یک هفته برای دو جلسه تمرین زبان حبشی بیمار شدم
خبرگزاری میزان - آرش فلاحت پیشه گفت: دو جلسه برای یادگیری زبان حبشی با مترجم تمرین داشتم که بعد از آن دو جلسه یک هفته بیمار شدم.
خبرگزاری میزان -
به گزارش ، فیلم «محمد رسول الله(ص)» ساخته مجید مجیدی یکی از آثاری است که با بهترین کیفیت ممکن توانسته چهره ی رحمانی پیامبر گرامی اسلام را به نمایش بگذارد طبق گفته کارگردان این اثر، فیلم سینمایی «محمد رسول الله(ص)» موجب وفاق شیعه و سنی است.
تنها نگاه به چشمان اشکبار مخاطبان این فیلم که در طول مدت نسبتا زیاد پخش این اثر از جای خویش تکان نخورده و با اشتیاق زاید الوصف کودکی مهربان ترین مرد عالم را نظاره میکنند،کافی است تا از عمق اثر گذاری آخرین ساخته پر عشق مجید مجیدی و همکاران حیرت انگیزش آگاه شویم و بزرگترین پروژه سینمایی ایران را بارها تماشا کنیم.
به یقین، تماشای فیلم فاخر «محمد رسول الله(ص)» که لحظه های خاطره انگیزی را با خود همراه دارد برای چندین بار نیز خالی از لطف نیست و لحظه های خوش مهربانی آکنده در فیلم را برای چندمین بار تداعی خواهد کرد.
نقش ابرهه برای اولین بار بود که در این پروژه جهانی به نمایش گذاشته می شد. نقشی که آرش فلاحت پیشه ایفای آن را لطف خدا و نگاه حضرت رسول می داند. از سختی ایفای نقش در کویر کرمان برایمان میگفت. از اینکه توانسته از میان رقبای سرسختی که برای ایفای این نقش در نظر گرفته شده بود بالاخره او در این نقش ظاهر شود. از سختی های بیان دیالوگ ها به زیان حبشی...
این روز ها بر صف مشتاقان تماشای فیلم سینمایی «محمدرسول الله(ص) » روز به روز افزوده می شود و تماشای آن در ایران و سایر کشورهای اسلامی نیز به عزمی جهانی تبدیل شده است به همین بهانه به گفت و گو با این بازیگر پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
- آقای فلاح پیشه برای ما و مخاطبانمان جالب است که بدانیم شما چگونه وارد پروژه «محمد رسول الله(ص)» شدید؟
من در فضای تئاتر کار می کنم. به واسطه کارهای روی صحنه که داشتم دوست خوبم افشین هاشمی به همراه رضا میر کریمی به من لطف داشتند و با همراهی آنها وارد این کار شدم. رضا میر کریمی همواره نمایش های روی صحنه را می بیند و بچه های روی تئاتر را حمایت می کند آشنایی من با او از طریق تئاتر آغاز شد و در پروژه «محمد رسول الله (ص)» نیز به واسطه افشین هاشمی و رضا میر کریمی حاضر شدم و آنها مرا به این کار معرفی کردند جالب است بگویم که با وجود رقبای سرسختی که برای نقشی که ایفا کردم داشتم در نهایت من برای آن انتخاب شدم.
البته ابتدا قرار بود نقش دیگری را بازی کنم که آن نقش منتفی شد و در ادامه نقشه ابرهه که کوتاه تر اما ویژه تر بود به من رسید.
- چه جالب! مگر رقبایتان برای ایفای نقش چه کسانی بودند؟
در پاسخ به این سوال ابتدا باید بگویم چون من اول برای نقش ابولهب آفیش شده بودم اما محمد عسگری که از دستیاران خوب سینمایی است و در پروژه «محمد رسول الله(ص)» نیز به عنوان دستیار مجید مجیدی فعالیت می کرد به دلیل مشکلی که برایش پیش آمد مدتی از پروژه رفت و دوباره بازگشت و در این مدت من برای نقش ابرهه انتخاب شدم. البته باید بگویم که پیش از من پرویز پرستویی برای این نقش انتخاب شده بود اما به دلایلی با کارگردان به توافق نرسیدند. جمشید هاشم پور نیز انتخاب شده بود که به دلایلی به توافق نرسیدند البته می دانم که اگر آنها این نقش را ایفا می کردند به صورت ویژه تری دیده می شد اما در نهایت این نقش به من رسید.
