درس‌هایی که «بم» به ما آموخت و فراموش کردیم

10:00 - 05 دی 1400
کد خبر: ۷۸۴۴۴۱
ایران یکی از ۱۰ کشور بلاخیز دنیا و ششمین کشور زلزله‌خیز دنیا محسوب می‌شود. اما با وجود این آمار‌ها و مشکلات و تجربه‌هایی که کشور از این بلایای طبیعی داشته تاکنون نتوانسته است برای مقابله با آن‌ها آمادگی‌های لازم را بدست آورد.

_ روزنامه همشهری نوشت: ۱۸ سال از زلزله دهشتناک بم می‌گذرد‎؛ زلزله‌ای که ۳۰ هزار جان‌باخته، ۵/۱ میلیارد دلار خسارت مالی، ۵۲۰۴کودک بی‌سرپرست، ۱۵۰۰ زن سرپرست خانوار و ۲۴۸ مورد ضایعه نخاعی روی دست‌مان گذاشت و یکی از ویرانگرترین زلزله‌های جهان نام گرفت به‌طوری که ۱۰۰درصد سازه‌های شهر و ارگ بم با بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت طی آن ویران شدند.

درس‌هایی که زلزله بم به ما داد

۱۸ سال از ۵ دی سال ۱۳۸۲ می‌گذرد و علاوه بر ۴۰ هزار واحد شهری و روستایی، بازسازی ۷۲۷۲ واحد تجاری در بم و بروات و ۴۸۴۳ واحد روستایی در شهر بم، حصارکشی ۲۴ هزار خانه در بم و بروات و ۴ هزار خانه در مناطق روستایی انجام شده است؛ ساخت و ساز‌هایی که هنوز هم به اعتقاد بسیاری از کارشناسان ایمن نیستند و نشان می‌دهد درس‌های زلزله‌های ویرانگر منجیل، بم و طبس را فراموش کرده‌ایم؛ این نکته‌ای است که کیارش ناصراسدی، دانشیار گروه سازه-زلزله دانشگاه زنجان در وبینار «بم، ۱۸ سال پس از زلزله (مروری جامع به وقایع زلزله بم و بررسی شرایط کنونی از جنبه‌های مختلف)» به آن اشاره می‌کند. ناصر اسدی در این‌باره می‌گوید: هر زلزله بزرگی که اتفاق افتاد برای ما درس بزرگی داشت، برای مثال بعد از زلزله بویین‌زهرا یک استاندارد مقاوم‌سازی شکل گرفت که البته به‌طور کامل رعایت نمی‌شود، بعد از زلزله رودبار مرکز زلزله‌شناسی تاسیس و منجر شد که رویکرد مقاوم‌سازی در کشور شکل گیرد که البته این رویکرد هم پیش از زلزله بم خیلی اجرا نمی‌شود و زلزله بم با حجم خسارت بالا موجب شد این آیین‌نامه مورد توجه قرار گیرد. او با بیان اینکه خسارت‌های زلزله بم قابل پیش‌بینی بود، می‌افزاید: پس از زلزله بم نظارت بیشتری بر ساخت و ساز‌ها صورت گرفت، اما همچنان تا وضعیت مطلوب فاصله داریم. دانشیار گروه سازه-زلزله دانشگاه زنجان صنایع غیرمقاوم، ستون‌های پا باز، مهاربند‌های پا باز و اشتباه‌هایی از این دست را مهم‌ترین مشکلات ساخت‌وساز بعد از زلزله بم می‌داند و می‌گوید: طبق نظرسنجی‌ها حدود ۶۰ درصد مردم از ساخت‌و‌ساز رضایت داشتند، اما بقیه از شرایط ناراضی بوده‌اند.

اطلاع‌رسانی ضعیف در مواقع بحران

درس‌هایی که «بم» به ما آموخت و فراموش کردیم

مشکلات در اطلا‌ع‌رسانی یکی از مهم‌ترین معضلات پس از بحران است که به‌ویژه در بحران‌های اخیر ایران مورد توجه قرار گرفت؛ اطلاع‌رسانی اشتباه درباره تبعات زلزله و سیل و حتی تناقض آماری درباره آمار مربوط به زلزله بم بعد از ۱۸ سال از مهم‌ترین چالش‌هایی است که ضعف در این حوزه رقم زده است. یک مدرس و پژوهشگر ارتباطات بحران درباره کارکرد‌های رسانه در مراحل مختلف مدیریت بحران‌های طبیعی مثل زلزله می‌گوید: پیش‌بینی و حساس‌سازی، آموزش و فرهنگسازی در مرحله پیش از بحران، اطلاع‌رسانی جامع و صحیح، همراه‌سازی، اقناع‌سازی، عادی‌سازی، آرام‌سازی و مدیریت شایعات در مرحله حین بحران و استمرار تولید و انتشار اخبار، پیگیری وعده‌ها، ایفای نقش نظارتی و ادامه مدیریت شایعات در مرحله پس از بحران مهم‌ترین کارکرد‌های رسانه در مواقع بحران محسوب می‌شوند.

