قدرت ابتکار ایران در وین
_ پرویز سروری در روزنامه حمایت نوشت: امروز دور هشتم مذاکرات وین در شرایطی برگزار میشود که طرف اروپایی و آمریکایی چارهای جز پذیرش پیشنویسهای ایران که مبنای گفتگوها به شمار میآید، نداشت. علاوه بر این، همچون دور هفتم، طرف ایرانی بهصورت خاص بر موضوع رفع تحریمها تمرکز کرده و تیم کارشناسان ازجمله چهار معاون وزیر با تخصصهای مختلف بهویژه در بخش اقتصادی، در کنار معاون بانک مرکزی، تیم مذاکرهکننده را در پایتخت اتریش همراهی میکنند تا چنانچه نیاز به تصمیم فوری بود، در کوتاهترین زمان، برآوردها و سنجشهای موردنیاز انجامشده و تصمیم لازم اتخاذ شود.
چینش تیم مذاکرهکننده، پیام فوری و روشنی به طرفهای غربی بود مبنی بر اینکه ایران به چیزی کمتر از رفع همه تحریمها بر پایه سیاست قطعی نظام راضی نمیشود و از سوی دیگر، زیر بار حرف زور نمیرود. به گفته «علی باقری»، رئیس تیم مذاکرهکننده و «حسین امیر عبداللهیان»، وزیر امور خارجه کشورمان، ایران آمادگی دارد تا بهصورت نامحدود، تا هر زمان که نیاز باشد در وین مذاکره کند تا به پیشرفت دست یابد، اما از طرفی، این به معنای پذیرش مذاکرات بهصورت فرسایشی نیست و پنجره فرصت تا زمانی باز است که ایران بهیقین برسد روند گفتگوها سازنده است و ادامه آن، یک توافق برد-برد را رقم خواهد زد.
با این وصف، تروئیکای اروپایی در اقدامی که مورد اجماع همه کشورهای قاره سبز هم نیست، درصدد وارد آوردن فشار روانی و رسانهای بر ایران است که پیشدرآمد آن را در بیانیه مشترک انگلیس و رژیم صهیونیستی شاهد بودیم تا از این طریق، فضای مذاکرات را دچار تنش کند. این اقدام، حسن نیت لندن را بهعنوان عضوی از گروه ۱+۴ کاملاً زیر سؤال برد. آلمان و فرانسه در کنار انگلیس، همین شیوه را در پیشگرفته و رهبران و مسئولان دو کشور هر کدام بهنوعی درصدد تحریک و عصبانی کردن تیم ایرانی هستند تا درنهایت، کشورمان را عامل شکست مذاکرات معرفی کنند.
به عبارت سادهتر، با توجه به دست پر ایران در مذاکرات از جنبه هستهای و نظامی و همچنین شکست سنگین و مفتضحانه راهبرد فشار حداکثری، تروئیکای اروپایی همچون یک تیم شکستخورده در مسابقه به دنبال حاشیهسازی و گرفتن ابتکار عمل از حریف است تا از این رهگذر، شاید ایران را از پیگیری مطالبه کلیدی خود که عبارت است از رفع تحریمها، منصرف کند.
این در حالی است که طرفهای اروپایی ثابت کردهاند مواضع اعلامی آنها با رفتار عملیشان متفاوت است و آنها حتی حاضر نشدهاند بهصورت عینی و ملموس تحریمهای برجام و مکانیسم مربوط به رفع فشارهای خارجی را فعال کنند. در چنین وضعیتی آنها انتظار دارند که ایران، تمام شروط آنها را بپذیرد درحالیکه تیم مذاکرهکننده بهخوبی میداند در چه شرایط ممتازی در وین حضور دارد.