- نقش ابرهه برای اولین بار بود که در سینمای ما شخصی آن را ایفا می کرد. چگونه توانستید این ریسک را بپذیرید؟
ما آموزه هایی در حوزه بازیگری بخصوص در تئاتر داریم اینها حداقل ها است شناخت و اصول اولیه است به هر حال نقش ابرهه جزو نقش هایی است که در تئاتر مذهبی با عنوان اشقیاء و اولیاء دسته بندی می شود. اشقیاء یک ویژگی های مشترکی دارند اولیاء هم همین طور در شکل بزرگتر از آن فارق از آنکه کار مذهبی می کنیم نقشهای منفی همیشه سخت تر بوده است. من تلاش کردم به اندازه بضاعت خودم امضایم هم پای نقشی که بازی می کنم باشد با توجه به اینکه یک سری تحقیقات درباره شاهان حبشی و سبک و سیاق زندگی و رفتارشان داشتم تلاش کردم و از افرادی که در این حوزه اطلاعات داشتند کمک گرفتم البته این را هم باید بگویم که یک مترجم به نام حسن ادریس داشتیم که زبان حبشی را با من کار می کرد به این ترتیب به کمک دوستان به یک شناخت کلی رسیدم و تمام تلاشم این بود که این نقش را در ذهنم نیز داشته باشم.
- یادگیری زبان حبشی برایتان دشوار نبود؟
چرا به هر حال صحبت کردن با یک زبان بیگانه سختی های خود را دارد باید بگویم که محسن تنابنده و کسانی که نقش یهودی ها را بازی کردند به زبان عبری صحبت می کردند و من به زبان حبشی. حسن ادریس دو جلسه درباره دیالوگ های من به زبان حبشی با من کار کرد اما من تلاش کردم فراتر از آن بروم و گرامر این زبان را هم یاد بگیرم. یادم است بعد از آن دو روز که با حسن ادریس کار کردم حدود یک هفته مریض شدم با خودم می گفتم چه باید بکنم و با این واژگان و تلفظهایی که مخرجهای متفاوتی در مصوتها دارند چگونه باید کنار بیایم. آنها یک سری واژگان و کلماتی دارند که ما نداریم تلاش کردم نزدیک ترین حالت را به آنها داشته باشم و به قول حسن ادریس در خود اتیوپی قبایل مختلف با لهجه های مختلفی وجود دارند و تلفظ ها متعدد است.
خود آنها هم این گوناگونی را متوجه نمی شوند به غیر از کسانی که اهل اتیوپی باشند کسی متوجه نمی شود در نهایت با آموزه هایی که در حوزه تمرینات بیانی تئاتر داریم که شامل بازی با مصوت و بازی با حروف می شود تلاش کردم این زبان را نه فقط تلفظ کنم بلکه درک کنم که چه چیزی می گویم و بار کلمه را به درستی ادا کنم.
- شده بود که درحین ایفای نقش دیالوگ ها را فراموش کنید؟
زمانی که فیلم برداری داشتیم نه این اتفاق نیافتده بود یادم است یک صحنه خیلی ویژه ای داشتیم که من باید 5 دقیقه حبشی صحبت می کردم اما انقدر تمرین کرده بودم که آن صحنه را یک برداشته فیلمبرداری کردیم اما باید بگویم که در یکی از تمرین ها قبل از فیلمبرداری این اتفاق افتاد و مجیدی نگران شد آن لحظه در حد تمرین بود که من یک قسمت از دیالوگ را فراموش کردم فقط یک لحظه متوجه نشدم که چه چیزی باید بگویم در آن لحظه نیز مجالی نبود که بروم به مجیدی توضیح دهم که این فقط یک تمرین است و من آن موقع جدی نبودم البته زمانی که فیلمبرداری انجام شد همه چیز به درستی پیش رفت.
- گریم سنگینی در فیلم داشتید. چند ساعت زیر گریم بودید؟
بله گریم اکثر دوستان سنگین بود کم کم دو ساعت زیر گریم بودم من خودم می دیدم که علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالمطلب چگونه صبوری می کرد گاهی می شد دو سه ساعت گریم می کردیم اما سر یک طوفانی که در کویر های کرمان اتفاق می افتاد در نهایت باید گریممان را پاک می کردیم و دوباره گریم می شدیم. چیزی که مهم است این است که گریمورهای ایتالیایی به نحوی کار می کردند که باعث می شد به همراه متریالی که با خود به همراه داشتند کارشان به بهترین نحو دیده شود و نمود پیدا کند البته بچه های ایرانی نیز کمک بسیاری کردند و به عبارتی گریمورهای ایتالیایی و بچه های ایرانی زحمات زیادی کشیدند.