پروانه پیشنمازی طبق آنچه در زلزله‌های اخیر ایران (رودبار و منجیل، زلزله بم، ورزقان و سرپل‌ذهاب) در حیطه اطلاع‌رسانی و نقش رسانه‌ها رخ داد، توضیح می‌دهد: بررسی‌ها نشان می‌دهد رسانه‌ها در انجام نقش و وظایف خود چندان موفق نبوده‌اند که علت آن در شناخت ناکافی از شرایط بحرانی و ضعف حرفه‌ای است. همچنین غفلت از مرحله پیش از بحران و وظایف پیش‌بینی و آموزشی و فرهنگسازی و نیز مرحله پس از بحران و ایفای نقش نظارتی، مدیریت شایعات، تمرکز صرف بر پوشش خبری مرحله حین بحران و آن هم با پرداختی سطحی و رویدادمحور را هم می‌توان عامل این اتفاق دانست.

او ضعف در اطلاع‌رسانی به موقع از مکان و برگزاری زلزله، اطلاع‌رسانی ضعیف تلفات و خسارات، نحوه اطلاع‌رسانی از اثرات این زلزله‌ها و گسترش شایعات در همه زلزله‌های مورد بررسی را از مشکلات اطلاع‌رسانی در زلزله‌های مورد بررسی توصیف می‌کند.

پیشنمازی با بیان اینکه ۲ رکن اساسی خبر و اطلاع‌رسانی یعنی سرعت و دقت و صحت در اطلاع‌رسانی زلزله‌های مذکور دچار نقصان بوده‌اند، ادامه می‌دهد: نتیجه چنین رویکردی در رسانه‌ها، گسترش شایعات و بی‌اعتمادی به اخبار ارائه شده و نهایتاً نبود پاسخگویی صحیح و متناسب با بحران است که می‌تواند تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و مدیریت بحران را با ابهام همراه کند، همانطور که در زلزله بم و منجیل وقوع این موارد گزارش شد.

بازآفرینی بم

با همه ساخت‌وساز‌های صورت‌گرفته در بم و رشد جمعیتی، اما هنوز مشکلاتی، چون معابر خاکی، چاله و چوله‌های شهری، کمبود امکانات و خدمات شهری، ساکنان را آزار می‌دهد. بم، پیش از زلزله هم شهر محرومی بود، اما اعلام پایان بازسازی بم در دولت نهم و دهم در شرایطی که طرح‌های زیادی، چون بیمارستان روی زمین مانده بود، اجازه توسعه و عمران شهری را به آن نداد. فرماندار بم این موضوع را تأیید می‌کند و می‌گوید: هنوز مشکلاتی در سطح شهرستان در زمینه زیرساختی و عمران شهری وجود دارد و یکی از دلایل وجود این مشکلات اعلام زودهنگام پایان بازسازی بم در سال۸۶ بود، زیرا در شهرستان بم هنوز درگیر کوچه‌های خاکی و معابر آسفالت‌نشده هستیم. هادی شهسوارپور با بیان اینکه اعتبار‌هایی برای بازآفرینی شهری در نظر گرفته شده است، می‌افزاید: بیش از ۳ هزار کوچه خاکی در شهرستان بم وجود دارد که حل این مشکلات نیازمند عزم ملی است. فرماندار بم اظهار امیدواری می‌کند در سالروز زلزله، برای رفع مشکلات شهرستان توسط نهاد‌های مرکزی دقت لازم و تخصیص اعتبار لازم شکل بگیرد.

