پایان خودتحریمی
_ جعفر قادری در روزنامه حمایت نوشت: تقریباً همه کارشناسان و اقشار مختلف مردم نسبت به باز شدن پنجره امید و نشاط پس از استقرار دولت سیزدهم اتفاق نظر دارند. اگر بخواهیم دستاوردهای دولت را بهصورت مبسوط و دقیق احصا کنیم، نیازمند دسترسی به گزارشهای آماری در طول بیش از سه ماه گذشته هستیم که این موضوع خارج از حوصله و فضای محدود این یادداشت است.
شاید بتوان گفت مهمترین دستاورد دولت «آیتالله رئیسی» در ۱۰۰ روز نخست، منفک کردن اقتصاد و معیشت و همچنین سلامت مردم از تحولات خارجی بود. به عبارت دیگر، بارزترین ویژگی قوه مجریه این است که اگر بخواهد اقدام تأثیرگذاری در حوزه اقتصاد انجام دهد، آن را متوقف بر کسب رضایت غرب و آمریکا نکرده و اشتباهی که منجر به تعطیلی و رکود طی ۸ سال گذشته شده بود را تکرار نخواهد کرد.
مردم در این مدت کوتاه دیدند که اتفاقات مثبتی در حوزه معیشت و سلامت آنها بهصورت توأمان رخ داد و روشن شد که برای بهبود وضعیت موجود، اراده جدی وجود دارد. تزریق بیش از ۱۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا در حالی اتفاق افتاد که دولت به غربیها باج نداد و تسلیم مطالبات استعماری و پیمانهای پخت و پز شده در پستوی کشورهای بدنام نشد. افکار عمومی، فعالیتهای اقتصادی و تجاری را در چارچوب تهاتر نفت با کالا و خدمات در تبادل با سایر کشورها، بهتر از روشهای گذشته یافتند که به تعطیلی برنامه هستهای کشور منجر شده بود و تورم و گرانی بیسابقه را به بار آورد.
تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی هم دیدند که بخش عمده مشکلات ناشی از سوء مدیریتها و خود تحریمیهاست تا فشارهای خارجی. این در حالی است که در مذاکرات ۶ گانه وین تا پیش از استقرار دولت سیزدهم، ایران در جایگاه متهم قرار داشت و برای توافق با غرب تحتفشار قرار گرفته بود، ولی امروز طرفهای غربی و آمریکایی هستند که ناچارند واقعیتهای ایران را بپذیرند.
از طرفی، رئیسجمهور و وزرا اصرار دارند که در میان مردم حضور پیدا کنند و از پشتمیزنشینی و مدیریت ویدیو کنفرانسی برحذرند. همین ویژگی باعث شده که مسئولان اطلاع بهتری نسبت به گرفتاریهای مردم در اقصی نقاط کشور داشته باشند و صرفاً به گزارشهای واصله بسنده نکنند. مثلاً حضور معاون اول رئیسجمهور در مدت کمتر از چند ساعت در مواردی که مردم نیازمند کمک فوری هستند، تقریباً در همهسالهای گذشته اگر نگوییم بیسابقه، قطعاً کمسابقه بوده است.
آیتالله رئیسی به سبک ریاست در قوه قضاییه بیشترین ارتباط را با مردم دارد و از همه وزرای خودخواسته است تا بیواسطه با چالشها و مشکلات حوزه خود مواجه شوند. این رویکرد به این جهت است که ایشان و اعضای دولت، همگی به مشکلات و ضعفها واقف هستند و نسبت به بیان نقایص احتمالی با رویی گشاده برخورد میکنند. اگر این چنین نبود، قطعاً دولت مورد اقبال قرار نمیگرفت و نمیتوانست در مدت حدود چهار ماه گذشته، بنیه و توان داخلی و خارجی کشور را رو به استحکام ببرد.
اگر مدیریت مجازی اتفاق افتاده بود و ادامه پیدا میکرد، معلوم نبود که دولت بتواند از پس بحرانها همچون ماجرای حمله سایبری به سامانه سوخت برآید. آن اتفاق، سنگ محک و آزمون بسیار جدی و مهمی بود تا دولت به مردم و دشمنان ثابت کند که از نزدیک به مدیریت امور میپردازد و با حضور بیواسطه در میان آنها، موجبات آرامش آنها را فراهم میکند.
اما انتقاد با تخریب و سیاهنمایی آینده دو موضوع کاملاً متفاوت هستند. در انتقاد، رویکرد اصلاحی مدنظر است و منتقد چه با دولت همراه باشد و چه نباشد به فکر اصلاح امور است. او میخواهد به هر ترتیب ممکن، شرایط با گذشته متفاوت باشد؛ بنابراین فارغ از نگاه سیاسی و جناحی، مشکلات کشور را بیان کرده و برای اجرای آن راهکار نیز ارائه میکند، اما در انتقاد تخریبی، از اساس، راهکاری ارائه نمیشود و حتی اصل موضوع نیز محل تردید و خدشه است. علاوه بر این، سیاهنمایی وقتی اتفاق میافتد و اصالت پیدا میکند که موضوع مورد نقد، ما به ازایی در واقعیت خارجی نداشته باشد و فرد و جریان منتقد به دنبال تحریف واقعیتها از این رهگذر برود.
تا اینجای کار فرض بر این است که یک انتقاد بدون مبنا، بدون ما به ازا و مغرضانه مطرحشده، اما کار به همینجا ختم نمیشود، بلکه پای رسانههای بیگانه و سوژههای فراهمشده از این طریق نیز به موضوع باز میشود. تا جایی که چارچوب انتقاد و مقتضیات آن رعایت شود، همواره برای شنیدن آن گوش شنوا وجود دارد؛ چه با لحن ملایم و یا حتی از سر ناراحتی و گلایه، چراکه اصل موضوع درست و وارد است، ولی انتقاد تخریبی با هدف ناامید کردن مردم، بستن پنجرههای امید و فراهم کردن خوراک تبلیغاتی رسانههای غربی، نهتنها در ایران بلکه در هیچ جای جهان قابلپذیرش نیست و مورد نکوهش و حتی برخورد قانونی و قضایی قرار میگیرد.
برخی نیز تلاش دارند که دستاوردهای ملی را مصادره کرده و یا به نام خود جا بزنند. باید گفت که مردم بهترین قضاوت کننده هستند و میدانند که کدام جریان و گروه به بهانه فشارهای خارجی و تحریمها و همچنین پیوستن به معاهدات بهاصطلاح بینالمللی بسیاری از امور کشور را قفل کرده بود و با شدیدترین وجهی خود تحریمی جریان داشت؛ و نکته پایانی اینکه جریان تحریف به دنبال ادامه تحریمهاست و ناامیدانه میکوشد تا با رطب و یابس گفتن و آسمان و ریسمان بافتن، واقعیتها را به شکل دیگری نشان دهد در حالی که قوه مجریه در کنار سایر نهادها برای غلبه بر مشکلات و رونمایی از واقعیت تحریمهای ناجوانمردانه، مصمم بوده و حداکثر توان خود را برای تحقق این هدف مقدس به کار خواهد گرفت.