علاوه بر این، ایران به اروپاییها صراحتاً اعلام کرده اگر میخواهند در مورد نگرانیها و خواستههای آنها در هتل کوبورگ وین گفتگو شود، ابتدا باید ساز و کار و مکانیسم موردنظر برای رفع تحریمها را تشریح کنند تا به این ترتیب، مسائل یکی پس از دیگری حل شوند. اروپا، اما بهجای پرداختن به این شیوه، مسیر غیر سازندهای را در پیشگرفته و با مشورت با طرف آمریکایی قصد دارد که با جار و جنجال و هیاهو به دنبال گرفتن امتیاز از ایران باشد. قاره سبز با این رویکرد غیر سازنده، ضمن اینکه یک بار دیگر ثابت میکند از خود استقلال رأی ندارد، در بسیاری از موضوعاتی که خود آنها میتوانند تصمیمگیرنده باشند و ارتباطی با آمریکا ندارد، از «رابرت مالی»، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران کسب اجازه میکنند.
از سوی دیگر، آمریکاییها تهدید کردهاند اگر مذاکرات به نتیجه نرسد و به گفته آنها فرصت بسیار بسیار اندک موجود از سوی ایران مورد بهرهبرداری قرار نگیرد، «گزینههای دیگر» را بررسی میکنند. این یک بلوف مضحک و کاملاً نخنماست، زیرا اگر گزینههای دیگر آنها علیه ایران قابلیت اجرا داشت، از همان روزهای آغازین مذاکرات هستهای در دهه ۸۰ یعنی حدود دو دهه پیش آن را عملیاتی میکردند، اما به این دلیل که اقدام نظامی افزون بر هزینه گزاف، نتیجهای ندارد، به استراتژی مهار ایران متوسل شدهاند تا با استفاده از تهدید و تطمیع یا همان سیاست «چماق و هویج» از کشورمان امتیاز بگیرند و پیشرفت ایران را متوقف و یا دستکم کند کنند.
از باب یادآوری به سران کاخ سفید، آمریکا زمانی که حضور فعال در منطقه داشت و کشورهای منطقه تمامقد گوشبهفرمان رؤسای جمهور این کشور بودند، جرأت حمله به ایران را نکرد؛ اکنون که بهتدریج در حال خروج از منطقه است و بهصورت مفتضحانهای هم از افغانستان گریخته، بهطریقاولی در شرایطی نیست که بتواند علیه کشورمان دست به ماجراجویی بزند. چنانچه واشنگتن میتوانست به ایران حمله نظامی کند، هیچگاه تن به مذاکره برای دستیابی به اهدافش نمیداد چراکه رویکرد تیم مذاکرهکننده فعلی ایران، خروجی تضمینشده برای کاخ سفید به همراه ندارد.
وانگهی، گزینه تحریمها نیز دیگر معتبر نیستند و نماینده فعلی آمریکا در وین پیش از آغاز دور هفتم مذاکرات، صراحتاً اعلام کرده بود که راهبرد فشار حداکثری بهسختی شکستخورده و منافع آمریکا را به خطر انداخته است. مقامات دولتهای جمهوریخواه و دموکرات نیز رسماً اعلام کردهاند که فشار حداکثری یک سال و نیم پیش شکست خورد و واشنگتن از رهگذر این فشار نمیتواند بیش از این بهرهمند شود.
رزمایش پیامبر اعظم ۱۷ نیز نشان داد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به همراه نیروهای مسلح کشورمان دست رژیم صهیونیستی و هر متجاوز دیگری را در صورت تجاوز به سرحدات ایران قطع خواهند کرد. ضمن اینکه موجسواری روی تهدیدات اشغالگران به ضرر مقامات آمریکایی تمام خواهد شد چراکه فرماندهان سپاه وعده کردهاند تمام مبادی و پایگاههای مهاجم را در هم خواهند کوبید. به همین دلیل بود که «آویو کوخاوی»، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در چرخشی آشکارا اعلام کرد که تلآویو بهدنبال راهاندازی جنگ در منطقه نیست! فارغ از عملیات روانی و جنگ رسانهای طرف غربی، ایران در کنار مزیتهای دیگر همچون دیپلماسی منطقهای، از فاکتور زمان و شرایط مذاکره نیز بهرهمند است؛ کما اینکه اروپا و آمریکا از فروردین سال جاری تا به الان مجبور شدهاند در برابر کشورمان عقبنشینی کنند. بر این اساس، باید منتظر ماند و دید که آیا بروکسل و واشنگتن از فرصتی که در اختیار آنها گذاشتهایم، استفاده میکنند یا کما فی السابق در را بر پاشنه فرصت سوزی میچرخانند.