ادامه دارد...
تنها نگاه به چشمان اشکبار مخاطبان این فیلم که در طول مدت نسبتا زیاد پخش این اثر از جای خویش تکان نخورده و با اشتیاق زاید الوصف کودکی مهربان ترین مرد عالم را نظاره میکنند،کافی است تا از عمق اثر گذاری آخرین ساخته پر عشق مجید مجیدی و همکاران حیرت انگیزش آگاه شویم و بزرگترین پروژه سینمایی ایران را بارها تماشا کنیم.
به یقین، تماشای فیلم فاخر «محمد رسول الله(ص)» که لحظه های خاطره انگیزی را با خود همراه دارد برای چندین بار نیز خالی از لطف نیست و لحظه های خوش مهربانی آکنده در فیلم را برای چندمین بار تداعی خواهد کرد.
نقش ابرهه برای اولین بار بود که در این پروژه جهانی به نمایش گذاشته می شد. نقشی که آرش فلاحت پیشه ایفای آن را لطف خدا و نگاه حضرت رسول می داند. از سختی ایفای نقش در کویر کرمان برایمان میگفت. از اینکه توانسته از میان رقبای سرسختی که برای ایفای این نقش در نظر گرفته شده بود بالاخره او در این نقش ظاهر شود. از سختی های بیان دیالوگ ها به زیان حبشی...
این روز ها بر صف مشتاقان تماشای فیلم سینمایی «محمدرسول الله(ص) » روز به روز افزوده می شود و تماشای آن در ایران و سایر کشورهای اسلامی نیز به عزمی جهانی تبدیل شده است به همین بهانه به گفت و گو با این بازیگر پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
- آقای فلاح پیشه برای ما و مخاطبانمان جالب است که بدانیم شما چگونه وارد پروژه «محمد رسول الله(ص)» شدید؟
من در فضای تئاتر کار می کنم. به واسطه کارهای روی صحنه که داشتم دوست خوبم افشین هاشمی به همراه رضا میر کریمی به من لطف داشتند و با همراهی آنها وارد این کار شدم. رضا میر کریمی همواره نمایش های روی صحنه را می بیند و بچه های روی تئاتر را حمایت می کند آشنایی من با او از طریق تئاتر آغاز شد و در پروژه «محمد رسول الله (ص)» نیز به واسطه افشین هاشمی و رضا میر کریمی حاضر شدم و آنها مرا به این کار معرفی کردند جالب است بگویم که با وجود رقبای سرسختی که برای نقشی که ایفا کردم داشتم در نهایت من برای آن انتخاب شدم.
البته ابتدا قرار بود نقش دیگری را بازی کنم که آن نقش منتفی شد و در ادامه نقشه ابرهه که کوتاه تر اما ویژه تر بود به من رسید.
- چه جالب! مگر رقبایتان برای ایفای نقش چه کسانی بودند؟
در پاسخ به این سوال ابتدا باید بگویم چون من اول برای نقش ابولهب آفیش شده بودم اما محمد عسگری که از دستیاران خوب سینمایی است و در پروژه «محمد رسول الله(ص)» نیز به عنوان دستیار مجید مجیدی فعالیت می کرد به دلیل مشکلی که برایش پیش آمد مدتی از پروژه رفت و دوباره بازگشت و در این مدت من برای نقش ابرهه انتخاب شدم. البته باید بگویم که پیش از من پرویز پرستویی برای این نقش انتخاب شده بود اما به دلایلی با کارگردان به توافق نرسیدند. جمشید هاشم پور نیز انتخاب شده بود که به دلایلی به توافق نرسیدند البته می دانم که اگر آنها این نقش را ایفا می کردند به صورت ویژه تری دیده می شد اما در نهایت این نقش به من رسید.