هنوز در معرض خطر هستیم

درس‌هایی که «بم» به ما آموخت و فراموش کردیم

نسبت ساختمان‌های دارای اسکلت (با ایمنی بیشتر) به ساختمان‌های بدون اسکلت در کشور ما حدود ۱.۳۴ درصد است؛ یعنی آمار ساختمان‌های دارای اسکلت بیشتر است درحالی‌که این رقم در کرمان ۰.۹۴ درصد و نشان می‌دهد آمار ساختمان‌های فاقد اسکلت بیشتر است. با توجه به اینکه با پدیده فرونشست ساختمان‌های بدون اسکلت بیشتر آسیب می‌بینند و پی آن‌ها گسسته می‌شوند، حتی یک زلزله با قدرت متوسط هم می‌تواند آن‌ها را در معرض خطر قرار دهد. مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با بیان اینکه از این منظر کرمان در معرض خطر بالا قرار دارد، می‌گوید: کرمان از نظر جمعیتی نهمین استان کشور، از نظر تراکم نفر دارای تراکم بالا به‌ازای واحد‌های مسکونی، سومین استان از نظر فقر شدید، سومین استان از نظر قرار‌گیری شهر‌ها روی پهنه‌های فرونشستی و هفتمین استان از نظر وسعت بافت فرسوده است و همه این پارامتر‌ها موجب شده است کرمان دومین استان با ریسک بالا از نظر مخاطرات باشد.

علی بیت‌الهی، با بیان اینکه در محدوده ۱۸استان از ۳۱استان کشور، پهنه‌ای با خطر بسیار بالا و بالای فرونشست زمین گستردگی دارد، می‌گوید: بیش از ۲۸میلیون و ۵۰۰هزار نفر در این مناطق زندگی می‌کنند و اصفهان، خراسان‌رضوی و کرمان استان‌های با ریسک بالا هستند که در این شرایط مدیریت نکردن منابع آبی و وضع نشدن قوانین سختگیرانه موجب افزایش ریسک در این استان‌ها می‌شود و ریسک فرونشست را در زمان زلزله‌های ضعیف یا متوسط، افزایش می‌دهد.

به‌گفته او، طی ۱۰سال گذشته فقط ۱۳۹میلی‌متر بارندگی در کرمان ثبت شده و وضعیت تبخیر آب همیشه به‌صورت صعودی بوده و در ۵۰سال گذشته دمای استان ۲.۲درجه افزایش داشته است. این همه در حالی است که کرمان از نظر آب آشامیدنی ۱۰۰درصد وابسته به آب چاه است و از سفره‌های آب زیرزمینی ۶.۳میلیارد مترمکعب آب برداشت می‌شود که مجموعا میزان برداشت استان از آب‌های سطحی و زیرزمینی ۶.۹میلیارد مترمکعب است؛ اتفاقی که خطر فرونشست را بیش از پیش می‌کند.

هشدار‌هایی که مورد توجه قرار نگرفت

ایران جزو ۱۰ کشور بلاخیز دنیا و ششمین کشور زلزله‌خیز دنیا محسوب می‌شود و در دهه‌های گذشته زلزله‌های ویرانگری، چون طبس، رودبار، بم، ازگله، ورزقان و در ماه‌های اخیر اندیکا را تجربه کرده است؛ زلزله‌هایی با شدت و ویرانگری متفاوت که گاهی مثل زلزله اندیکا تلفات جانی هم نداشتند، اما درصد تخریب‌شان بالا بود. با وجود این پیش از وقوع زلزله‌های بزرگی، چون منجیل یا بم‎، تجربه ما از زلزله بیشتر در مناطق روستایی و دور از شهر بود؛ نکته‌ای که استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله به آن اشاره می‌کند و معتقد است زلزله بم بعد از رودبار نخستین تجربه‌های ایران از وقوع زلزله در مناطق شهری محسوب می‌شود.

مهدی زارع در این‌باره می‌گوید: زلزله منجیل یک هشدار اولیه برای ما بود که بدانیم زلزله‌هایی می‌تواند رخ دهد که پهنه‌های شهری و پرجمعیت را در معرض خطر قرار دهد و زلزله بم بعد از آن هم دقیقا در منطقه‌ای رخ داد که منطقه شهری پرجمعیت و مهمی قرار داشت.

او البته به نکته مهمی اشاره می‌کند و آن، هشدار‌هایی است که در سال‌های ۷۸ و ۸۲ پیش از زلزله درباره ایمنی پایین منطقه بم داده و در روزنامه همشهری هم منعکس شده بود، اما مورد توجه قرار نگرفت. استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله با تأکید بر اینکه زلزله بم به ما درس داد که ممکن است چنین اتفاقاتی در محل آسیب پذیرتری، چون شهر‌های بزرگی مانند تهران، مشهد، تبریز و یا کرج رخ دهد، می‌افزاید: بعد از زلزله بم درباره لرزه‌خیزی تهران مطالعاتی داشتیم که مطالعات نشان داد بیشترین ریسک مخاطرات در تهران مربوط به مناطقی است که جمعیت بیشتر با ساختمان‌های آسیب‌پذیری دارد و در این شرایط مرکز، جنوب شرقی و جنوب غربی بیشترین ریسک را در این زمینه دارند. زارع تأکید می‌کند اگر زلزله مهمی در تهران رخ دهد یک گرفتاری ملی رقم خواهد خورد.

