ما، رسانهها و ماجرای اقناع
- مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی نوشت: زندگی بدون ارتباط با دیگران ممکن نیست و لازمه ارتباط داشتن با دیگران تبادل پیام است. اما پرسش مهم اینجاست که آیا فرستادن پیام بدون هدف مشخص، معنا دارد؟
واضح است که هر فرستنده برای فرستادن پیامش یک هدف معقول و منطقی دارد و این هدف در بیشتر مواقع، تشویق گیرنده به تغییر رفتار، نگرش، باور، ارزش یا دیدگاه، مطابق با نظر فرستنده است که به آن اقناع میگویند. رسانهها هم بهعنوان فرستندههای پیام با شیوههای اقناعی سعی میکنند بهوسیله منطق یا احساس یا هر دو، بر مخاطب تأثیر بگذارند.
روشها و فنونی که رسانهها برای قانع کردن ما و رسیدن به هدف نهایی خود به کار میبرند را فنون اقناع میگویند. اگر شما بدانید که رسانهها چطور و با چه روشی سعی میکنند پیامهایشان را بفرستند تا بتوانند شما را قانع کنند با چشمان بازتری در مقابل آنها تصمیم میگیرید.
یکی از فنون قانعسازی مخاطب در رسانه، گواهی دادن ستارهها، نخبگان یا حتی مردم عادی است. در پیامهای رسانهای اغلب کسانی را نشان میدهند که درباره یک محصول، فکر، عقیده، قانون یا هر چیز دیگری نظر میدهند و آن را تأیید و گاهی هم رد میکنند.
افرادی که به این منظور از آنها استفاده میشود گاهی چهرههای مشهور و بهاصطلاح ستارهها هستند و گاهی هم نخبگان و یا مردم عادی. در واقع رسانه در اینگونه مواقع پای فرد سومی را به میان میکشد تا گیرنده یا مخاطب پیام آنچه را که هدف رسانه یا فرستنده پیام است راحتتر بپذیرد.
با این فن، رسانه چنین وانمود میکند که همه از مردم عادی گرفته تا چهرههای مشهور در حال انجام کار واحدی هستند یا به چیز خاصی عقیده دارند و برای شما هم بهتر است که فرصت را از دست ندهید و به آنها بپیوندید.
برای مثال وقتی جمعیت زیادی از مردم با عجله در یک بانک حساب باز میکنند یا همه از یک محصول تولیدی بهره میبرند و از این استفاده کاملاً راضی هستند قرار است شما را هم به این نتیجه برسانند که خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
- بیشتر بخوانید:
- تفاوت ستارهها در زندگی واقعی و زندگی رسانهای