شهر معلول است نه افراد
_ روزنامه وطن امروز نوشت: روز جهانی افراد دارای معلولیت در هر سال، فرصتی است برای نمایش، شعار و شاید اقدام! این گلایهای است که بسیاری از فعالان این حوزه و افراد درگیر با معضلات و مشکلات ناشی از معلولیت مطرح میکنند. از نظر آنها برخی سازمانهای مردمنهاد، مقامات مسؤول، مدیران شهری، خبرنگاران و حتی خود افراد دارای معلولیت، در زمینه مطالبهگری، نیازسنجی و پاسخگویی دچار سردرگمی هستند.
پیگیری و رسیدگی به موضوعات و مسائلی که جامعه افراد دارای معلولیت با آن مواجه هستند در سالهای اخیر مورد توجه نهادهای مسؤول، کارشناسان و سازمانهای مردمنهاد بوده است. اما سوال مهم این است که این توجه تا چه اندازه موثر بوده و آیا نتایج مطلوب و چشمگیری به همراه داشته است؟
زبان واحد نداریم
مجید سرایی، روزنامه نگار و فعال رسانه در حوزه افراد دارای معلولیت که خودش سالهای سال با مشکلات و چالشهای ناشی از معلولیت مواجه بوده و هست، میگوید: NGOها و به عبارتی سازمانهای مردمنهاد این حوزه در ۳ بخش قابل تقسیمبندی هستند. دسته اول سازمانهایی هستند که در کنار صدور بیانیه، پیگیر مطالبات هستند. دسته دوم آنهایی هستند که از روشهای سنتی همچون تماس تلفنی، ارتباطات شخصی و حضور در برخی جلسات، مسائل و موضوعات را پیگیری میکنند. دسته سوم هم فقط عنوان افراد دارای معلولیت را با خودشان حمل میکنند و کارکرد خاصی جز یک نام و عنوان ندارند!
وی در پاسخ به اینکه در مجموع، نتیجه نهایی در پیگیریها و مطالبهگری این ۳ دسته را چطور ارزیابی میکند، اظهار میدارد: اگر بگویم هیچ نتیجه مثبتی ندارد بیانصافی است، اما واقعیت این است که عملکردها و پیگیریها باید منسجمتر و حسابشدهتر باشد. ما باید به یک زبان واحد برسیم تا بتوانیم شاهد نتیجه بهتر و اثرگذاری بیشتر باشیم.
سرایی میافزاید: من در جلساتی که با مقامات مسؤول داشتهام، بارها گفتهام شما یک موضوع خاص را در نظر بگیرید و بعد ببینید که مثلا در بازه زمانی ۱۲ آذرماه ۱۴۰۰ تا ۱۲ آذرماه ۱۴۰۱ چه اقدام موثر و برنامه مثبتی در همان موضوع مشخص انجام شده است. به این معنا که ما نباید فقط مصاحبه کنیم و برخی اخبار را از روی رفع مسؤولیت یا تیک زدن وظایف روزانه به رسانهها اعلام کنیم، بلکه باید از ابزار «سنجش و اندازهگیری» هم بهره بگیریم تا بدانیم دقیقا در حوزه اقدام و عمل چه کردهایم.
این روز تبریک دارد؟
بسیاری از افراد به مناسبت روز جهانی معلولان تبریک میگویند، اما آیا این روز تبریک دارد؟ و اگر تبریک دارد باید به چه افرادی تبریک گفت؟
شهرام مبصر، کنشگر اجتماعی و فعال حوزه افراد دارای معلولیت که در ۱۹ سالگی دچار آسیب نخاع شده است میگوید: روز جهانی افراد دارای معلولیت در واقع یک گرامیداشت است برای اینکه به مسؤولان، تصمیمگیرندگان و عموم جامعه نشان داده شود که این افراد هم در جامعه هستند و حضور دارند. این روز بیانگر این است که افراد دارای معلولیت هم حق دارند از فرصتی که تحت عنوان «زندگی» به آنها داده شده است بهرهمند شوند و البته عادلانه زندگی کنند. این افراد حق دارند که در جامعه رشد کنند، استعدادها و تواناییهای خود را بشناسند و آنها را در عرصههای مختلف اجتماعی، علمی، ورزشی و هنری شکوفا کنند.
به گفته مبصر، روز جهانی افراد دارای معلولیت برای این است که همه ما حواسمان به این قشر جامعه هم باشد، نه اینکه دید ترحمآمیز یا برعکس اغراقآمیز به آنها داشته باشیم. همچنین بدانیم که با توجه به محدودیتهای فردیشان، اگر راهشان هموار باشد و شرایط برایشان مهیا شود، قطعا شاهد ظهور افراد بسیار موفقی در بین این قشر از افراد جامعه خواهیم بود که باعث افتخار و غرور جامعه خواهند شد.
این کنشگر اجتماعی میافزاید: از نظر من این روز با توجه به شرایط موجود جای تبریک ندارد، اما شاید بتوان به آنهایی تبریک گفت که از نام و عنوان افراد دارای معلولیت به مناسبتهای خاص برای گزارش عملکرد و مصاحبه استفاده میکنند. همچنین به افرادی که حقوق معلولان را نادیده میگیرند یا زیر پا میگذارند. مثلا افرادی که مسیر تردد افراد دارای معلولیت را سد میکنند، جای پارک ویژه خودروی معلولان را اشغال میکنند یا آنهایی که اهل نمایش و مانور رسانهای بدون اقدام و عمل هستند.
سازماننیافتگی جذب داوطلب
سازمانهای مردم نهاد در مسیر پیگیری حقوق معلولان با چالشها و موانعی مواجه هستند.
سهیل معینی، مدیرعامل انجمن باور و فعال حوزه حقوق افراد دارای معلولیت، گفت: در ۱۰ سال اخیر بویژه چند سال گذشته شاهد ارتقای سطح آگاهی عمومی و همچنین آگاهی جامعه ایران هدف درباره حقوق معلولان هستیم، بنابراین نقش، جایگاه و تاثیرگذاری سازمانهای مردمنهاد پررنگتر و بیشتر شده است.
معینی در ادامه به مهمترین چالشهای انجمنها و سازمانهای مردمنهاد اشاره میکند و میگوید: چالش اول اینکه، NGOها منابع پایدار مالی ندارند که علت اصلی آن ضعف قوانین است. چالش دوم را باید سازماننیافتگی امر جذب داوطلب دانست. در بسیاری از کشورها مردم برای کمک و مشارکت در موضوعات عمومی و شهروندی همچون حوزه افراد دارای معلولیت اعلام آمادگی میکنند و دولت ضمن استفاده از مشارکت آنها، این مشارکت را جزو سوابق کاری و شغلی محسوب میکند، اما این موضوع در ایران تعریف نشده است.
وی میافزاید: سومین چالش این است که برخی سازمانهای دولتی و مدیران مسؤول، حق انتقاد سازمانهای مردمنهاد، حق مطالبهگری و پیگیری آنها و نیز استقلالشان را به رسمیت نمیشناسند.