تحولات امدادرسانی پس از زلزله

درس‌هایی که «بم» به ما آموخت و فراموش کردیم

یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که در حوادث مهم، چون زلزله بم، ازگله، ورزقان یا سیل سال ۹۸ در خوزستان، لرستان و گلستان شاهد بودیم، سردرگمی امدادرسانی بود به‌طوری که برای مثال در زلزله بم بعد‌ها شنیده می‌شد افراد سودجویی کمک‌های مردمی یا نهادی را دریافت می‌کردند و کمک‌ها به زلزله‌زدگان واقعی نمی‌رسید. یک مدرس و پیشکسوت امداد و نجات تأکید می‌کند درباره زلزله بم اعلام دیرهنگام محل دقیق زلزله، نقص در ارزیابی اولیه، آسیب‌دیدگی نیرو و ساختار‌های محلی، حجم بالای فاجعه، دیر رسیدن تیم‌های امدادرسانی، ورود افراد بدون آموزش و تجهیزات، مشکلات در اطلا‌ع‌رسانی، ازدحام و بی‌نظمی، توزیع کمک‌های هیجانی، ناهماهنگی در رسیدگی به وضعیت آسیب‌دیدگان، صدور مجوز ورود به آسمان ایران از هر نقطه جهان به بم و حتی شایعات رسیدن تیم‌های امدادی خارجی پیش از حضور نیرو‌های امدادی ایران از موضوعات مهمی بود که همچنان جای تامل و بررسی دارد.

شهریار مزیدآبادی با بیان اینکه در بررسی سریع تحولات ۲ دهه اخیر در حوزه نجات و امداد و اسکان پس از سوانح و مراقبت از آسیب‌دیدگان مانند زلزله و سیل شاهد پیشرفت‌های قابل توجهی بودیم، می‌افزاید: توسعه هرچه بیشتر برنامه‌های آموزش تکنسین‌ها، مأموران اطفای حریق، امدادگران و نجاتگران و تدوین برنامه‌های تمرین و مانور مشترک دوره‌ای و آموزش همگانی مردم در سطوح مختلف از اقدامات مهمی است که در این سال‌ها افزایش قابل توجهی داشته.

او ادامه می‌دهد: ایجاد و تقویت شبکه‌های مخابراتی و مراکز کنترل عملیات اضطراری (EOC) در همه استان‌های کشور همراه با بانک‌های اطلاعاتی و نقشه‌های مناطق و ارتباط برخط و ویدئوکنفرانس با خودرو‌های فرماندهی و ارتباطات در مناطق آسیب دیده، دسترسی به سیستم‌های آنلاین هواشناسی و تخمین احتمالی خسارت زلزله کمک بسیار خوبی به برنامه‌ریزی و هماهنگی سریع در عملیات پاسخگویی کرده است. به‌گفته مزیدآبادی، درس‌های آموخته شده از زلزله بم سال‌های متمادی در کنفرانس‌ها و کارگاه‌های آموزشی جهانی و بین‌المللی مورد توجه قرار گرفت.

چالش‌های بازسازی و تبعات آن

طبق اعلام بنیاد مسکن کرمان پس از زلزله در مجموع ۴۰هزار واحد مسکونی شهری و روستایی بازسازی شده و با این آمار می‌توان گفت ۷۰درصد واحد‌های مسکونی مقاوم‌سازی شده‌اند، اما در کل استان این آمار ۶۲درصد است. بم پیش از زلزله هم شهر محرومی بود، اما اعلام پایان بازسازی بم در دولت نهم و دهم در شرایطی که طرح‌های زیادی، چون بیمارستان روی زمین مانده بود، اجازه توسعه و عمران شهری را به آن نداد. موسی عنبری، دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در این‌باره با بیان اینکه مدیریت بحران زلزله بم، تجربه مهمی برای آمادگی و مدیریت بهتر حوادث در کشور بوده است، می‌گوید: درس‌های زلزله بم در ۴ مرحله مدیریت بحران شامل مراحل آمادگی، امداد و نجات، اسکان موقت و بازسازی مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

