمان را به اجرا در آورد، در حالی که با توجه به شرایط موجود خودش بهتر از هر کسی میداند این طرح نه تنها قابلیت اجرا ندارد بلکه هیچ تمایلی هم به استفاده از آن نیست، چون اولویت دولت واگذاری از طریق فرابورس است!
با این تفاسیر این ذهنیت به وجود میآید که برخی اعضای کمیته استیناف صدور مجوز حرفهای بیشتر از آنکه به دنبال حل و فصل موضوع و برطرف کردن موانع موجود بر سر راه این دو باشگاه باشند، به دنبال مطرح کردن خود به عنوان یک منجی هستند تا شاید دوباره راهی برای بازگشت به فوتبال و این دو باشگاه پیدا کنند! اتفاقی که حتی ذرهای در تخیلات مدیران ارشد دولت سیزدهم وجود ندارد.