چرا تعداد دانشجویان سال به سال آب میرود؟
_ روزنامه خراسان نوشت: شانزدهمین روز آذر امسال هم در برخی دانشگاهها در حالی گرامی داشته میشود که تعداد صندلیهای خالی دانشگاه بیشتر از قبل شده است؛ صندلیهایی که به گفته معاون وزیر علوم، تعدادشان به یک میلیون و ۲۰۰ هزار رسیده است.
طبق گزارش وزارت علوم، با برگزاری کنکور ۱۴۰۰ و ثبتنام پذیرفتهشدگان، آمار دانشجویان کشور به سهمیلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو رسید و البته تعداد صندلیهای خالی هم یکمیلیون و ۲۰۰ هزار صندلی شد. بدون تردید بخشی از این اتفاق ناشی از هرم جمعیتی و کمشدن متقاضیان ورود به دانشگاه است؛ اتفاقی که سبب شده ظرفیت عجیب و غریب ایجادشده در دانشگاهها طی دو دهه اخیر، برای ورود دهه شصتیها به دانشگاه، حالا دیگر مشتری دهه هشتادی نداشته باشد. اما این ماجرا ابعاد دیگری هم دارد.
رشد محسوس انتخاب رشته نکردهها
نگاهی به آمار سازمان سنجش نشان میدهد طی یک دهه اخیر، تعداد دانشآموزانی که با وجود مجازشدن، از انتخاب رشته در کنکور خودداری کردند، کاملا روند افزایشی داشته است. در حالی که در سال ۹۰، فقط ۲۶.۶ درصد از رتبههای مجاز به انتخاب رشته از این کار صرفنظر کرده بودند؛ در ۱۰ سال گذشته، این عدد روند افزایشی را طی کرده و در سال ۹۵ به ۳۵.۷ درصد و در کنکور ۱۴۰۰ به ۵۲ درصد کل داوطلبان رسیده است.
مهاجرت دانشجویی افزایش یافته است؟
شاید این تصور وجود داشته باشد که ادامه تحصیل در خارج از کشور، دلیل برخی دانشجویان برای خودداری از انتخاب رشته باشد؛ اما گزارشهای رسمی این فرضیه را رد میکند. طبق گزارش رصدخانه مهاجرت ایران، اگرچه تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸، حدود ۳.۲ برابر شده، اما تغییرات آن از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ بسیار ناچیز بوده و در همان حدود ۵۰ تا ۵۶ هزار باقی مانده است. این یعنی طی یک دهه اخیر تغییر خاصی در این حوزه نداشتهایم، که البته قطعا افزایش هزینههای اقتصادی برای مهاجرت دانشجویی هم در آن بیتاثیر نبوده است.
نرخ بیکاری کشور در یک دهه اخیر
گمانه دیگر این است که خودداری دانشجویان از انتخاب رشته در دانشگاه، به افزایش محسوس جمعیت بیکاران منجر شده باشد؛ اما گزارشهای رسمی مرکز آمار هم چنین چیزی را تایید نمیکند. طبق این گزارش، نرخ بیکاری در کشور در سال ۹۰، عدد ۱۲.۳ درصد را نشان میدهد که با فراز و نشیب اندکی طی یک دهه همراه بود و در سالهای اخیر با در پیش گرفتن روند نزولی به عدد ۹.۶ درصد در سال ۹۹ رسیده است.
بزرگترین ضد تبلیغ: ۴۰ درصد بیکاران، تحصیلات دانشگاهی دارند
البته یک نکته مهم این است که طی این سالها، درصد تحصیلکردههای بیکار بیشتر شده و همین اتفاق بهتنهایی میتواند بزرگترین ضدتبلیغ برای تحصیل در دانشگاهها باشد. طبق گزارش مرکز آمار، ۹۲۴ هزار و ۳۹۴ نفر از جمعیت فارغالتحصیلان کشور یعنی ۴۰ درصد از کل بیکاران، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. تلختر اینکه طبق گزارش وزارت علوم، در برخی از مناطق دهگانه پژوهش و فناوری کشور (استانهای گلستان، گیلان و مازندران)، میزان بیکاری دانشآموختگان دانشگاهها به ۶۶ درصد هم رسیده و در بهترین منطقه (استانهای البرز و تهران)، نیز باز هم ۳۹ درصد بیکاری دانشآموختگان ثبت شده است.