او با بیان اینکه مرحله آمادگی زلزله بم مصداق حادثه‌ای بوده است که در قبل از آن، فعالیت منسجم از قبل تمرین شده و پیش‌بینی نشده‌ای برای مقابله با بحران زلزله وجود نداشته، می‌افزاید: در مرحله امداد و نجات که با تلاش‌های سخت‌کوشانه و گسترده همه نهاد‌های امدادی صورت گرفته است، نوع مدیریت عملیات، خودجوش و تا حدی غیرمتمرکز بوده است که به‌رغم مشکلات و کاستی‌ها از نظر اکثر خانوار‌های حادثه دیده مورد مطالعه و کارشناسان داخلی و خارجی تقریبا موفق ارزیابی شده و امکانات و خدمات ارائه شده حین حادثه، متناسب با استاندارد‌های جهانی امداد و نجات بوده است. در میان خدمات و کمک‌های ارائه شده بیشترین رضایت مردم از عملکرد یگان‌های هوایی، عملکرد امدادگران داخلی با لباس فرم، ارائه مواد غذایی و آب آشامیدنی بوده است. عنبری با بیان اینکه در دوره اسکان موقت، اسکان بیشتر آسیب‌دیدگان عمدتا با استفاده از چادرصورت گرفت، اظهار می‌کند: این فرایند ۳ تا ۶ ماه بعد زلزله طول کشید که مشکلات خانوادگی و اجتماعی زیادی برای آسیب‌دیدگان ایجاد کرد. همچنین در فرایند بازسازی نیز با وجود تجربه مثبت و راهگشا، مشکلاتی در تهیه طرح‌های هادی روستایی در حوزه مدیریت و نظارت و مشکلات مربوط به پیمانکاری وجود داشت.

روحیه بم مثل سابق نشد

براساس پژوهش‌های انجام شده در روز‌های ابتدایی پس از زلزله، هیجاناتی مانند غم و اندوه شدید، عصبانیت، افسردگی، بی‌قراری و ناامیدی شایع بود. تا جایی که گزارش‌ها حاکی از آن بود که تا ۷۵ درصد بزرگسالان به نوعی اختلال روانپزشکی به نام «اختلال استرس حاد» مبتلا شدند. همانند سایر فجایع طبیعی، شایعه‌ها و بدبینی‌هایی هم نسبت به دولت ایجاد شد.

عضو هیأت مدیره انجمن علمی روان‌درمانی ایران به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: مطالعات اولیه پس از زلزله نشان داد ۵۸ درصد جمعیت مورد مطالعه در بم یعنی ۳ برابر بیشتر از جمعیت عمومی از مشکلات روانپزشکی شدید رنج می‌بردند. متأسفانه آمار‌های اخیر همچنان نشان‌دهنده شیوع بالای اختلالات روانپزشکی در بازماندگان زلزله بم هستند. غلامرضا ترابی با بیان اینکه یک بررسی اخیر نشان داد ۵۲ درصد افراد مورد بررسی مشکوک به اختلالات روانپزشکی بودند، می‌افزاید: با توجه به نتایج مطالعات سال‌های ابتدایی و مطالعات اخیر به‌نظر می‌رسد میزان مشکلات روانپزشکی در ماه‌ها و سال‌های پس از زلزله به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. گرچه آمار‌ها به مرور زمان کم شده‌اند، اما هیچ‌گاه به میزان پیش از زلزله برنگشته‌اند.

بم، تجربه بازسازی و دلبستگی‌های مکانی

درس‌هایی که «بم» به ما آموخت و فراموش کردیم

موسی عنبری، دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران هم تأکید کرده بود که تأخیر در بازسازی‌ها و مشکلات این مرحله تبعات روانی بسیاری برای مردم داشت. بسیاری از اهالی بم بعد از گذشت ۱۸ سال هنوز معتقدند که وابستگی احساسی به این شهر را مثل گذشته ندارند و حتی آمار‌های بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد بسیاری از زلزله‌زدگان بعد از زلزله هیچ وقت به این شهر برنگشتند.

مدرس دانشگاه شهید رجایی در این‌باره توضیحات بیشتری می‌دهد و می‌گوید: زلزله پنجم دی‌ماه ۱۳۸۲ بم از سوانح بزرگ دهه‌های اخیر در ایران بود که موجب نابودی گسترده شهر، اختلال در عملکرد جامعه و پیامد‌های شدید و طولانی مدت روانی و اجتماعی برای بازماندگان شد. از مهم‌ترین تأثیرات چنین سوانحی پیامد‌های اجتماعی- روانی هستند که سبب اختلالات وسیعی در زندگی فردی و جمعی بازماندگان تا مدت‌ها پس از رخداد می‌گردند. این گونه وقایع به‌عنوان تنشی تروماتیک (آسیب‌زا)، نیاز‌ها و اولویت‌های ویژه‌ای را در فرایند بازسازی مکان و بازتوانی جامعه بم ایجاد کرده اند.

سعیده اسدی می‌افزاید: میزان بهره‌گیری از فرصت‌ها و موفقیت‌آمیز بودن اقدامات و تصمیم‌گیری‌ها در مقیاس بازسازی محلات و مسکن برای بهبود و التیام پیامد‌های تروماتیک زلزله و تجارب ناخوشایند پس از آن، موضوعی بود که کمتر بر اهمیت و تأثیر طولانی مدت آن‌ها توجه شد و توجه ناکافی به تأثیر کیفیت محیط مصنوع بر التیام ابعاد اجتماعی-روانی جامعه سانحه‌دیده از حلقه‌های مفقوده مؤثر بر ناکامی موفقیت این بازسازی شد. براساس یافته‌ها مشخص شد ارزیابی افراد سانحه‌دیده بم از رضایتمندی و کیفیت بازسازی محله و واحد‌های مسکونی با سطح آثار و پیامد‌های اجتماعی- روانی ناشی از زلزله در تعامل مستقیم و معکوسی قرار دارند.

او توضیح می‌دهد: طبق نتایج، تأثیر بازسازی و فاکتور‌های اجتماعی-روانی مرتبط با جامعه سانحه دیده در مقیاس مسکن، محله و واحد همسایگی بر پیامد‌های روانی سانحه دارای تأثیر بیشتر و قدرتمندتری به نسبت بازسازی و بازتوانی خدمات عمومی و زیرساخت‌ها در مقیاس عمومی است.

اسدی تأکید می‌کند؛ کیفیت بالاتر بازسازی سکونتگاه شامل مسکن و واحد همسایگی در کنار بازسازی مناظر و خاطرات جمعی محله منجر به افزایش تعلق و دلبستگی مکانی و در نتیجه کاهش پیامد‌های اجتماعی- روانی سانحه خواهند شد و تاب‌آوری اجتماعی- روانی جوامع سانحه دیده در گرو تاب‌آورسازی مسکن، محله و مناظر اجتماعی و اکولوژیکی است.

دپارتمانی که ثمره کاستی‌های بم بود

رئیس دپارتمان سلامت در بلایای دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به فقدان دانش عمومی در حوزه سلامت می‌گوید: این موضوع در زلزله بم مشکلات زیادی را رقم زد و در نتیجه به‌عنوان یکی از اولویت‌ها، مورد توجه قرار گرفت و موجب شد از سال ۸۴ دوره‌هایی در حوزه بهداشت عمومی در سطح کارشناسی شکل بگیرد و در نهایت سال ۸۹ هم نخستین دانشجویان مقطع دکتری تخصصی سلامت در بلایا و حوادث طبیعی را داشته باشیم. عباس تقی‌زاده با بیان اینکه بعد از گذشت ۱۱ سال در ۱۰ دانشگاه کشور این رشته در مقطع دکتری برپاست، می‌افزاید: بیش از ۱۵۰ دانشجو هم‌اکنون در این رشته در حال تحصیل هستند. او این اتفاق را یکی از دستاورد‌های زلزله بم و احساس نیاز به حوزه آموزش می‌داند و توضیح می‌دهد: آخرین اتفاقی که در حوزه آموزش افتاده هم تصویب رشته سلامت در حوادث و بلایا در دانشگاه‌هاست.

بم پس از زلزله

۳۰ هزار نفر در جریان زلزله بم جان باختند

۱/۵ میلیارد دلار خسارات مالی

۵۲۰۴ کودک با زلزله بی‌سرپرست شدند

۱۵۰۰ زن سرپرست خانوارشان را از دست دادند

۲۴۸ نفر از اهالی بم به‌دلیل آسیب‌های ناشی از زلزله دچار ضایعه نخاعی شدند

۱۰۰درصد سازه‌های شهر و ارگ بم با بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت ویران شد


برچسب ها: زلزله زلزله بم

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *