موازنه بازدارندگی تا آزادی فلسطین
- سید جعفر قنادباشی کارشناس مسائل خاورمیانه در روزنامه حمایت نوشت: در ۲۶ مارس سال ۲۰۱۵ عربستان با همراهی امارات و برخی از کشورهای عربی و با دریافت چراغ سبز از آمریکا و غرب، در عملیاتی تحت عنوان «طوفان قاطعیت» تجاوز به یمن را آغاز کرد. همپیمانان عربستان تحت ائتلاف سعودی هیچگاه تصور نمیکردند که جنگ بلندپروازانه «محمد بن سلمان»، نزدیک به هفت سال به طول بینجامد و به نبردی مغلوبه تبدیل شود.
در مقابل، قدرت کمیتههای مردمی و ارتش، علیرغم محاصره زمینی، هوایی و دریایی با اتکا به توان داخلی رو به افزایش گذاشت است و تحولات میدانی جنگ یمن، دست برتر مقاومت را در برابر متجاوزان سعودی در تمامی جبههها نشان داد. عربستان در این سودا بود که با استفاده از تجهیزات نظامی آمریکایی خواهد توانست در اندک مدتی به پیروزی قاطع دست یابد و آن را برگ برنده خود در برابر یمنیها میدانست. به عبارت دیگر، عربستان در راهبرد تجاوزش به یمن، حساب ویژهای بر روی حملات هوایی باز کرده بود.
انصار الله از همان سال نخست بر روی توانمندیهای موشکی و پهپادی سرمایهگذاری کرد و با استفاده از ظرفیتهای بومی، ضربات دردناکی به دشمن وارد نمود. این حرکت هوشمندانه و دقیق به برتری بیش از پیش مقاومت یمن بر ائتلاف سعودی منجر شد و از سال ۲۰۱۹، انصار الله دستکم 6 عملیات بزرگ برای تحقق «موازنه بازدارندگی» انجام داد.
اولین عملیات شکوهمند و موفق که شوک سنگینی را به آل سعود و حامیان غربیاش وارد کرد، با پرواز همزمان ۱۰ پهپاد به استان الشرقیه صورت گرفت و میدان نفتی و پالایشگاه الشیبه وابسته به شرکت آرامکو در هم کوبیده شد. اهمیت این عملیات در راستای موازنه بازدارندگی در این بود که اولاً برای نخستین بار هیچیک از سامانههای پدافندی پیشرفته عربستان موفق به رهگیری پهپادها نشدند و ثانیاً پروازهای موفقی در فاصله ۱۲۰۰ کیلومتری انجام شد.
چند ماه بعد در سپتامبر ۲۰۱۹ مشابه این عملیات تکرار شد و ۱۰ فروند پهپاد، دو پایگاه مهم نفتی «بقیق» و «خریص» را هدف حمله قرار دادند. این عملیات موجب شد تا تولید نیمی از نفت عربستان یعنی ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد و بیش از ۳۰ میلیارد دلار خسارت به آلسعود وارد شود. ضمن اینکه قیمت جهانی نفت نیز ۱۹ درصد افزایش یافت.
آخرین حمله در این راستا که از چند ماه پیش آغازشده، مبارزه برای فتح استان راهبردی «مأرب» است. این استان، شاهراه فتح دیگر استانها و سقوط آن نویدبخش مغلوبه شدن جنگ یمن به نفع مقاومت خواهد بود. این در حالی است که نبرد نهایی مأرب رو به پایان بوده و بنابر اعلام رهبران مقاومت، کار آن یکسره شده است.
از سوی دیگر، ورود آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی به معرکه یمن، حاکی از احساس خطر و نگرانی شدید آنها از قدرت گرفتن محور مقاومت بود. به نوشته روزنامه واشنگتن پست، «رژیم صهیونیستی شریک اصلی در جنگ علیه یمن از سال ۲۰۱۵ میلادی است. مشارکت تلآویو در این جنگ، واضح و علنی است و اسرائیل با حدود ۴۲ خلبان و نظامی در فرماندهی چندین محور در میدان نبرد نقش دارد.»
در همین راستا، مقامات اسرائیلی در موارد مختلف نیز نسبت به توان موشکی و پهپادی انصار الله هشدار داده و از آمریکا و غرب خواستهاند که با این چالش که حوزه آن فراتر از جنگ یمن است، مقابله کنند. این نگرانی موجب شد تا یک مرکز مطالعاتی آمریکا در گزارشی با عنوان «موشکهای حوثی و پیشرفتهای پهپادی» اعلام کند یمنیها توان انجام یک برنامه طولانیمدت موشکی و پهپادی را دارند. بهویژه که میانگین حملات به شکل فزایندهای سرعت گرفته است. در گزارش این مرکز مطالعاتی همچنین به جبهه مأرب اشاره و تصریح شده است که سیطره نیروهای صنعا بر این استان بهمنزله پیروزی آنها در جنگ یمن خواهد بود.
دستپاچگی محور عبری، غربی، عربی از دستاوردهای نوادگان اویس قرنی وقتی شدت یافت که پیوند میان گروههای فلسطینی از جمله حماس با انصار الله تقویت شد و دیدارهایی در سطح عالی میان مقامات یمنی با نمایندگان حماس در صنعا برگزار گردید. افزون بر این، در مصاف چند ماه پیش رژیم صهیونیستی علیه غزه موسوم به جنگ «12 روزه»، جلوههای تازهای از محور ضدصهیونیستی پدیدار گشت و مقاومت توانست اشغالگران را از چند ضلع متفاوت، تحت فشار قرار دهد.
رژیم صهیونیستی از این پس میداند که در هر ماجراجویی آینده علیه غزه مجبور خواهد شد که با لبنان، عراق، سوریه و یمن نیز درگیر شود. به این دلیل که جنبش انصار الله در طول جنگ ۱۲ روزه از حماس خواست تا لیستی از اهداف را برای حملات موشکی و پهپادی برای آنها ارسال کند. حماس هم به رهبران انصار الله گفته بود که اوضاع میدانی در غزه بسیار خوب است و چنانچه دشمن صهیونیستی، خطوط قرمز را زیر پا بگذارد، آنگاه انصار الله میتواند نسبت به حمله اقدام کند.
در حقیقت آنچه در نبرد غزه اتفاق افتاد، جزئی از مانور آزادسازی بزرگ فلسطین اشغالی و نبرد برای نابودی نهایی اسرائیل بود. همچنان که حشدالشعبی عراق در طول آن نبرد، وعده همراهی و همیاری داده بود و به مقاومت فلسطین این اطمینان را داد که میتوانند روی همافزایی آنها حساب ویژه باز کنند. همکاری و تعامل حزبالله لبنان با مقاومت یمن نیز از ماههای اول جنگ ائتلاف سعودی کلید خورد و مقاومت لبنان به لحاظ حمایتهای مستشاری و سیاسی برای انصار الله سنگ تمام گذاشته است.
همه این حلقهها را که به یکدیگر متصل کنیم، این برآیند را به دست میدهد که با پیروزی انصار الله در نبرد مأرب، محور مقاومت یک گام بلند دیگر به سوی آرمان نهایی خود یعنی آزادسازی فلسطین برداشته و عرصه را برای بیگانگان تا تحقق این هدف تنگتر خواهد کرد.