کارشناسان چه میگویند؟
تاکنون اظهارنظرهای مختلفی درباره چرایی رغبت نداشتن برخی دانشآموزان به انتخاب رشته دانشگاهی مطرح شده است و تحلیلهای مختلفی دراینباره وجود دارد، از جمله:
تعداد بیکاران دارای مدرک دانشگاهی افزایش یافته است و این باعث بیانگیزگی دانشآموزان برای ورود به دانشگاه میشود.
با افزایش سالانه ظرفیت پذیرش بدون کنکور در برخی رشتهها و دانشگاهها، برخی دانشآموزان ترجیح میدهند این شیوه تحصیل را انتخاب کنند.
بسیاری از رشتههای دانشگاهی، بازدهی اقتصادی و زمینه ورود به بازار کار را ندارند و به همین دلیل استقبالی از این رشتهها نمیشود.
بخش اندکی از دانشآموزان امکان تحصیل در رشتههای خوب دوره روزانه را دارند و باقی باید در دانشگاههای پولی درس بخوانند که توان مالی آن را ندارند.
وزیر علوم: دانشگاههای مهارتی را توسعه میدهیم
دکتر «محمدعلی زلفیگل» وزیر علوم، تحقیقات و فناوری هم این موضوع را تایید کرده و گفته است: باید به سمتی حرکت کنیم که اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی رونق پیدا کند و در همین راستا دانشگاههای مهارتی نظیر علمی کاربردی و فنیحرفهای را توسعه خواهیم داد تا افراد بلافاصله پس از فارغالتحصیلی بتوانند وارد بازار کار شوند.
معاون آموزش وزارت علوم مطرح کرد:
۴ راهکار برای پوست اندازی آموزش عالی
دکتر «علی خاکی صدیق» معاون آموزش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز ارتباط مستقیم تحصیلات دانشگاهی با اشتغال و کسب درآمد را یکی از مهمترین دلایل وضعیت موجود میداند و در کنار آن به دلایلی همچون جذاب نبودن برخی رشتهها برای دانشآموزان، گسترش بیش از حد موسسات آموزش عالی در سالهای اخیر و ارتباط ضعیف صنعت و بازار با دانشگاه اشاره میکند. وی به راهکارهای عبور از این وضعیت هم اشاره میکند:
۱. ساماندهی مراکز آموزش عالی باید با قدرت اجرا و طرحهایی مانند کاهش ظرفیت و تجمیع برخی موسسات عملیاتی شود. خوشبختانه شورای گسترش آموزش عالی و شورای عالی انقلاب فرهنگی با این تصمیم همراهی میکنند، اما متاسفانه همچنان برخی مقامات محلی و نمایندگان مجلس نه تنها با این طرح همراهی نمیکنند، بلکه حتی به دنبال افزایش این ظرفیتها هستند چرا که میتوانند این کار را به عنوان یک اقدام مثبت در کارنامه عملکرد خود ثبت کنند. درخواست ما این است که اجازه بدهند این بازبینی انجام شود.
۲. راهکار دوم بازنگری در رشتههای دانشگاهی و سرفصلهای دروس دانشجویان است که اجرایی شده و بسیاری از دروس در دست بازنگری است. یکی از پارامترهای مهم در این بازنگری، وضعیت بازار شغلی هر رشته و پیشبینی دورههای مهارتافزایی فنی و حرفهای و علمی کاربردی برای ارتقای قابلیتهای اشتغالزایی آنهاست.
۳. سومین راهکار مهم، مربوط به خارج از دانشگاه و نیاز به تحول در حوزه صنعت است. اگر صنعت ما رونق پیدا کند، تولید داخلی حمایت شود و رقابت در عرصه صادرات جدیتر دنبال شود، دیگر امکان پیشبرد برنامهها به شیوه سنتی وجود ندارد و استفاده از توان متخصصان دانشگاهی الزامآور میشود که با این اتفاق، جذب تحصیلکردهها افزایش خواهد یافت.
۴. یک نیاز مهم دیگر، تعامل بیشتر دانشگاه با صنعت و بازار است. ما معتقدیم همه وزارتخانهها و سازمانها باید موظف شوند نیازهای کشور در حوزه کاری خودشان را به دانشگاهها اعلام کنند تا راهکاری علمی برای حل آنها مشخص شود. طبیعی است که اطلاعات دانشگاهیان از نیازهای روز صنعت و جامعه خیلی دقیق و بهروز نباشد، بنابراین لازم است این نیازها از طریق متولیان به دانشگاه اعلام شود. این اتفاق هم میتواند در کاربردی کردن تحصیلات دانشگاه تاثیر قابل توجهی داشته باشد.