- نقش ابرهه برای اولین بار بود که در سینمای ما شخصی آن را ایفا می کرد. چگونه توانستید این ریسک را بپذیرید؟
ما آموزه هایی در حوزه بازیگری بخصوص در تئاتر داریم اینها حداقل ها است شناخت و اصول اولیه است به هر حال نقش ابرهه جزو نقش هایی است که در تئاتر مذهبی با عنوان اشقیاء و اولیاء دسته بندی می شود. اشقیاء یک ویژگی های مشترکی دارند اولیاء هم همین طور در شکل بزرگتر از آن فارق از آنکه کار مذهبی می کنیم نقشهای منفی همیشه سخت تر بوده است. من تلاش کردم به اندازه بضاعت خودم امضایم هم پای نقشی که بازی می کنم باشد با توجه به اینکه یک سری تحقیقات درباره شاهان حبشی و سبک و سیاق زندگی و رفتارشان داشتم تلاش کردم و از افرادی که در این حوزه اطلاعات داشتند کمک گرفتم البته این را هم باید بگویم که یک مترجم به نام حسن ادریس داشتیم که زبان حبشی را با من کار می کرد به این ترتیب به کمک دوستان به یک شناخت کلی رسیدم و تمام تلاشم این بود که این نقش را در ذهنم نیز داشته باشم.
- یادگیری زبان حبشی برایتان دشوار نبود؟
چرا به هر حال صحبت کردن با یک زبان بیگانه سختی های خود را دارد باید بگویم که محسن تنابنده و کسانی که نقش یهودی ها را بازی کردند به زبان عبری صحبت می کردند و من به زبان حبشی. حسن ادریس دو جلسه درباره دیالوگ های من به زبان حبشی با من کار کرد اما من تلاش کردم فراتر از آن بروم و گرامر این زبان را هم یاد بگیرم. یادم است بعد از آن دو روز که با حسن ادریس کار کردم حدود یک هفته مریض شدم با خودم می گفتم چه باید بکنم و با این واژگان و تلفظهایی که مخرجهای متفاوتی در مصوتها دارند چگونه باید کنار بیایم. آنها یک سری واژگان و کلماتی دارند که ما نداریم تلاش کردم نزدیک ترین حالت را به آنها داشته باشم و به قول حسن ادریس در خود اتیوپی قبایل مختلف با لهجه های مختلفی وجود دارند و تلفظ ها متعدد است.
خود آنها هم این گوناگونی را متوجه نمی شوند به غیر از کسانی که اهل اتیوپی باشند کسی متوجه نمی شود در نهایت با آموزه هایی که در حوزه تمرینات بیانی تئاتر داریم که شامل بازی با مصوت و بازی با حروف می شود تلاش کردم این زبان را نه فقط تلفظ کنم بلکه درک کنم که چه چیزی می گویم و بار کلمه را به درستی ادا کنم.
- شده بود که درحین ایفای نقش دیالوگ ها را فراموش کنید؟
زمانی که فیلم برداری داشتیم نه این اتفاق نیافتده بود یادم است یک صحنه خیلی ویژه ای داشتیم که من باید 5 دقیقه حبشی صحبت می کردم اما انقدر تمرین کرده بودم که آن صحنه را یک برداشته فیلمبرداری کردیم اما باید بگویم که در یکی از تمرین ها قبل از فیلمبرداری این اتفاق افتاد و مجیدی نگران شد آن لحظه در حد تمرین بود که من یک قسمت از دیالوگ را فراموش کردم فقط یک لحظه متوجه نشدم که چه چیزی باید بگویم در آن لحظه نیز مجالی نبود که بروم به مجیدی توضیح دهم که این فقط یک تمرین است و من آن موقع جدی نبودم البته زمانی که فیلمبرداری انجام شد همه چیز به درستی پیش رفت.
- گریم سنگینی در فیلم داشتید. چند ساعت زیر گریم بودید؟
بله گریم اکثر دوستان سنگین بود کم کم دو ساعت زیر گریم بودم من خودم می دیدم که علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالمطلب چگونه صبوری می کرد گاهی می شد دو سه ساعت گریم می کردیم اما سر یک طوفانی که در کویر های کرمان اتفاق می افتاد در نهایت باید گریممان را پاک می کردیم و دوباره گریم می شدیم. چیزی که مهم است این است که گریمورهای ایتالیایی به نحوی کار می کردند که باعث می شد به همراه متریالی که با خود به همراه داشتند کارشان به بهترین نحو دیده شود و نمود پیدا کند البته بچه های ایرانی نیز کمک بسیاری کردند و به عبارتی گریمورهای ایتالیایی و بچه های ایرانی زحمات زیادی کشیدند.
ادامه دارد...
نظرات بینندگان
لطفا سکانس مربوط به آقای آرش فلاحت پیشه در نقش ابرهه کا به حبشی صحبت می کند را با لینک دانلود بگذارید. ممنون
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *